مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

مقدمه و طرح مساله

خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات یا ناپایداری­اش بر اعضای خانواده و جامعه اثر می­گذارد و فروپاشی این واحد کوچک گاه چنان اثر عمیقی بر فرزندان دارد که باورکردنی نیست. گذشته از اثراتی که طلاق بر زوجین می­گذارد در مواردی که زوجین دارای فرزندانی هستند، اثرات آن گریبان آنها را نیز می­گیرد، حتی می­توان گفت فرزندان از این پدیده بیشترین ضربه را متحمل می شوند. نسبت بزه کاری در خانواده‌های متلاشی شده خیلی از خانواده­های بادوام است و بی سرپرستی در فرزندان، عقده­های روانی ایجاد می­کند و جنبه منفی طلاق خیلی گسترده است. امروزه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است به طوری که براساس آمار سازمان ثبت احوال از هر 5.5 ازدواج، یک ازدواج به طلاق می­انجامد و این رقم در تهران وضعیت بدتری را نشان می­دهد، به طوری که در تهران از هر 2.9 ازدواج، یک مورد به طلاق می­انجامد[1].  بر این اساس، آمارها نشان‌دهنده نرخ بالای طلاق و به دنبال آن ازدیاد فرزندان طلاق است.

طلاق به هر دلیل، درست یا نادرست، پیامدهایی دارد، هم برای افراد خانواده و هم برای جامعه. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد می‌کند و زوج‌های متارکه کرده را به انزوا می‌کشاند. تاثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده است، فرزند تک والد، ناخواسته درگیر تضادهایی می‌گردد که نه توان درک آن را دارد و نه تاب کنار آمدن با آن‌ها را. فرزندان حاصل از چنین ازدواج هایی علاوه بر اینکه نیازهایی ویژه دارند در معرض آسیب‌های روانی و اجتماعی فراوانی قرار می‌گیرند. به طوری که یکی از پیامدهای طلاق در جوامع امروز، افزایش میزان و نوع رفتارهای انحرافی است. طلاق از مهم‌ترین و بدخیم‌ترین آسیب‌ها و معضلات خانواده‌های جوامع صنعتی و یا در حال‌گذار، مانند ایران‌ است. باید توجه داشت که یکی از عوامل مؤثر در بزه‌کاری نوجوانان نابسامانی خانواده است (شکر بیگی، 1385: 75). دنیای تنهایی این کودکان بس غم‌انگیز و عذاب‌آور است و روابط اجتماعی آنها دچار اختلال می‌شود و همین امر، آن‌ها را به سوی کج روی های اجتماعی سوق می‌دهد. نمی‌توان روابط بین طلاق و آسیب‌های روانی کودکان و نوجوانان را نادیده گرفت؛ بایست قبول کرد که طلاق و جدایی اثرات نا مطلوبی بر کودکان بر جای می­گذارد. بررسی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شده­اند نشان می‌دهد که آسیب‌های روحی وارد شده به این کودکان و نوجوانان بسیار شدید است.

پژوهش‌های مختلف نشان می­دهد در آسیب‌های اجتماعی رد پایی از فرزندان طلاق به چشم می خورد، همچنین مطالعات روان‌شناختی بر تاثیرات مختلف طلاق بر سلامت روان این افراد، مهر تایید می­زند. آبراهامسون در پژوهش‌های خود دریافت خانواده­های افراد بزه کار نسبت به خانواده­های افراد غیر بزه کار در شرایط عاطفی نا مطلوبی به سر می برند که “فشار خانواده” یده می­شود. این فشار با خصومت، تنفر، عصبانیت، آزردگی، پرخاشگری و آشفتگی های عاطفی به وجود آمده و حفظ شده است، که هم در والدین و هم در فرزندان آشکار می­شود. “شاو و مک کی” نیز اثر فزاینده فشار درونی و اختلاف را عامل تبیین کننده بزه کاری می دانند.لذا استدلال می شود عدم روابط گرم و عاطفی در خانواده با افزایش احتمال گرایش فرد به بزه کاری رابطه مستقیم دارد (چلبی،1386: 96).

نظریه نظام‌ها، خانواده را چیزی بیش از مجموعه اجزایش می‌انگارد. به این معنا که آن را شامل افراد عضو، شخصیت‌ها، ویژگی‌ها و روابط بینشان می­داند. این نظریه بر وابستگی متقابل و روابط متقابل در ساختار خانواده (مثل خرده نظام والدین و والد/کودک) تاکید کرده، به بررسی و کنش متقابل آن با ابرنظام‌های بیرون از محدوده‌اش، مثل محله و مدرسه می­پردازد. هر تغییری که بر یکی از اعضا یا خرده نظام‌ها اثر کند، در کل خانواده اثر می گذارد (والچاک، 1366 :35).مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

پارسونز به نقش عنصر عاطفه در خانواده توجه دارد و خانواده را به عنوان تنها نهاد عمده موجود در جامعه می‌داند که می­تواند عشق و محبت مورد نیاز را برای شخصیت انسانی در بهترین حد ارائه دهد (چلبی، 1386: 97). طلاقِ والدین به منزله از بین رفتن چتر امنیتی فرزندان به شمار می‌رود که می‌تواند بر سلامت اجتماعی و روانی آنها تاثیر بگذارد. البته گاهی گسستن این پیوند به منزله پایان برخی مشکلات است، مشکلاتی همچون مشاهده دائم نزاع‌های پدر و مادر، رهایی فرزند از برخی آسیب ها که در خانواده‌ی والد با انحرافات اجتماعی ممکن است تجربه کند و . اما برخی هنوز برای خانواده‌ی مشکل دار نسبت به خانواده درگیر طلاق، ارجحیت قائل هستند. بر این اساس خانواده عنصر مهمی در امنیت و سلامت اجتماعی و روانی فرزندان است و طلاق یک عامل مخرب.

 

هدف و اهمیت پژوهش

هدف از تحقیق حاضر، بررسی تحقیقات پژوهشی است که تا کنون در ایران در حوزه فرزندان طلاق انجام شده است. فراتحلیل این مطالعات منفرد و پراکنده می‌تواند به منظور ترکیب و یکپارچه‌سازی یافته‌های آن جهت استفاده علمی و کاربردی راه‌گشا باشد (صدیق سروستانی، 1379: 68) همچنین شناسایی نقاط ضعف و قوت این پژوهش‌ها می‌تواند برای پژوهش‌های آینده در این حوزه راهنما باشد و از سویی به شناسایی خلاءهای موجود در این حوزه بینجامد.

 

–        مطالعات موجود در حوزه فرزندان طلاق در شرح اهمیت پژوهش خود، بر چه نکاتی تاکید داشته­اند؟

–        مطالعات موجود در حوزه فرزندان طلاق، چه اهدافی را دنبال می کرده­اند؟

–        پژوهش‌های موجود از چه روش پژوهشی سود جسته­اند؟

–        جامعه آماری پژوهش‌های موجود درمورد فرزندان طلاق چه گروه‌هایی را در بر می گیرد و یا مقایسه می‌کند؟

–        فرضیه و سوالات تحقیق در پژوهش‌های مذکور، چه بوده است؟

–        پیشینه و مبانی نظری در پژوهش‌های مذکور چه بوده است؟

–        مطالعات موجود در حوزه فرزندان طلاق، چه متغیرهایی را مورد توجه قرار داده­اند؟

–        بر اساس مطالعات انجام شده‌ی پیشین، طلاق بر چه جنبه‌ای از زندگی فرزندان تاثیر می‌گذارد؟

–        چه بره‌های مداخله‌ای برای کار با فرزندان طلاق مورد توجه قرار گرفته است و چه تاثیراتی داشته‌اند؟

–        در مجموع از جمع‌بندی پژوهش‌های مزبور چه نتایجی حاصل می‌شود؟ پژوهشهای گذشته چه نقاط ضعفی داشته­اند که باید در پژوهش‌های بعدی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد؟

با توجه به اینکه جامعه آماری پژوهش حاضر، مقاله های علمی پژوهشی موجود است و هدف از مطالعه حاضر بررسی و دسته­بندی موضوعات مورد توجه در حوزه فرزندان طلاق در ایران و تحلیل و یکپارچه سازی تحقیقات صورت گرفته در این زمینه است؛ روش تحقیق مناسب این پژوهش، فراتحلیل کیفی تشخیص داده شد. پژوهش‌های مروری فراتحلیل کیفی به توصیف، تلخیص و ارزیابی نقادانه پژوهش‌های انجام شده در یک حوزه، از یک یا چند منظر خاص می‌پردازند.

برخی فرا تحلیل را، دسته‌بندی و تلخیص اطلاعات حاصل از منابع و متون در یک حوزه خاص (حوزه مورد مطالعه) می‌دانند و برخی دیگر از محققین، مرور سیستماتیک منابع تلقی می‌نمایند. اما به هر حال آنچه در ایران مورد غفلت قرار گرفته بخش اساسی فرا تحلیل است که به عقیده گلاس: «فرا تحلیل، تحلیل تحلیل هاست» (مهری،139: 156). روزنتال و روزنو، فرا تحلیل را نوعی تحلیل ثانویه می‌دانند در حالی که گلاس و لویک و لویک با این نظر موافق نیستند. گلاس در توضیح این مطلب به مقایسه سه نوع تحلیل می پردازد: در حالی که تحلیل اولیه تحلیل اصلی داده‌های اصلی پژوهش است، تحلیل ثانویه، تحلیل مجدد همان داده‌ها، با هدف پاسخ‌گویی به پرسش‌های جدید با داده‌های قدیمی است. وی فراتحلیل را به عنوان تحلیل آماری مجموعه بزرگی از نتایج تحلیل‌های مطالعات منفرد با هدف ترکیب یافته‌ها می‌داند (همان). در این پژوهش سعی شده است پس از تلخیص و دسته‌بندی ویژگی های این پژوهش‌ها به جمع بندی و تحلیل نتایج نهایی آن‌ها پرداخته شود.

جامعه آماری در این پژوهش عبارت است از مطالعات منتشر شده در مجلات علمی-پژوهشی موجود در منابع الکترونیکی تا لحظه شروع پژوهش (تابستان 1393) که به موضوع فرزندان خانواده­های طلاق پرداخته­اند و در مجموع تعداد 2 مقاله (مقاله هایی که محتوای آنها عیناً تکرار شده بود و با کمی تغییر در عنوان یا جا به جایی نویسندگان، در فصل‌ه دیگری چاپ شده بود، حذف شدند) با رتبه علمی پژوهشی داخلی که به کمک موتورهای جستجوگر مقالات (از طریق سایتهای معتبر انتشار الکترونیکی مقالات مجلات علمی- پژوهشی سراسر ایران یعنی پایگاه مجلات تخصصی نور[2]، بانک اطلاعات نشریات کشور[3]، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی[4]، پرتال جامع علوم انسانی[5]) به دست آمدند و به صورت تمام شماری، بررسی شده ، به عنوان جامعه آماری درنظر گرفته شدند.  لیست مقالات بررسی شده در این پژوهش در بخش منابع به صورت مجزّا فهرست شده است.

 

عمر پژوهش‌های داخلی انجام شده در حوزه مسائل فرزندان طلاق کوتاه‌تر از پژوهش‌های مشابه در خارج از ایران است. گرچه در این پژوهش جزئیات پژوهش‌های داخلی، بررسی شده است، اما به طور مختصر به تعدادی از پژوهش‌های داخلی و خارجی در این حوزه اشاره می کنیم.

آماتو و کیت (1991) به عنوان اولین پژوهشگران جدی حوزه مسائل فرزندان طلاق، دو مطالعه بر روی پژوهش‌های انجام شده صورت دادند. یکی از آنها مطالعه‌ای فراتحلیلی بر روی 92 کار پژوهشی در مورد فرزندان طلاق بود. نتایج این مطالعه نشان داد: طلاق والدین نتایج منفی در حوزه ی دست آوردهای تحصیلی[6]، رفتار، سازگاری روان شناختی، اعتماد بنفس و روابط اجتماعی دارد (آماتو و کیت[7]، 1991 ب). همچنین مطالعه فرا تحلیل دیگر ایشان بر روی 33 پژوهش، نشان می دهد جوانانی که قبلا طلاق والدین را تجربه کرده­اند، نسبت به جوانانی که در خانواده عادی زندگی کرده­اند، سازگاری روان‌شناختی ضعیف‌تر، موفقیت‌های (داشته­های) اقتصادی-اجتماعی کمتر، بی­ثباتی بیشتری در ازدواج را، تجربه کرده­اند (آماتو و کیت، 1991 الف)[8]. در مجموع پژوهش‌های آنها نشان‌دهنده رابطه طلاق والدین با کاهش رفاه (بهزیستی) فرزندان طلاق هم در کودکان و هم در بزرگسالان، بوده است. اما به هر حال آنها بر این عقیده­اند که در برخی موارد هم مشکلاتی که این فرزندان متحمل شده­اند باعث تغییر پذیری (انعطاف پذیری) آنها و گاه بهبودی در رفتار آنها شده است.

پژوهشی با عنوان “پیامدهای جدایی والدین و طلاق بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و هیجانی (احساسی) فرزندان در بوستون” انجام شد (ماندِنی[9]، 2). این پژوهش که به روش مصاحبه کیفی با فرزندان خانواده­های طلاق و مادر ایشان انجام گرفت، نشان می‌دهد که فرزندان طلاق و مادرشان تصوری که از وضعیت اقتصادی خود بعد از طلاق دارند، تجربه فقر است. به طوری که حتی برای برطرف کردن نیازهای اساسی خود با مشکل مواجه بوده­اند. تمام پاسخ گویان، شرایط بد اقتصادی را به طلاق و عدم  حمایت مالی از کودکان ربط داده­اند و نسبت به آینده بسیار بدبین بوده­اند. مشکلات اقتصادی، بر بهزیستی این کودکان در حوزه ی دیگر نیز اثر می­گذارد. به طوری که شرایط اجتماعی، روان شناختی، سلامت و تحصیلات آنها نیز تهدید می‌شود. برخی از این فرزندان نسبت به همسالان خود احساس نابرابری می‌کنند، که بر “تصویر خویشتن” آنها تاثیر بسیار بدی می‌گذارد. علاوه بر این‌ها نتایج این پژوهش نشان داد تنها اقتصاد نیست که رفاه اجتماعی و سلامت روانی این کودکان را به مخاطره می اندازد، بلکه می‌توان به احساس انزجار و بی وفایی که آنها را  با جدایی و طلاق والدین مرتبط می‌سازد، اشاره نمود.

در ایران پژوهشی با هدف بررسی تاثیر طلاق بر بروز رفتارهای نابهنجار نوجوانان در شهرستان بیرجند در سال 1372 انجام شد، که در آن 16 نوجوان (8 طلاق و 8 نفر در گروه کنترل) به عنوان جمعیت نمونه شرکت داشتند. نتایج نشان داد که افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و بزه‌کاری در فرزندان طلاق به طور معناداری از گروه کنترل بود. همچنین به طور معناداری دختران طلاق دچار افسردگی و اضطراب و پسران دچار پرخاشگری و بزه کاری بوده­اند (کاهنی، 1372). 

در پژوهشی دیگر، شریفی درآمدی (1389) به مقایسه وضعیت سلامت روان سه دسته از نوجوانان پرداخت، که عبارت بودند از: نوجوانان خانواده­های طلاقِ تحت حضانت پدر،  یتیم محروم از مادر و نوجوانان خانواده­های عادی. روش به کار رفته در این پژوهش، علی مقایسه ای و نمونه آماری 76 نفر در هر گروه و با نسبت جنسیتی مساوی از دانش آموزان شهر اصفهان، بوده است. ابزار به کار رفته برای بررسی وضعیت سلامت روانی نوجوان پرسش‌هSCL-9  بود. نتایج این تحقیق نشان داد بین میانگین نمرات افسردگی، اضطراب، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید فرزندان سه گروه طلاق، یتیم و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. به گونه­ای که به ترتیب وضعیت نوجوانان خانواده­های عادی، یتیم و طلاق در این شاخص‌ها ناسب‌تر ارزیابی شد. نکته قابل توجه اینکه در این مقولات، اختلاف معنی داری بین دو گروه نوجوانان طلاق و یتیم نیز وجود دارد و نشان می‌دهد وضعیت سلامتی فرزندان خانواده‌های طلاق حتی از فرزندان یتیم محروم از مادر اسفناک­تر است. همچنین تفاوت معنی­داری بین نوجوانان طلاق و یتیم با نوجوانان خانواده­های عادی در دو بعد شکایت جسمانی و روان‌پریشی وجود دارد. در دو مقوله دیگر، یعنی وسواس- اجبار و پرخاشگری گرچه بین دوگروه فرزندان خانواده­های عادی و یتیم محروم از مادر تفاوت معنی داری دیده نشد، اما فرزندان طلاق وضعیت طلوب‌تری در این شاخص دارند؛ یعنی پرخاشگر تر و وسواسی­ترند. همچنین این پژوهش در مقایسه وضعیت سلامت روانی بین دوجنس دختر و پسر نشان می‌دهد دختران دچار افسردگی، اضطراب، شکایت جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک، و افکار پارانوئید هستند و در مقابل پسران پرخاشگرترند. پژوهشگر مذکور این تفاوت را به «آسیب پذیری متفاوت دو جنس در قبال فقدان مادر با تاکید بر نوع فقدان و عوارض و تبعات آن» (شریفی درآمدی، 1389: 92) نسبت می‌دهد.

در حوزه بره­های مداخله‌ای برای سازگاری فرزندان خانواده­های طلاق با این پدیده، می‌توان به بره‌ای موسوم به “بره مداخله­ای کودکان طلاق”[1]که در خارج از ایران طراحی و سنجش شده است، اشاره کرد. این بره برای اولین بار در ایران توسط عبدی و همکاران (1392) به کار گرفته شد. پژوهش مذکور با مشارکت 26 کودک طلاق در گروه سنی 7 تا 9 سال به روش آزمایشی انجام شد، به طوری که این کودکان با انتصاب تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. این بره که طی 15 جلسه یک ساعته به صورت گروهی در دو گروه آزمایش اجرا شد و تغییرات به وسیله سه مقیاس سنجش عقاید کودکان درباره طلاق[11]، فرم ارزیابی والدین[12] و فرم ارزیابی رهبر گروه[13] به صورت پیش آزمون و پس آزمون، اندازه‌گیری شد. نتایج، نشان دهنده تاثیر مثبت این بره مداخله‌ای بر سازگاری کودکانِ طلاق در ایران می‌باشد. به عبارتی مقایسه پیش آزمون و پس آزمون در گروه کنترل و آزمایش، نشان داد کودکانی که در گروه آزمایش حضور داشتند توانایی بیشتری در ابراز احساسات خود پیدا کرده بودند و از طرفی بهبود معنا داری در نگرش مثبت کودکان به طلاق والدین، روابط آنها با والدین و همسالان و افزایش مهارت های حل مشکل مشاهده شد.

 

در این بخش به توصیف، تلخیص و دسته بندی داده­های حاصل از مقالات مورد نظر پرداخته می‌شود تا نمای کلی از آنچه تا کنون صورت گرفته است ارائه دهیم. این بخش شامل 8 مبحث است که به شرح کلی و جمع بندی برخی شاخص های مورد اهمیت برای پژوهشگر در مجموعه مقاله­ها پرداخته است.

 

در مقالات بررسی شده، عباراتی که به بیان اهمیت موضوع پژوهش پرداخته­اند استخراج و در مجموع در 7 مقوله قرار گرفتند.

 

جدول 1. توزیع موضوعات مورد توجه در بخش اهمیت پژوهش

ردیف

اهمیت موضوع

درصد

1

مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

اهمیت خانواده به عنوان کانون نگه‌داری، رشد و سلامت روانی- اجتماعی فرد

29.2

2

اهمیت خانواده در سلامت جامعه

8.3

3

طلاق به عنوان عامل برهم زننده عملکرد سالم نظام خانواده

8.3

4

شیوع اختلالات روانی- رفتاری در فرزندان طلاق

16.6

5

طلاق به عنوان یک بحران (شوک) و عامل آسیب های روانی در فرزندان

21

6

طلاق به عنوان عامل برهم زننده امنیت فرزندان

12.5

7

همراه شدن بحران های رشدی با بحران طلاق و تاثیر مضاعف طلاق

4.1

کل

1

 

اغلب مقالات به اهمیت نقش خانواده در تربیت و پرورش فرزندان تاکید داشته و اختلال در ساختار خانواده را عامل برهم خوردن کارکردهای آن دانست­اند که به عنوان عامل مخرّب امنیت سلامت روانی- اجتماعی فرزندان عمل می‌کند و از همین منظر نیز، برخی برهم خوردن کانون خانواده را تهدیدی برای سلامت جامعه در نظر می‌گیرند و ریشه انحرافات را به خانواده مرتبط می‌سازند (در مجموع 58.3 درصد). برخی دیگر، اهمیت پژوهش خود را به شیوع مشکلات روانی- رفتاری- اجتماعی در فرزندان خانواده­های طلاق نسبت می‌دهند. تعدادی از مقالات نیز به هم‌زمانی بحران طلاق با بحران رشد دوره نوجوانی اشاره کرده­اند و تاثیر مخرّب طلاق در این دوره را می‌دانند. همچنین بر اساس این مقالات، می‌توان به طلاق به عنوان یک پدیده پیچیده که برای فرزندان به مثابه یک حادثه بحرانی و استرس زاست، اشاره کرد که نیازمند مداخلاتی جهت ایجاد سازگاری فرزندان با آن، می­باشد.

 

پژوهش‌های صورت گرفته در حوزه فرزندان طلاق در 3 دسته کلی طبقه‌بندی می‌شوند.

با دسته‌بندی کردن اهداف تحقیقات بررسی شده می­توان به مباحث جدول (2) اشاره کرد.

 

جدول 2. توزیع مطالعات بر حسب اهداف کلان

ردیف

اهداف کلان تحقیق

درصد

1

بررسی وضعیت (روانی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی ) فرزندان خانواده­های طلاق و مقایسه با گروه‌های دیگر

75

2

بررسی تاثیر بره­های مداخله‌ای

25

 

همچنان که جدول بالا نشان می­دهد، از میان کل مقالات، 75 درصد آنها به بررسی وضعیت فرزندان طلاق در شاخص های روانی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی پرداخته­اند. اغلب این مقالات در کنار سنجش وضعیت فرزندان طلاق، وضعیت این فرزندان را با گروه‌های دیگر مقایسه کرده­اند؛ مثلا با گروه فرزندان یتیم و فرزندان خانواده­های عادی؛ و یا در 2 گروه دختر و پسر.

25 درصد مقالات (5 مورد)، به بررسی تاثیر بره­های مداخله­ای پرداخته­اند، که 2 درصد (4 مورد) آن‌ها، به دنبال بررسی تاثیر مداخلات بر وضعیت سلامت روان یا شاخص‌های آن در فرزندان طلاق بوده و 5 درصد هم به دنبال بررسی تاثیر این بره‌ها بر میزان سازگاری کودک با طلاق والدین بوده­اند.

داده­ها نشان‌دهنده‌ی کم توجهی به بره­های مداخله­ای واز آن کم توجهی به سازگاری فرزندان با طلاق والدینشان است. نکته جالب توجه این است که پژوهش‌های بررسی شده هر چه به زمان حال نزدیکتر شده­اند به موضوع مداخله و اجرای بره­های مداخله­ای برای افزایش سازگاری کودک با طلاق والدینش پرداخته‌اند. به عبارتی دیگر، سال 1391 نقطه عطفی در مطالعات مربوط به فرزندان طلاق است. یعنی تا پیش از این سال، مقالات منتشر شده، بر بررسی وضعیت فرزندان تاکید داشته­اند و بعد از آن تمام مقالات بررسی شده، بر سنجش اثربخشی بره­های مداخله­ای متمرکز بوده­اند. این موضوع نشان‌دهنده آگاهی جامعه علمی نسبت به مسائل و اثرات طلاق بر فرزندان است که آنها را بر آن داشته است تا از طریق مداخلات و آزمایش‌های اجتماعی راهی برای کاهش این تبعات پیدا کنند.

65 درصد از پژوهش‌ها، به مقایسه وضعیت کودکان و نوجوانان خانواده­های طلاق با خانواده­های عادی پرداخته­اند که از این بین 5 درصد آنها مربوط به پژوهش‌های کیفی بوده است و مابقی پژوهش‌های کمی بوده­اند. در تمام تحقیقات کمیّ انجام گرفته هدف، تبیین یک مساله توسط طلاق والدین است. همچنین در مجموع 15 درصد از مقالات، نوع حضانت فرزند (مادر یا پدر) و 5 درصد نحوه محرومیت از والد (طلاق/ فوت) را نیز در مقایسه­های خود لحاظ کرده­اند.

 

 

جدول 3. توزیع پژوهش‌ها بر اساس روش تحقیق

ردیف

روش تحقیق

درصد

1

 

کمی

توصیفی (غیر آزمایشی)

65

آزمایشی

25

2

کیفی  و یا ترکیبی

1

 

داده­ها نشان می­دهند بیشترین روش به کار رفته در مقالات، غیر آزمایشی است. به عبارتی 65 درصد از پژوهش‌ها از روش هایی همچون روش علّی- مقایسه‌ای (همبستگی) و پیمایشی (5 درصد) استفاده کرده­اند. گرچه تعداد کمی از مقالات در مورد روش خود صحبت نکرده­اند، اما بر اساس منطق کار و مشابهت آنها به یکی از روش‌ها، در دسته مربوطه قرار گرفتند. به هر حال بیشترین روش به کار گرفته شده در این پژوهش‌ها مربوط به روش علیّ- مقایسه‌ای (6 درصد) می‌باشد. این پژوهش‌ها در تلاش بوده­اند مسائل و مشکلات مربوط به فرزندان طلاق را با ارتباط دادن آن ها به طلاق والدینشان تبیین کنند.

در 11.5 درصد از مقالاتی که به روش کمّی انجام شده­اند از هیچ تکنیکی برای کنترل تاثیر سایر متغیرها بر نتایج پژوهش استفاده نشده است و در 22.2 درصد آنها تنها یک متغیر که غالباً جنسیت بوده است از طریق همتاسازی، یا حذف تغییرات آن مورد کنترل قرار گرفته است و در بقیه پژوهش‌ها (66.3 درصد آنها) بیش از یک متغیر کنترل شده­اند که در مجموع عبارتند از: جنسیت، سن، سطح اقتصادی خانواده، تحصیلات والدین، شغل والدین، سلامت جسمانی، منطقه محل سکونت، افسردگی؛ که در این بین 4 مورد اول بیشترین فراوانی را داشته و 4 مورد آخر هر یک در کمتر از 1 درصد مقالات مورد توجه قرار گرفته است. در 22.2 درصد این پژوهش‌ها کنترل از طریق تحلیل کواریانس صورت گرفته است.

این درحالی است که انتظار می­رود درپژوهش‌های علّی- مقایسه ای و نیز آزمایشی به خاطر ماهیت این پژوهش‌ها، بر همتاسازی گروه‌ها و کنترل سایر متغیرهایی که احتمال تاثیر­گذاری بر نتایج را دارند، توجه ویژه‌ای شود.

 

گروه‌های سنی که مورد توجه محققین قرار گرفته است مربوط به سنین دبستان تا دبیرستان می‌باشد و مطالعه­ای بر روی فرزندان طلاق زیر سنّ دبستان و بالای سنّ دبیرستان صورت نگرفته است. به طوری که 3 درصد پژوهش‌ها به گروه سنی دبستان، 1 درصد گروه سنّیِ راهنمایی، 3 درصد گروه سنّیِ دبیرستان و تنها 1 درصد آنها، بازه سنیِّ وسیع تری را مورد بررسی قرار داده­اند (5 درصد مجموع گروه سنی دبستان و دبیرستان و 5 درصد گروه سنی راهنمایی و دبیرستان). به عبارتی دیگر تنها در 1 درصد این مطالعات امکان مقایسه نتایج در گروه‌های سنی مختلف وجود داشته است و مابقی به شیوه حذف متغیر سن به کنترل تاثیرات آن بر نتایج تحقیق خود پرداخته­اند.

و اما در خصوص سایر متغیرهای زمینه­ای از جمله جنسیت می­توان گفت 2 درصد مطالعات تنها بر گروه دختران، 15 درصد بر گروه پسران، 4 درصد بر هر دو جنس توجه داشته­اند و 25 درصد بدون قید جنسیت (که احتمالاً هر دوجنس مدّ نظر قرار گرفته است) بوده است. به بیانی دیگر می­توان گفت 75 درصد این مطالعات تاثیر جنسیت را، به شیوه حذف متغیّر جنسیت یا مقایسه نتایج در دو گروه، کنترل کرده­اند.

تنها 5 درصد مقالات به بررسی وضعیت فرزندان درخانواده­هایی پرداخته­اند که والدین آنها متقاضی طلاق­اند (قربانی، 1385). در حالی که بقیه به بررسی وضعیت فرزندانی پرداخته­اند که طلاق والدینشان قطعی شده است، یعنی والدین مدتی است رسماً از هم جدا شده­اند.

 

قابل ذکر است که مقالات از حیث توجه به طرح سوال و فرضیه تحقیق به 4 دسته تقسیم می‌شوند:

بیشترین فراوانی مربوط به مورد دوم می باشد و کمترین فراوانی مربوط به مورد سوم. اما آنچه جای نقد دارد عدم طرح دقیق سوال یا فرضیه در 3 درصد مقالات است، این نویسندگان به بیان موضوع تحقیق در عنوان اشاره کرده­اند اما سوال یا فرضیه دقیق خود را مطرح ننموده­اند که به لحاظ روش‌شناسی مورد انتقاد است.

در ادامه به بررسی و دسته بندی فرضیه­ها و سوالات تحقیق در مطالعات بررسی شده، می­پردازیم.

 

فرضیه­ها در مطالعات انجام شده

مجموع فرضیه­های مطرح شده در مقالات به طور دسته‌بندی و با احتساب درصد هر یک، در کل فرضیه­ها به شرح جدول زیر است:

 

جدول 4. توزیع فرضیه­های تحقیق در پژوهش‌های مورد بررسی

ردیف

فرضیه­های اساسی مطرح شده در مقالات

درصد

1

فرضیه­های ناظر بر وجود رابطه بین سلامت روان کودکان با طلاق

18.4

2

فرضیه­های ناظر بر رابطه سلامت روان فرزندان طلاق، رابطه سلامت روان و عوامل جمعیت شناختی همچون جنسیت، سن، تحصیلات والدین و

5.2

3

فرضیه­های ناظر بر تفاوت میزان سلامت روان فرزندان طلاق و عادی

31.6

4

 

فرضیه­های ناظر بر تفاوت مهارت‌ها (اجتماعی، ارتباطی، فردی و ) در فرزندان خانواده­های طلاق و خانواده­های عادی

14.3

5

فرضیه­های ناظر بر رابطه بین مهارت های فرد (اجتماعی، ارتباطی، فردی و ) با سلامت روان و خرده مقیاس‌های آن در فرزندان خانواده­های طلاق

1.5

6

فرضیه­های ناظر بر تفاوت و رابطه میزان سلامت روانی- اجتماعی فرزندان طلاق و نوع حضانت والدین (مادر/ پدر)

21

جمع

1

همانطور که ملاحظه می شود بیشترین فرضیه­ها مبتنی بر وجود تفاوت بین سلامت روان فرزندان خانواده­های طلاق و عادی است که اگر فرضیه­های مشابه آن، یعنی فرضیه­های مربوط به وجود رابطه بین طلاق و سلامت روان فرزندان، را نیز به آن بیفزاییم می­توان گفت 5 درصد مطالعات با فرض تاثیر طلاق بر سلامت روان فرزندان، کار خویش را آغاز کرده­اند. پس از آن فرضیه­هایی قرار می­گیرند که بر این مساله دلالت دارند که تفاوت معناداری میان میزان سلامت روانی- اجتماعی فرزندان طلاق و نوع حضانت والدین (مادر/ پدر) وجود دارد.

 

سوالات پژوهش در مطالعات بررسی شده

در پژوهش‌های بررسی شده  مجموعه سوالات را می‌توان در 3 مبحث اصلی تقسیم بندی کرد که به شرح زیر است:

 

جدول 5. پرسش‌های اساسی مطرح شده در پژوهش‌ها و توزیع آن

ردیف

پرسش های اساسی مطرح شده در مقالات

درصد

1

سوالات ناظر بر اثر بخشی بره­های مداخله‌ای بر سازگاری کودک با طلاق والدین

54

2

سوالات ناظر بر چیستی عواملی که بر فرزندان طلاق اثر طلوب دارد

15

3

سوالات ناظر بر چگونگی و چیستی اثرات طلاق بر وضعیت فرزندان

31

جمع

1

 

لازم به ذکر است اغلب مقالات مورد نظر با طرح فرضیه و بررسی آن، کار مطالعاتی خود را انجام داده­اند و تعداد کمی به طرح سوال پرداخته­اند. همچنان که از جدول فوق بر می­آید بیشترین سوالات در پژوهش‌هایی مطرح شده­اند که به دنبال بررسی اثر بخشی بره­های مداخله­ای بر سازگاری کودک با طلاق والدین بوده­اند.

 

حدود 4 درصد مقالات منتشر شده در منابع الکترونیکی در حوزه فرزندان طلاق، یا فاقد مرور منابع و پیشینه پژوهشی خود هستند و یا به صورت بسیار جزئی از آنها بهره برده­اند. 6 درصد آن ها به میزان کافی به مرور پژوهش‌های پیش از خود پرداخته­اند. در مرور منابع نظری بر نظریه­های سطح خرد تاکید بیشتری شده است، تنها 7 درصد از نظریه­های به کارگرفته شده در آن ها به نظریه­های سطح کلان مربوط است. 3 درصد مقالات یا فاقد مرور منابع نظری هستند و یا به صورت خیلی محدود، یعنی در حد اشاره به نظر 1 یا 2 تن از نظریه پردازان حوزه مربوطه، از نظریه استفاده کرده­اند. 1 درصد مقالات به صورت انباشتی دارای نقص نظری هستند به طوری که فاقد هرگونه نظریه یا پیشینه نظری هستند.

غالب نظریه­های به کارگرفته شده در مقالات، رویکرد روان‌شناسانه داشته و بر آسیب‌های روانی ناشی از جدایی تاکید داشته­اند، این درحالی است که تنها 15 درصد آن‌ها به آسیب‌های اجتماعی که فرزندان طلاق را تهدید می‌کنند، پرداخته­اند. این مقالات بر افزایش کودک آزاری و بزه‌کاری در فرزندان طلاق تاکید داشته­اند. البته می‌توان بی‌توجهی به حوزه آسیب‌های اجتماعی فرزندان طلاق را به حیطه تخصصی محققین منسوب کرد، که قریب به 8 درصد آنها متخصصین حوزه روان شناسی و مشاوره بوده­اند و مابقی مربوط به رشته­های علوم پزشکی و حقوق. کمرنگ بودن حضور پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی در مباحث فرزندان طلاق قابل توجه است. 

با توجه به پراکندگی زیاد نظریه­ها، در اینجا با اشاراتی به مهم‌ترین نظریه پردازان که در اغلب مقالات به صورت مشترک مورد توجه قرار گرفته­اند، اکتفا می کنیم، از آن جمله می‌توان به آماتو و هترینگتون اشاره کرد که مقالات و پژوهش‌های زیادی در حوزه فرزندان طلاق انجام داده­اند و همچنین استفاده از رویکرد خانواده درمانی در تعدادی از مقالات ملاحظه می شود.

 

7.1- متغیر مستقل

در تمامی مقالات بررسی شده، متغیرهای مستقل به صورت جدول زیر در نظر گرفته شده­اند.

 

 

 

جدول 6. متغیرهای مستقل در مطالعات بررسی شده

و میزان توجه به آنها در کل مقالات

ردیف

متغیر مستقل

درصد

1

طلاق والدین

65

2

نوع حضانت (مادر یا پدر)

15

3

آموزش (خود متمایز سازی/ مهارت های زندگی، بره مدخله‌ای مربوط به کودکان طلاق)

25

4

جنسیت

1

5

وضعیت اقتصادی- اجتماعی

1

6

سایر (سلامت روان والدین / شیوه­های مقابله با استرس)

1

 

در  65 درصد مقالات به بررسی و یا مقایسه وضعیت فرزندان طلاق با سایر گروه‌ها پرداخته شده است. به عبارتی طلاق والدین، متغیر اصلی و تاثیرگذار در نظر گرفته شده است. در 25 درصد مقالات به بررسی تاثیر یک بره مداخله­ای پرداخته شده است که این بره­ها به مثابه متغیّر مستقل در نظر گرفته ­شده ­است. سایر متغیرهایی که تاثیر آن‌ها بر وضعیت فرزندان طلاق به ویژه بر سلامت روان ایشان و زیر مقیاسه‌ای آن، سنجیده شده­ است؛ عبارت اند از: جنسیت، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سلامت روان والدین و شیوی مقابله با استرس، نوع حضانت (که هر یک در 1درصد مقالات مورد توجه قرار گرفته­اند). با توجه به اهمیت بره­های مداخله­ای برای بهبود وضعیت فرزندان طلاق در ادامه به اختصار به شرحی از آنها می‌پردازیم.

 

بره­های مداخله‌ای

همانطور که پیش از این اشاره شده 25 درصد از مقالات بررسی شده با استناد به پژوهش‌های انجام گرفته قبلی، وضعیت فرزندان طلاق را به گونه­ای تشخیص داده­اند که نیاز به مداخلاتی دارد. این پژوهشگران در پی یافتن راهی برای بهبود وضعیت ایشان بوده و بر این اساس، به بررسی اثر بخشی چند بره مداخله‌ای، پرداختند. در مجموع دراین پژوهش‌ها 4 نوع بره مداخله­ای صورت گرفته است، که عبارت‌اند از: “خود متمایزسازی” (تفکیک خویشتن)، “شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی”، “مهارت‌های زندگی”، “بره مداخله­ای مربوط به کودکان طلاق”.

شایان ذکر است که 8 درصد این گروه از مقالات توجه خود را بر وضعیت سلامت روانی و شاخص‌های آن از جمله افسردگی، اضطراب، عزت نفس پایین متمرکز کرده­اند و 2 درصد آن‌ها به موضوع سازگاری فرزندان با طلاق والدینشان پرداخته­اند.

 

7.2- متغیر وابسته (مشکلاتی که مورد توجه قرار گرفته­اند)

در 35 درصد از مقالات موضوع سلامت روان به طور عام (یا سلامت عمومی)، به علاوه‌ی زیر مقیاس‌های آن بررسی شده است. که از این بین تنها 5 درصد (از 35 درصد) آنها به بررسی اثر یک بره مداخله‌ای، بر بهبود سلامت روانِ کل در فرزندان طلاق پرداخته­اند و مابقی به سنجش میزان و مقایسه سلامت روان در بین گروه‌های مختلف اعم از کودکان عادی، طلاق و یتیم؛ فرزندان دختر خانواده­های طلاق و پسر خانواده­های طلاق؛ فرزندان طلاق تحت حضانت مادر و تحت حضانت پدر، پرداخته­اند. به عبارتی این مقالات در تلاش بوده­اند تاثیر طلاق، نوع حضانت بر فرزندان طلاق و تاثیر نحوه فقدان مادر یا پدر (طلاق / فوت والدین) را بررسی کنند. البته زیر مقیاس های سلامت روان از جمله افسردگی، اضطراب، عدم اعتماد به نفس و نیز، در پژوهش‌ها مورد توجه قرار گرفته­اند که جزئیات آن در جدول شماره (7) قابل مشاهده است. در این جدول متغیّرهای اصلی تحقیق (در تحقیقات علّی- مقایسه­ای و همبستگی، متغیر وابسته و در تحقیقات توصیفی متغیّر اصلی) که در واقع مشکلات و مسائل موجود در بین فرزندان طلاق بوده است، آورده شده است.

 

جدول 7. لیست متغیرهای اصلی پژوهش در مطالعات مورد بررسی و توزیع آن

ردیف

متغیر مورد بررسی

درصد توجه مقالات به هر متغیر*

1

سلامت روان ( کل)

35

2

افسردگی

3

3

اضطراب

45

4

بیخوابی

2

5

اختلال در کارکرد اجتماعی

3

6

علایم جسمانی

3

7

بیش فعالی

5

8

سازگاری (با طلاق، خانوادگی، اجتماعی، فردی و)

25

9

عزت نفس

1

1

پرخاشگری و اختلال سلوک

1

11

تاب آوری

5

12

وضعیت عاطفی (خلق)

5

13

شیوه ی مقابله با استرس (شناختی، هیجانی، انفصالی، اجتنابی)

5

14

عملکرد تحصیلی

1

15

کودک آزاری

5

16

وضعیت اقتصادی – اجتماعی

5

17

اضطراب فوبیک، افکار پارانوئید، روان پریشی، وسواس و اجبار

5

18

مشکلات روابط بین فردی

1

19

بیماری های جسمی

5

* با توجه به اینکه برخی مقالات به طور همزمان به بررسی چند متغیّر پرداخته­اند، بنابراین مجموع درصد ها بیش از صد می­شود. این نحوه از بیان، به منظور ارائه دقیق تر میزان توجه به شاخص ها، در مقالات پژوهشیِ بررسی شده، صورت گرفته است.

 

از میان مقالاتی که به موضوع سازگاری پرداخته­اند (25 درصد مقالات) 1 درصد از آن‌ها به چگونگی کنار آمدن کودکان با طلاق والدینشان پرداخته­اند (اخوان و سیف، 1378؛ عبدی و همکاران، 1392) و 15 درصد آنها به موضوع سازگاری کودک با دنیای اطرافش از جمله خانواده، مدرسه، همسالان پرداخته­اند.

 

الف) نتایج تحقیقاتی که بر وضعیت فرزندان طلاق متمرکز بوده­اند

نتایج تحقیقاتی که بر وضعیت فرزندان طلاق متمرکز بوده­اند به شرح زیر است:

 

 

 

 

جدول 8. نتایج پژوهش‌های با محوریت وضعیت فرزندان طلاق

ردیف

تحلیل مشکلات فرزندان طلاق تایید شده در پژوهش‌ها

فراوانی

درصد

1

تاثیر مخرّب طلاق بر سلامت روان و زیر شاخصهای آن

28

34.1

2

تاثیر طلاق بر افزایش پرخاشگری و عدم تاب آوری

6

7.3

3

تاثیر مخرّب طلاق بر سازگاری فرزندان

(در مدرسه، اجتماع، خانواده، دوستان و)

14

17.2

4

تاثیر طلوب طلاق بر وضعیت تحصیلی

2

2.5

5

به کارگیری شیوههای مقابله با استرس متفاوت در بین فرزندان طلاق

4

4.8

6

افزایش تجربه ی کودک آزاری در فرزندان طلاق

3

3.6

7

تفاوت تاثیر طلاق بر دختران و پسران:

اضطراب در دختران طلاق از پسران طلاق

پرخاشگری در پسران طلاق از دختران طلاق

2

2.5

8

تفاوت سلامت روان در فرزندان طلاق و یتیم: در مجموع در فرزندان طلاق پایین‌تر

7

8.5

9

تاثیر حضانت بر برخی شاخص‌های سلامت روان: کارکرد اجتماعی، بی خوابی و اضطراب، نشانه های جسمانی و روان تنی؛ سازگاری و

8

9.7

1

عدم تاثیر حضانت بر برخی شاخص‌های

(افسردگی و پرخاشگری)

4

4.9

11

رابطه سلامت روان با شاخص‌های جمعیت شناختی

4

4.9

 

کل

82

1

 

در مجموع نتایج، نشان‌دهنده‌ی وضعیت ناسب فرزندان طلاق در شاخص‌های سلامت روان و زیر مقیاس‌های آن (نشانه‌های روان تنی، اضطراب و بی‌خوابی، ناکارآمدی اجتماعی، افسردگی)، همچنین سازگاری با افراد و  محیط اطراف، عزت نفس و می‌باشد (یونسی و همکاران، 1389؛ حیدر نیا و همکاران، 1384؛ حسینیان، 1382؛ شریفی درآمدی، 1389؛ شهنی و دیگران، 139؛ رئیسی و همکاران، 1391؛  قمری و فکوری، 1389). نتایج نشان می‌دهد وضعیت سلامت روان فرزندان طلاق از فرزندان یتیم نیز طلوب‌تر است (شریفی، 1389) و این کودکان فشارهای روانی بیشتری متحمل می‌شوند. هم‌چنین از دیگر نتایج این پژوهش‌ها می‌توان به نقش حضانت فرزندان بر سلامت آنها اشاره کرد، گرچه نوع حضانت بر برخی شاخص‌ها تاثیر قابل توجهی را نشان داده­اند اما عمده شاخص‌های سلامت در فرزندان، تحت تاثیر نوع حضانت والدین قرار می‌گیرد. به طوری که برخی شاخص‌های سلامت روان از جمله کارکرد اجتماعی، اضطراب و بی‌خوابی، نشانه های جسمانی ناسلامتی روانی در فرزندانی که با مادر زندگی می­کنند،کمتر است (حیدرنیا و همکاران، 1384؛ حسینیان ،1382). هم‌چنین سازگاری دختران و پسرانی که تحت حضانت مادر هستند است (حبیبی و ساجدی، 1385). در مقابل نیز برخی تحقیقات هستند که بیانگر عدم تاثیر حضانت بر برخی شاخص‌ها از جمله افسردگی (حیدرنیا و همکاران، 1384) و پرخاشگری (حبیبی و ساجدی، 1385) می‌باشند.

این کودکان در مواجهه با مسائل استرس­زا از شیوه مقابله­ای هیجانی و اجتنابی استفاده می کنند و این درحالی است که بر اساس تحقیقات این شیوه مقابله­ای با ناسلامتی روانی رابطه مستقیم دارد، در حالی که شیوه مقابله­ای شناختی و انفصالی، رابطه مستقیم با سلامت روانی دارد (قمری و فکوری، 1389).

فرزندان خانواده­های طلاق در زمینه­های جسمی، شخصیتی- عاطفی، خانوادگی، تحصیلی و اقتصادی شرایط ناسب تری را تجربه می کنند. این فرزندان به لحاظ جسمی معمولاً از بیماری‌های مختلفی رنج می‌برند؛ جدایی والدین بر ویژگیهای عاطفی- شخصیتی آن‌ها چنان اثر می‌گذارد که از سویی منجر به افزایش اضطراب، گوشه‌گیری، پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی‌رحمی، غمگین بودن، زود رنج بودن، نزاع و درگیری، اختلال در خواب (بدخوابی و کابوس، بی خوابی)، ناخن جویدن، بیزاری از زندگی، فرار از منزل، شک و دو دلی، تمایل به ازدواج زود هنگام، و احساس بیماری، می‌شود. و از سوی دیگر منجر به کاهش اعتماد به نفس، کنجکاوی و شاد و سرزنده بودن می‌شود (درویزه، 1371).سازگاری این فرزندان (نوجوان) با خانواده به ویژه اعضای ناتنی کاهش می­یابد. به طوری که این افراد در مقایسه با فرزندان خانواده‌های عادی مشکلات خود را کم‌تر با اعضای خانواده به ویژه پدر مطرح می کنند و با اعضای ناتنی و فامیل در میان می­گذارند. آن‌ها خواسته­ها و آرزوهای خویش را، حتی با اعضای تنی کمتر در میان می­گذارند و البته این موضوع در مواجهه والد ناتنی پررنگ‌تر می‌باشد (درویزه، 1371).

کودکان خانواده طلاق از طریق ترسیم شخصیت‌ها نشان دادند که آن‌ها نسبت به کودکان خانواده عادی، والدین خود را کمتر به عنوان مهربان‌ترین فرد و اولین شخصیت در زندگی در نظر می‌گیرند بلکه آن‌ها اغلب والدینشان را آخرین و هربان ترین شخصیت در نظر می‌گیرند (ایروانی همکاران، 1386).

نوجوانان خانواده­های طلاق در مقایسه با نوجوانان خانواده­های عادی با مشکلات تحصیلی مواجهه­اند از جمله: کاهش معدّل، تمایل به ترک تحصیل، افزایش مردودی (درویزه، 1371).

وضعیت اقتصادی خانواده­هایی که فرزندان طلاق در آن زندگی می­کنند، اغلب ناسب‌تر است و رفاه اقتصادی آن‌ها در سطح پایینی قرار دارد، به طوری که در منازل کوچک‌تر زندگی می­کنند و معمولا این فرزندان از “پول توجیبی” کمتری بهره‌مند هستند (درویزه، 1371). کودکان خانواده طلاق به طور معنی­داری با پدیده کودک آزاری در ابعاد بی­توجهی (غفلت)، جسمی، عاطفی (ویزه و همکاران، 1387) و هم‌چنین آزار جنسی (علیایی زند، 1393) مواجهه بوده­اند.

هم‌چنین از دیگر نتایج قابل توجه در این مقالات تاثیر متفاوت طلاق بر دختران و پسران است. اگرچه بر هردو گروه در شاخص سلامت روان تاثیر طلوب بر جای می‌گذارد و میزان پرخاشگری در دختران و پسران خانواده­های طلاق به طور معنی­داری نسبت به فرزندان خانواده­های عادی بالاتر است (یعقوبی  و همکاران، 139)، ولی تفاوت هایی نیز میان این دو جنس دیده شده است. به طوری که رفتارهای نا به هنجار در نزد نوجوانان دختر و پسر متفاوت است؛ به این ترتیب که میزان افسردگی و اضطراب در دختران از پسران و میزان پرخاشگری و بزه کاری در پسران خانواده­های گسسته از دختران است (کاهنی و همکاران، 1379؛ یعقوبی و همکاران، 139). البته در هر دو گروه، شاهد اضطراب و پرخاشگری هستیم اما تفاوت معنی­داری در بروز نوع این نا به هنجاری‌ها در دو جنس قابل توجه است.

 

 

 

ب) نتایج پژوهش‌های مداخله محور

هم‌چنان که پیشتر اشاره شد از میان مقالات بررسی شده، 25 درصد آنها به دنبال یافتن شیوه­ای مداخله­ای برای بهبود وضعیت فرزندان طلاق بوده­اند. مداخلات و متغیّرهای وابسته‌ی مورد بررسی و نتایج حاصله به شرح زیر است:

 

جدول 9. نتایج پژوهش‌های مبتنی بر مداخله

ردیف

بره مداخله‌ای

متغیر وابسته

اثر مداخله بر فرزندان طلاق

درصد

1

خودمتمایزسازی (تفکیک خویشتن)

اضطراب

کاهش معنی‌دار اضطراب در اثر مداخله

33.3

اعتماد به نفس

افزایش اعتماد به نفس

16.6

2

شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

افسردگی

کاهش معنی­دار افسردگی در اثر مداخله

16.6

3

بره مداخله کودکان طلاق CODIP

سازگاری فرزندان با طلاق والدین

افزایش معنی‌دار سازگاری فرزندان با طلاق والدین در اثر مداخله

16.6

4

آموزش مهارت های زندگی در جلسات مشاوره حضوری

سلامت روان

افزایش معنی‌دار سلامت روان در اثر مداخله

16.6

کل

1

 

به دلیل اهمیت نتایج بره­های مداخله­ای جا دارد مختصراً به برخی از جزئیات مهم آنها نیز پرداخته شود. بره مداخله‌ای آموزش مهارت‌های زندگی گرچه بر سلامت روان کل و برخی زیر مقیاس‌های آن (اختلال سلوک، مشکلات با همسالان) تاثیر مثبت و معنی‌داری داشته است اما بر برخی زیر مقیاس‌های آن تاثیر چندانی را نشان نمی‌دهد از جمله: علایم هیجانی، بیش فعالی، رفتار مطلوب اجتماعی (رئیسی و همکاران، 1391). هم‌چنین بره مداخله‌ای کودکان طلاق[14] باعث افزایش نگرش مثبت کودکان به طلاق والدین، بهبود روابط با آنها و هم‌سالان و نیز افزایش مهارت های حل مشکل (عبدی و همکاران، 1392) می شود. هم‌چنین خود متمایزسازی باعث افزایش کارآمدی، عزت نفس و بهبود خلق پایین و مشکلات بین فردی می­شود (اسماعیلیان و همکاران، 1392).

عدم توجه کافی به تعریف مفاهیم اساسی به کارگرفته شده در مقالات، بر شخص بودن این موضوع که این پژوهش‌ها به واقع چه چیزی را و بر اساس چه تعریفی سنجیده­اند، دامن زده است. در برخی از این مقالات تعریف مفاهیم، محدود به توضیحی بوده که در ابزار به کارگرفته شده در پژوهش آمده است و برخی نیز حتی همین تعریف عملیاتی را هم نداشته­اند. به طوری که تنها 3 درصد مقالات مربوط به حوزه فرزندان طلاق، مفاهیم اصلی مورد استفاده در مقاله خود را به طور قابل فهمی تعریف کرده­اند در حالی که 45 درصد این مقالات فاقد تعریف مفاهیم هستند و مابقی (25 درصد)  تعاریف ضعیف و بسیار محدودی از مفاهیم ارائه داده­اند. برخی از مقالات بی آنکه به تشریح و تعریف مفاهیم مورد سنجش بپردازند به­اندازه گیری و سنجش آن دست زده‌اند. در حالی که شاخصی مثل سلامت روان یا هر شاخص دیگری تعاریف متفاوتی از سوی نظریه پردازان مختلف به خود دیده­اند و به فراخور آن زیر مقیاس های متفاوتی بیانگر آن می باشد. بنابراین عدم ارائه تعریف روشن، مانع از درک دقیق این مساله است که “به راستی چه چیزی سنجیده شده است”.

اکثر قریب به اتفاق این مطالعات از نوع تقلیل گرایانه بوده است بدین معنا که به بررسی تاثیر تعداد محدودی از متغیرها بر وضعیت فرزندان طلاق پرداخته­اند، به طوری که عمدتاً تنها طلاق را مد نظر قرار داده­اند و به ندرت شاخص‌های دیگری همچون وضعیت اقتصادی- اجتماعی، تحصیلات والدین، سلامت روان مادر و سایر متغیرها را مورد توجه قرار گرفته­اند. تمامی این مطالعات عوامل محیطی از جمله تاثیر حمایت های اجتماعی، طرد اجتماعی، شبکه­های اجتماعی و مسایلی از این دست را در مطالعات خود مورد غفلت قرار دادند.

تاثیرات اجتماعی طلاق بر فرزندان و نیز نرخ آسیب های اجتماعی در فرزندان طلاق مقوله دیگری است که در مطالعات انجام گرفته در ایران، با بی توجهی از کنار آن عبور شده است. مطالعات انجام شده بیش از هر چیز بر وضعیت سلامت روانی فرزندان طلاق متمرکز بوده­اند، درحالی که طلاق می‌تواند به طور مستقیم و غیر مستقیم و با توجه به متن زندگی فرد، زمینه ساز گرایش او به سوی آسیب های اجتماعی (برای مثال اعتیاد، فرار از منزل و) شود.

از دیگر سو اغلب مطالعات انجام شده در زمینه سلامت روان فرزندان طلاق، تنها میزان “تاثیرات طلاق بر سلامت روانی فرزندان” را مورد کنکاش قرار داده­اند، اما به چگونگی این تاثیرات نپرداخته­اند به طوری که تنها در یک مقاله (اخوان تفتی و سیف، 1378) که به روش کیفی-تحلیلی صورت گرفته است به بررسی این مسئله پرداخته شده است که “چگونه طلاق می‌تواند به عنوان عامل بحرانی برای فرزندان عمل کند” و اینکه “چگونه می‌توان از تاثیرات آن کاست”. به طور کل می‌توان گفت کارهای دقیق و سیستماتیکی در حوزه چگونگی اثرات طلاق بر سلامتی فرزندان، صورت نگرفته است. این در حالی است که دانستن پاسخ این سوال که “چگونه طلاق به کاهش سلامت روان فرزندان می انجامد” می‌تواند به یافتن راهکارهای دقیق و مناسبی برای پیش‌گیری و مداخله، یاری رساند. به عبارتی یافتن این حلقه مفقوده می­تواند به حل مساله و یا لااقل به تخفیف آن کمک کند.

هم‌چنین تمرکز بره­های مداخله­ای انجام شده در این پژوهش‌ها، بر سلامت روان (و زیر شاخص های آن) بوده است. به طوری‌که 8 درصد بره های مداخله­ای به وضعیت سلامت روان و تنها 2 درصد آنها به مسئله سازگاری فرزندان با طلاق والدین پرداخته­اند، 2 نکته اساسی از این مسئله استخراج می‌شود؛ اول اینکه وضعیت سلامت روان این فرزندان تا حدی بغرنج تشخیص داده شده است که بیشترین توجه را به خود جلب کرده است (همان‌طور که در جدول (7) آمده است). دوم اینکه، به مسئله سازگاری این فرزندان با طلاق والدین کم توجهی شده است. در حالی که سازگاری و سلامت روان بی ارتباط با هم نیستند، اما ایجاد سازگاری در فرزندان با طلاق والدین، می‌تواند به عنوان بره‌ای پیش‌گیرانه در برابر بروز بیماری‌ها و آسیب‌های روانی عمل کند. به عبارتی این کم توجهی به بره­های مداخله‌ای پیشگیرانه، این مهم را برای بره­های آتی متذکر می شود.

همانطور که ملاحظه شد اغلب تحقیقات از روش علّی- مقایسه‌ای سود جسته­اند. از سویی می­دانیم در تحقیقات علّی – مقایسه‌ای هدف این است که از معلول (متغیر وابسته) به علت احتمالی (متغیر مستقل) برسیم و بدین لحاظ این تحقیق گذشته نگر می‌باشد. این طرح تحقیق، زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که متغیّر مستقل به دلیل خصیصه‌ای بودن یا غیر اخلاقی و غیر انسانی بودن غیر قابل دستکاری است و محقّق می‌خواهد با مطالعه متغیر وابسته (معلول)، به متغیرهای مستقل تاثیرگذار (علت) دست یابد. بر این اساس انتخاب این روش به عنوان روش پژوهش از سوی این پژوهشگران کاری صحیح بوده است، اما نکته حائز اهمیت در اینجا، نحوه بالا بردن دقت در این روش است. «در تحقیقات علّی – مقایسه‌ای مهم‌ترین موضوع، کنترل متغیرّها می‌باشد و به علت آنکه هم متغیّر مستقل و هم متغیّر وابسته پس از وقوع مورد بررسی قرار می‌گیرند، امکان کنترل دقیق وجود ندارد و محقّق به شیوه‌هایی از قبیل همتاسازی، تحلیل کواریانس، ایجاد گروه‌های همگن و استفاده از متغیّرهای مزاحم به عنوان متغیّر تعدیل کننده می‌تواند کنترل جزئی را اعمال کند» (سرمد و همکاران، 1392: 12). اما در مطالعاتِ بررسی شده، یا کنترلی صورت نگرفته و یا به صورت محدود و بر 1 یا چند متغیّر این کنترل اعمال شده است. روش کنترل به کارگرفته شده، غالباً همتاسازی بوده و تنها یک پژوهش از روش تحلیل کواریانس برای کنترل متغیّرهای مزاحم سود جسته است.

با وجود حضور پررنگ پژوهشگرانِ حوزه روان شناسی و مشاوره و تا حدودی حوزه پزشکی و حقوق، به مسائل فرزندان طلاق، کم توجهی پژوهشگران اجتماعی به این مساله جای انتقاد دارد. گرچه آسیب های روانی و اجتماعی بی ارتباط با یکدیگر نیستند اما به هر حال جای خالی بررسی اثرات اجتماعی طلاق بر فرزندان به شدت احساس می‌شود، به عنوان مثال نقش طلاق والدین بر گرایش به اعتیاد، بزه کاری، کاهش سلامت اجتماعی و دیگر مسائل اجتماعی زندگی فرزندان، شایسته توجه بیشتری است.

 

با توجه به موضوع پژوهش حاضر جا دارد با پیشنهاداتی برای پژوهش‌های آینده، بحث را به پایان برسانیم:

–        توجه پژوهشگران حوزه اجتماعی به مسائل فرزندان طلاق، با توجه به آسیب‌های اجتماعی تهدیدکننده برای آن‌ها.

–        استفاده از روش کیفی، با توجه به خلاء موجود در شناخت دقیق مسائلِ فرزندان خانواده­های طلاق در ایران.

–        استفاده از رویکردهای کل نگرانه، به منظور شناسایی دقیق­تر عوامل تهدیدکننده سلامت فرزندان خانواده­های طلاق از مسیر طلاق والدین و شناسایی عوامل تعدیل‌کننده.

–        بررسی دقیق‌تر بره­های مداخله­ای انجام شده در دیگر کشورها، به منظور سنجش میزان انطباق آن با شرایط بومی کشور و تلاش برای بومی‌سازی آن‌ها و یا طرّاحی بره­های مداخله­ای جدید.

–        مقایسه وضعیت فرزندان طلاق با فرزندان خانواده­های دچار ناسازگاری والدین.

–        بررسی عوامل تاثیرگذار بر تفاوت سلامت اجتماعی- روانی فرزندان خانواده­های طلاقِ تحت حضانت مادر با فرزندان تحت حضانت پدر.

–        بررسی عوامل تاثیرگذار بر تفاوت سلامت اجتماعی- روانی فرزندان خانواده­های طلاق با فرزندان دیگر خانواده­های نا بسامان (فوت، اعتیاد و)

[1] www.sabteahval.ir

[2] http://www.noormags.ir

[3] http://www.magiran.com

[4] http://sid.ir

[5] www.ensani.ir

[6] academic achievemen

[9] Maundeni

[1] Children of Divorce Intervention Program(CODIP)

[11] C.I.A.D.

[12] P.E.E

[13] G.L.E.F

[14] CODIP

الف) مقالات بررسی شده در فراتحلیل

اخوان تفتی، مهناز و سوسن سیف (1378). «شوک پس از طلاق ، اثر جدایی والدین بر فرزندان»، تاز و پژوهش‌های مشاوره، جلد اول، شماره 3 و 4.

اسماعیلیان، نسرین و دیگران (1392). «اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانی افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه»، مجله روان‌شناسی بالینی، سال پنجم. شماره 3 (پیاپی 19).

ایروانی. محمود و همکاران (1386). «مقایسه شاخصهای ترسیمی کودکان خانواده­های گسسته و ناگسسته در آزمون ترسیم خانواده»، فصل ه روان شناسی کاربردی، دوره دوم، شماره 5.

چلبی، مسعود و توران روزبهانی (1386).«نقش خانواده به عنوان عامل و مانع بزهکاری»، پژوهش‌ه علوم انسانی.

حبیبی. زهرا و ژیلا ساجدی (1385). «بررسی مقایسه‌ای میزان سازگاری کودکان دبستانی خانواده­های مطلقه در شهر همدان»، مجله علمی دانشگاه پرستاری و مامایی همدان، دوره چهارم، شماره 2.

حسینیان. سیمین (1382). «مقایسه و ارتباط سلامت روانی فرزندان و مادرانی که حضانت فرزندانشان را دارند با فرزندان و مادرانی که حضانت فرزندشان از آنها سلب شده است»، فصل‌ه مطالعات زنان، شماره2.

حیدر نیا، احمد و همکاران (1384). «سلامت روان و عزت نفس دانش‌آموزان پسر دوره راهنمایی در خانواده­های عادی تحت حضانت پدر و تحت حضانت مادر»، فصل‌ه رفاه اجتماعی، سال پنجم، شماره 19.

درویزه. زهرا (1371). «بررسی اثرات طلاق بر وضعیت جسمی – عاطفی – اقتصادی، اجتماعی نوجوانان دختر دبیرستانی استان تهران»، مجله علوم انسانی دانشگاه الزهرا، شماره 9 و 1.

رئیسی. رویا و همکاران (1391). «تاثیر جلسات مشاوره حضوری آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی فرزندان خانواده­های طلاق»، مجله دانشگاه علوم پزشکی شهر کرد، دوره 14. شماره 4.

ساجدی، ژیلا و زهرا حبیبی (1379). «بررسی مقایسه‌ای مشکلات رفار کودکان سن دبستان خانواده­های با یا بدون وقوع طلاق در دبستان‌های شهر همدان»، اصول و بهداشت روانی، شماره 5و 6.

شریفی درآمدی، پرویز (1389). «مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان»، فصل ه روان شناسی و علوم تربیتی، شماره 8.

شهنی ییلاق، منیژه و دیگران (139). «مقایسه تاب‌آوری، سلامت عمومی، پرخاشگری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستانی خانواده­های طلاق و عادی شهر اهواز با کنترل وضعیت اجتماعی- اقتصادی». فصل ه مشاوره کاربردی. دوره اول، شماره 1.

عبدی. محمدرضا و همکاران (1392). «تاثیر بره مداخله کودکان طلاق بر میزان سازگاری آنان با طلاق والدینشان. فصل‌ه خانواده پژوهشی»، سال نهم. شماره 35 .

قربانی، بیژن (1385). «مقایسه افسردگی در کودکان و نوجوانان خانواده­های عادی و خانواده‌های متقاضی طلاق شهر اصفهان»، دانش و پژوهش در روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خورسگان (اصفهان). شماره 27 و 28.

قمری.محمد و احسان فکوری (1389). «مقایسه شیوه مقابله با استرس و بهداشت روان و رابطه بین متغیرها در بین دانش­آموزان طلاق و غیر طلاق»، فصل‌ه علوم رفتاری، دوره دوم، شماره 4.

کاظمیان، سمیه. و معصومه اسماعیلی (1391). «اثر بخشی آموزش خودمتمایزسازی بر کاهش اضطراب فرزندان خانواده­های طلاق»، فصل‌ه پژوهش در سلامت روان شناختی، دوره ششم،شماره چهارم.

کاظمیان، سمیه و آتوسا کلانتر هرمزی (1391). «اثر بخشی آموزش تفکیک خویشتن بر مبنای نظریه بوون بر کاهش میزان اضطراب و افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان دبیرستانی خانواده­های طلاق»، فصل‌ه یافتی نو در روانشناسی، سال هفتم، شماره 22.

کاهنی، سیما و همکاران (1379).«مقایسه اضطراب و پرخاشگری در نوجوانان 12 تا 19 خانواده­های گسسته و پیوسته»، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دوره 7، شماره 1 (پیاپی 12).

ویزه. اورزولا و همکاران (1387). «بررسی مقایسه‌ای شیوع کودک‌آزاری در دانش‌آموزان مقطع متوسطه بر حسب جنس، مقطع تحصیلی، سابقه طلاق در خانواده»،  فصل‌ه خانواده پژوهی، سال چهارم. شماره 14.

یعقوبی. کژال و فرامرز سهرابی و فرخنده مفیدی (139). «بررسی مقایسه­ای میزان پرخاشگری کودکان طلاق»، فصل ه مطالعات روانشناختی، دوره هفتم، شماره1.

یونسی، فلورا و همکاران (1389). «مقایسه سلامت روان، عزت نفس و مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی خانواده­های طلاق و عادی شهرستان فیروز آباد سال 87-88»،  فصل ه زن و جامعه، سال اول، شماره 2.

 

ب) سایر منابع

سرمد، زهره و همکاران (1392). روش‌های تحقیق در علوم رفتاری، چاپ 25، تهران، انتشارات آگه.

شکربیگی، عالیه (1385). «بررسی رابطه بین طلاق و بزهکاری فرزندان»، فصل ه جامعه شناسی، شماره 5.

والچاک، ایوت (1366). طلاق از دید فرزندان، (فرزانه طاهری)، تهران، نشر مرکز.

علیایی زند(1393). گارگاه پیشگیری از آزار جنسی کودکان.

مهری، نادر(139). «فقر فراتحلیل در پژوهش‌های علوم اجتماعی ایران». فصل‌ه پژوهش اجتماعی، سال چهارم، شماره 11.

 صدیق سروستانی، رحمت‌الله (1379). «فراتحلیل مطالعات انجام شده در حوزه آسیب‌شناسی اجتماعی در ایران»، ه علوم اجتماعی، دوره 15، شماره 15.

اختیار غیرتجاری -غیر اشتقاقی Cc-By-NC-ND 

۱۳۹۶/۰۱/۰۳
زن خانواده, مطالب جدید

نظر بگذارید :

طلاق و تأثیر آن بر دانش‌آموزان

پیمان آزاد  (  دانشجوی رشته دبیری علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان ایلام )

چکیده

نهاد خانواده در دنیای کنونی به طور گسترده ای طلاق را تجربه می‌کند. تغییرات خانواده و افزایش نرخ طلاق در جامعه‌ی ایران نیز نگرانی‌های اجتماعی را به وجود آورده است. مسئله‌ی طلاق، به ویژه به جهت پیامدهای نظیر افسردگی، پرخاشگری، افت تحصیلی، بزهکاری، رشد اجتماعی که برای فرزندان طلاق در پی دارد و آینده‌ی آنان را متأثر می‌سازد، بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اجتماعی پیامدهای طلاق بر دانش‌آموزان انجام شده است. تمرکز مطالعه بر ۵ متغیر مختلف که می‌توان به افسردگی، افت تحصیلی، پرخاشگری، بزهکاری، رشد اجتماعی برد بوده است. مطالعه موردی ما بر دانش‌آموزان استان فارس و بالاخص منطقه گله دار بوده است. اطلاعات این مقاله از طریق پرسشه‌ای که بین ۲۰۰ نفر از فرزندان محصل طلاق (دختر – پسر) در مقطع متوسطه دوم پاسخ داده شده است و همچنین اساتید بزرگوار و برداشت‌های شخصی تقریر شده است.مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

ما با بررسی پرسشه های پر شده توسط محصلین و همچنین تحقیق هایی که در گذشته صورت گرفته است توانستیم به این نتایج برسیم که طلاق در ۵ بعد ذکر شده اثر مستقیمی بر دانش آموزان می گذارد.

تاثیر متغیر ها بر طور نسبی بر  پسر و دختر متفاوت است. مثلا در متغیر های عملی مانند پرخاشگری پسر  تاثیر طلاق بر پسر زیاد تر از دختر بود ولی در متغیر های احساسی مانند افسردگی تاثیر بر دخترزیاد تر بوده است.

بررسی شرایط علی طلاق نشان می‌دهد که طلاق پدیده‌ای تک عاملی نیست، بلکه مجموعه‌ای از عوامل در پیوند با هم منجر به طلاق می‌شوند. میزان تأثیر هر عامل در طلاق بر عامل دیگر است و نکته دیگر این که تعداد عوامل مهم نیست بلکه به شدت هر عامل بستگی دارد.

نتایج تحقیق به ما نشان داد که طلاق علاوه بر اینکه بر زوجین تاثیر بسزایی دارد و آینده آنها را مورد تاثیر قرار خواهد داد ، بر رفتار و عملکرد فرزندان تاثیر می گذارد و فشار آن بر جنس دختر از جنس پسر می باشد.لذا حساس است که مسئولین محترم توجه بیشتری به این معظل نشان دهند و تمام دستگاه های مرتبط باالاخص آموزش و پرورش به عنوان مهم ترین دستگاه تربیت فرزندان و انتقال فرهنگ ،تمام تلاش خود را برای روشن کردن ذهن خانواده ها از این معظل انجام دهند .

مطمئن هستیم که با مطالعه این مقاله به عمق فاجعه طلاق و تاثیر آن بر فرزندان طلاق پی خواهید برد. تمام سعی ما بر این بوده است که با امار و توضیحی روشن و واضح تاثیر هر متغیر را توضیح و تبیین نماییم و مشخص نماییم که هر طلاقی ، مشکلات آن فقط دامنگیر زوجین نمی باشد بلکه طلاق دارای پس لرزه ای هست به مراتب ویرانگر تر از خود زلزله اصلی که متاسفانه از دید جامعه ما مخفی مانده و به طور غیر علنی در جامعه ما در حال رواج هست و فرزندان طلاق فقط از دید ترحم دیده می شوند و افت تحصیلی و پرخاشگری و منزوی شدن و تحقیری که باعث پایین امدن شان اجتماعی فرزندان می شود و در اینده آنها تاثیر میگذارد مخصوصا در جامعه ایرانی که خانواده رکن اساسی بسیاری از فعالیت ها می باشد( به طور مثال در انتخاب عروس برای فرزند ، دختری که از خانواده طلاق است شانس کمتری برای ازدواج دارد.

 

واژه‌های کلیدی: طلاق – افسردگی کودکان – تأثیر طلاق بر افسردگی کودکان –تأثیر طلاق بر تحصیل کودکان




۱- مقدمه

خانواده نخستین و بنیادی ترین نهادی است که برای پاسخگویی به نیازهای فطری بشر، به ویژه نیاز به زندگی اجتماعی شکل گرفته است و نزدیکترین و عمیق ترین تعامل بشر در بستر خانواده تحقق می‌یابد؛ به گونهای که هیچ یک از انسان‌ها خود را بی نیاز از عضویت در این نهاد اولیه ندانسته‌اند.

صاحب نظران معتقدند که خانواده از نخستین نظام‌های نهادی عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندی‌های حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد.[۱] روابط مناسب در جامعه بر اساس روابط مناسب در خانواده شکل می‌گیرد و هر‌اندازه روابط درون خانواده مناسب تر باشد، خانواده و به تبع آن جامعه از ثبات و استحام بیشتری برخوردار است.[۲]

هیچ جامعه‌ای بدون داشتن خانواده‌ای سالم نمی‌تواند ادّعای سلامت کند و هیچ یک از آسیب‌های اجتماعی بی‌تأثیر از خانواده پدید نیامده‌اند. کیفیت روابط درون خانواده نقش بسزایی در شکل گیری نگرش‌ها و بازخوردهای اجتماعی اعضای خانواده داردو پایه و اساس روابط درون خانواده بر محور روابط زن و شوهر استوار است.[۳]

یکی از مشکلاتی که از درون خانواده به پا می‌خیزد و علت آن هم مشکل در ارتباط سالم و صحیح بین زن و شوهر است طلاق می‌باشد. این مشکل (طلاق) می‌تواند در جامعه نیز شیوع وگسترش یابد و ارتباط انسانی را مختل نماید. وقتی بنیان خانواده دچار تزلزل شود، بنیان‌های اخلاقی و اجتماعی کل نظام اجتماعی متزلزل شده و جامعه به سوی مشکلات گوناگون سوق داده می‌شود.

خانواده یک نهاد است که اعضای پدید آورنده آن بوسیله رشته زناشوئی، خون، یا فرزندخواندگی با یکدیگر پیوند می‌یابند ودر یک مجموع با هدفی مشترک ودر زیر سقفی با یکدیگر زندگی می‌کنند[۴] ویا در تعریفی دیگر خانواده گروهی از افراد است که با ارتباطات خویشاوندی مستقیماً به هم پیوند خورده‌اند، و اعضای بزرگسال آن مسئولیت مراقبت از کودکان را بر عهده دارند.[۵]

افراد از طریق ازدواج به هم پیوند می‌خورند. ازدواج به عنوان پیوند جنسیِ از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته شده و پسندیده بین دو فرد بزرگسال تعریف می‌شود.[۶]

واقعیت این است که خانواده زمینه ساز بسیاری از انحرافات و یا شرافتمندی‌هاست وبه طور قطع می‌توان گفت که وضع متزلزل جهان امروز تا حدود زیادی ناشی از وضع نابسامان خانواده‌هاست. واگر بنا باشد دنیای تعادل و اوضاع بحرانی امروز بشر تا حدودی سروسامان یابد ناگریز باید تجدید نظری در وضع خانواده بعمل آید واین نهاد مهم اجتماعی ارزش و قداست الهی خود را بازیابد.

طرز فکر ما بر اساس بینش اسلامی آن است که کودک با زمینه فطری پاک و الهی به دنیا می‌آید. فطرت او خدا آشنا، امین و صادق است. اما اینکه چه چیزی باعث می‌شود کودکی با چنین فطرتی از انحراف و آلودگی سر در آورد باید گفت که عوامل بسیاری دخالت دارند که در راس و مهم‌ترین آن‌ها خانواده از هم گسیخته (طلاق گرفته) می‌باشد.[۷]

شرایط نابسامان خانواده طلاق گرفته، جهل و غفلت والدین و سهل انگاری آن‌ها و از اموری هستند که زمینه ساز تأثیرات زیادی بر فرزندان خود هستند که ما در اینجا بر این۵ بعد (پرخاشگری – افسردگی – افت تحصیلی – رشد اجتماعی – بزهکاری) تحقیق می‌کنیم.

به هنگامی که آدمی آینده چنین فرزاندانی را در نظر مجسم می‌کند، بی اختیار از خود خواهد پرسید که: فرجام این طفل چه خواهد شد؟ درد نابسامانی او را چه کسی درمان خواهد کرد؟ عقده‌های ناشی از نابسامانی را چه کسی خواهد گشود؟ درد و مصیبت او را چه کسی تسلیت خواهد داد؟

ما در اینجا به بحث و بررسی وضع فرزندانی پرداخته‌ایم که در خانواده طلاق گرفته رشد کرده‌اند و می‌خواهیم دورنمای حیات این افراد را در عرصه حیات اجتماعی بر اساس آن ۵ بعد ذکر شده و براساس تحقیقات و آمار و اعلام نظر صاحب نظران ارائه دهیم و سعی خواهیم کرد مطالب را به گونه‌ای عرضه نماییم که قابل درک برای همگان باشد.

مقصد ما در این بررسی آن است که پدران و مادران محترم جامعه ما بیش از پیش بیدار و هشیار شوند و به این نکته ایمان بیاورند که هرگام و حرکات آن‌ها در عرصه حیات خانواده برای فرزندان درس آموز و برای مسیر زندگی شان راه ساز و زمینه‌ساز است. بدین سان پیش از وارد شدن در این مسیر (طلاق) بکوشند عاقبت این کار خود را لااقل برای فرزندان خود در نظر بگیرند و جنبه‌های مثبت و منفی آن را در نظر بگیرند.

در این بحث مابه دنبال آن نبوده‌ایم که ویژگی ایده آل یک خانواده اسلامی را بیان کنیم بلکه به دنبال آن بوده‌ایم که ثابت کنیم که طلاق که بین زن و مرد صورت می‌گیرد تأثیر بسیار زیادی بر فرزندان که خوشه‌های آینده جامعه هستند می‌گذارد.


۲- بیان مسئله

از نظر جامعه شناسان یک پدیده زمانی به مسئله اجتماعی تبدیل می‌شود که بخش وسیعی از افراد جامعه را در بر بگیرد و اکثر افراد از آن رنج ببرند. امروزه طلاق، ناسازگاری، عدم رعایت هنجارهای اجتماعی، بزهکاری و خشونت جوانان، و از جمله نگرانی‌های عمده‌ای است که در محافل مختلف مورد بحث قرار گرفته است که همایش‌های مختلف آسیب شناسی جوانان یا همایش‌هایی با موضوعات طلاق و خانواده از آن نمونه است. عدم سازگاری فرزندان با والدین، جدایی والدین از یکدیگر، پرخاشگری دانش‌آموزان، بزهکاری دانش‌آموزان و مهم‌ترین مبحث طلاق که تأثیر بسیار زیادی بر بخش‌های دیگر جامعه می‌گذارد نمونه‌هایی از مهم‌ترینمعضلات اجتماعی جامعه می‌باشند. طلاق به دلیل پس لرزه‌های زیادی که در جامعه دارد همواره کانون توجه بسیاری از دانشمندان اجتماعی و مسئولین بوده است. مهم‌ترین تأثیری که طلاق می‌گذارد طلاق بر فرزندان خود افراد جدا شده است.


۲-۱- ضرورت و اهمیت بررسی

انسان ذاتا موجودی اجتماعی می‌باشد و به طور حتم از بسیاری از وقایع تاثر می‌گیرد. یکی از این موارد بسیار مهم تاثر پذیری طلاق میباشد که تأثیر عمده‌ای بر فرزندان طلاق می‌گذارد به حدی که ممکن است آینده یک جوان از این رو به آن رو شود و حتی این جوان تأثیر عمده ی بر جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند بگذارد و این تاثر پذیری در دراز مدت ممکن است شیرازه نظام اجتماعی را بر هم زند. داشتن روابط سالم و بدون دغدغه بین والدین و فرزندان و ابراز محبت صحیح والدین به فرزندان کلید رشد و سعادت فرزندان می‌باشد. به طور قطع دانش‌آموزانی که از نظر ۵ بعد گفته شده دارای مشکل هستند در درون خانواده از کیفیت روابط خوبی برخوردار نیستند. لذا انجام چنین تحقیقی به طور حتم ضروری به نظر می‌رسد تا از طریق این تحقیق بتوانیم والدین و مسئولین را از پیامدهای این خطر بزرگ (طلاق) آگاه کنیم و به آن‌ها هشدار دهیم که نسل آینده ما به عنوان آباد کننده این جامعه در چه خطر برزگی قرار دارند.






مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

۲-۲- چارچوب نظری و تحقیقات صورت گرفته                

در ابتدا به منظور درک بهتر طلاق به تعریف آن و عوامل موثر بر طلاق در ایران به طور مختصر می‌پردازیم.

در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار می‌شود. چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی، محیطی و اجتماعی و با یکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا می‌شوند.

شاخصه‌های اصلی رشدطلاق در ایران را می‌توان نداشتن شناخت کافی، دخالت خانواده ها، مشکلات جنسی در زندگی، خیانت، نبود تفاهم در زندگی اشاره کرد.

نظریه‌ها و تحقیقات در موضوع طلاق و تأثیرات آن صورت گرفته است که در این مقاله به طور مختصر آن‌ها را بیان می‌کنیم

در تحقیقی که توسط “جی هبر (۱۹۹۰) صورت گرفت مشخص گردید ازدواج‌‌هایی که به طلاق منجر شده‌اند، کاهش شدیدی در اعتماد به نفس اعضای خانواده به وجود می‌آورد. چنین کمبودی می‌تواند ماهیتی اجتماعی، روانی یا جسمی باشد. کاهش اعتماد به نفس درنتیجه طلاق منشا مهم اختلالات اعضای خانواده در حین و بعد از طلاق می‌باشد.

در این تحقیق همچنین مشخص شد نه تنها طلاق سطح اعتماد اعضای خانواده را کاهش می‌دهد، بلکه باعث می‌گردد یکی از طرفین یا هر دو به طور قابل ملاحظه ای احساس پوچی کنند. این تحقیق مدلی را نشان می‌دهد که در آن افراد از هم جدا شده به علت کاهش اعتماد محتاج همیاری و کمک هستند. گذشته از این طلاق پدیده ای است که بر تمامی جوانب جمعیت یک جامعه اثر می‌گذارد، زیرا از طرفی بر کمیت جمعیت اثر می‌نهد، یعنی واحد مشروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده را از هم می‌پاشد، از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت نیز اثر می‌گذارد، زیرا موجب می‌شود فرزندانی محروم از نعمت‌های خانواده تحویل جامعه گردند که احتمالاً فاقد سلامت کافی روانی در احراز مقام شهروندی یک جامعه‌اند. بنابراین آسیب اجتماعی ناشی از این اقدام نه تنها متوجه اعضای خانواده، بلکه متوجه کل جامعه و نسل آینده می‌باشد.


۲-۳- هنجار‌های توافق نشده در جوامع ایران

در جامعه‌ی ایران، ریشه‌ی بسیاری از مسائل اجتماعی و ناهنجاریهای رفتاری، چه آنچه در سطوح فردی است و چه آنچه در رفتار گروه‌ها، جریان‌ها و اقشار اجتماعی می‌باشد ناشی از حالت عدم تعیین و سیال بودن و طیف گونگی نظام ارزش‌هاست. به همین دلیل، دامنه‌ی بسیاری از ناهنجاریها را بیش از آنکه هنجارشکنی بیم، باید هنجاریابی‌های توافق نشده ید. منظور از هنجاریابی‌های توافق نشده این است که افراد بیش از آنکه هنجارشکنی کرده باشند، هنجارهای ویژهای را برگزیده و به نحوی هنجارمند عمل نموده‌اند، ولی این هنجارها مورد توافق و دارای بار معنایی یکسانی برای مخاطبان یا طرفهای تعاملات این کنشگران نبوده است و از منظر آن مخاطبان، این تصور ایجاد می‌شود که کنشگر هنجارشکنی کرده است. پارهای از این نارسایی‌ها از طریق فروپاشی حلقه‌ی به هم پیوسته‌ی یک مجموعه هنجارها، که به نحو مکمل کارکردهای ویژهای داشته‌اند، ایجاد شده و پارهای دیگر از جامعه پذیری وزون و تعارض مفهومی و معنایی ارزشها ناشی شده‌اند.[۸]

در هنگامه‌ی بحران ارزشها، ارزش‌های اساسی یک جامعه بر لذت طلبی، تمتع آنی، مصلحت گرایی فردی، سودگرایی، ماده گرایی و ابزارگرایی استوارند و انسان‌ها صرفاً به تمتع می‌اندیشند و مصالح خویشتن را در نظر می‌آورند و حتی، ارتباطات انسانی نیز از این شرایط تأثیر می‌پذیرند. روابط انسان‌ها از بعد معنوی تهی می‌شود و صرفاً در راه التذاذ آنی است. این نوع روابط، بسیار سست و آسیب پذیر و شکننده‌اند و به محض آنکه مصلحت دیگری روی نماید یا بر اثر مرور زمان یا عوامل دیگر، رابطه‌ها از درون تهی شده و به بهانه‌های مختلف می‌شکند، در این شرایط روابط زوجیت نیز از این قاعده مستثنی نبوده و آمار طلاق روز به روز افزایش خواهد یافت.[۹]

اودری کاهش پایبندی به ارزشهای مذهبی و دینی را در افزایش طلاق مؤثر میداند و به نقش دین به عنوان عاملی در راه جلوگیری از طلاق اشاره می‌کند. به نظر او افرادی که ایمان مذهبی دارند، کمتر به طلاق روی می‌آورند تا آنان که چنین ایمانی ندارند. با تضعیف ایمان و عدم پایبندی‌های مذهبی در اکثریت افراد و تغییر ارزش‌ها، میزان طلاق در جامعه افزایش می‌یابد.[۱۰]

 

۳- تئوری آنومی

از جامعه شناسان، آنومی به مفهوم فقدان اجماع در مورد اهداف اجتماعی، انتظارات جمعی و الگوی رفتار برای اعضای جامعه است. این حالت منجر به محو و غیبت تدریجی آتوریته و ضابطه‌ی اخلاقی می‌شود و جامعه کنترل اجتماعی خود را از دست می‌دهد. هنگامی که جامعه در حال گذار و دگرگونی است، بسیاری از انسان‌ها دچار سرگردانی میشوند و قواعد و ارزشهای جامعه، برای آن‌ها بی اهمیت و کم ارزش می‌شود. از سوی دیگر، ارزش‌های جدید و منطبق با شرایط نیز، هنوز در جامعه جا نیفتاده است. در واقع، جامعه دو ساخت دارد. در این جامعه برخی از ساخت کهن و برخی از ساخت نوین تبعیت می‌کنند.[۱۱]

از هم پاشیدگی هنجارها و آنومی، وضعیتی را ایجاد می‌کند که آرزوهای بی حد و حصر ایجاد می‌شود و از آنجا که طبعاً این آرزوهای بی حد نمی‌توانند ارضا شوند، درنتیجه وضعیت نارضایتی اجتماعی پدید می‌آید که در جریان اقدامات منفی اجتماعی نظیر طلاق، خودکشی و غیره ظاهر می‌شود، که از نظر آماری قابل سنجش است.[۱۲]

 

۴- نظریه کانگر (مشکلات اقتصادی)

به نظر کانگر، دوران‌های سخت اقتصادی در جامعه نتایج زیان باری بر خانواده‌ها دارد؛ از جمله‌ی آن‌ها، احتمال وقوع گسیختگی خانواده و بی سامانی آن است. محرومیت اقتصادی تعاملات مثبت زوجین را کاهش می‌دهد و آن‌ها را به سوی طلاق سوق می‌دهد. مشکلات اقتصادی در بین زوجینی که منافع خانوادگی آن‌ها برای بقای زندگی در سطح استاندارد مناسب نمی‌باشد، زندگی زناشویی آن‌ها را بی ثبات می‌کند و مردان در این خانواده‌ها، تعامل منفی دارند.

کاهش درآمدها و تورم در ایران، موجب افزایش تنش‌ها و ستیز در داخل خانواده شده است و علیرغم آنکه هنوز نگرش منفی نسبت به طلاق در جامعه وجود دارد، اما میزان آن رو به افزایش است. طلاق، نتیجه‌ی جامع‌هایی است که هیچ رابطه‌ی نرمالی بین درآمد و هزینه برقرار نکرده است. از سویی، مانور تجمل در جامعه سر داده می‌شود و از سوی دیگر، بره‌ی تعدیل اقتصادی ارائه می‌شود که موجب شکاف بین مطالبات و امکانات گردیده و معضلات اقتصادی منجر به افزایش طلاق شده است.[۱۳]

 

 

 

 

 

 

 

۴-۲- جوامع مورد بررسی در این تحقیق

مقیاس جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق در قالب مقیاس شهری می‌باشد و شهر مورد مطالعه شهر شیرازمی باشد و پرسشه ها، در بین مدارس دخترانه و پسرانه شهر شیراز در مقطع متوسطه دوم پخش شده است.


جدول (۱) مقیاس بررسی جامعه آماری

۱۰۰ پسر

 

متغیر مستقل و متغیرهای وابسته در این تحقیق

متغییر مستقل

از آنجائی که موضوع پژوهش، پیامد‌های طلاق بر روی دانش‌آموزان بوده است طبیعی است که متغییر مستقل خود طلاق درنظر شده تا تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم بر ابعاد مشخص شده که در ادامه ذکر خواهد شد را پیدا کنیم.

متغییر وابسته

همان طور که قبلا هم گفته شده ما در این تحقیق از ۵ متغییر وابسته یا به عبارتی دیگر ۵ پیامد را برای متغییر مستقل (طلاق) در نظر گرفته‌ایم.

جدول (۲) متغیر وابسته


همان طور که در جدول بالا می‌بینید با «افسردگی» با نسبت حدود ۹۲/۲۵ رایج ترین متغییر در این پژوهش می‌باشد. پس از آن، متغییر «بزهکاری» با ۲۲/۲۲ و بعد از آن «پرخاشگری و رشد اجتماعی» با ۵۱/۱۸ درصدو بعد از ان «افت تحصیلی» با ۸۱/۱۴ در صد در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

قرار گرفتن هر یک از این موارد به عنوان متغییر وابسته که متغییر مستقل آن طلاق می‌باشد عموما دارای پستوانه نظریه‌ای و ادله اثباتی است که در ادامه به آن می‌پردازیم


معرفی خانواده

خانواده از دیدی یک نهاد حقوقی است که اعضای پدید آورنده آن بوسیله رشته زناشوئی، خون، یا فرزند خواندگی با یکدیگر پیوند می‌یابند و در یک مجموعه با هدفی مشترک و در زیر سقفی با هم زندگی می‌کنند. این مجموعه می‌تواند کوچک و محدود، شامل زن وشوهر یا شامل زن و شوهر و فرزندان یا شامل چند خانوار باشد. آن را مجموعه‌ای پویا از نظامات متعمامل معرفی کرده‌اند که هر فرد نقش منحصر به فرد خود را ایفا می‌کند.[۱۴]


اهمیت خانواده

خانواده را مهم‌ترین نهادی دانسته‌اند که جامعه خود را تغذیه کرده و در سلامت و عدم سلامت، شرافت و انحراف آن، در سازگاری و ناهنجاری آن، موثر است. رکن اساسی و طبیعی اجتماع است و دولت و ملت به حمایت آن نیازمندند.

خانواده نخستین مهد و مدرسه اصلی تربیت است، کارگاه الگو سازی است، زمینه ساز تحول و تکامل است، محیط رشد است. فرزند درس‌های اصلی و اساسی خود را از خانواده می‌گیرد و هر سازندگی یا اشتباهی که در آن واقع گردد در فرزند اثر می‌گذارد.[۱۵]

خانواده عامل انتقال فرهنگ، تمدن، ادب و سنن است و اهمیت آن همیشگی است و برای دوام و بقای جامعه و تمدن و فرهنگ راهی جز آن وجود ندارد. از لحاظ واحد می‌یابیم که خانواده کوچک است ولی از لحاظ اهمیت بسیار مهم و بزرگ است، زیرا هسته اصلی و زیر ساز جامعه‌های بشری است.[۱۶]


تأثیرات خانواده بر فرزند

خانواده دو تأثیر را بر فرزند دارد: وراثتی – محیطی

در بحث وراثتی کودکان وارث بسیاری از صفات و ویژگی هائی از والدین خویشند از جمله: اسکلت بندی بدن، مسائل مربوط به جنبه‌های هوشی و استعدادی، بیماری‌های جسمی و روحی.

درجنبه محیط می‌توان گفت فرزند به طور حتم و اجتاب ناپذیر تحت تأثیر محیط زندگی و فرهنگ و شیوه زندگی آن محیط و مکانی است که در آن زندگی می‌کند.طبیعی است که جسم و روح فرزند انساندر چنین محیطی شکل گیرد و نتواند از جبر محیط لااقل در کودکی رهائی یابد.

افراد یک خانواده ساخته و پرداخته عوامل محیطی و ارثی هستند و به همین دلیل شخصیت شان شدیدا تحت تأثیر این عوامل است تا حدی که میتوان گفت: کودک ائینه‌ای تمام نما از معجون و ترکیب شخصیت والدین است. شرایط عادی و یا بحرآن‌های خانوادگی مثل طلاق در او شدیدا اثر گذاردهو رشد آنان را تحت نفوذ قرار خواهد داد.[۱۷]


خانواده و سازندگی

خانواده می‌تواند عامل سازندگی جسمی، روانی، عاطفی، ذهنی، و فرزند باشد یا ویرانی آن. می‌تواند شرافت و سلامتی ایجاد کند یا انحراف و اختلال.

خانواده در تهذیب اخلاق و جهت دادن افراد به سوی انسانیت و پرورش تکوین شخصیت آنان می‌تواند نقشی فوق العاده ایفا کندو خطوط اساسی و اصلی رفتار آن‌ها را پدید آورد.

اعتبار اخلاقی و تربیتی و فرهنگی خانواده در توانایی تربیت کودکان و پروراندن آن‌ها از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است و در صورت انجام وظیفه خانواده می‌تواند فرزندانی عاری از هرگونه مشکل و مفید برای جامعه را تربیت نماید.[۱۸]


تأثیر نوع روابط درون خانواده بر رفتار فرزندان

نوع روابط پدر و مادر با یکدیگر و طرز رفتار و موضع‌گیری در قبال فزندان خودمی تواند از عوامل سعادت یا لغزش فرزندان به حساب بیاید. تحقیقات روان شناسان در مورد فرزندانی که نابهنجار شده بودند یا دچار افسردگی بودند نشان می‌داد که اکثر این مشکلات و عصبیت‌ها و پرخاشگری‌ها، عدم رغبت به تحصیل و افسردگی فرزندان به دلیل وجود خانواده از هم گسسته یا نابسامان است.[۱۹]

عالمی اظهار داشته اغلب فرزندان به جای اینکه از اختلالات روانی رنج ببرند از زمینه‌های اجتماعی و جریاناتی که ریشه در جمع دارند رنج می‌برند.[۲۰]


طلاق چیست؟

جریان فسخ یک قرارداد بین دو زوج را اصطلاحاً طلاق گویند. از آغاز پیدایش و ظهور انسان بر روی زمین همواره زن و مرد با هم تشکیل یک کانون را می‌دهند که در آن فرزندان رشد می‌کنند اما گاهی این کانون دچار اختلال می‌شود. متأسفانه اغلب فرزندان در این راه صدمه می‌بینندو حتی گاهی خود را مقصر و محکوم می‌بینند. طلاق نوعی پریشانی منحصر به فرد در زمینه تربیت کودکان به شمار می‌رود که متفاوت از فقدان والدین بر اثر مرگ، بیماری یا جدایی ناشی از مسافرت و یا کار است.


عوامل زمینه ساز طلاق

عوامل فرهنگی اجتماعی

اختلاف تحصیلات زوجین، تفاوت سطح فکری و آگاهی زوجین، انگیزه‌ی ازدواج، نوع همسرگزینی (عدم استقلال در انتخاب شریک زندگی)، نحوه‌ی آشنایی زوجین، شناخت کم نسبت به خصوصیات همسر قبل از ازدواج، شناخت ناکافی خانوادههای زوجین نسبت به یکدیگر، ضعف در آگاهی از نقش زوجین پیش از ازدواج، نظر مثبت خانواده‌ی فرد نسبت به طلاق، حمایت خانواده از طلاق فرد یا بی تفاوتی نسبت به طلاق فرد، تصور مثبت از پیامدهای طلاق، وجود طلاق در میان بستگان، برآورده نشدن انتظارات از نقش همسری، عدم مشورت مردان با زنان در امور زندگی، اختلاف درباره‌ی محل سکونت، وجود اختلافات عقیدتی و مذهبی، پایبند نبودن همسر به مسائل دینی، توجه بیش از حد همسر به فرزندان، تفاوت‌های قومیتی زوجین، زندانی بودن مرد، تفاوت با همسر در نحوه‌ی گذران اوقات فراغت، اختلاف در فرزندپروری، ازدواج تحمیلی، دخالت مستقیم و غیر مستقیم وابستگان و اطرافیان و دوستان در زندگی، سن پایین ازدواج، تفاوت سنی زیاد زوجین، تعداد فرزندان، سوءاستفاده از مواد و ارتکاب جرم، خشونت خانوادگی از عوامل فرهنگی و اجتماعی طلاق هستند که در تحقیقات مهدی خانی سروجانی (۱۳۸۳)، علی اسماعیلی(۱۳۷۴)، بهرامی (۱۳۸۶)، قطبی ودیگران (۱۳۸۳)، شعبانی (۱۳۸۲)، جعفر طباطبایی (۱۳۸۳) کریمی تهرانی (۱۳۵۸)، جلیلیان (۱۳۷۵) بررسی شده است. (کتاب‌اندیشه‌های راهبردی زن و خانواده، ۱۳۹۱، ص ۹۷۲)


عوامل روانشناختی

عوامل روانشناختی و فردی شامل عوامل ارثی و فیزیولوژیک، ویژگی‌های شخصیتی، روانی و مانند آن می‌باشد که از مهمترین این عوامل، میتوان به وجود اختلالات و ناهنجاری‌های روانی در خانواده و زندگی زناشویی، احساس تنفر و پایان عشق و علاقه‌ی طرفین به یکدیگر، ویژگی‌های روانی و عصبی غیر قابل تحمل، خلق بی ثبات، عصبی بودن همسر، دلواپسی مزمن و بدبینی مفرط همسر، احساس افسردگی، ترس مرضی، تصورات پارانوئیدی، روان پریشی، حساسیت‌های روحی، وسواس فکری و عملی، اضطراب، خصومت با یکدیگر، عدم علاقه، تفکر غیرمعمول و باورهای غیرمنطقی اشاره نمود که در تحقیقات جعفری (۱۳۸۶)، رستمی (۱۳۸۸)، خجسته مهر (۱۳۸۴)، یوسفی و همکاران (۱۳۸۹) مطرح شده است.[۲۱]


ویژگی‌های شخصیتی

هر چند بسیاری از تفاوت‌های شخصیتی طبیعی است و به تفاوت زیادی در رضایتمندی از رابطه منجر نمی‌شود، ولی دو مورد خاص وجود دارد که مشخص شده است تاثیر زیادی بر مشکلات ارتباطی و طلاق دارندو به نوعی این مشکلات را پیش بینی می‌کنند: یکی ناتوانی در تنظیم عواطف منفی)عصبی بودن (و دیگری سبک دلبستگی همراه با ناامنی. عامل شخصیت روان رنجورخویی و رضایت زناشویی با هم رابطه منفی دارند و در مقابل عوامل شخصیتی شامل برونگرایی، توافق و وجدانی بودن با رضایت زناشویی رابطه مثبت دارند. سطح هیجان خواهی زن و شوهر صرف نظر از همسانی و ناهمسانی هیجان خواهی آن‌ها، سازگاری زناشویی را به طور منفی تحت تأثیر قرار می‌دهد. از آنجا که ازدواج قراردادی طولانی مدت است که با انعقاد آن محدودیت‌‌هایی برای افراد ایجاد می‌گردد، این محدودیت‌ها برای افراد هیجان خواه به راحتی قابل پذیرش نیست و لذا سازگاری و رضایت از ازدواج در این افراد کاهش می‌یابد.[۲۲]


عوامل جنسی

وجود عادات جنسی ناپسند در مردان، انحرافات جنسی مرد، عدم تمکین زن، ضعف عملکرد جنسی، کوتاهی در انجام وظایف زناشویی، عقیم بودن مرد یا زن، اختلاف در سلایق جنسی، خیانت مرد به زن، خیانت زن به مرد، مراجعه به مشاورین مرد در امور جنسی، عدم آراستگی جنسی زن، تنوعطلبی جنسی مردان، مقایسه‌ی فعالیت جنسی همسر با زنان دیگر از طرق مختلف، عدم تفاهم جنسی زن و مرد، ناتوانی جنسی زن یا مرد، سردمزاجی جنسی زن یا مرد، ازدواج مجدد، چندزنی بودن مرد و وجود شخص ثالث، از جمله عوامل جنسی هستند که در تحقیقات فروتن و جدید میلانی (۱۳۸۷)، نیکبخت (۱۳۸۲)، داداش زاده فهیم (۱۳۸۶) بدآن‌ها اشاره شده است.[۲۳]

حال که تعریف طلاق، آمار طلاق و عوامل مؤثر بر طلاق را فهمیدیم وارد مبحث اصلی این پژوهش یعنی تأثیر طلاق بر دانش‌آموزان در پنج بعد (افسردگی، پرخاشگری، افت تحصیلی، رشد اجتماعی، بزهکاری) می‌شویم.


تأثیر طلاق بر افسردگی دانش‌آموزان

طی دو دهه گذشته، افسردگی فرزندان طلاق مورد توجه فزاینده یی قرار گرفته است. طبق برآورد‌های صورت گرفته، ۵/۲ تا ۴ درصد از کودکان به لحاظ بالینی افسرده هستند و این نکته که متوسط اختلال افسردگی فرزندان و نوجوانان ۷ الی ۹ ماه است، بسیار اهمیت دارد چرا که ممکن است افسردگی یک کودک در تمام طول سال تحصیلی بهبود نیابد و در یادگیری وی ایجاد اختلال کند. به طور کلی علائم هیجانی افسردگی در فرزندان به صورت غمگینی، کناره‌گیری یا انزوای اجتماعی، شکایت‌های جسمانی، کم اشتهایی یا پراشتهایی، بی اختیاری ادرار یا بی اختیاری مدفوع، بی میلی برای رفتن به مدرسه و کاهش عملکرد مدرسه بروز می‌یابد. در مورد علل افسردگی می‌توان گفت گاه ممکن است علت افسردگی به سادگی شناسایی شود، مثلاً هنگامی که والدین یک فرزند، طلاق می‌گیرند. یا ممکن است علت، کمتر آشکار باشد و تشخیص آن نیز دشوار باشد. ممکن است افسردگی برخی فرزندان واکنش به یک عامل استرس زای خاص نباشد بلکه افسردگی مزمن باشد که این افسردگی می‌تواند یک سال به طول انجامد. در اینجا آنچه بسیار حائز اهمیت است، این است که افسردگی می‌تواند تاثیر بسزایی بر نارسایی‌های یادگیری و عملکرد تحصیلی کودک داشته باشد و اغلب کودکان افسرده دوره‌های افت تحصیلی را تجربه می‌کنند. از سوی دیگر، نارسایی‌ها و اختلالات یادگیری که شامل نارسایی در زبان شفاهی، نارسایی در خواندن، نارسایی در نوشتن و نارسایی در ریاضی است نیز می‌تواند پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان را تحت تاثیر قرار دهد و منجر به اختلال هیجانی چون افسردگی در دانش‌آموز شود. امروزه بسیاری از پژوهشگران دریافته‌اند که دانش‌آموزان مبتلا به نارسایی‌های یادگیری در مقایسه با همکلاسی‌های خود، افسردگی بیشتری را تجربه می‌کنند. طبق تحقیقات به عمل آمده، کودکانی که برای درمان افسردگی به مراکز سلامت روانی ارجاع می‌شوند، به طور مشابهی در مقایسه با سایر فرزندان بدون افسردگی، دارای میزان بالاتری از ناتوانی‌های یادگیری هستند. در مورد علل وجود افسردگی در دانش‌آموزان مبتلا به ناتوانی‌های یادگیری می‌توان گفت زمانی که این دانش‌آموزان قادر نیستند شکست‌های ناشی از نارسایی‌های یادگیری خود را تحمل کنند یا با این نارسایی‌ها سازگاری پیدا کنند، احساس درماندگی و ناامیدی می‌کنند مثلاً دانش‌آموزی که اطرافیان، وی را «تنبل» یا «کودن» می‌خوانند، نهایتاً ممکن است به خودانزجاری برسد و همین امر باعث افسردگی در وی شود. علاوه بر این، دیگران به فرزند مبتلا به ناتوانی یادگیری نیز می‌تواند بر شدت احساس شرمندگی و در نتیجه افسردگی دانش‌آموز بیفزاید. گاه ممکن است آموزگاران و همچنین مشاوران حمایتی با دانش‌آموز مبتلا به نارسایی یادگیری به گونه یی صحبت کنند که حاکی از ناتوانی او باشد یا گمان کنند نارسایی‌های فرزند توانایی انجام فعالیت‌های کلاسی همانند همسالانش را به وی نمی‌دهد. این گونه توجه منفی به نقاط ضعف دانش‌آموز می‌تواند بر سایر همکلاسی‌ها نیز اثر بگذارد که به نوبه خود منجر به انزوا یا طرد شدن دانش‌آموز ناتوان می‌شود. به طور کلی دریافت خدمات خارج از کلاس به علت نارسایی‌های یادگیری، برچسب خوردن و شناسایی شدن به عنوان دانش‌آموزی متفاوت، از جمله عواملی هستند که احساس افسردگی و انزوای دانش‌آموز را افزایش می‌دهند. همچنین نوع نارسایی یادگیری نیز بر احتمال افسردگی تاثیر دارد. برای نمونه ممکن است نارسایی‌های اساسی زبان در ارتباط‌های اجتماعی مداخله کند که این امر مشکلاتی را در مهارت‌های اجتماعی موجب شده و اعتماد به نفس دانش‌آموز را به همراه خواهد داشت. اذیت و آزار همکلاسی‌ها از ویژگی‌های طبیعی دوران کودکی است.

داشتن یک تفاوت بارز با سایر کودکان مانند یک نارسایی یادگیری خود می‌تواند زمینه دائمی آزار و اذیت و تمسخر همکلاسی‌هایش را فراهم کند. روی هم رفته افسردگی نه تنها یک حالت عاطفی هیجانی مربوط به احساس غمگینی، ناکامی و کمبود انرژی است بلکه یک حالت شناختی است که الگوهای فکری آن به تداوم افسردگی می‌انجامد. به عنوان مثال احساس ناامیدی دانش‌آموز توسط افکاری همچون «هیچ کس مرا دوست ندارد» یا «من هرگز دوستی نخواهم داشت» تداوم می‌یابد. در نتیجه دانش‌آموز ممکن است از بقیه کناره گیری کند که این امر حالت انزوای وی را شدت می‌بخشد. گاه این احتمال وجود دارد که دانش‌آموز ناتوان در یادگیری در مورد خود استدلال نادرست به کار برد و مثلاً نتیجه گیری کند که «کودن» است، در نتیجه دست از تلاش برداشته و نمرات پایینی دریافت می‌کند که این امر به خودی خود دانش‌آموز ناتوان را تایید می‌کند و موجب افسردگی در وی می‌شود. به طور کلی اغلب کودکان افسرده یی که دچار نارسایی یادگیری نیز هستند، در زمینه تحصیلی ادراک پایینی از خود دارند که همین ادراک ضعیف از خود پیشرفت تحصیلی آنان را کاهش می‌دهد. دانش‌آموزان افسرده مبتلا به نارسایی‌های یادگیری معمولاً بر پیشرفت‌های خود تمرکز نمی‌کنند یا خودشان را بر آنچه به درستی انجام می‌دهند «تکالیف درسی» تشویق نمی‌کنند که این موضوع نتیجتاً باعث می‌شود دانش‌آموز دارای نارسایی یادگیری از توانایی‌های خود ناامید شود.[۲۴]

با توجه به مطالب بالا، طی پرسشه‌هایی که بین ۱۰۰ نفر از دختران و ۱۰۰ نفر از پسران دوره متوسطه که از فرزندان طلاق بوده‌اند پخش گردید و پاسخ‌هایی که داده شد، ما فهمیدیم که در بین دخترانحدود ۴۵ درصد آن‌ها در پاسخگویی به سوالات بخش افسردگی گزینه خیلی زیاد، ۳۰ در صد گزینه زیاد، ۲۰ درصد گزینه متوسط، ۴ درصد گزینه کم و ۱درصد گزینه خیلی کم را پاسخ داده‌اند. دربین پسران ۲۰درصد گزینه خیلی زیاد، ۱۰درصد گزینه زیاد، ۴۵ درصد گزینه متوسط، ۱۵درصد گزینه کم، ۵ درصد گزینه خیلی کم را پاسخ داده‌اند.

جدول (۳) سؤالات افسردگی



طبق تفسیری که ما از این آمارها داشتیم فهمیدیم که تأثیر طلاق در بعد افسردگی بر جنس مؤنث از جنس مذکر می‌باشد.

این اختلاف در بعد افسردگی به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز به خاطر این است که زنان از مردان می‌کوشند تا ارتباط خود را با دیگران توسعه دهند و حفظ کنند، اما در فرهنگی که به استقلال و خودکفایی بها می‌دهد، تمایل به دلبستگی نوعی ضعف تلقی می‌شود و همین امر، یعنی ناهماهنگی بین رفتارهای زنان و ارزش‌های فرهنگی منجر به کاهش عزت نفس و حس ارزشمندی در زنان می‌شود. در برخی موارد نیز این طور به نظر می‌رسد که زنان بیش از مردان علایم و شکایات خود را از افسردگی بیان می‌کنند و یا آنکه مردان در برابر مشکل افسردگی خود مقاومت می‌کنند و راه حل‌های دیگری غیر از مراجعه به پزشک برای درمان خود برمی گزینند. به لحاظ محیطی نیز، زنان بیش از مردان در معرض انواع استرس‌ها و اضطراب‌هایی قرار می‌گیرند که تأثیر خود را بر سیستم عصبی آنان و هورمون‌های بدن شان می‌گذارد. تجربه‌های روزمره نیز می‌توانند همچون شوک‌ها و فشارهای عصبی مولد استرس باشند و موجب ابتلای افسردگی در زنان- نسبت به مردان- شوند.

به همین دلایل دخترانی که به علت طلاق والدین افسرده می‌شوند، طول درمان و بهبود آن‌ها بسیار از پسران می‌باشد.

البته ممکن است در بحث پاسخ به پرسش‌ها، پسران به دلیل غروری که دارند گزینه مناسبی که وضع روحی آن‌ها را نشان می‌دهد را انتخاب نکنند.


پرخاشگری

اما آمارهایی که دراین بعد به دست آمد تفاوت‌هایی با بعد قبلی (افسردگی) داشت.

دراین بین پسران ۵۰ درصد به گزینه خیلی زیاد، ۲۵درصد به گزینه زیاد، ۲۰درصد به گزینه متوسط و ۵ درصد به گزینه کم پاسخ دادند و گزینه خیلی کم را هیچ یک از جنس‌های مذکر علامت نداد.

اما در بین دختران همان طور که در بعد افسردگی انتظار داشتیم، دختران به دلیل منزوی شدن، آمار پرخاشگری کمی را به خود نسبت دادند. در این میان گزینه خیلی زیاد اصلا هیچ علامتی نخورده بود و گزینه زیاد ۱۰ درصد، گزینه متوسط ۲۵ درصد، گزینه کم ۴۰ درصد و گزینه خیلی کم ۲۵ درصد علامت خورده شده بود.



جدول (۴) سؤالات پرخاشگری



ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان که نتیجه محرومیت‌های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی‌یابد و از طرفی سؤال‌های خود را بی جواب می‌بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می‌آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده‌های آنان از همدیگر جدا شده‌اند کاملاً مشهود است.

حسادت سوءظن و سماجت، در نوجوانان خانواده‌هایی که والدین آن‌ها از هم جدا شده‌اند این حساسیت‌ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت و زیاده از حد نشان می‌دهند.

طلاق و مسائل روان شناختی که همراه با ان وارد زندگی می‌شوند، موجب میشوند تا کودک یک سری حالات غیر متعادل را از خود بروز دهد. سوء رفتار و بی انضباطی در خانه و محل تحصیل افزایش پیدا می‌کند. رفتارهای تعارفی که باید مراقب آن‌ها بود.


افت تحصیلی

طبق پاسخ‌هایی که در این بعد داده شد آمار‌های به دست آمده به شرح زیر است:

در پسران حدود ۱۵ درصد به گزینه خیلی زیاد، ۴۰ درصد به گزینه زیاد، ۲۰ درصد به گزینه متوسط، ۱۰درصد به گزینه کم و ۱۵ درصد هم به گزینه کم پاسخ داده‌اند.

در دختران ۲۵ دردصد به گزینه خیلی زیاد، ۳۰ درصد به گزینه زیاد، ۱۵ درصد به گزینه متوسط ۱۰ درصد به گزینه کم و ۲۰ درصد به گزینه خیلی کم پاسخ داده‌اند.



جدول (۵) سؤالات افت تحصیلی


پایان یافتن زندگی زناشویی، آغاز شروع مشکلات اجتماعی فرزندان بوده ودر صورت بی توجهی والدین به فرزندان، آن‌ها در برابر عوامل محیطی آسیب‌پذیر تر خواهند شد. جدید ترین پژوهش‌ها نشان می‌دهند، فرزندان در ۲ سال نخست پس از جدایی، آسیب پذیر تر بوده و معضلات اجتماعی، روان و جسم آن‌ها را تحت تأثیر مخرب خود قرار می‌دهد.

پژوهشگران کاهش تمرکز ذهنی فرزندان، و افزایش احتمال ابتلا به اختلال یادگیری به ویژه در دروسی که نیازمند تفکر و استدلال است را از تبعات منفی جدایی والدین می‌دانند.

آمار‌ها نشان می‌دهد افت تحصیلی، به ویژه در دروس استدلالی، اختلال در برقراری تعاملات اجتماعی و عاطفی و افزایشاحتمال ابتلا به مشکلاتیمانند اضطراب و افسردگیتا ۲ سال پس از جدایی پدرو مادر بیش از هر زمانی سلامت ذهنی و روانی فرزندان را تهدید می‌کند. به عقیده محققان، جدال‌های زن و شوهری و مشکلات خانوادگی به طور چشمگیری بر روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان و مهارت‌های اجتماعی آن‌ها تأثیر نمی‌گذارد، اما به محضجدایی والدین، کودکان تحت تأثیر آسیب‌های طلاق قرار گرفتهو تا ۲ سال پس از جدایی، تأثیرات این پیامد‌های منفی قابل توجه خواهد بود. روانشناسان معتقدند، در صورتی که والدین تصمیم به جدایی دارند، باید تبعات این تغییر را در زندگی فرزندان شان مورد توجه قرار داده و آن‌ها را برای پذیرش چنین تغییراتی آماده کنند.

تحقیقی که روی ۴۰۰۰ کودک پیش دبستانی و دبستانی انجام گرفت نشان داد آن گروه از کودکانی که تجربه جدایی والدین‌شان را در سال‌های اول دارند تحت تأثیر آسیب‌های محیطی قرار گرفته و اختلال یادگیری در آن‌ها مشاهده می‌شود.[۲۵]


رشد اجتماعی

در بعد رشد اجتماعی آمار‌های ذیل به دست آمد که به شرح ذیل است:

در پسران به گزینه خیلی زیاد ۱۵ درصد، گزینه زیاد ۳۰ درصد، گزینه متوسط ۳۰ درصد، گزینه متوسط ۱۵ درصد، گزینه کم ۱۰ درصد و گزینه خیلی کم علامتی زده نشده ود.

در دختران، گزینه خیلی زیاد ۵ درصد، گزینه زیاد ۱۵ درصد، گزینه متوسط ۴۰ درصد، گزینه کم ۳۰ درصد و گزینه خیلی کم ۱۰ درصد علامت زده شده است.


جدول (۶) سؤالات رشد اجتماعی


طی تحقیقاتی که در سرتاسر جهان به ویژه در ایران صورت گرفته است مشخص شده است که فرزندانی که خانواده از هم گسیخته دارند به طور معنا داری از فرزندانی که خانواده منسجم دارند در سطح اجتماعی پایین‌تری قراردارند. به طور مثال تحقیقاتی که خانم فهیمه شریعت در سال ۱۳۶۶ و علی اکبری قمصری در این زمینه کرده‌اند قابل توجه می‌باشد.

مسئله رشد اجتماعی انسان از ۳ متفاوت زیست شناختی، روانشناختی و جامعه شناختی که به ترتیب ناظر بر ابعاد سه گانه زیستی، روانی، اجتماعی حیات انسانی است بررسی شده است. نظریه زیست شناسی به ساخت جسمانی و ویژگی‌های ژنتیکی افراد و رابطه آن بر رشد اجتماعی می‌پردازند. نظریه‌های روان شناسی می‌کوشند تا تأثیر ویژگی‌های شخصیتی و روانی افراد که از فردی به فرد دیگری متفاوت است را در رشد اجتماعی بررسی کنند و بالاخره اینکه نظریه‌های جامعه شناسی، نقش عوامل محیطی و اجتماعی نظر دارند و بر خلاف دو دیگاه دیگر معتقدند که این محیط است که رشد اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهند نه ویژگی جسمانی و شخصیتی افراد. این دسته از نظریه‌ها (جامعه شناسانه) به نقش و تأثیرات خانواده، مدرسه، همسالان و هم بازی ها، رسانه‌های جمعی و دیگر نهاد‌های اجتماعی می‌پردازند.[۲۶]

روزن باوم معتقد است که اجتماعی شدن کودک قبل از هر چیزی توسط خانواده صورت گرفته و در واقع اجتماعی شدن افراد توسط خانواده را تداوم بخش نظام اجتماعی دانسته است.[۲۷]

گود بر این عقیده است که انسان باید مهارت‌های اجتماعیو آداب ویژه‌ای را یاد بگیرد و خانواده وظیفه دارد آنچه را که جامعه از نسل جوان تر تقاضا می‌کند، به کودک یاد دهد و آنچه والدین تلاش می‌کنند به فرزندان خود یاد دهند، همان چیزی است که جامعه آن هارا برای رفتار یک فرد بزرگسال در آینده کافی می‌داند.[۲۸]

خانواده اولین و مهم‌ترین نقش را در رشد شخصیت و اجتماعی شدن کودک بر عهده دارد. اولین تماس و ارتباط کودک با محیط از طریق پدر و مادر، خواهران و برادران است و تقلید از رفتار‌های آنان شیوه زندگی او را مشخص می‌سازد. چنان چه رفتار افراد خانواده در محیط خانواده متکی بر محبت و احترام متقابل باشد، فرزندان در محیطی با امنیت و آرامش رشد می‌یابند و باعث تقویت اعتماد به نفس و رشد اجتماعی فرزندان می‌شوند.[۲۹]

با توجه به مطال گفته شده، خانواده مهم‌ترین رشد برای رشد اجتماعی کودکان می‌باشد. پس اولین کانونی که فرد باید در آن رشد کند و خو بگیرد خانواده است. اگر محیط خانواده بر پایه احترام و محبت متقابل بین والدین باشد فرزندانی که در آن محیط رشد می‌کنند از نظر سطح اجتماعی و معاشرت در بهترین سطح قرار می‌گیرند اما اگر محیط خانواده بنا بر ناسازگاری باشد و یا خانواده از هم گسیخته باشد کودک به دلیل اینکه از یک منبع محبت دور شده است و فردی با اصالت برای تقلید کارهای خود ندارد دچار کمبود رشد اجتماعی می‌شود.


بزهکاری

آمارهایی که از پاسخگویی دانش‌آموزان در بعد بزهکاری به دست آمد به شرح زیر است:

نکته: باید توجه داشت که سوالات این بخش به صورت نظر سنجی بوده است، یعنی ما به دلیل حسایت بالا در این زمینه، سوالات را به صورت سوال در آورده‌ایم که نظر فرزندان محصل طلاق را در این زمینه بفهمیم


جدول (۷) سؤالات بزهکاری


همان طور که می‌بیند سوالات این بعد به صورت سوال و نظر سنجی می‌باشد و در صد هر سوال به تنهایی ۱۰۰ می‌باشد.


جدول (۸) پاسخگویی جامعه آماری به سؤالات






۳۰ درصد جواب منفی

۱۰ درصد جواب منفی


باید توجه کرد که طلاق و گسستگی خانواده تاثیری مستقیم و قطعی در بروز رفتار بزهکارانه در جوانان دارد.[۳۰] بولبی معتقد است جدایی از والدین به خصوص مادر که موجب ناتوانی در برقراری رابطه‌ی عاطفی سالم و صحیح به هنگام بلوغ می‌شود. هویر نشان داده است که نزدیک به۹۰ درصد از جوانان بزهکاران، منحرف و یا مجرم از خانواده‌هایی هستند که طلاق باعث شده است تا شیرازه زندگی آنان از هم گسیخته شده و سایه شوم خود را بر سایبان زندگی جوانان طلاق افکنده است.[۳۱]

از جمله مهم‌ترین کاربردهای نظریه‌ها جهت بررسی زمینه‌های رشد و توسعه، مهار بزه دیدگی بالاخص در نظام خانواده است. چرا که خانه جایی است که زندگی در آن آغاز می‌گردد و بعنوان روابط طلوب و همبستگی‌های خانوادگی اثرات مخربی روی جوانان می‌گذارد و یا بر اثر اعتیاد و یا طلاق و عوامل دیگر نابسامانیهای زیادی به چشم می‌خورد که در این مورد متخصصان علوم اجتماعی معتقدند برای ایمن سازی افراد جامعه و تقلیل آسیب‌های اجتماعی باید به بررسی علت‌ها و عامل‌هایی پرداخت که تحت تاثیر آن علت‌ها، افرادی زمینه سوء استفاده و تحمل و پذیرش بزه را پیدا می‌کنند که باید راهکارهایی برای اصلاح آن ارائه کرد.[۳۲]

تئوری فرزندان طلاق جودیت والرستین و جون کلی، به این مطلب اشاره داردکه « جدایی والدین از همدیگر در گرایش فرزندان به بزهکاری موثر می‌باشد.» و کودکان پس از جدایی پدر و مادر در اغلب موارد دچار اضطراب عاطفی آشکار شده و از آن رنج می‌برند. این نظریه پردازان همچنین می‌گویند کودکانی که تجربه طلاق در زندگی خود را می‌بینند دچار اضطراب و فرار از خانه می‌شوند و در نتیجه به ورطه ی انحرافات و بزهکاری‌های مختلف می‌افتند. بدون تردید بعضی از منحرفان جوان به خانواده‌هایی تعلق دارند که دچار مشکلات خانوادگی هستند.[۳۳]

وجود مسائلی چون متارکه، جدایی و طلاق که باعث می‌شود کودک نزد مراقبین مختلف دست به دست بگردند. لاقیدی‌های والدین نسبت به زندگی و فرزندان و سر و سامان زندگی کیفیت روابط زوجین و والدین بر اساس تضاد و یا هماهنگی بر بزهکاری جوانان تاثیر دارد.[۳۴]


راهکارهای اجرایی

ساماندهی نظام ثبت ازدواج و طلاق خاصه در مناطق محروم حاشیه‌ای کشور که خرده فرهنگ‌ها حاکم می‌باشند؛

ایجاد و گسترش مراکز مشاوره و مداخله در بحرآن‌ها و اختلافات خانوادگی؛

کاهش و کنترل آسیب‌های اجتماعی تهدیدکننده نهاد خانواده خاصه اعتیاد، بیکاری، فقر، خشونت و در سطح جامعه؛

توانمندسازی اقتصادی خانواده‌ها به منظور کاهش فشارهای اقتصادی حاکم؛

کنترل مهاجرت بی رویه از مناطق روستایی و شهرهای کوچک به کلان شهرها؛

توانمندسازی و ایجاد فرصت‌های اشتغال و گسترش حمایت‌های بیمه‌ای از زنان به منظور کاهش تبعات سوء طلاق.


نتیجه گیری

بررسی شرایط علی طلاق نشان می‌دهد که طلاق پدیده‌ای تک عاملی نیست، بلکه مجموعه‌ای از عوامل در پیوند با هم منجر به طلاق می‌شوند. میزان تأثیر هر عامل در طلاق بر عامل دیگر است و نکته دیگر این که تعداد عوامل مهم نیست بلکه به شدت هر عامل بستگی دارد.

با توجه به روشن سازی تبعات منفی طلاق بر فرزندان، لازم است که خانواده‌ها چشم‌های خود را باز کنند و نسبت به این خطر بزرگ طلاق که دامن سوز هر دوطرف قظیه (والدین و فرزندان) خواهد شد توجه بیشتری کنند و قبلا از طلاق تمام راهکارهای لازم را بسنجند. جهت بهبود شاخص‌های طلاق در جامعه عوامل و راهکارهای متعددی وجود دارند که بسته به هر منطقه می‌بایست مورد مطالعه و پایش قرار گیرند و راهکارهای اصلاحی تعیین و اجرایی گردند.


منابع


[۱] – شرفی،۱۳۸۳،ص ۳۷

[۲] – اعزازی،۱۳۸۷، ص ۱۲

[۳] – افروز، ۱۳۸۹، ص ۲

[۴] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱، ص ۳۴

[۵] – گیدنز، ۱۳۹۰، ص ۴۲۴

[۶] – گیدنز، ۱۳۹۰، ص ۴۲۴

[۷] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱، ص ۱۷

[۸] – حاضری، ۱۳۸۰، ص ۴۵ با تغییرات

[۹] – ساروخانی، ۱۳۷۶، هفت

[۱۰] – Udry. R. 1971.p.456

[۱۱] – ساروخانی،، ۱۳۷۶ص ۱۲۸

[۱۲] – رفیع پور، ۱۳۷۸، ص ۱۸

[۱۳] – بابایی، ۱۳۸۰، ص ۱۶۳

[۱۴] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱،ص ۳۴

[۱۵] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱، ص ۳۵٫

[۱۶] – همان

[۱۷] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱، ص ۳۷

[۱۸] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱، ص ۳۸

[۱۹] – دکتر علی قائمی، ۱۳۸۱، ص ۵۱، با تغییرات

[۲۰] – همان

[۲۱] – کتاب‌اندیشه‌های راهبردی، زن و خانواده، ۱۳۹۱، ص ۹۷۳

[۲۲] – طلاق چالش‌ها و رویکردها، خیرالنساء رنجبر، ص ۱۶

[۲۳] کتاب‌اندیشه‌های راهبردی، زن و خانواده، ۱۳۹۱، ص ۹۷۳

[۲۴] – روزه اعتماد پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۸

[۲۵] – روزه ایران زندگی، سال هفدهم، شماره ۴۸۱۷

[۲۶] – مقاله بررسی تاثیر خانواده بر رشد اجتماعی دانش‌آموزان استان کرمانشاه، امین زارعی و کاظم حسنی، ص ۷

[۲۷] – روزن باوم، ۱۳۷۰

[۲۸] – گود، ۱۹۹۰

[۲۹] – شفیع آبادی، ۱۳۷۳، با تغییرات

[۳۰] – فدایی۱۳۶۸:۳۶

[۳۱] – روانپزشکی۱۳۶۳:۹۷

[۳۲] – افسری۱۳۷۵:۱۲

[۳۳] – کی نیا، ۱۳۷۳، ۴۹۵

[۳۴] – قائمی، ۱۳۷۰، ۱۴۴

برچسب ها: آرامش خانواده خانواده دانش آموز طلاق

۱۳۹۷/۱۰/۲۴

۱۳۹۷/۰۹/۲۶

۱۳۹۶/۱۰/۲۵

بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

 × 
5
  
5

.hide-if-no-js {
display: none !important
}

برای دریافت و باخبر شدن از مطالب جدید مشترک خبره‌ی ما شوید.

رشد طلاق در سال هاي اخير به افزايش تعداد فرزندان طلاق انجاميده است. فرزنداني که مسائل و مشکلاتشان از ديد بسياري پنهان مانده است. جدايي والدين بي شک براي اکثر فرزندان، پديده اي سهمگين به شمار مي آيد. تحقيقات صورت گرفته در اين مورد نشان مي دهد که اين کودکان در طول زندگي خود با آسيب هاي رواني و اجتماعي فراواني مواجه اند.در اين پژوهش، که به روش فراتحليل انجام گرفته است، پژوهش هاي داخلي مربوط به حوزه ي فرزندان طلاق – که در مجلات علمي پژوهشي داخلي به چاپ رسيده اند – مورد تحليل قرار گرفته، و نهايتا 2 مقاله بدست آمده و مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج به دست آمده حاکي از آن است که پژوهش هاي داخلي عمدتا به سلامت روان و زير مقياس هاي آن توجه کرده و در نتيجه نشان مي دهند که وضعيت فرزندان طلاق در مقايسه با فرزندان يتيم و عادي طلوب تر است. همچنين برخي از اين پژوهش ها نيز نشان دهنده تاثير مثبت بره هاي مداخله اي، بر وضعيت فرزندان طلاق است. سرانجام اينکه، آنچه در اين مطالعات مورد غفلت واقع شده، بررسي آسيب هاي اجتماعي است که فرزندان طلاق را تهديد مي کند.

تهران، بزرگراه اشرفی اصفهانی، نرسیده به پل بزرگراه شهید همت، خیابان شهید قموشی، خیابان بهار، نبش کوچه چهارم، پلاک 1

کدپستی: 1461965381

تلفن و 442651 (9821+)

مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

کارگاه های آموزشی

اخبار

JCR

خبرگزاری سیناپرس

پیوندهای مرتبط

%PDF-1.7
%
8 obj
&gt /Annots [ 7 R ] /PZ 1 &gt&gt
endobj
9 obj
&gt stream
xZo’yG°fww3{{{
ݹٝ|322_c8^qGC?bg~SóY޶zlnx÷^IGI,E(#’S^^kOƺK|N~hqmFuO%n]/4Jb^K7H@Ʊy}}sP-yUVՂW251D THO

لیلی نداف نیا

به طور کلی، نگاه كردن متفاوت به مسأله و رسيدن به يك راه حل جديد، همان چيزي است كه عموماً از آن به خلاقيت تعبير مي‌شود. دنياي امروز تلاش مي‌كند خلاقيت و مباحث مرتبط با آن را، چه در زمينه‌هاي روانشناسي و علوم تربيتي و چه در زمينه‌هاي مديريت و كسب و كار، به درستي بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. خلاقیت را می توان تقریبا در تمام ابعاد زندگی مشاهده کرد، از روشی که مادری فرزندش را آرام میکند تا روشی که دانشمندی برای کشف درمان یک بیماری به کار می برد

رضا مولودي

كودكان هنگام جدايي يا دوري از مادر احساس ناراحتي و اضطراب مي كنند. اين ترس و ناراحتي اضطراب جدايي خوانده مي شود كه در مرحله اي از كودكي طبيعي است و سپس از ميان مي رود. گذر از اين مرحله رشد تا اندازه اي به خلق و خوي كودك و نيز مهارت هاي فرزندپروري والدين او بستگي دارد. در حقيقت اضطراب جدايي به عنوان مرحله اي طبيعي از رشد نوزاد براي نخستين بار در هفت ماهگي رخ ميدهد، در 1 تا 18 ماهگي به اوج خود ميرسد و در سه سالگي از بين ميرود.

آیا می دانید مغزتان در چه شرایطی به سیگنالهای محیطی سریعتر پاسخ می دهد،هنگامی که شاد هستید یا غمگین ؟مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

اگر استرس زیادی را تحمل می کنید ، اگر نمی دانید چاره چیست به شما توصیه می کنیم که

روانشناسان مي‌گويند افرادي كه زندگي پرمشغله دارند معمولا احساس مي‌كنند كه زمان طولاني‌تر مي‌شود و يا به اصطلاح از نظر اين اشخاص «زمان كش مي‌آيد».

داروهای ضدافسردگی میزان سروتونین را در مغز بالا می‌برند. به نظر می‌رسد این تاثیر،‌ باعث می‌شود که افراد تمایلی به آسیب رساندن یا تنبیه کردن دیگران نداشته باشند، حتی اگر به نفع افراد بیشتری باشد.

آواز خواندن نه تنها می‌تواند روحیه شما را بهتر کند، بلکه تاثیر زیادی در سلامت جسمانی شما دارد.

دریافت جدیدترین پروژه ها و مقالات

بعد از مشترک شدن ، برای شما ی ارسال خواهد شد که در آن یک لینک جهت تایید اشتراک خود می باشد. برای تایید اشتراک خود روی لینک کلیک کنید. در صورتی که نیاز به راهنمایی بیشتری دارید اینجا را کلیک کنید

توضیحات : یکی از پر چالش ترین بخش های آزمون های مختلف زبان انگلیسی بخصوص تافل و آیلتس، واژگان دشوار و فرار می باشد. دقیقا نقطه ای که طراحان آزمون های مختلف بر آن دست می گذارند. به این موضوع مهم دقت بفرمایید که هیچ لیست مشخصی از واژگان برای آزمون های تافل و ایلتس وجود ندارد. تنها برخی کلمات هستند که تکرار بیشتری دارند و بعضی از آنها مشکل تر هستند.  سعی کنید لغات را در متون انگلیسی یاد بگیرید زیرا بهترین روش یادگیری لغات زبان انگلیسی یادگیری لغات در متن های انگلیسی است. مورد دیگر ، تکرار خواندن لغات بعد از یادگیریست، سعی کنید حداقل ۲۴ ساعت بعد از یادگیری اولیه لغات آنها را مرور کنید. مرور بعدی خیلی بهتر است که ۳ روز بعد باشد و به همین ترتیب تکرار لغات را ادامه بدهید. هر چند وقت یک بار هم بهتر است برگردید به عقب و لغات یادگرفته شده قبلی را نیز مرور کنید

عنوان پایان ه  :  بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداریمقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

قالب بندی :  PDF

قیمت :   رایگان

شرح مختصر :  در این پژوهش رابطه بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری آزمون شد . برای این منظور ، ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده با  ویژگیهای مربوط بودن ( به موقع بودن ،قابلیت پیش بینی کنندگی، ارزش بازخورد ) ، قابل مقایسه بودن ( ثبات رویه ، یکنواختی) قابل اتکاء بودن ( بیطرفی ، بیان صادقانه، رجحان محتوا بر شکل ، کامل بودن ، احتیاط در اطلاعات حسابداری ) مور مطالعه قرار گرفت.

با توجه به ادبیات نظری و پژوهشهای انجام شده ، فرضیه های پژوهش جهت بررسی رابطه متغیر وابسته (مالیات بر ارزش افزوده) با متغیرهای مستقل مربوط بودن  ( به موقع بودن ،قابلیت پیش بینی کنندگی، ارزش بازخورد ) ، قابل مقایسه بودن ( ثبات رویه ، یکنواختی) قابل اتکاء بودن ( بیطرفی ، بیان صادقانه، رجحان محتوا بر شکل ، کامل بودن ، احتیاط در اطلاعات حسابداری ) تدوین شد و رابطه بین آنها آزمون شد . نتایج آزمون رابطه مالیات بر ارزش افزوده با هر یک از متغیرهای مستقل به صورت جداگانه حاکی از آنست که تمامی فرضیه های مطرح شده با ۹۵٪ اطمینان مورد تایید قرار گرفته اند.

امروزه دولتها به منظور تامین هزینه های روزافزون خود نیازمند کسب درآمدهای بیشتری می باشند دولتها جهت کسب درآمد روشهای مختلفی را به کار می گیرند از جمله تجارت ، تولید ، گردشگری و اما آنچه که از دیر باز مورد استفاده حاکمان قرار می گرفته است مالیات می باشد . امروزه کشورهای پیشرفته دنیا به خوبی توانسته اند از این ابزار به خوبی استفاده کرده و درآمدهای خود را به نحو چشمگیری افزایش داده و موجبات پیشرفت هر چه جوامع خود را فراهم نموده و آسایش بیشتری را برای شهروندان خود فراهم نماید .

یکی از شیوه های اخذ مالیات که در کشورهای پشرفته به صورت گسترده و روز افزون مورد استفاده قرار می گیرد مالیات بر ارزش افزوده است که درآمدهای کشورهای مجری مالیات بر ارزش افزوده را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش داده است. این شیوه جدید مالیات ستانی دارای مزایای بسیار زیادی است و علت توجه زیاد کشورها به این شیوه اخذ مالیات همین امر می باشد.

حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است . بدیهی است که یک سیستم حسابداری باید کلیه واقعیت های با اهمیت و مربوط در رابطه با رویدادها و فعالیت های واحد تجاری را در صورتهای مالی طبق ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری ( ویژگیهای کیفی مربوط به محتوای اطلاعات که عبارتند از مربوط بودن و قابلیت اعتماد – ویژگیهای مربوط به ارائه اطلاعات که عباتند از قابلیت مقایسه و قابل فهم بودن) را بیان نماید.

صورتهای مالی باید به گونه ای تهیه و ارائه شود که از لحاظ اهداف گزارشگری مالی قابل فهم و آگاه کننده حتی الامکان کامل باشند به بیان دیگر صورتهای مالی به گونه ای باشد که از یک طرف امکان اتخاذ تصمیمات آگاهانه برای استفاده کنندگان را فراهم نموده و از طرف دیگر باعث گمراهی آنان نشود. مربوط بودن و قابلیت اعتماد و قابلیت مقایسه و قابل فهم بودن اصطلاحاتی است که در کتب و مقالات حسابداری برای توصیف ویژگیهای کیفی به کار می رود.

فهرست :

چکیده

مقدمه

فصل اول کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مسئله

فرضیه های تحقیق

اهداف تحقیق

اهمیت موضوع مالیات بر ارزش افزوده

حدود مطالعاتی

تعاریف  واژه های اساسی

فصل دوم مروری بر ادبیات تحقیق

گفتار اول مالیات بر ارزش افزوده

مقدمه

تعریف مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر ارزش افزوده چیست؟

تاریخچه مالیات بر ارزش افزوده

ویژگیهای  قانون مالیات بر ارزش افزوده در ایران

پایه مالیاتی چیست  ؟

روشهای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده

انواع مالیات بر ارزش افزوده

مقایسه سه نوع مالیات بر ارزش افزوده

ساختار نرخ گذاری در مالیات بر ارزش افزوده

گفتار دوم ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری

مقدمه

مربوط بودن

به موقع بودن اطلاعات

مقاله در مورد تاثیر طلاق بر فرزندان

ارزش پیش بینی کنندگی و تاییدکنندگی

انتخاب خاصه

قابل اتکاء بودن

بیان صادقانه

رجحان محتوا بر شکل

بی طرفی

احتیاط

کامل بودن

خصوصیات کیفی مرتبط با ارائه اطلاعات

قابل مقایسه بودن

ثبات رویه

محدودیت های حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات مالی

صورتهای مالی و رسیدگی

قابلیت اعتماد

ویژگیهای کیفی صورتهای مالی که می توان در مورد آنها  شواهد جمع آوری کرد

خصوصیات کیفی اطلاعات مالی مربوط به کشور انگلستان

گفتار سوم ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده و ویژگی کیفی اطلاعات حسابداری

گفتار چهارم سوابق تحقیقات تجربی

تحقیقات خارجی

تحقیقات داخلی

فصل سوم روش‌ اجرای تحقیق

مقدمه

پرسش تحقیق

روش تحقیق

مدل تحلیلی تحقیق

متغیرها ی تحقیق

جامعه آماری تحقیق

چگونگی گردآوری اطلاعات

ابزار اندازه گیری

روایی ( اعتبار ) پرسشه

پایایی

جنبه نوآوری و جدید بودن تحقیق

فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده‌ها

مقدمه‏

توصیف  جمعیت شناختی نمونه آماری

شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه های اصلی

شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی اول

شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی دوم

شاخص های توصیفی متغیرهای فرضیه اصلی سوم

آزمون فرضیه ها

فرضیه های فرعی

آزمون فرضیه فرعی اول

آزمون فرضیه فرعی دوم

آزمون فرضیه فرعی سوم

آزمون فرضیه فرعی چهارم

آزمون فرضیه فرعی پنجم

آزمون فرضیه فرعی ششم

آزمون فرضیه فرعی هفتم

آزمون فرضیه فرعی هشتم

آزمون فرضیه فرعی نهم

آزمون فرضیه فرعی دهم

فصل پنجم نتیجه‌گیری و پیشنهادات

مقدمه

نتایج حاصل از آزمون فرضیات

نتیجه آزمون فرضیه  اول

نتیجه آزمون فرضیه اصلی دوم

نتیجه آزمون فرضیه اصلی سوم

پیشنهادها

پیشنهادهایی مبتنی بر یافته های پژوهش

محدودیت های پژوهش

نتیجه گیری کلی پژوهش

پیوست ها

منابع و ماخذ

عنوان پروژه  :  طراحی سیستم گرمایش برای یک ساختمان مسکونی

قالب بندی :  PDF

قیمت :   رایگان

شرح مختصر :  درس تهویه مطبوع یکی از دروس تخصصی رشته مهندسی مکانیک است که معمولا به صورت پروژه محور تدریس می شود؛ بدین صورت که دانشجویان بایستی برای یک ساختمان، سیستم گرمایش و سرمایش طراحی کرده و پس از محاسبه بار حرارتی بخش های مختلف ساختمان، تمامی تجهیزات لازم برای موتورخانه و رادیاتورها را مشخص نمایند. در پروژه ی حاضر نیز سعی شده است برای یک ساختمان سه طبقه، سیستم گرمایش طراحی شود که می تواند به عنوان یک پروژه نمونه مورد استفاده قرار گیرد و برای دانشجویان درس تهویه مطبوع رشته مهندسی مکانیک مفید واقع شود

فهرست :

موضوع پروژه

مشخصات ساختمان

پارامتر های مقدماتی

تلفات حرارتی جداره ها و کف

تلفات حرارتی ناشی از نفوذ هوا

بار حرارتی آب گرم مصرفی

تلفات حرارتی کا ساختمان

انتخاب رادیاتور

تعداد پره های لازم برای رادیاتور

انتخاب دیگ

انتخاب مشعل

حجم منبع انبساط

تعیین قطر لوله ها و کلکتور

انتخاب پمپ سیر کولاتور

نقشه ی لوله کشی طبقه همکف

نقشه لوله کشی طبقه اول

نقشه لوله کشی طبقه دوم

به همراه جدول های مربوطه

 

عنوان مقاله  :  مبدل گشتاور نیرو

قالب بندی :  Word, PDF

قیمت :   رایگان

شرح مختصر :  تسمه هیدرودییکی گشتاور به منظور انتقال سرعت گشتاوربین موتور و توربین گازبه منظور اینکه راه اندازی شود تهیه شده است پره های  پمپ قدرت مکانیکی موتور را با توان ۳rd  از سرعت درونی  (n3) جذب می کند وآن رابه انرژی جنبشی تبدیل می کند  و این عمل را بوسیله شتابدار کردن روغن در مبدل انجام  می دهد. چرخ های توربین انرژی جنبشی موجود در جریان ماده برگشتی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند.

