خواص دارویی و گیاهی
پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله فرمودند : «زنا باعث می شود سرزمین های آباد و سرسبز خشک شود».
مجازات زناکار در اخرت
اسلام در برخورد با محرمات و از جمله محرمات جنسی از یک سیستم کاملا پیچیده و به هم مرتبط استفاده نموده است. اسلام در سطوح مختلف فردی، اجتماعی، عبادی، اقتصادی، خانوادگی، تربیتی و … دستوراتی دارد که تقید به آن زمینه ساز یک زندگی پاک و توام با آرامش است. در برخورد با گنهکاران و مجرمین نیز سیاستی ذومراتب دارد. سیاست اسلام در برخورد با این جرایم در درجه اول جنبه تادیبی و تربیتی دارد. اکثر قریب به اتفاق مصادیق جرائم جنسی، برخوردی تعزیری به عمل می آید و انواع هنجارشکن آن مقتضی برخوردی تهدیدآمیز و بازدارنده است. بایستی توجه داشت که در بسیاری از موارد شدت عمل نیز لازم است. گناهانی مثل زنای محصنه یا فاحشگی را نمی توان یکسره به فقر اقتصادی استناد داد. اتفاقا آمار انحرافات جنسی در طبقه مرفه تاسف آورتر است.
در روایتی از پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) اثرات گناه زنا به دو قسم تقسیم شده است. ایشان فرمودند: ای علی! زنا شش پیامد دارد: سه پیامد در دنیا و سه دیگر در آخرت. پیامدهای دنیایش این است که آبرو را می برد، مرگ را شتاب می بخشد و روزی را می برد و پیامدهای آخرتش عبارت است از حسابرسی سخت و دقیق, خشم خدای رحمان و جاودانگی در آتش. (میزان الحکمه / ج 5 / ص 2213)
در روایتی دیگر از حـضـرت رضـا عـلیـه السـلام عمل زنا بدتر و قبیح تر از قتل دانسته شده است. ایشان فـرمـودند: آنـچـه گـنـاهـش از قـتـل نـزد مـن بـیـشـتر است و بلاى آن قبیح تر است زناست؛ بـراى ایـنـكـه قـاتل با كشتن مقتول فسادى به غیر كشتن او انـجام نمى دهد و بعد از كشتن او دیگر فسادى بر آن نیست و زانـى نـسـل را تـا روز قـیـامـت فـاسـد و تـبـاه مـى كـنـد و حـرامـهـایـى را حـلال مى كند.
آسیبهاى معنوى، جان و دل و به عبارت دیگر كنه حقیقت وجود آدمى را تباه مىسازد. «كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا یَكْسِبُونَ؛ چنین مباد! بلكه اعمال (ناشایست) دلهاى آنان را زنگار زده است». (مطففین (83)، آیه 24)
زنگ یا زنگار در اشیاى مادى، همان چیزى است كه روى فلزات و اشیاى قیمتى مىنشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگى آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است.
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مىفرماید: از آیه شریفه سه نكته استفاده مىشود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مىدهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است كه نفس آدمى حق و حقیقت را درك كند؛
3. نفس آدمى به حسب طبع اولیهاش صفا و جلایى دارد كه با داشتن آن، حق را آن طور كه هست درك مىكند.
در ادامه به ارائه روایاتی دسته بندی شده در مورد آثار شوم زنا اشاره می نماییم.
1) بی برکتی در زندگی: رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه: « زنا در هر خانه ای برود، برکت در آن وارد نمی شود»[1]؛
2) از بین رفتن نورانیت ظاهر: امام صادق علیه السلام: « زنا نورانیت چهره را از بین می رود»[2] ؛
3) رفتن روح ایمان: امام باقر علیه السلام :« هنگامی که زانی زنا می کند روح ایمان از دل او بیرون می رود و..»؛[3]
4) بی دینی: رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله: «زنا باعث نابودی دین است»[4]؛
5) غضب الهی: پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله: «زنا باعث غضب الهی می شود».[5]
6) عدم استجابت دعا: امام صادق علیه السلام: «خداوند بر موسی وحی کرد، زنا نکنید در غیر این صورت نور الهی را از شما پوشیده می دارم و ابواب رحمت الهی با دعای شما گشوده نخواهد شد.»[6]
7) فقر و قطع روزی: رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه :«زنا باعث فقر و قطع روزی می گردد[7]» ؛
8) بی آبرویی: رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله: «زنا باعث بی آبرویی می شود»[8]؛
9) بی عفتی و زنا با نزدیکان زناکار: امام صادق علیه السلام:«اگر شر مرتکب شدی شر می بینی پس زنا نکید تا با زنان و دخترانتان زنا نشود.[9]»
10) قتل و جنایت و فساد مواریث ، ترک تربیت و سرپرستی کودکان و… : امام رضا علیه السلام: «از جمله مفاسدی که خدا به خاطر آن زنا را حرام فرمود، قتل و خونریزی، از بین رفتن نسب ها، فساد مواریث، ترک سرپرستی و تربیت اطفال و… است».[10]
11) ناله زمین و زمان: امام باقر علیه السلام: «زمین از غسل بعد از زنا به پیشگاه خدا ناله و ضجه می کند».[11]
12) از بین رفتن آبادانی شهرها: پیامبر مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله: « زنا باعث می شود سرزمین های آباد و سرسبز خشک شود».[12]
13) زلزله: امام صادق علیه السلام:« زمانی که زناکاری امر ظاهری گردد زلزله زیاد می شود»[13]؛
14) در ردیف کشتن پیامبر و ویران کردن کعبه و…: پیامبر مکرم صلوات الله علیه و آله : «بنی آدم مرتکب عملى زشتتر و بدتر نزد خداى عزّ و جلّ نشده است از كشتن پیامبر یا خراب كردن كعبه، یا ریختن نطفهاش در رحم زنى كه بر او حرام بوده »[14].
