مازوخیسم احساساتی

پاسخ به سوالات پزشکی و جنسی شما ، در مجله دلگرم کلیک کنید

© تمامی حقوق این سایت برای شرکت آرادپرداز محفوظ است ؛ هر گونه استفاده از مطالب دلگرم با رعایت شرایط بازنشر امکان پذیر است.

یک روان شناس بالینی گفت: هر گونه آزار و اذیت نسبت به خود با جنبه لذت را “مازوخیسم” و هر گونه آزار و اذیت دیگران به قصد لذت بردن را “سادیسم” می‌گویند.

محمد یعقوبی در گفت‌و گو با خبرنگار ایسنا، با بیان اینکه “خود آزاری” با “مازوخیسم” متفاوت است، اظهار کرد: نباید خودآزاری را مازوخیسم عنوان کرد؛ در واقع مازوخیسم یک اختلال روانی و خودآزاری نشانه‌ای از ابتلا به بیماری‌های روانی است.

وی با بیان اینکه علل انجام خودآزاری با مازوخیسم متفاوت است، گفت: افرادی که به بیماریهای روانی اسکیزوفرنی و اوتیسم مبتلا هستند اقدام به خودآزاری می کنند.

یعقوبی ادامه داد: درمان مازوخیسم سخت‌تر از خودآزاری است، زیرا اختلال مازوخیسم پایدار است اما در خودآزاری فرد، درمان می‌شود.

وی با بیان اینکه خودآزاری از جنبه جسمی مطرح است اما به خودآزاری روانی، عاطفی و احساسی نیز تقسیم می‌شود، خاطر نشان کرد: تشخیص خود آزاری روحی از خودآزاری جسمی بسیار مشکل‌تر است. برای نمونه فردی که رژیم غذایی را رعایت نمی‌کند خود آزاری جسمی و  فردی که به تفریح و نشاط خود اهمیت نمی‌دهد نیز خودآزاری روحی می‌کند.

مازوخیسم احساساتی

این روان شناس بالینی با بیان اینکه  مفهوم مازوخیسم با سادیسم نیز متفاوت است، خاطر نشان کرد: هر گونه آزار و اذیت نسبت به خود را که جنبه لذت داشته باشد مازوخیسم و هر گونه آزار و اذیت دیگران به قصد لذت بردن را سادیسم تعریف می‌کنیم.

یعقوبی تصریح کرد: تفاوت بین مفهوم مازوخیسم و سادیسم این است که در مازوخیسم (اذیت و آزار جنسی) به خود شخص وارد می‌شود و به نوعی مستقیم است اما در سادیسم (آزار و اذیت جسمی) به دیگران وارد می‌شود و به نوعی غیر مستقیم و دگر آزاری است.

وی با بیان اینکه معمولا  هدف فرد در بیماری سادیسم جنسی بهره کشی از  دیگران و سلطه بر آنها است، اضافه کرد: در مازوخیسم و سادیسم  جنسی فرد به خود و دیگران به گونه‌ای ضربه و آسیب می رساند که آثار کبودی و زخم بر بدن او و دیگران نمایان می‌شود تا به اوج لذت برسد.

 این روان شناس بالینی تصریح کرد: این دسته بیماران، بیماری خود را قبول ندارد. درمان سادیسم و مازوخیسم با دارو و رفتار درمانی همراه است. البته درمان این دسته بیماران بسیار سخت است و به ندرت به درمان جواب می‌دهند. 

انتهای پیام

مازوخیسم یکی از
بیماری های روانی است، این بیماری یک نوع خود
آزاری جسمی است اما باید در نظر داشت که
مازوخیسم با خود آزاری کاملا متفاوت می باشد.

گفتنی است خود آزاری
می‌تواند به علل مختلفی ایجاد شود و به تنهایی بیماری نیست بلکه به دلیل اختلالات
دیگر ایجاد می‌شود. جالب است بدانیم که طبق تحقیقات به عمل آمده فرزندان خانواده‌هایی
که به نوعی خودآزاری را تجربه کرده‌اند به این حالات مبتلا می‌شوند، چرا که
زمانی که هر یک از والدین اقدام به خودآزاری نمایند فرزند نیز همانندسازی می‌کند
بنابراین افرادی که تجربه خانوادگی دارند خودآزاری را تجربه می‌کنند و در
معرض ابتلا به این بیماری قرار می گیرند.

بدیهی است طبق اظهار
نظر روانشناسان امروزه افراد زیاری از مردم مانند مرتاضان و يا افرادی كـه اقدام به خود کشی می
کنند و يا اشخاصي كهدر مواقع خطر و پيش‌آمدهاي
ناگوار و مصيبت‌بار، به جاي اينكه براي رفع مشكلات خودتدابير منطقی بينديشند، خود
را هلاك مي كنند.مبتلا به مازوخيسم هستند. از طرف دیگر بعضی از مبتلایان به مازوخیسمنيز، در واقع قصد انتقام جویی و يا كشتن ديگران را دارند.

