نشانههای سجاوندی
عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
رنگشعله: در اين روش تكهاي از كاني يا پودر آن را روي
شعله نگه ميدارند و با دستگاهي به آن ميدمند. با تغيير رنگي كه در شعله پديد
ميآيد، ميتوان برخي از كانيها را شناسايي كرد. سديم رنگ زرد، پتاسيم رنگ
نارنجي، منيزيم رنگ قرمز، كلسيم رنگ نارنجي، باريم رنگ سبز مايل به زرد و مس رنگ
سبز درخشان، به وجود ميآورد.
طيف نور:در
اين روش مقدار اندكي از يك كاني را در دستگاهي، كه با جرقهي الكتريكي و در فشار
زياد كار ميكند، قرار ميدهند تا كاني بخار شود. در اين حالت، اتمهاي عنصرهاي
سازندهي كاني، طول موج ويژهاي توليد ميكنند كه پس از عكسبرداري ميتوان با كمك
آنها به عنصرهاي سازندهي كاني پي برد.
ميكروسكوپ پلاريزان: در اين روش، ضخامت يك
قطعه سنگ را كه داراي كانيهاي گوناگون است، به اندازهاي كم ميكنند تا شفاف شود
و نور از آن بگذرد. سپس آن را زير ميكروسكوپ پلاريزان بررسي ميكنند. اكنون از روي
شكل ظاهري، نوع شكستگي، ضريب شكست نور، رنگ و ديگر ويژگيها، كاني را شناسايي
ميكنند.
چگونگی شناسایی کانی ها
پرتو ايكس:
اين روش در شناسايي كانيها، بهويژه كانيهايي كه تركيب شيميايي مشابهي دارند،
بسيار كارآمد است. پرتوهاي ايكس را به بلور كاني ميتابانند. بخشي از اين پرتوها
از كاني ميگذرد و بخشي پس از برخورد با ذرههايي كه در گوشههاي شبكهي بلور كاني
قرار دارند، بازتاب مييابد. با برسي عكس به دست آمده از اثر اين پرتوها بر فيلم
عكاسي، ميتوان كاني مورد نظر را شناسايي كرد.
شكل بلور: اندازهي بلورها ممكن است بسيار بزرگ يا
بسيار كوچك باشد. در حالي كه وزن كاني بريل ممكن است تا 200 تن هم برسيد، برخي
كانيها تنها با پرتوهاي ايكس ديده ميشوند. شكل كانيها نيز بسيار گوناگون است.
با وجود اين، زاويههاي بين سطحهاي مشابه در همهي بلورهاي يك كاني همواره يكسان
است. براي مثال، بلور نمك، چه بزرگ و چه كوچك، همواره مكعبي شكل است و بين سطحهاي
خود، زاويه 90 درجه دارد
سختي: دانشمند اتريشي به نام فردريش
موهس(1839-1773) مقياسي براي درجهي سختي كانيها وضع كرد. مقياس او از درجهي يك
براي تالك(نرمترين كاني) تا درجهي 10 براي الماس (سختترين كاني) است. بر اساس
اين مقياس، سختي ناخن انسان، 5/2، سكهي مسي 5/3 و چاقوي فولادي قلمتراش، 5/5
است. اكنون با توجه با اين كه در اثر كشيدن اين چيزها بر سطح كاني، در آن خراش
ايجاد ميشود يا نه، سختي كاني را اندازه ميگيرند و با توجه با سختي، كاني را
شناسايي ميكنند.
رَخ(كليواژ):
رخ به شكستگي كانيها در راستاي سطح صاف، پس از وارد شدن ضربهاي شديد، مانند
ضربهي چكش، گفته ميشود. ميكا در يك جهت ميشكند و ورقه ورقه مي شود؛ كوارتز خورد
ميشود؛ نمك خوراكي رخ سه جهتي قائم و كلسيت رخ سه جهتي غير قائم دارد.
رنگ:
برخي كانيها هميشه به يك رنگ ديده ميشوند. براي مثال، طلا همواره زرد، مالاكيت،
گرافيت هميشه سياه و مالاكيت به رنگ سبز فيروزهاي است. رنگ را بايد در سحي كه به
تازگي شكسته شده است، مشاهده كرد. زيرا هوازدگي رنگ سطح رويي را تغيير ميدهد.
اثر بر چيني بدون لعاب: در
اين روش كاني را بر چيني بدون لعاب( پشت نعلبكي بخشي كه لعاب ندارد) ميكشند تا
لايهي نازكي از آن بر سطح چيني بماند. كانيهاي نافلزي اثر بيرنگ يا به رنگ روشن
دارند و كانيهاي فلزي رنگهاي تيرهتري پديد ميآورند. براي مثال، كاني زرد رنگ
پيريت، رنگ سياه برجاي ميگذارد و اثر هماتيت، كه بيشتر به رنگ خاكستري و ساه
است، قرمز قهوهاي ديده ميشود.
جلا : جلو يا درخشندگي سطح كاني نيز در
شناسايي آن سودمند است. كانيهاي فلزي نور را بهخوبي بازميتابانند و به اصطلاح
جلاي فلزي دارند. هاليت و كوارتز، جلاي شيشهاي و اوپال و اسفالريت، جلاي صمغي
دارند.
چگالي(جرمحجمي):
براي به دست آوردن چگالي كانيها، جرم آنها را با ترازو و حجم را با استوانهي
درجهبندي شده داراي آب، اندازه ميگيرند تا با تقسيم كردن جرم بر حجم، چگالي كاني
به دست آيد. چگالي بيشتر كاني هاي سيليكاتي، كه بخشي زيادي از پوستهي زمين را
ميسازند، حدود 5/2 تا 5/3 گرم بر سانتيمتر مكعب است. كانيهايي كه در ساختمان
خود عنصرهاي سنگيني مانند سرب و باريوم دارند، داراي چگالي بالايي هستند. براي
مثال، چگالي گالن(PbS)، حدود 5/7 گرم بر سانتيمتر مكعب است.
کانی، مادهای است طبیعی، جامد و غیرآلی که در ترکیب سنگهای پوسته زمین یافت میشود و دارای فرمول شیمیایی و ساختمان اتمی مشخص است. برخی کانیها از یک عنصر خالص و بسیاری از آنها از دو یا چند عنصر درست شدهاند.
با توجه به فراوانی کانیها و تنوع آنها تشخیص کانیها از یکدیگر از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین برای تشخیص آنها از یکدیگر خواص مختلفی از جمله: سختی، چگالی، رنگ، رخ و … وجود دارد که آنها را از یکدیگر متمایز میکند. زمین شناسان برای تشخیص کانیها از روشهای مختلفی استفاده میکنند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
چگونگی شناسایی کانی ها
اکثر کانیها دارای شکل هندسی خاصی هستند. اندازه بلورها ممکن است بسیار بزرگ یا بسیار کوچک باشد. شکل کانیها نیز بسیار گوناگون است. با وجود این، زاویههای بین سطحهای مشابه در همه بلورهای یک کانی همواره یکسان است. برای مثال، بلور نمک، چه بزرگ و چه کوچک، همواره مکعبی شکل است و بین سطحهای خود، زاویه 90 درجه دارد.
براى به دست آوردن چگالى کانىها، جرم آنها را با ترازو و حجم را با استوانهى درجه بندى شده داراى آب، اندازه مىگیرند تا با تقسیم کردن جرم بر حجم، چگالى کانى به دست آید. چگالى بیشتر کانیهایی که بخش زیادى از پوستهى زمین را مىسازند، حدود 2/5 تا 3/5 گرم بر سانتىمتر مکعب است. کانىهایى که در ساختمان خود عنصرهاى سنگینى دارند، داراى چگالى بالایى هستند. براى مثال، چگالى گالن حدود 7/5 گرم بر سانتىمتر مکعب است.
دانشمند اتریشى به نام موهس، مقیاسى براى درجهى سختى کانىها وضع کرد. مقیاس او از درجهى یک براى تالک (نرمترین کانى) تا درجهى 10 براى الماس (سختترین کانى) است. بر اساس این مقیاس، سختى ناخن انسان 2/5، سکهى مسى 5/3 و چاقوى فولادى قلمتراش 5/5 است. اکنون با توجه با این که در اثر کشیدن این چیزها بر سطح کانى، در آن خراش ایجاد مىشود یا نه، سختى کانى را اندازه مىگیرند و با توجه با سختى، کانى را شناسایى مىکنند.
رخ به شکستگی کانیها در راستای سطح صاف، پس از وارد شدن ضربهای شدید، مانند ضربه چکش، گفته میشود. میکا در یک جهت میشکند و ورقه ورقه میشود؛ کوارتز خورد میشود؛ نمک خوراکی رخ سه جهتی قائم و کلسیت رخ سه جهتی غیر قائم دارد.
برخی کانیها همیشه به یک رنگ دیده میشوند. برای مثال، طلا همواره زرد، گرافیت همیشه سیاه و مالاکیت (Malachite) به رنگ سبز فیروزهای است. رنگ را باید در سطحی که به تازگی شکسته شده است، مشاهده کرد. زیرا هوازدگی رنگ سطح رویی را تغییر میدهد.
در این روش کانی را بر چینی بدون لعاب مانند پشت نعلبکی بخشی که لعاب ندارد، میکشند تا لایه نازکی از آن بر سطح چینی بماند. کانیهای نافلزی اثری بیرنگ یا به رنگ روشن دارند و کانیهای فلزی رنگهای تیرهتری پدید میآورند. برای مثال، کانی زرد رنگ پیریت، رنگ سیاه برجای میگذارد و اثر هماتیت، که بیشتر به رنگ خاکستری و سیاه است، قرمز-قهوهای دیده میشود.
جلا یا درخشندگی سطح کانی نیز در شناسایی آن سودمند است. کانیهای فلزی نور را به خوبی باز میتابانند و به اصطلاح جلای فلزی دارند. هالیت و کوارتز، جلای شیشهای و اوپال و اسفالریت، جلای صمغی دارند.
وقتی نور به جسمی میتابد ممکن است تمام و یا بخشی از آن توسط جسم جذب شود. اگر میزان جذب خیلی جزئی باشد جسم یا کانی مورد مطالعه شفاف است و در این حالت از پشت آن اشیاء را میتوان دید. اگر مقدار جذب نور زیاد باشد در این حالت کانی کدر خوانده میشود و نور از آن عبور نمیکند. اگر مقدار جذب نور در کانی متوسط باشد به طوری که نور از کانی عبور کند اما از پست آن اشیا دیده نشود، کانی مورد نظر نیمه شفاف خواهد بود.
خواص مغناطیسی
بعضی از کانیهای حاوی آهن جذب آهنربا میشوند. این کانیها را کانیهای پارامغناطیس مینامند. به کانیهایی مانند کوارتز که فاقد این خواص هستند کانیهای دیا مغناطیس اطلاق میشود.
کانیها در شرایط عادی بی بو هستند اما برخی از آنها در اثر ضربه، حرارت، مالش یا رطوبت بوی مخصوص میدهند. مثلاً ترکیبات آرسنیک در اثر حرارت بوی سیر میدهند. همچنین اگرچه اغلب کانیها فاقد مزه هستند اما برخی از کانیها دارای مزه هستند مانند نمک که مزه شور دارد. بعضی از کانیها دارای لمس مخصوص به خود هستند مانند تالک که دارای لمس چرب است.
مرکز یادگیری سایت تبیان – تهیه: مرتضی عرفانیان
تنظیم: مریم فروزان کیا
کد ِکج شدَنِ تَصآویر
در آپارات وارد شوید تا ویدیوهای و کانالهای بهتری بر اساس سلیقه شما پیشنهاد شود
وارد شوید
آهنگ احساسی و غمگین
“آینده در دستان شماست
چگونگی شناسایی کانی ها
زیبایی هایی که هنوز ندیده اید
میکس فوق العاده زیبا از آهنگ دل را ببین با صدای علیرضا افتخاری و سفر های مقام معظم رهبری به شهر های مخطلف کشور (زاهدان-زنجان-بم) که چیز پر مغز و قشنگی از آب در آمده حتماً ببینید…
موسسه تدوین آثار و نشر اخلاقیات شهدای شهرستان زرند
مداحی مهدی اکبری کاش بودی کرببلا برادر بی حرمم حسن جان
9