15) مرگ زودرس: رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه آله: «زنا باعث مرگ زودرس و ناگهانی می گردد»[15]؛
16) مرگ ناگهانی: رسول مکرم اسلام صلوات الله علیه و آله: « هر گاه پس از من زنا پدیدار شود مرگ ناگهانى فراوان گردد».[16]
مجازات زناکار در اخرت
1) سختی حساب: امام صادق علیه السلام: «یکی از آثار اخروی زنا سختی حساب است».[17]
2) محرومیت زناکار از توجه و کلام و تزکیه الهی: «در قیامت، خداوند پیری را که مرتکب زنا شود مورد خطاب قرار نمی دهد، از گناه پاک نمی کند و به او نظر نخواهد کرد».[18]
3) عدم قرب الهی: خداوند متعال در روایت قدسی می فرماید: « زناکار در قرب الهی، جایگاهی ندارد.»[19]
4) انواع عذاب های دردناک و شدید[20]: پیامبر مکرم صلوات الله علیه و آله : «و هر كس با زنى مسلمان، یا یهودى، یا نصرانى، یا مجوسى- آزاد باشد یا كنیز- زنا كند، و بعد توبه نكند و با اصرار به این عمل خلاف بمیرد، خداوند سیصد هزار دریچه به قبرش بگشاید كه از آنها مارها و عقرب ها و شرارهاى آتش به قبرش هجوم آورند، و او بدین وضع تا روز قیامت بسوزد، و چون از گور برخیزد از بوى بد و عفونت او همه مردم محشر در عذاب باشند، و بدان شناخته شود و به عملى كه در این دنیا مرتكب مىشده تا این كه امر شود او را به دوزخ برند».[21]
5) خلود در جهنم: «زنا باعث خلود در جهنم است». [22]
پی نوشت ها :
[1] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَرْبَعٌ لَا تَدْخُلُ بَیْتاً وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا خَرِبَ وَ لَمْ یُعْمَرْ بِالْبَرَكَةِ الْخِیَانَةُ وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا. بحار الأنوار ج76 187 باب 91 السرقة و الغلول و حدهما ص : 180
[2] . للزانی … فَیَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْهِ؛ همان
[3] . قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِذَا زَنَى الزَّانِی خَرَجَ مِنْهُ رُوحُ الْإِیمَانِ… ؛ همان
[4] . وَ الزِّنَا یُهْلِكُ الدِّین؛ همان
[5] . قَالَ النَّبِیُّ فِی الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ … یُسْخِطُ الرَّحْمَنَ؛ همان ؛
[6] . أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مُوسَى ع لَا تَزْنِی- فَأَحْجُبَ عَنْكَ نُورَ وَجْهِی وَ تُغْلَقَ أَبْوَابُ السَّمَاوَاتِ دُونَ دُعَائِك؛ همان
[7] . الزناَ یُورِثُ الْفَقْرَ؛ همان
[8] . قَالَ النَّبِیُّ ص الزِّنَا خَمْسُ یَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ؛ همان
[9] .قال الصادق علیه السلام: وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ لَا تَزْنُوا فَتَزْنِیَ نِسَاؤُكُمْ وَ مَنْ وَطِئَ فِرَاشَ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وُطِئَ فِرَاشُهُ كَمَا تَدِینُ تُدَان. ؛ همان
[10] . عَنِ الرِّضَا ع فِیمَا كَتَبَ إِلَیْهِ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ وَ حَرَّمَ اللَّهُ الزِّنَا لِمَا فِیهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ النَّفْسِ وَ ذَهَابِ الْأَنْسَابِ وَ تَرْكِ التَّرْبِیَةِ لِلْأَطْفَالِ وَ فَسَادِ الْمَوَارِیثِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ وُجُوهِ الْفَسَاد؛ همان
[11] . ع مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ كَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ … اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًا؛ همان
[12] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الزِّنَا یُورِثُ الْفَقْرَ وَ یَدَعُ الدِّیَارَ بَلَاقِع؛ همان
[13] . عَنِ الصَّادِقِ عأَنَّهُ قَالَ إِذَا فَشَتْ أَرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ أَرْبَعَةٌ إِذَا فَشَا الزِّنَا ظَهَرَتِ الزَّلَازِل؛ همان
[14] . قَالَ النَّبِیُّ ص لَنْ یَعْمَلَ ابْنُ آدَمَ عَمَلًا أَعْظَمَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ رَجُلٍ قَتَلَ نَبِیّاً أَوْ إِمَاماً أَوْ هَدَمَ الْكَعْبَةَ- الَّتِی جَعَلَهَا اللَّهُ قِبْلَةً لِعِبَادِهِ أَوْ أَفْرَغَ مَاءَهُ فِی امْرَأَةٍ حَرَاما؛ همان
[15] . الزناَ یُعَجِّلُ الْفَنَاءَ.ا لكافی.ج5 . باب الزانی ….. ص : 541
[16] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا كَثُرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِی كَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَة؛ وسائل الشیعة، ج20، ص: 314
[17] . للزانی … فِی الْآخِرَةِ سُوءُ الْحِسَابِ؛ همان
[18] . صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ فَقَالَ ثَلَاثَةٌ لَا یُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یُزَكِّیهِمْ وَ لَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ شَیْخٌ زَانٍ و…
[19] . قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى … لَا أُدْنِی مِنِّی یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَنْ كَانَ زَانِیا؛ همان
[20] . ده ها روایت دیگر در زمینه قبح و مجازات های دنیوی و اخروی زنا وجود دارد که برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب شریف وسائل الشیعه ، ج20، ص: 323 به بعد مراجعه کنید.
[21] . عَنِ النَّبِیِّ ص فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ أَلَا وَ مَنْ زَنَى بِامْرَأَةٍ مُسْلِمَةٍ أَوْ یَهُودِیَّةٍ أَوْ نَصْرَانِیَّةٍ أَوْ مَجُوسِیَّةٍ حُرَّةٍ أَوْ أَمَةٍ ثُمَّ لَمْ یَتُبْ مِنْهُ وَ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهِ فَتَحَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ فِی قَبْرِهِ ثَلَاثَمِائَةِ بَابٍ یَخْرُجُ مِنْهَا حَیَّاتٌ وَ عَقَارِبُ وَ ثُعْبَانٌ مِنَ النَّارِ فَهُوَ یَحْتَرِقُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ- فَإِذَا بُعِثَ مِنْ قَبْرِهِ تَأَذَّى النَّاسُ مِنْ نَتْنِ رِیحِهِ فَیُعْرَفُ بِذَلِكَ وَ بِمَا كَانَ یَعْمَلُ فِی دَارِ الدُّنْیَا حَتَّى یُؤْمَرَ بِهِ إِلَى النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ فَمَا أَحَدٌ أَغْیَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَیْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش.
[22] . یُخَلِّدُ فِی النَّارِ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّار؛ همان
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع : پرسمان
String or binary data would be truncated.
The statement has been terminated.
گناه زنا-مجازات زنا-مجازات زناکار-زناکار در برزخ
۱۳۴۸/۱۰/۱۱
–
۱۱۱ بازدید
انتشار اینترنتی مطالب یا چاپ در نشریات دانشجویی با ذکر منبع موجب امتنان است.
نقل مطالب در دیگر نشریات با اطلاع این مجموعه و ذکر منبع بلامانع است.
برای چاپ در کتب، کسب اجازه کتبی الزامی است.
اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
خبرگزاری «حوزه»، متن روایت را از کتاب محاسن اثر احمد بن محمد بن خالد برقی منتشر میکند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ )ع( عَنْ أَبِيهِ قَالَ: لِلزَّانِي سِتُّ خِصَالٍ ثَلَاثٌ فِي الدُّنْيَا وَ ثَلَاثٌ فِي الْآخِرَةِ أَمَّا الَّتِي فِي الدُّنْيَا فَإِنَّهُ يَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْهِ وَ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ يُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ أَمَّا الَّتِي فِي الْآخِرَةِ فَسَخَطُ الرَّبِّ وَ سُوءُ الْحِسَابِ وَ الْخُلُودُ فِي النَّارِ.
امام صادق از پدر بزرگوارش علیهما السلام روایت کرد که فرمود:
زناکار شش مجازات دارد که سه مجارات آن در دنیا و سه تا در آخرت است.
اما مجازات های دنیای او این است که نور چهره را می برد و موجب فقر و مرگ زودرس میشود.مجازات زناکار در اخرت
و در آخرت نیز موجب خشم پروردگار و سختی حساب و جاودانگی در جهنم می شود.
محاسن برقی، ج1، ص106
کانال آپارات
ایمیلتان را وارد کنید تا آخرین مطالب سایت به صورت خودکار
برایتان ایمیل شود
ایمیلی حاوی لینک فعال سازی عضویت برایتان ارسال میگردد به
ایمیل خود مراجعه و بر روی لینک فعال سازی در ایمیلتان
کلیک نمایید.
Jump to navigation
اكنون ببینیم كه قرآن كریم دربارهی عمل منافی عفت چه نظری دارد، و حكم زنا در قرآن چیست؟
درآخرین سالی كه پیامبر در مكه بود، یعنی چندماهی پیش از هجرت به مدینه، آیهی تحریم زنا نازل گردید؛ و هشدار داده شد كه زنا «زشتكاری» و «بدروشی» است:
وَلاَ تَقْرَبُوا الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِیلاً [سورهی الإسراء، آیهی 32]
ترجمه: به زنا نزدیك مشوید كه آن همانا زشتكاری و بدترین راه بوده است.
اندكی پیش ازآن، دریك آیهی قرآن كریم كه در وصف مؤمنین آمده بود، زناكاری در كنار بتپرستی و آدمكشی نهاده شده، هشدار داده شده بود كه هركس زنا كند گناهكارِ شایستهی كیفر است:
وَالَّذِینَ لاَ یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلاَ یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلاَ یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِكَ یَلْقَ أَثَامًا [سورهی الفرقان، آیهی 68]
ترجمه: كسانی كه با الله هیچ خدائی را نمیخوانند، و جانی كه الله محترم داشته است را جز بهحق نمیكشند، و زنا نمیكنند؛ و هركس چنان كند كیفر سختی [در قیامت] خواهد دید.
درسال هفتم یا هشتم هجری حكم مجازات زن و مرد زناكار در قرآن بهروشنی بیان شده گفته شد كه مجازات زن و مرد زناكار، یكصد تازیانه در ملأ عام است. و دردنبال این آیه، آیهی دیگری تصریح كرد كه ازدواج با زناكار بهكلی حرام است و هیچ مرد یا زنی نباید با زن یا مرد زناكار ازدواج كند.
الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلاَ تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ. الزَّانِی لاَ یَنكِحُ إلاَّ زَانِیَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِیَةُ لاَ یَنكِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ [سورهی النور، آیات 2- 3]
ترجمه: زن زناكار و مرد زناكار، به هركدامشان صد تازیانه بزنید، و اگر به الله و روز دیگر ایمان دارید نباید كه شما را نسبت به ایشان ترحمی بگیرد؛ و باید كه شكنجهشان را گروهی از مؤمنین نظاره كنند.
مرد زناكار بهجز با زن زناكار یا زن مشرك نكاح نمیكند، و زن زناكار را جز مرد زناكار یا مشرك نكاح نمیكند؛ این برای مؤمنین حرام است.
دربارهی زن شوهرداری كه مرتكب عمل منافی عفت شود، در قرآن تصریح شده كه شوهرش باید چهار گواه بیاورد كه عمل را به چشم دیدهاند، و آنوقت زن را درخانه نگاه دارد. و تأكید شد كه مرد و زنی كه مرتكب فحشاء میشوند باید مجازات بدنی بشوند، ولی اگر توبه كردند كسی حق ندارد مجازاتشان كند:
وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً. وَاللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِیمًا [سورهی النساء، آیات 15- 16]
ترجمه: آنهائی از زنانتان كه مرتكب فحشاء میشوند چهار گواه ازخودتان بر آنها بگیرید. پس اگر گواهی دادند [كه عمل را به چشم دیدهاند] ایشان (یعنی زنان مرتكب فحشاء) را درخانه نگاه دارید تا ایشانرا مرگ برگیرد یا الله برایشان راهی ایجاد كند. و دوتنی كه مرتكب آن میشوند آزارشان بدهید؛ ولی اگر توبه كردند و اصلاح شدند دست از آنها بدارید كه الله توبهپذیر و مهربان است.مجازات زناکار در اخرت
چنانكه میبینیم، درآخر این آیه گفته شده است كه كسی كه مرتكب فحشاء بشود، اگر پشیمان شود و ازكردهاش توبه كند، یعنی تصمیم بگیرد كه دیگر مرتكب چنان عملی نگردد، نباید مجازات بشود.
در یك آیهی قرآن نیز گفته شده كه چنانچه یك زنِ طلاقیافته كه هنوز درخانهی شوهر زندگی میكند مرتكب فحشاء شد و كسانی به چشم دیدند، شوهرش كه اورا طلاق داده حق دارد كه پیش از موعد مقررشده، ویرا از خانهاش بیرون كند (وَلاَ یَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ [سورهی الطلاق، آیهی 1])؛ ولی برای چنین زنی مجازات دیگری مقرر نشده است.
كیفر زناكار در حدیث و
پیامبر اكرم دوماه پیش از وفاتش، درخطبهی حجه الوداع- كه آخرین سخنرانی عمومی پیامبر است- مجازات زنان شوهرداری كه مرتكب عمل منافی عفت شوند را چنین مقرر كرد:
أما بعد: أیها الناس، فإن لكم على نسائكم حقاً، ولهن علیكم حقاً. لكم علیهن أن لا یوطئن فرشكم أحدا تكرهونه، وعلیهن أن لا یأتین بفاحشة مبینة. فإن فعلن فإن الله قد أذن لكم أن تهجروهن فی المضاجع وتضربوهن ضربا غیر مبرح. فإن انتهین فلهن رزقهن وكسوتهن بالمعروف.
ترجمه: ای مردم! شما را بر زنانتان حقی است و ایشان را بر شما حقی است. حق شما برآنها آنست كه بر گلیمتان كسی را كه اكراه داشته باشید راه ندهند، و برآنها است كه مرتكب فحشای قابل اثبات نشوند؛ اگر شدند الله به شما اجازه داده است كه بسترشان را ازخودتان دور كنید و بزنیدشان به نحوی كه آسیب جسمی نبینند. پس اگر دست برداشتند حق دارند كه روزی و رختشان را طبق عرف دریافت دارند.
این آخرین حكمی است كه پیامبر دربارهی زنان شوهرداری كه مرتكب زنا شوند صادر كرده است. پس ازاین سخنرانی، نزول وحی برای همیشه متوقف گردید؛ و دراینجا بود كه آخرین آیهی قرآن نازل شده تأكید كرد كه امروز دین اسلام به پایهی كمال رسیده است (الیَومِ اَكمَلتُ لَكُم دینَكُم). تنها حكمی كه برای زن شوهردارِ مرتكب خطای منافی عفت دراین سخنرانی مقرر شده آنست كه شوهرش باید به او فشار بیاورد تا دست از خطاكاری بردارد.
ما وقتی آیات قرآن و سخنان پیامبر اكرم دربارهی زنا و فحشاء را دركنار هم میگذاریم، و فرمان تحریم مطلق ازدواج با زناكار را یكبار دیگر ازنظر میگذرانیم، و درعین حال آن مجازاتهای خفیفی كه دربارهی ارتكاب به فحشای زنان شوهردار به بیان قرآن و زبان پیامبر اكرم مقرر شده است را دربرابر خودمان مینهیم، شاید به این نتیجه برسیم كه آن زناكارانی كه باید صد تازیانه بخورند و ازدواج كردن با آنها نیز حرام است، كسانیاند كه زنا را به حرفهشان تبدیل كردهاند، نه زن یا مردی كه خطائی ازاو سرزده باشد.
ولی اگر چنین است، پس حكم سنگسار كردن زناكار (رَجمِ زانی و زانیه) ازكجا آمده است؟ اكنون در همة كتابهای فقهی ما- از شیعه و سنی- تأكید میشود كه زن شوهردار یا مرد زنداری كه مرتكب زنا شد باید سنگسار گردد. فقهای ما میگویند كه سنگسار در زمان حیات پیامبر اكرم به دستور شخص پیامبر انجام گرفته و حكمی است كه پیامبر اكرم داده بوده و باید مثل هركدام از دیگراحكام اسلامی، تا دنیا باقی است بهقوتِ خودش باقی باشد؛ زیرا كه یكی از «حدود الله» (خط سرخ خدائی) است و نباید ازآن گذشت. این درحالی است كه حكم سنگسار در قرآن نیامده، بلكه سختترین مجازاتی كه قرآن برای زناكار مقرر كرده یكصد تازیانه درملأ عام است. در حدیث نیز از زبان پیامبر گفته نشده كه زناكار را باید سنگسار كرد. حكم سنگسار مبتنی بر چند روایت است كه دونسل بعد از وفات پیامبر اكرم، یعنی در زمان خلافت اموی، روایت كردهاند.
درسیره میخوانیم كه پس ازآنكه پیامبر اكرم و مؤمنین به مدینه هجرت كردند، اتفاق افتاد كه یك زن و مرد از یهودان مدینه مرتكب زنا شدند. یهودان به نزد پیامبر رفتند و گفتند تو كه ادعا میكنی آمدهای تا احكام تورات را اجرا كنی، اكنون بیان كن كه حكم تورات دربارهی زن و مرد زناكار چیست؟ پیامبر اكرم به «بیت المدراس» (مدرسهی دینی یهودان) رفت و از خاخامها خواست كه تورات را بیاورند و حكم زناكار را برایش بخوانند. ولی هركدام از خاخامها گفت حكم تورات آنست كه زن و مرد زناكار را باید وارونه بر خری سوار كنند و با روی سیاه در شهر بگردانند تا عبرت دیگران شوند. وقتی پیامبر به آنها سوگند داد كه تورات را بیاورند و حكم زناكار را بخوانند، خاخام جوانی به نام عبدالله ابن صوریا تورات را آورد و خواند و گفت: حكم زناكار در تورات آنست كه سنگسار شود. پیامبر اكرم گفت: من شایستهترین كس به اجرای حكم تورات هستم كه حكم خدا است؛ و دستور داد آن زن و مرد زناكار را سنگسار كردند. [سیره ابن هشام: 2 / 206- 207. تفسیر طبری: 4 / 572- 575]
این واقعه میتواند مربوط به سال اول یا دوم هجری بوده باشد. ولی البته در هیچجا گفته نشده كه آن زن و آن مرد از چه قبیله و از چه خاندانی بودند! فقط گفته شده یك زن و مرد یهودی كه مرتكب زنا شده بودند. عادت سیرهنویسان است كه وقتی دربارهی رخدادی سخن میگویند همهی شخصیتهای رخداد را با نام و نشان معرفی كنند؛ ولی در این داستان، هم مرد یهودی و هم زنِ یهودی، هردو مجهول الهویه ماندهاند.
احكامی كه قرآن برای زناكاران بیان كرد چندین سال بعد از این واقعه نازل گردید، و هچ سخنی از سنگسار به میان نیاورد.
در گزارشها از دومورد دیگر سنگسار در اواخر عمرِ پیامبر سخن رفته، كه هیچكدام مربوط بهكسی از مردم مدینه نبوده، بلكه هردو متعلق به دوتا از قبایل بدوی بیابانگرد است. یكی این دومورد را ضمن رخدادهای سال نهم هجری چنین نقل كردهاند:
«عبدالله ابن بریده از پدرش روایت كرده كه من نزد پیامبر نشسته بودم؛ یك زن از قبیلهی بنیغامد آمد و گفت: یا نبی الله من زنا كردهام و ازتو میخواهم كه تطهیرم كنی. پیامبر بهاو گفت: بهخانهات برگرد. روز دیگر باز آمد و نزد او بهزنا اعتراف كرده گفت: یا رسول الله من زنا كردهام و میخواهم كه تطهیرم كنی. پیامبر بهاو گفت: بهخانهات برگرد. چون روز دیگر شد باز هم آمد و نزد او بهزنا اعتراف كرده گفت: یا نبی الله مرا تطهیر كن. شاید میخواهی همانگونه كه ماعز ابن مالك را دست بهسر كردی مرا دست بهسر كنی. بهخدا سوگند كه من حاملهام. پیامبر بهاو گفت برگرد تا وقتی كه بچهات را بزایی. چون زایید پسربچه را درآغوش گرفته آمد و گفت: یا نبی الله آنك زاییدهام. گفت: برو بهاو شیر بده تا اورا از شیر برگیری. چون اورا از شیر برگرفت پسربچه را در حالی كه پارهنانی دردست داشت بهنزد پیامبر برد و گفت: یا نبی الله آنك اورا از شیر گرفتهام. پس پیامبر آن پسربچه را بهیكی از مسلمانان سپرد و دستور داد تا گودالی برای زن كندند و اورا تا سینه در گودال ایستاندند، و بهمردم دستور داد تا اورا سنگسار كردند». [منتظم ابن الجوزی: 3 / 374]
مورد دوم كه مربوط بهمردی از قبیلهی بدوی بنیاسلم بوده اینگونه نوشتهاند:
«از ابوسعید [خدری] روایت شده كه مردی از اسلم بهنام ماعز ابن مالك بهنزد پیامبر آمد و گفت: مرتكب فحشاء شدهام؛ مرا كیفر بده. پیامبر چندینبار اورا بیرون كرد. سپس از قومش جویا شد. گفتند: فكر نمیكنیم كه او چیزیش باشد، ولی كاری كرده است و میبیند كه جز با كیفردیدن ازآن بیرون نخواهد شد. بازهم بهنزد پیامبر برگشت. پس بهما فرمود كه سنگسارش كنیم. اورا به بقیع فَرقَد بردیم. نه دستش را بستیم و نه برایش گودال كندیم. استخوان و كلوخ و خُرده سفال بهاو افكندیم. پا بهگریز نهاد و بهدنبالش دودییم، تا بهكنارهی حَرّه رسید و ایستاد. با سنگریزههای حره بهاو سنگ پراندیم، تا خاموش شد». [صحیح مسلم: حدیث 1694]
و درحدیث دیگری از روایت «بریده» چنین نوشتهاند:
«ماعز ابن مالك بهنزد پیامبر آمد و گفت: یا رسول الله مرا تطهیر كن. گفت: تورا چه شده است! برگرد و از الله آمرزش بطلب و به درگاهش توبه كن. او رفت و باز برگشت و گفت: یا رسول الله مرا تطهیر كن. پیامبر گفت: تورا چه شده است! برگرد و از الله آمرزش بطلب و بهدرگاهش توبه كن». باز رفت و باز برگشت و گفت: یا رسول الله مرا تطهیر كن. باز هم پیامبر مثل دفعهی قبل بهاو گفت. چهارمینبار كه آمد و همان حرف را تكرار كرد، پیامبر گفت: برای چه تورا تطهیر كنم؟. گفت: برای زنا. پیامبر پرسید: آیا دیوانگی دارد؟. بهاو پاسخ دادند كه دیوانگی ندارد. پرسید: آیا خمر ننوشیده است؟ مردی برخاست و دهانش را بویید، و بوی خمر ازاو نَشَمید. رسول الله گفت: آیا زنا كردهای؟ گفت: آری. پس فرمود اورا سنگسار كردند». [صحیح مسلم: حدیث 1695]
دربارهی توجه پیامبر بهحفظ خانواده و جلوگیری از پاشیدگیش درصورت خطاكاریِ زن، دستكم یك مورد را ضمن سخن ازجنگ خیبر میبینیم. نوشتهاند كه پیامبر درراه بازگشت پیروزمندانهاش ازخیبر درمنزلی نزدیك مدینه در همراهانش ندا زده گفت: پس از نماز عشاء سرزده وارد خانههایتان مشوید. یكی از اصحاب پیامبر بهاین دستور عمل نكرد و شبانه سرزده وارد خانهاش شد و چیزی را دید كه دلش نمیخواست ببیند؛ یعنی زنش را با مردی دیگر هماغوش دید. اینرا مردم شنیدند، ولی او چونكه زنش را دوست میداشت و ازاو دارای اولاد بود، نه اورا طلاق داد و نه تنبیهش كرد. [البدایه والنهایه: 2 / 608]
همچنین در حدیثی آمده كه كسی بهنزد پیامبر شكایت برد كه زنش را در خانهاش با مردی گرفته است. پیامبر گفت: گواه بیاور. مرد گفت: یا رسول الله! آیا كسیكه در خانهاش ببیند كه مردی برروی زنش خفته است باید برود و دنبال گواه بگردد؟ پیامبر گفت: یا گواه بیاور یا كمرت را برای تازیانه آماده كن. [صحیح بخاری: حدیث شمارهی 2671]
یك گزارش صریح و روشن در دست است كه نشان میدهد در اواخر خلافت عمر ابن خطاب برسرِ اینكه آیا باید زناكار را سنگسار كرد یا نكرد اتفاقِ نظر وجود نداشته، و كسانی معتقد بودهاند كه چون حكم سنگسار در قرآن نیامده، پس در اسلام سنگسار وجود ندارد.
از عبدالله ابن عباس روایت شده كه عمر در مسجد پیامبر سخنرانی كرده چنین گفت:
«اما بعد! من امروز میخواهم چیزی را بهشما بگویم كه گفتنش برمن واجب است؛ و نمیدانم، شاید اینرا هنگامی میگویم كه مرگم نزدیك شده است. هركس آنرا دریافت و درك كرد باید بگیرد و تا هرجا كه شترش برود آنرا برساند. و اگر كسی آنرا درك نكرد هیچكس حق ندارد كه پشت سر من دروغ بسازد. الله تعالی محمد را برگزید و كتاب را براو فروفرستاد، و ازجملهی چیزهائی كه براو نازل شد آیهی سنگسار بود. ما آنرا خواندیم و درك كردیم. پیامبر سنگسار كرد و ما نیز بعد ازاو سنگسار كردیم. میترسم كه اگر مدتی برمردم بگذرد كسی بگوید: والله ما [حكم] سنگسار را در كتاب الله نمییابیم؛ و بهآن وسیله با ازدست نهادن یك فریضه كه الله نازل كرده بوده است گمراه گردند. [حكم] سنگسار در كتاب الله برای زنان و مردان همسرداری مقرر شده است كه زنا كرده باشند و كسانی گواهی دهند، یا خودشان اعتراف كنند، یا حاملگی پدیدار شود». [سیره ابن هشام: 4 / 309]
چنانكه میبینیم، عمر دراینجا، درواقع درصدد توجیه حكمی است كه خودش برای زنان و مردانِ همسردارِِ زناكار صادر كرده بوده و حتما با مخالفت كسانی از اصحاب پیامبر مواجه شده بوده است. ولی آیا بهراستی چنین آیهئی در قرآن وجود داشته و كسی جز عمر ازآن خبر نداشته است؟ این پرسش هیچگاه پاسخی نخواهد یافت.
بالاتر دیدیم كه قرآن كریم مقرر كرد كه برای اثبات وقوع زنا باید چهارنفر گواهی بدهند كه عمل را به چشم دیدهاند. اینكه عمل را چگونه باید به چشم دیده باشند، یك داستان دیگر كه مربوط به عمر ابن خطاب است بیان میدارد:
مغیره ابن شعبه (از اصحاب پیامبر) درسال 17 هجری بعنوان فرمانده جهادگران مسلمان در محل تجمع قبایل جهادگر در جائی كه به زودی پادگانشهر بصره شد، مستقر بود. او با زنی از قبیلهی بنیهلال به نام ام جمیل رابطهی نامشروع داشت. شوهر این زن مردی از ثقیف (همقبیلهی مغیره) به نام حجاج ابن عتیك بود. چهار برادرِ جوان به نامهای شِبل و نافع و زیاد و ابوبكره (فرزندانِ نومسلمانِ یك روسپی معروف حجاز به نامِ سُمَیّه) كه همسایهی مغیره بودند از این موضوع بو بردند و دركمین نشستند تا او به خانهی مورد نظر- كه یك كپر بود- وارد شد. پس در حالیكه مغیره و زن هردو برهنه شده بودند و مغیره برشكم زن خفته با او درآمیخته بود بهآنان نگریستند تا بتوانند طبق حكم قرآن برضد او گواهی بدهند. آنها موضوع را برای عمر گزارش فرستادند. ابوموسا اشعری را عمر به جای او به فرماندهی نیروهای منطقه فرستاد، و به او دستور داد كه مغیره و گواهان را به مدینه بفرستد؛ و به مغیره نوشت: «خبر بسیار بزرگی دربارهات شنیدهام؛ اینك ابوموسا را بعنوان فرمانده میفرستم؛ مسئولیتت را به او واگذار و بشتاب».
عمر درمدینه در حضور مغیره از شاهدانی كه واقعه را به او گزارش كرده بودند یكییكی جداگانه تحقیق و پرسش كرد. نافع گفت: «من به چشم خود دیدم كه مغیره برشكم زن خفته بود و میل در او فرومیكرد؛ و دیدم كه میل او همچون میل سرمهدان كه در سرمهدان كنند و ازآن بر كشند فرومیرفت و خارج میشد». شبل و ابوبكره نیز چنین اقوالی را تكرار كردند. چون نوبت به شهادت برادر چهارمشان «زیاد» رسید و او از در وارد شد، عمر تا اورا دید گفت: «چهرهئی را مینگرم كه امیدوارم گواهیش سبب نشود یكی از اصحاب رسول الله سنگسار و بدنام گردد». و چون ازاو پرسید كه چه دیده است، زیاد گفت: «من منظر قبیحی دیدم و نفسهای تندی شنیدم ولی میل را ندیدم كه به داخل سرمهدان فرورود و ازآن بیرون آید».
چونكه زیاد ندیده بود كه میل در سرمهدان فروبرود و ازآن برآید، شرط اصلیِ گواهی زنا تحقق نیافت و مغیره از مجازات رَست. سه برادر دیگر متهم به گواهی ناحق بقصد بیآبرو كردن یك مسلمان شدند و عمر دستور داد به هركدامشان هشتاد تازیانه زدند. [انساب الاشراف بلاذری: 10 / 387- 388. فتوح البلدان 335- 336. وفیات الاعیان: 5 / 311- 313. همچنین بنگرید: تاریخ یعقوبی: 2 / 146. تاریخ طبری: 2 / 492- 494]
كیفر زناكار در
از امام جعفر صادق روایت شده كه در تفسیر حكم تحریم ازدواج با زناكار كه در قرآن امده، چنین گفته است: «اگر كسی زنا كند و سپس توبه كند، هرجا دلش خواست میتواند ازدواج كند» [الكافی، جلد 5 ، باب الزانی والزانیه، حدیث 6[
درحدیث دیگری در تفسیر حكم تحریم ازدواج با زناكار از زبان امام جعفرر صادق چنین گفته شده است: «اینها مربوط به زنهای مشهور به زنا و مردان مشهور به زنا است كه زنا میكردند و شهرت داشتند و شناخته شده بودند و مردم اكنون درآن خانه هستند. هركس حدِ زنا براو اقامه شده باشد یا متهم به زنا باشد كسی نباید با او مناكحه كند تا توبهاش معلوم گردد.»
هرکی میخواد بکنه صیغه کنه
خیلی کار سختیه؟!!
سوره نور همه چیزو توضیح داده
فک کنم بعضی از دوستان تجاوز رو از زنا تفکیک نکردن.
شاید
آره شاید توبه کنه من الان یک سال نیمه نمیزنم پس شتید کسی که توبه میکنه واقعا توبه کنه
آقا حالتونو بکنین ولی زنا نکنین
این پسره تو عکس…دستبندو زدن کجاش؟ دماغش؟ دهنش؟ 😐
کاش همون اول اون …قطع بشه که کسی به زنا رو نیاره
البته يه شرايطى واسه اثبات زنا گذاشته شده كه خيلى سخته،تاكيد شرع به حفظ ابروى افراد و توبه قبل مجازاته،جز موردى كه زن شوهردار باشه كه كارى به شرع ندارم ولى ته نامرديه
چنانكه میبینیم، درآخر این آیه گفته شده است كه كسی كه مرتكب فحشاء بشود، اگر پشیمان شود و ازكردهاش توبه كند، یعنی تصمیم بگیرد كه دیگر مرتكب چنان عملی نگردد، نباید مجازات بشود.
عاقبت زناکار
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
مجازات زناکار در اخرت
…وهرکس با زنی که بر او حرام است یا با مردی یا پسری از پشت نزدیکی کند، خداوند او را در روز قیامت با بویی بدتر از مردار که موجب آزار مردم است محشور می کند تا اینکه وارددوزخ شود، و هیچ توبه و فدیه ای را از او نمی پذیرد، و اعمال او را تباه می سازد و او را در تابوتی که قطعات آن را با میخهای آهنین به هم کوبیده اندجای می دهد، و آن قدر با تیغها و شمشیرها در آن تابوت بر او زنند که
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس با زنی یهودی یا مسیحی یا مجوسی یا مسلمان-آزاد باشد یا بنده- یا هر زن دیگری زنا کند، خداوند
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هر کس به خانۀ همسایه سرکشد وبه عورت مردی یا موی زنی یا عضوی از بدن او نگاه کند، بر خدا سزاوار است که او را با منافقانی که در دنیا در پی عیوب مردم بودند وارد دوزخ کند، و از دنیا بیرون نمی رود تا اینکه خدا او را رسوا سازد، و در آخرت نیز عیوب او را برای مردم آشکار خواهد ساخت.1
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس بر زنی یا کنیزی از راه حرام دست یابد و از ترس خدا او را رها کند، خداوند آتش دوزخ را بر او حرام می گرداند، و او را از وحشت عظیم قیامت ایمن می داردو به بهشتش در می آورد؛ و اگر از راه حرام با او تماس گرفت، خداوند بهشت را بر او حرام می گرداند و او را وارد دوزخ می کند1
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس با زن نامحرمی دست دهد روز قیامت درحالی که
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس زن و مردی را از راه حرام به هم رساند، خداوند بوی بهشت را براو حرام خواهد ساخت و جایگاهش دوزخ است و بد جایگاهی است، و پیوسته در خشم خدا خواهد بود تا مرگش فرا رسد.1
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس زنی را برای مردی وصف کند و به قدری از زیباییهای او بگوید که آن مرد فریفتۀ وی شود و از راه حرام از او کام گیرد، با خشم خدا از دنیا می رود، و هرکس خدا براو خشم گیرد آسمانها و زمینهای هفت گانه همه بر او خشم می گیرند و گناه او مانند کسی است که به حرام از آن زن کام گرفته است.
پرسیدند:
ای رسول خدا، اگر آن زن و مرد توبه کنند و به صلاح روی آورند سرنوشتشان چیست؟
فرمود:
خداوند توبۀ آن دو را می پذیرد ولی توبۀ کسی را که با وصف کردن زن، آن دو را به فتنه انداخته است نخواهد پذیرفت.1
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس چشمان خود را از نگاه کردن به زن نامحرم پر کند، خداوند در روز قیامت چشمهای او را با
.
مجازات زناکار در اخرت
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و خشم خدا بسیار است بر آن زن شوهرداری که چشم خود را از نگاه کردن به مرد بیگانه یا نامحرم پرکند، که اگر چنین کند خداوند تمام اعمال او را تباه می سازد، و اگر به بستر غیر شوهر خود رود بر خدا سزاوار است که بر آتش بسوزاند، پس از آنکه او را در قبر عذاب کرده است.1
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
…و هرکس با زن شوهر داری زنا کند، روز قیامت از شرمگاه آن دو چرک و خونی بیرون می ریزد که بیابانی را که پانصد سال مسافت راه دارد پر می کند، و همۀ دوزخیان از بوی آن دو آزار می بینند، و عذاب آندو از همه سخت تر است.1
1-ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
0