مازوخیسم احساساتی

انواع مازوخیسم

همان گونه که می
دانیم بیماری مازوخیسم از انواع مختلفی مانند مازوخیسم روانی، مازوخیسم احساساتی،
مازوخیسم فیزیولوژیک و جنسی برخوردار می باشد.

مازوخیسم روانی

مازوخیسم روانی در زندگی عادی افراد دیده می‌شود. به عنوان مثال برخی از افراد خود را به طور کامل
در اختیار طرف مقابل خود قرار می دهند و به انجام هر کار و یا خفتی تن می دهند که
این رابطه به شکل ارباب و غلام می باشد و فرد بدون چون و چرا و با رضایت
کامل به تمام خواسته های شخص مورد علاقه خود تن می دهد که به این رفتارها از
روانشناسان مازوخیسم روانی اطلاق داده می شود.

افراد مبتلا به
مازوخیسم روانی همیشه در طلب دش، خفت و خواری، زخم زبان، اهانت و ناسزا هستند. این
دسته از افراد، تا زمانی که از کسی دش نشنیده‌اند یا شخصی آنها را تحقیر نکرده
است، ناراحت و یا نا آرام هستند.

جالب است بدانیم که
بسیاری از زنان تحصیلکرده و دارای مقام اجتماعی که با مردانی به مراتب پایین تر از خود ازدواج
می‌کنند به طور حتم به این نوع بیماری مبتلا هستند. این زنان در برابر قوی‌ هیکل
بودن مرد که صفتی به اصطلاح بارز به شمار می‌رود، کلیه‌ معایب و نقایص اخلاقی و
ذاتی او را به سادگی نادیده می‌گیرند.

مازوخیسم احساساتی

مبتلایان به این نوع از مازوخیسم به طور معمول افراد بعضی از افراد
کمرو، نادان و یا بیسواد هستند، این دسته از افراد از آشکار شدن انحراف خود خودداری
می‌کنند و به درون خود پناه می‌برند، افراد مبتلا به این بیماری درون گرا هستند.

این افراد می کوشند
با تجسم صحنه‌های مختلف مازوخیسم از راه فکر و خیال، تمایلات غیر‌ عادی خود را
نشان دهند. این دسته از منحرفان را مازوخیست های احساساتی و انحراف آنها را
مازوخیسم احساساتی گویند.

مازوخیسم فیزیولوژیکیا مازوخیسم جنسی

پر واضح است که مازوخیسم فیزیولوژیک یا جنسی حادترین و واقعی ترین نوع
مازوخیسم محسوب می شود.

بیماران مبتلا به این
نوع مازوخیسم از احساس درد و رنج، لذت می
برند و برای دستیابی به این مهم بدن خود را به راحتی و با اشتیاق در معرض زجر و
درد و عذاب قرار دهد. برای شخصی که به انحراف مازوخیسم فیزیولوژیک مبتلاست، درد
مفهوم خود را از دست داده و حتی لذت و شعف می‌شود.

مبتلایان به این نوع مازوخیسم که تعدادشان از
مبتلایان به دو نوع دیگر است، از آزار‌های بدنی مانند شکنجه، پاره شدن پوست
و گوشت و یا سوختن بدن خود لذت می برند و چنانچه اقدامی برای درمان آنها صورت
نگیرد، سرانجام خود را خواهند کشت.

بررسی نشانه های
بیماری مازوخیسم

آنچه مسلم است افراد
مبتلا به این بیماری دارای نشانه های مختلفی می باشند که در ادامه به اختصار به آن
اشاره می شود.

·
آزار دیدن و یا آزار دارن دیگران

·
داشتن رفتارهای مردانه

·
اشتیاق زیاد به محدود سازی شخص مورد علاقه خود

·
علاقه زیاد به تحقیر شدن و یا تحقیر کردن

بررسی دلایل بروز
بیماری مازوخیسم

بسیاری از روانشناسان
بر این باور هستند که منشا اصلی ابتلا به این بیماری تنها در دوران کودکی و یا
نوجوانی افراد است از این رو توصیه می شود که شخص این دو دوران حیاتی در صحت و
سلامت کامل سپری کند، چرا که هر گونه اهمال و یا نادیده گرفتن برهی از روحیات و
عدم درمان و یا توجه به آن در بزرگسالی می تواند منجر به بروز بیماری مازوخیسم در
افراد شود.

مازوخیسم در مردان
است یا زنان؟

شایان ذکر است تا به
امروز آمار دقیقی از مبتلایان به این بیماری در دسترس نیست اما به طور کلی طبق
بررسی های به عمل آمده میزان ابتلا به این بیماری در مردان زنان می باشد هر
چند این فرضیه هنوز به طور کامل از سوی محققان ثابت نشده است

در پایان باید خاطر
نشان کرد که متاسفانه بسیاری از افراد تمایل چندانی به بروز احساسات درونی خود
ندارند بنابراین شناسایی این افراد کار سخت و پیچیده ای می باشد.9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *