نشانههای سجاوندی
عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
نشانههای سجاوندی
عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
همرسانی در
ایمیل
فیسبوک
Messenger
Messenger
مشکل کمبود آب ایران
توییتر
بالاترین
واتساپ
لینک را کپی کنید
این لینکها خارج از بیبیسی است و در یک پنجره جدید باز میشود
رحیم میدانی، معاون وزیر نیرو در امور آب و فاضلاب اعلام کرد که کاهش بارندگی امسال در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده است.
بنا به گفته معاون وزیر نیرو در امور آب و فاضلاب بارشهای امسال فقط در استانهای اردبیل و گلستان عادی بوده است.
گزارش مرکز ملی پایش و هشدار خشکسالی سازمان هواشناسی ایران حاکی است که ۹۰ درصد از این کشور با درجات مختلفی از خشکسالی روبرو است.
درباره بحران آب در ایران بیشتر بخوانید:
پیشتر شاهرخ فاتح، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی از کمبود ۳۱ درصدی بارش کشور از ابتدی سال آبی جدید (ابتدای پاییز) خبر داد و گفته بود: “از ابتدای مهر تا تاریخ ۴ آذرماه، پنج استان قم، اصفهان، خراسان جنوبی، مرکزی و یزد بیشتر از ۸۰ درصد کمبود بارش داشتند.”
مطالعات موجود نشان میدهد که خشکسالی در دوران مختلف ایران را به اشکال مختلف در برگرفته و باعث بروز خسارت فراوان به محصولات کشاورزی و دامی در مناطق روستایی شده و همچنین موجب مهاجرت دسته جمعی روستاییان به شهرها شده است.
به گفته کارشناسان خشکسالی دارای چهار مرحله است. مرحله نخست سالی که بارندگی در آن کم است. مرحله دوم خشکسالی هیدرولیکی به دلیل کاهش آب سدها، مرحله سوم خشکسالی اقتصادی که سبب کمبود محصولات کشاورزی و ضربه به اقتصاد میشود، در مرحله آخر خشکسالی اجتماعی قرار دارد. استفاده بیرویه از آب، فرسایش خاک، فرونشست زمین، گرد و خاک، کمبود محصولات کشاورزی منجر به مشکلات اجتماعی میشود.
براساس تحلیل بارشهای ایران از ابتدای مهر تا آذرماه امسال مجموعه بارش در اکثر استانهای ایران بیشتر از ۵۰ درصد کاهش داشته است.
استانهای خراسان جنوبی، قم، یزد و اصفهان با کمترین میزان بارش در این دوره روبرو بوده اند.
گزارش مرکز ملی پایش و هشدار خشکسالی ایران که در آذرماه امسال به هیات دولت فرستاده شده درجات مختلف خشکسالی در استانها را مشخص کرده است.
براساس این گزارش ۵.۳ درصد ایران دچار خشکسالی بسیار شدید، ۲۳.۱ درصد دچار خشکسالی شدید، ۴۳.۳ خشکسالی متوسط، ۱۸.۲ خشکسالی خفیف و ۸.۶ درصد خشکسالی نرمال است.
براین اساس خوزستان، جنوب ایلام، بوشهر، قسمتهایی از سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی و زنجان دچار خشکسالی بسیار شدید است.
در همین حال در جنوب کهگیلویه و بویراحمد،اصفهان، خراسان شمالی، گلستان، زنجان، آذربایجان شرقی و غربی، بخشهایی از خراسان رضوی، یزد، شمال و شرق کرمان، خراسان جنوبی ،سیستان و بلوچستان خشکسالی شدید خواهد بود.
اسامی برخی از استانها در هر دو بخش از خشکسالی بسیار شدید و شدید دیده میشود که این بیانگر وضعیت نامناسب این استانها در حوزه آب است.
اداره کل کشاورزی اخیرا اعلام کرده که حتی اگر بارندگی به حالت عادی بازگردد، ۵۰ درصد از بحران موجود به دلیل استفاده بیرویه از منابع آبی زیرزمینی باقی میماند.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست در همایش بررسی ساختار تشکیلاتی مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست ایران در تابستان امسال گفت: “بدون شک از سه دهه قبل بسیاری می دانستند که سیاستهای آبی کشور نادرست است ولی اعتراضی نکردند و سکوت پیشه کردند. سکوت صاحب نظران در خصوص اعمال سیاستهای نادرست آبی باعث شده است امروز کشور به ورشکستگی در بخش آب برسد.”
آقای کلانتری با انتقاد از وضعیت موجود تالابها و دریاچهها در ایران گفته “امروز یک تالاب و دریاچه زنده در کشور نداریم و از این متعجب هستیم که چرا حجم ریزگردهای کشور افزایش یافته است.”
برخی پیشبینیها نشان میدهد که دوره خشکسالی در ایران، دورهای ۳۰ ساله است، تاکنون حدود ۱۰ سال از آن سپری شده و در همین مدت بسیاری از منابع زیرزمینی آب بیرویه مصرف شده است. به گفته کارشناسان تخریب و از بین بردن منابع آبی همچنان ادامه دارد و مدیریتی برای رسیدگی به این وضعیت درنظر گرفته نشده است.
از شما خواسته بودیم که اگر میخواهید مطالب بیشتری درباره خشکسالی در بیبیسی فارسی بخوانید، سوالهای خود را برای ما بفرستید.
فرصت فرستادن سوال برای این موضوع به پایان رسیده است.
ممنون از شما که سوال فرستادید. مطلب زیر در پاسخ به این سوالها تهیه شده است:
آیا بارور کردن ابرها چارهای برای خشکسالی است؟ #ازمابپرس
#ازمابپرس ابزاری است که به شما امکان میدهد تا با سوالهای خود در تهیه مطالب و گزارشهای بیبیسی فارسی سهیم شوید.
درباره #ازمابپرس بیشتر بدانید
همرسانی در
ایمیل
فیسبوک
Messenger
Messenger
مشکل کمبود آب ایران
توییتر
بالاترین
واتساپ
لینک را کپی کنید
این لینکها خارج از بیبیسی است و در یک پنجره جدید باز میشود
از بازگشت عیسی کلانتری به کابینه، چند روزی میگذرد. رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست ایران در نخستین حضور تلویزیونیاش به مناسبت هفته دولت، مهمترین چالش دولت را مسئله آب دانست و گفت: “کمبود آب و مصرف بیرویه آب مهمترین تهدیدات زیستمحیطی کشور به شمار میآیند، از آنجا که وزارت نیرو در کشور ما مسئولیت توزیع منابع آب را بر عهده دارد، محیط زیست کمتر به این موضوع ورود و توجه کرده است. در حالی که باید بحران آب در اولویت محیط زیست کشور قرار گیرد”.
سازمانی که آقای کلانتری ریاستش را بر عهده دارد، از بودجهای محدود برخوردار است که به زور کفاف هزینههای جاری را میدهد، اما او خود با چند چالش بزرگ روبهرو است که بدون حل آنها، نمیتواند کار زیادی از پیش ببرد.
بیشتر بخوانید:
+ نماینده مجلس ایران: بحران آب به یک مساله امنیتی تبدیل شده است
+ بحران آب؛ ایران چقدر با آستانه تغییر فاصله دارد؟
چالش نخست، رویارویی عیسی کلانتری با سخنان و سیاستهای خودش در دولتهای سازندگی و اصلاحات است. این عبور از خود، کار راحتی نیست. آن زمان، بزرگترین افتخار وزیر وقت کشاورزی، بالا بردن تولید محصولات استراتژیک و تلاش برای رسیدن به خودکفایی بود. اما برنامه این خودکفایی بدون توجه به شاخصههایی همچون “آب مجازی” تدوین شده بود. بسیاری از کارشناسان حوزههای کشاورزی و دامداری بعد از دوران وزارت عیسی کلانتری با این مقوله آشنا شدند. آب مجازی، میزان آبی است که برای تولید یک محصول (چه در صنعت و چه در کشاورزی) مصرف میشود. به عنوان مثال، برای تولید یک کیلو گندم، ۱۴۰۰ لیتر یا برای تولید یک کیلو گوشت قرمز گاو، بیش از ۱۵ هزار لیتر آب مصرف میشود. بر همین پایه، سیاستهای وقت برای تأمین علوفه و تولید بیشتر دام هم به مصرف بیش از پیش آب منتهی شد. فقدان نگاه علمی در آن دوران و بیتوجهی به منابع آب تجدیدپذیر سطحی و منابع آب زیرزمینی و عدم تغییر بهموقع روشهای آبیاری باعث شد که بعد از جنگ، بخش عمدهای از منابع آبی کشور عملاً فنا شود.
کلانتری در باره روشهای تولید و نگاه خطای بهرهبرداری بدون حساب و کتاب در دهههای ۶۰ و ۷۰ به بروز خطاهایی اعتراف میکند. اما مساله بزرگتر این است که آیا به شکلی تفکیک شده خطاها را بررسی کرده و راه جبران را هم ارائه میکند یا نه؟
کلانتری در گفتگوی خود در شبکه خبر به استفاده بیرویه از منابع طبیعی ایران در اوایل انقلاب اشاره کرد و گفت که این عمل باعث از بین رفتن آب، خاک و پوشش گیاهی شد. “اتخاذ سیاستهای غلط و برخورد احساسی در مورد تولید جو و گندم و رسیدن به خودکفایی باعث شد که سالانه دو میلیون هکتار خاک از بین برود”.
طبق قانون اساسی ایران، مسئول حفظ و نگهداری از منابع طبیعی حکومت است که قاعدتاً باید مسوولیت وارد آوردن چنین خسارتهای بزرگی به ایرانزمین را بر عهده بگیرد.
اعتراف به خطا، جرئتی میخواهد که کلانتری بر عکس بسیاری از مسئولان کشور، دارد. اما بررسی میزان خرابی، نیاز به کارشناسانی مستقل و متخصصانی دارد که با ارزیابی دقیقتر خسارت وارد شده، راهکارها را به زبانی قابل درک برای همگان تنظیم و ارائه کنند.
برخی فعالان اجتماعی منتقد در شبکههای اجتماعی میگویند که رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست باید ثابت کند که انتقادهای اخیرش، فقط حرف نیست و به سخنانش در ارتباط با خطاهای گذشته، ایمان دارد. به عنوان مثال، کلانتری زمانی منتقدان توسعه نیشکر در خوزستان را از “دشمن” بدتر میدانست. اما اکنون روشن شده که از منظر محیط زیستی، گسترش و توسعه طرحهای نیشکر در خوزستان، خسارتهای بسیار بزرگی به این استان وارد کرده است. او در این باره چندان حرفی نمی زند.
توسعه باغداری و کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه در دوران وزارت کلانتری و کاهش حقآبه این دریاچه از مجموعه عوامل خشک شدن تدریجی آن بوده است. اما تلاشهای این وزیر سابق در احیای دریاچه ارومیه، نظر برخی از منتقدان را جلب کرده است.
مانع بزرگ دیگر مقابل کلانتری، ساختار مدیریت منابع آب است. گفته میشود که بعضی مدیران ارشد وزارت نیرو و حتی کارشناسانی که در پروژههای بزرگ حوزه آب مشغول به کارند و از آن نفع میبرند، خواهان مهار روند اولویت یافتن دغدغههای محیطزیستی در دولت شدهاند. افشای نقش دولتهای مختلف در مکانیابی سد گتوند و اجرای آن با مشارکت بازوی عمرانی سپاه پاسداران، یعنی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، باعث ناراحتی بسیاری از مدیران میانی و ارشد وزارت نیرو و شرکتهای مرتبط شده است. برخی منتقدان حتی گفتهاند که وزیر نیروی آینده باید تمامی پروژههای سدسازی و انتقال آب را مدتی متوقف کنند تا بعد از بررسی مجدد معلوم شود که کدام را میتوان ادامه داد.
شاید تا چند سال پیش، بحث آب تا این حد باعث بروز حساسیتهای عمومی نمیشد و اعتراضهای مردمی در استانهای خوزستان و چهارمحال و بختیاری به مدیران منطقهای بر سر انتقال آب، رأی و نظر مدیران ارشد کشور و نمایندگان مجلس را تغییر نمیداد؛ اما آگاهیبخشیهای سالیان اخیر و طرح آسیبهای وارد شده از سوی دولتهای بعد از انقلاب به منابع آب از سوی برخی سیاسیون و نویسندگان و بحرانی شدن شرایط دریاچه ارومیه و فزونی ریزگردها، باعث شد که حسن روحانی با یکی از شکستهای غیر منتظره در روزهای آغاز فعالیت دولت دوازدهم مواجه شود و حبیبالله بیطرف، وزیر پیشنهادیش برای وزارت نیرو از مجلس رأی اعتماد نگرفت. تعدادی از نمایندگان استانهای آسیب دیده از سیاستهای حوزه آب وزارت نیرو در دوران هشت ساله وزارت بیطرف در دولت خاتمی، مقابل او ایستادند و بر اساس خواست و فشار رأی دهندگان و گروههای فعال محیط زیستی، به تعهد خود عمل کردند و نهایتاً سازنده سدهای بزرگ بر کارون و حامی انتقال آب زاگرس به یزد، تنها مردودی جلسه رأی اعتماد از کار در آمد.
بیطرف به وزارت نرسید، اما بعید است نامزد بعدی وزارت نیرو، نگاه چندان متفاوتی با بیطرف داشته باشد، چرا که اکثر مدیران ارشد وزارت نیرو و شرکتهای تابعه، مهار آبهای سطحی را تنها در سدسازی جستجو میکنند و با روشهای آبخیزداری و مدیریت منابع آبهای زیرزمینی از طریق مهار سیلاب بر پهنههای آبرفتی، میانهای ندارند. وجود بیش از ۴۰ میلیون هکتار پهنههای آبرفتی درشتدانه در ایران، امکان مهار سیلاب و تغذیه مصنوعی در آبخوانها را فراهم میکند و به گفته گروهی از کارشناسان حفاظت خاک و آبخیزداری، آبخوانهای مرتبط با ۱۴ میلیون هکتار از آبرفتهای درشتدانه که قابلیت بسیار بالایی در ذخیره آب دارند را میتوان تبدیل به بانک آب کشور کرد.
عدهای از منتقدان میگویند که مقامهای وزارت نیرو، دل خوشی از روشهای ذخیره آب در دل زمین ندارند، احتمالا چون نمیتوانند از روی سطح زمین آب ذخیره شده را به نمایش بگذارند و با آن عکس یادگاری بگیرند. سد، فتوژنیک است. افتتاح یک سد همراه با دهها میلیارد تومان تبلیغات و گفتگو و آگهی مطبوعاتی است. اما اگر در آبخوانی، آبی معادل یک سد جمع شد و فقط از طریق چاههای منطقه بتوان آنرا به سطح زمین آورد، کدام مسئولی حاضر میشود رنج سفر به خود هموار کند تا به مردم بگوید که چه کار بزرگی انجام شده؟ به یاد آورید تبلیغات تلویزیونی دولتی هنگام افتتاح سدهای کرخه و گتوند را. دو سد که آسیبشان به خوزستان به خوبی عیان شده است. سد کرخه، مانع رسیدن حقآبه هورالهویزه شده بود و سد گتوند، اینک بلای جان کارون و خوزستان است. متاسفانه، رسانهها در دوران ساخت این سدها، انتقاد کارشناسان را بدرستی منعکس نکردند و خبرنگاران حوزههای مرتبط از کنارشان به سادگی گذشتند. اما امروز چنین نیست و وقتی معلوم میشود که قرار است سدی روی رودخانه هراز در محل دپوی زبالههای شهر آمل ساخته شود، خبرنگاران به سراغ منابع و مطالعات و گزارشهایی میروند که پیش از این نادیده گرفته میشدند.
کلانتری در سالهای اخیر به عنوان یک منتقد، به صدای مخالفان نحوه مدیریت آب تبدیل شده بود. میگویند راه حل او برای رفع مشکل در بسیاری از مناطق، تکیه بر پروژههای زهکشی است، اما او نیک میداند که مشکل پیچیده آب ایران، راه حل آسانی ندارد و به قول یکی از کارشناسان، مهمترین کار در قدم اول، رسیدن به زبانی مشترک در مورد مشکل آب است تا حتی بزرگترین طرفداران سدسازی افراطی، متوجه این نکته شوند که زیادهروی در تغییر ساختار طبیعی کشور، چه اثر مخرب و جبران نشدنیای بر ایرانزمین گذاشته است. او باید بتواند وزارتخانههای مختلف از جمله جهاد کشاورزی، نیرو، نفت، صنایع و دفاع را به سمتی بکشاند که منابع آب را پاس بدارند و برای عملی شدن پروژههایشان، وضع را بحرانیتر نکنند.
رهبر جمهوری اسلامی، خواستار افزایش جمعیت کشور به ۱۵۰ میلیون نفر شده است. این خواسته رهبری بدون توجه به میزان منابع آب بوده است. اما عیسی کلانتری بارها افزایش جمعیت را به عنوان یکی از عوامل کاهش منابع آب برشمرده است. کلانتری این هفته اعلام کرد: “این سرزمین برای بیست سال دیگر آبی نخواهد داشت، فقط استان کرمانشاه و چند استان شمالی آب دارند و قطعا کشاورزی نخواهد داشت و چیزی معادل ۸۰ درصد وسعت کشور در بیست سال آینده آب نخواهند داشت… تا مردم بخواهند در مورد آب توجیه شوند آب تمام شده، الان با درختان مشهد عکس یادگاری بگیرید چون بیست سال دیگر این درختان را نخواهیم داشت. ایران در اثر بی آبی دارد میمیرد”.
کلانتری اهل عدد و رقم است و میداند که فراتر رفتن جمعیت از ۸۰ میلیون نفر فعلی، عمر منابع آب را کمتر هم خواهد کرد. مسئله آب، اینک امنیتی شده و کاهش منابع آب به مهاجرات فزونتر کشاورزان و روستاییان به حاشیه شهرهای بزرگ منتهی خواهد شد. اتفاقی که در سوریه هم افتاد و جنگ داخلی نتیجهاش شد، چیزی که برخی از کارشناسان حوزههای آب و جامعهشناسی نگران تکرارش در ایران هستند.
افزایش جمعیت یعنی کاهش سهم آب شهروندان ایران.
اگر کلانتری از پس قانع کردن حکمرانان آب و دستگاههای دولتی و نهایتاً شخص رهبری بر نیاید، پیشبینی خودش که گفته بود “با این مدیریت آب، ۵۰ میلیون ایرانی ناچار به مهاجرت خواهند شد” به حقیقت خواهد پیوست.9