پره های هادی دوم تنظیم می شوندو روی جهت جریان تاثیر می گذارند ضخامت درونی بین پره های هادی حجم در نقطه طرح مربوط می شود وبه منظور وابستگی با موقعیت  پره های هادیبرای توصیف رفتار عملکرد تهیه می شود. جهت گردش مبدل درونی و بیرونی یکسان است. گشتاور در چرخهای توربین تولید می شود و این گشتاور مقدار گشتاور است سرحد تا زمانی است که میله بیرونی چرخش را متوقف می سازد و با افزایش سرعت کاهش می یابد بنابراین تسمه گشتاور به طوری ناهماهنگ و اتفاقی وفق می یابدو  به طور اتوماتیک با رویدادهای متفاوتی وفق می یابد.

فهرست :

کاربرد مبدل گشتاور

کاربرد وسیله چرخنده یا چرخان

گردش یا دایره روغن

کلی (عمومی)

گردش کاری روغن مبدل گشتاور

هر دایره یا مسیر کنترل روغن

گردش سایندگی وسرد کنندگی روغن

گردشکاری روغن _ وسیله گردان

سوپاپ یا دریچه کنترل

کنترل

تنظیم و تعدیل

راهنمای تنظیم پره

کلی (عمومی)

محرک کار انداز

طراحی و انتقال

تاسیس و نصب

اطلاعات کلی

مسیر اشتباه میله به عملکرد منتهی می شود دقت صف بندی مسیر

چک کردن رئوس برای پایه

پایه مبدل گشتاور روی فنداسیون (شالوده)

محل پایپاورک

نگاه دارنده یا محافظ

حفظ وصیانت بعد از نصب

نصب الکتریکی

کاربرد روغن ایجاد ساییدگی و لغزندگی

نمایندگی

تست راه اندازی و آمادگی

تست اداره کردن

مراحل گرفته شده در دور

عملکرد مبدل گشتاور

راه اندازی واحد

گردش واحد به وسیله تسمه گشتاور

راهنمای عملکرد فوری روی کنترل گردش :اشغال وتصرف

واحد خاموش

داده های عملی

اعمالی که بر فشار روغن دلالت دارد

نمایشگر فشار کار روغن

نشانگر دمایی کارکرد روغن به همراه نمایشگر

حفظ وبقا ی فاصته واندازه ها ی گرفته شده

اندازه هایی که گرفته می شود زمانیکه واحد در حال راه اندازی واداره کردن است

اندازه هایی که می تواند تنها زمانیکه دستگاه خاموش است گرفته شود

تعمیر کامل مبدل یا تسمه گشتاور

جدا کردن و دوباره سوار کردن torqueconverter

کلی

کارهای مقدمای

پیاده کردن خانه های کنترل

پیاده کردن اجزا داخلی و خارجی

تنظیم فاصله bearin

جمع آوری مجدد چرخ توربین واجزای خارجی و بیرونی

جمع اوری مجدد خانه کنترل

حفظ و نگهداری

طراحی وکاربرد

عنوان کتاب  :  واژگان کلیدی زبان انگلیسی

قالب بندی :  PDF

قیمت :   رایگان

شرح مختصر :  این کتاب برای کلیه افراد به خصوص افرادی که نیاز به یک مرور سریع بر روی دامنه لغت هایشان دارند و همچنین برای زبان دانشجویان و زبان دانش آموزان کنکوری بسیار مفید است. این کتاب شامل بیش از ۲۰۰۰ واژه مهم و پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی فارسی و توضیح انگلیسی میباشد. واژه ها بر اساس حروف الفبای انگلیسی و در ۱۲۴ صفحه مرتب شده اند. لغات حکمِ آجرهای ساختمان زبانی را دارند و نشان می‌دهند فرد تا چه حد تحصیل‌کرده، حرفه‌ای و اجتماعی است. در عین حال، خیلی از افراد با افزایشِ دانشِ لغوی خود مشکل دارند و نمی‌توانند با لغات جدید ارتباط برقرار کنند. مسئله درک لغات نیست، مسئله حفظ کردن و استفاده از آنها در زمان مناسب است. یکی از مهم‌ترین مهارت‌های زبان‌آموزی این است که دامنه لغات انگلیسی‌تان را مدام به‌روز کنید، مخصوصا وقتی که دارید به‌صورت حرفه‌ای آموزش زبان انگلیسی را دنبال می کنید. این نوشته را بخوانید تا ببینید که چگونه دایره لغات انگلیسی خود را افزایش دهیم.

عنوان پایان ه  :  تاثیر تجربه پیشین خرید، صرفه جویی زمان و هزینه بر تمایل به سمت خرید آنلاین

قالب بندی :  PDF

قیمت :   رایگان

شرح مختصر :  :   در این تحقیق به تأثیر تجربه پیشین خرید، صرفه‌جویی زمان و هزینه بر تمایل به سمت خرید آنلاین پرداخته شده است. روش انجام تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی بوده که به شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل مشتریان هواپیمایی شرکت ماهان تشکیل دادند. تعداد نمونه‌ها ۱۵۰ نفر، بر اساس فرمول کوکران تعیین گردید. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشه یئو و همکاران (۲۰۱۷) اقتباس‌ شده.

تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها، از آمار توصیفی نظیر میانگین، فراوانی، حداقل، حداکثر و انحراف استاندارد برای توصیف جامعه و در آمار استنباطی از تکنیک آماری کولموگروف برای تعیین نرمال بودن داده‌ها و از آزمون تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزار لیزرل انجام پذیرفت. نتایج و تحلیل داده‌ها نشان داد که تجربه استفاده قبل از استفاده آنلاین بر نگرش به سمت دریافت خدمت آنلاین تأثیر دارد. گرایشات صرفه‌جویی در زمان بر نگرش به سمت دریافت خدمات آنلاین تأثیر دارد. گرایشات صرفه‌جویی در هزینه بر نگرش به سمت دریافت خدمات آنلاین تأثیر دارد. نگرش به سمت دریافت خدمات آنلاین بر تمایلات رفتاری به سمت دریافت خدمات آنلاین تأثیر دارد.

فهرست :

فصل اول: کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مسأله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

هدف کلی

اهداف ویژه

مدل مفهومی تحقیق

فرضیه های تحقیق

قلمرو تحقیق

قلمرو موضوعی

قلمرو مکانی

قلمرو زمانی تحقیق

جامعه آماری

تعریف متغیرهای تحقیق

فصل دوم: ادبیات نظری و پیشینه تحقیق

مقدمه

رفتار مصرف‌کننده

عوامل مؤثر بر شناسایی رفتار مصرف‌کننده

دیدگاههای مطالعاتی رفتار مصرف‌کننده

تصمیم گیری

تجربی

تأثیر رفتاری

قصددریافت خدمات

خدمات الکترونیکی و اهمیت آن در تصمیم دریافت خدمات آنلاین

صرفه‌جویی در زمان و هزینه

تجربه مشتری

اهمیت مدیریت تجربه مشتری

عوامل تعیین‌کننده تجربه مشتری

مزایای مدیریت تجربه مشتری

اجرای مدیریت تجربه مشتری

اندازه‌گیری مدیریت تجربه مشتری

شرکت هواپیمایی ماهان

پیشینه تحقیق

پیشینه داخلی تحقیق

پیشینه خارجی

فصل سوم: روش شناسی تحقیق

مقدمه

روش تحقیق

قلمرو زمانی تحقیق

قلمرو موضوعی تحقیق

جامعه و نمونه آماری

تعیین حجم نمونه

ابزار جمع‌آوری داده‌ها

روش کتابخانه‌ای (بررسی مدارک و اسناد)

روش میدانی

مقیاس مورد استفاده در پرسشه

متغیرها

روایی و پایایی ابزار سنجش

اعتبار محتوا

پایایی

روش های تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیات

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش

مقدمه

ویژگی جمعیت شناختی نمونه آماری

جنسیت

سن

تحصیلات

توصیف کمی متغیرهای پژوهش

توصیف کمی متغیر تجربه خرید قبل از آنلاین

توصیف کمی متغیر گرایش صرفه‌جویی در زمان

توصیف کمی متغیر گرایش صرفه‌جویی در هزینه

توصیف کمی متغیر تمایلات رفتاری سمت دریافت خدمات

بررسی نرمال بودن متغیرها

تحلیل عاملی تاییدی

نتایج تحلیل عاملی تائیدی پرسشه تحقیق

آزمون فرضیه های پژوهش

برازش مدل مفهومی

مدل سازی معادلات ساختاری

آزمون برازش الگوی مفهومی

نیکوئی برازش مدل

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات

مقدمه

مروری بر فصلهای گذشته

نتیجه گیری حاصل از تحلیل نتایج تحقیق

نتیجه فرضیه اول

نتیجه فرضیه دوم

نتیجه فرضیه سوم

نتیجه فرضیه چهارم

پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده

محدودیت‌های تحقیق

منابع

پیوستها

چکیده لاتین

فهرست جداول

عنوان صفحه

جدول  سه در مورد تصمیم¬گیری منبع: (صالح¬اردستانی و همکاران، )

جدول  پیشینه تحقیق

جدول  ترکیب و منابع سئوالات پرسشه

جدول  مقیاس لیکرت

جدول ٣ ارزیابی خبره

جدول  مقادیر آلفای کرونباخ به‌منظور پایایی آزمون

جدول  توزیع فراوانی افراد پاسخ‌دهنده از نظر جنسیت

جدول  توزیع فراوانی افراد پاسخ‌دهنده از نظر سن

جدول  توزیع فراوانی افراد پاسخ‌دهنده از نظر تحصیلات

جدول  مقادیر شاخص‌های توصیفی در خصوص متغیر تجربه خرید قبل از آنلاین

جدول  مقادیر شاخص‌های توصیفی در خصوص متغیر گرایش صرفه‌جویی در زمان

جدول  مقادیر شاخص‌های توصیفی در خصوص متغیر گرایش صرفه‌جویی در هزینه

جدول  مقادیر شاخص‌های توصیفی در خصوص متغیر تمایلات رفتاری سمت دریات خدمات

جدول آزمون کولموگوروف اسمیرنوف یک نمونه‌ای برای متغیر¬های پژوهش

جدول آزمون KMO و بارتلت برای سؤالات پرسشه

جدول  شاخص‌های برازش مدل اندازه‌گیری پرسشه تحقیق

جدول   شاخص¬های برازش مدل ساختاری

جدول   نتایج حاصل از ارزیابی مدل ساختاری

فهرست نمودارها

عنوان صفحه

نمودار  مدل مفهومی تحقیق( یئو و همکاران، )

نمودار  تمایلات رفتاری به سمت دریافت خرید (یئو و و همکاران )

نمودار  وضعیت افراد پاسخ‌دهنده از نظر جنسیت

نمودار  وضعیت افراد پاسخ‌دهنده از نظر سن

نمودار  وضعیت افراد پاسخ‌دهنده از نظر میزان تحصیلات

فهرست شکلها

عنوان صفحه

شکل  چرخه تحلیل مصرف¬کننده (پیتر و پائول، )

شکل  بار عاملی استاندارد تحلیل عاملی پرسشه تحقیق

شکل  آماره معناداری تحلیل عاملی پرسشه تحقیق

شکل  ضرایب مسیر استاندارد مدل ساختاری پژوهش

شکل  اعداد معنی¬داری مدل ساختاری پژوهش

عنوان پایان ه  :  بررسی خلاقیت دانش آموزان با نگرشهای فرزند پروری والدین

قالب بندی :  PDF

قیمت :   رایگان

شرح مختصر :    هدف اساسی از انتخاب موضوع و انجام تحقیق در زمینه خلاقیت دانش آموزان و نگرشهای فرزند پروری والدین ، دستیابی به نتایجی است که احتمالا حاکی از ارتباط برخی از عوامل بین آنهاست . فرضیه اصلی تحقیق عبارت است از بین نگرشهای فرزند پروری والدین و رشد خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد “. در فرضیه های فرعی ، بررسی رابطه خلاقیت با جنسیت ، پایه های تحصیلی ، متغییرهای دموگرافیک و مد نظر بوده است .  برای انجام پژوهش از روش توصیفی ( پیمایشی ) استفاده شده است.

نوع نگرش فرزند پروری والدین به عنوان متغییر مستقل و میزان خلاقیت دانش آموزان به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شده است . به منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، اطلاعات مورد نیاز از طریق اجرای دو پرسشه به شرح زیر جمع آوری شده است.

۱- آزمون زمینه یابی مداد کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت

۲-  پرسشه زمینه یابی ارزشیابی نگرش والدین

اجرای هر دو پرسشه به روش سرشماری انجام گرفته است . جامعه و نمونه آماری را ۲۰۹ نفر پسر و ۲۱۸ دختر   ( جمعا ۴۲۷ نفر ) و والدین آنها تشکیل داده است. تجزیه و تحلیل نتایج  و داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی مثل فراوانی ، میانگین ، ضریب همبستگی پیرسون ، انحراف معیار ، آزمونt  ، تحلیل واریانس و به وسیله بسته نرم افزار آماری SPSS13  صورت گرفته است . نتایج تحقیق حاکی است ۶/۱۱ % دانش آموزان خلاقیت بسیار زیاد ، ۲/۴۲ % خلاقیت زیاد ، ۷/۲۸ % خلاقیت کم و ۵/۱۷% خلاقیت بسیار کم  از خود نشان دادند که ۸/۵۳% بالاتر از حد متوسط و ۲/۴۶% نیز پائین تر از حد متوسط می باشد .

اکثریت والدین (۵/۹۲% ) نیز نگرش حد متوسطی به رشد خلاقیت فرزندان دارند. از نظر شیوه های فرزند پروری و میزان خلاقیت دانش آموزان رابطه آماری معنی داری بدست نیامده است (۲۰% r ) . یعنی والدین دیدگاههای تربیتی روشن و جهت داری که بتواند رشد قوه ابتکار و نوآوری کودکان را پشتیبانی و حمایت کند نداشته و در تربیت فرزندان گرایشات شدیدا محافظه کارانه ای دارند که احتمالا می تواند دلیلی بر تقدم و اهمیت موفقیت تحصیلی بر رشد خلاقیت باشد . ارتباط برخی از عوامل تشکیل دهنده خلاقیت با نگرشهای والدین ، جنسیت دانش آموزان ، تحصیلات  و شغل والدین ، وضیت رفاهی خانواده ها و که مربوط به فرضیه های فرعی تحقیق می باشد قابل توجه است .

توزیع فراوانی میزان خلاقیت دانش آموزان نیز به ترتیب برای بسیارکم ، کم ، زیاد و بسیار زیاد ۵/۱۷ % ،  ۷/۲۸% ، ۲/۴۲% و ۶/۱۶% می باشد. تفاوت معنی داری از نظر میزان خلاقیت دربین پایه های مختلف تحصیلی مشاهده نگردید. در مقام مقایسه ، میزان خلاقیت کلی و عوامل چهارگانه  خلاقیت (بسط ، سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری ) دردختران از پسران است . در مورد متغیرهای دموگرافیک ، نتایج حاکی است :

۱- خلاقیت سیالی فرزندان خانواده های مرفه کمتر است.

۲ – اکثریت پدران (۵/۶۱% ) و مادران (۹/۴۷%) دانش آموزان دارای تحصیلات عالی لیسانس و بالاتر هستند. شغل اغلب مادران را خانه داری (۴۶% ) و معلمی ( ۳/۲۵% ) و شغل اغلب پدران را کارمندی(۳/۳۸%) و آزاد( ۲۷%) تشکیل می دهد . بنابراین نتایج آزمون ،  فرضیه اصلی و فرضیه فرعی ۲  تحقیق را تائید نمی کند اما فرضیه های فرعی۱ و۳ و ۴ مورد تائید هستند .

فهرست :

فصل اول :  طرح تحقیق

مقدمه

بیان مسئله تحقیق

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

نمونه و جامعه آماری تحقیق

روشهای آماری تحقیق

فرضیه های  تحقیق

تعاریف اصطلاحات و متغییرها

فصل دوم : مبانی نظری و ادبیات تحقیق

مقدمه

معنا و مفهوم خلاقیت

تعریف خلاقیت

نظریه های خلاقیت

تفاوت خلاقیت با نوآوری

ارتباط خلاقیت با هوش

خلاقیت و عملکرد نیمکره های مغز

ویژگیهای شخصیتی و خصوصیات افراد خلاق

تخیل بستر خلاقیت

خلاقیت در موج سوم

خلاقیت به عنوان فرآیند

خلاقیت استعدادی برای تمام عمر

نقش ویژه مدارس در پرورش خلاقیت

تاثیر متقابل معلمان – شاگردان و خلاقیت

راههای آموزش و پرورش خلاقیت

خلاقیت و مقاوت سازمانهای آموزشی

عوامل بازدارنده خلاقیت ( کشنده های خلاقیت )

تاثیر فرهنگ و محیط بر خلاقیت

سبکهای فرزند پروری و خلاقیت

سلطه جویی والدین مانع بروز خلاقیت فرزندان

تنوع فرهنگی در رابطه با فرزند پروری

تحقیقات داخلی

تحقیقات خارجی

فصل سوم : روش تحقیق و جمع آوری اطلاعات

مقدمه

روش تحقیق ( روش اجرای تحقیق )

روشهای جمع آوری اطلاعات و داده های تحقیق

جامعه آماری تحقیق

برآورد حجم نمونه تحقیق

متغییرهای تحقیق

ابزارهای اندازه گیری تحقیق ( مشخصات پرسشه ها )

روایی ابزارهای اندازه گیری تحقیق

پایائی ایزارهای اندازه گیری تحقیق

روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده های تحقیق

فصل چهارم : یافته های تحقیق و تجزیه وتحلیل داده ها

مقدمه

یافته های توصیفی تحقیق

یافته های استنباطی تحقیق

فصل پنجم : بحث ونتیجه گیری

مقدمه

نتیجه گیری تحقیق

یافته های تحقیق

پیشنهادات تحقیق

محدودیت ها ، مشکلات و موانع تحقیق

فهرست منابع فارسی

فهرست منابع انگلیسی

ضمائم

۱- پرسشه آزمون مداد کاغذی چند جوابی سنجش خلاقیت

۲- پرسشه ارزشیابی نگرش والدین

۳- پرسشه ارزشیابی میزان خلاقیت دانش آموزان توسط معلمان

توزیع فراوانی ، فراوانی نسبی پایه تحصیلی فرزندان

توزیع فراوانی , فراوانی نسبی جنسیت فرزندان

توزیع فراوانی و فراوانی نسبی وضعیت رفاهی خانواده پاسخگویان

توزیع فراوانی و فراوانی نسبی وضعیت منزل مسکونی خانواده پاسخگویان

وزیع فراوانی و فراوانی نسبی نمونه آماری براساس توزیع تحصیلی پدر دانش آموزان

توزیع فراوانی و فراوانی نسبی نمونه آماری بر اساس توزیع تحصیلی مادران دانش آموزان

توزیع فراوانی و فراوانی نسبی نمونه آماری بر اساس شغل پدران

توزیع فراوانی و فراوانی نسبی نمونه آماری بر اساس شغل مادران

توزیع فراوانی و فراوانی نسبی میزان نگرش رفتار والدین نسبت به فرزندان

توزیع فراوانی نسبی میزان خلاقیت کلی تورنس دانش آموزان

رابطه خلاقیت با میزان نگرش

مقایسه میانگین میزان خلاقیت بین دختران و پسران

مقایسه میزان خلاقیت بین پایه های تحصیلی

مقایسه وضعیت رفاهی خانواده ها و خلاقیت دانش آموزان

مقایسه میزان خلاقیت با میزان نگرش والدین

مقایسه میزان همبستگی انواع نگرش والدین با خلاقیت فرزندان1

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *