راه های درمان غرور



کاربری یا نشانی

رمز

مرا به خاطر بسپار

راه های درمان غرور

آیدی کانال : hamedmatin@

صفحه اینستاگرام ما

برای تهیه این کتاب کلیک کنید

این مقاله را به صورت مستقل هم می توان مطالعه کرد. موضوع آن در مورد غلبه بر غرور است و آخرین مقاله از سری مقالات در مورد غرور است.اما توصیه من این است که سعی کنید دو مقاله قبلی را هم که در مورد این موضوع هست بخوانید.

در مقاله اول ما در مورد این صحبت کردیم که غرور واقعا چیست و نشانه هایی که نشان می دهد یک آدم مغرور است، چیست. و در نهایت گفتیم که غرور از کجا آمده و چرا ما درگیر آن هستیم.این مقاله را که عنوانش هست غرور چیست؟“  را می توانید با کلیک روی آن مطالعه کنید. اما در قمست دوم سری مقالات غرور که عنوانش بود غرور با ما چه می کند؟“ در مورد اثرات بسیار مخرب غرور بر زندگی ما و تفاوت آن با عزت نفس صحبت شد. برای مطالعه این مقاله روی  عنوانش کلیک کنید. و نهایتا برای غلبه بر غرور و آموختن راه کارهای رهایی از آن، این مقاله را می توانید مطالعه کنید.

اما حالا نوبت به این می رسد که ما با این غرور چه کنیم و چطوری آن را برطرف کنیم.در واقع چه راه هایی برای برطرف کردن آن وجود دارد. غرور مانند یوغی است که بر گردن ما افتاده و به هر سمت که اراده کند ما را می کشاند. غلبه بر غرور آرامش و قدرت انتخاب صحیح را به شما بر می گرداند. با غلبه بر غرور ، شما انتخاب های تان در زندگی دیگر بر اساس غرور نیست. بلکه از روی آگاهی و روشن بینی است. و این همان ویژگی ای است که می تواند هر انسانی را در زندگی به سعادت و هر آنچه که می خواهد برساند. اما برویم سر بحث اینکه چطور این غرور را در خود ضعیف کنیم و اختیار زندگی و تصمیمات مان را  به دست بگیریم.

 

برای غلبه بر غرور بهترین راه حل این است که گام به گام و با آرامش و صیر پیش برویم. وقتی ذهن با یک راه حل پیچیده و گسترده روبرو شود، ناخودآگاه از آن طفره می رود. پس گام به گام حرکت کردن قطعا ما را و سریعتر به نتیجه مطلوب هدایت می کند. چنانچه شما هم به حصول نتیجه دلخواه علاقه مند هستید توصیه من این است که این مراحل را یکی یکی جلو رفته و انجام دهید. مرافب باشید که گام ها را جابجا انجام ندهید و از هیچ گامی با بی تفاوتی عبور نکنید. چرا که این کار، شما را از آنچه که به دنبالش هستید دور می کند.

بارها و بارها در مقالات مختلف به این موضوع اشاره کرده ام که اولین گام در هر تغییری، پذیرش ایراد و مشکل، و بعد از آن پذیرش نیاز به تغییر است.ما تا نپذیریم که ایراد داریم، تا نپذیریم که غرور داریم، هر تلاشی در جهت رفع آن قطعا بی نتیچه است. البته مسلما تا نپذیریم تلاشی هم نخواهیم کرد.پس در گام اول گوشه ای دنج و آرام بشینیم و با خودمان فکر کنیم که غرور تا به حال با ما چه کرده است. چطور در موقعیت های متفاوت به ما ضربه زده. چگونه ما را در چنگال خود اسیر کرده و حق انتخاب های ما را محدود کرده است.

به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که با همسر یا دوست خوبش، به مشکل برخورده است. خودش هم می داند که تا اندازه ای مقصر است. اما غرورش اجازه نمی دهد که این قصور را بپذیرد. و دائما سعی می کند با یک مقاومت بیجا، مسئله پیش آمده را کش دهد. درحالی که با پذیرش تقصیر خود و صحبت بدون جانب داری با همسر یا آن دوست، خیلی راحت می تواند مسئله را حل کند. اما ترجیح می دهد غرورش حفظ شود. یعنی از چیزی محافظت می کند که دارد از آن ضربه می خورد. کاکتوس پر تیغی را بغل کرده که هر روز تیغ های در وجودش فرو می کند. گام پذیرش، گام فوق العاده مهم و بزرگیست. گاهی فقط با برداشتن این گام، مسیر زیادی را پیموده ایم. کاش تاثیر این گام را دست کم نگیریم. انسان های بسیاری را می شناسم که به خاطر عدم پذیرش، ضربه های مهلک و خرد کننده ای خورده اند.  قسمت جالبش اینجاست که همچنان حاضر به پذیرش نیستند. و همچنان در حال پس دادن تاوانِ این لجباری و غرور بیجایشان هستند.برای جلوگیری از صدمات و غلبه بر غرور لازم است که بپیذریم غرور داریم.

تنها زمانی می توانیم بپذیریم که بشینیم و با خود فکر کنیم که تا به الآن چه نتایجی در زنگی گرفته ایم. با این مدل فکری و رفتاری که تا به حال داشته ایم، چه چیزهایی بدست آورده ایم. و از آن مهمتر، چه چیزهایی از دست داده ایم. چقدر از خودمان رضایت داریم. دیگران در مورد ما چه فکر می کنند. آیا اطرافیان ما واقعا از ما در حدی که حقشان باشد، رضایت دارند. مردی که همسر و فرزندانش از دست غرور بی جایش در عذاب اند نمی تواند لذت واقعی دوست داشته شدن از سمت آنها را درک کند.نمی داند که آنها به جای عشق در دلشان دلخوری شدید، ریشه می دواند.باید با خودمان رو راست باشیم که  اگر غلبه بر غرور کنیم، زندگی ما دستخوش چه تغییراتی می شود. این همان فکر کردنی است که معمولا بالای ۹۰ درصد آدمها تا آخر عمرشان به آن هیچ اهمیتی نمی دهند. میمرند و در خاک می روند بدون آنکه معنای واقعی زندگی را فهمیده باشند. ، سرنوشت آنها مرگ در جهالت و نادانی است.

خیلی ها بعد از پذیرش، ناگهان دچار خود ملامت گری می شوند. که چرا تا به الان انقدر مغرور بودی. چرا با خودت و دیگران چنین و چنان کردی. چرا در این مدت نفهمیدی که دچار این مشکل هستی. و گفتگو های درونی سرزنشگر بسیاری که مخرب اند تا اینکه سبب انگیزه ای شوند برای حرکت.اگر می خواهیم در مسیر تغییر و رهایی از غرور ،نتیجه بگیریم، باید دست از قضاوت خود برداریم.هدف ما از پذیرش رشد بوده نه سرزنش. یادمان باشد که همین ملامت کردن خودش مانعی می شود برای حرکت کردن. پذیرش داشتن باید باشد تا تغییر در شما حاصل شود. تا رشد اتفاق بیفتد. مراقب باشیم درگیر قضاوت اشتباه از خود نشویم و چنان در آن غرق نشویم، که اصل موضوع که غلبه بر غرور بود را فراموش کنیم.

ما با پذیرش و حرکت برای تغییر، کاری را انجام می دهیم که هر انسان سالمی برای تغییر انجام می دهد.یک انسان سالم به جای سرزنش کردن، مچ خودش را هنگامی که دارد بیراهه می رود، می گیرد. درگیر بازی های ذهنی کمتر می شود. و به محض این درگیری، به خودش آگاه می شود.او با انصاف درونی زندگی می کند. از خودش فرار نمی کند. دائما باورهای خودش را مورد بررسی قرار می دهد اما نه به قصد سرزنش خود. بلکه برای پیدا کردن مسیری بهتر برای پیشرفت.همین که متوجه شده ایم باید تغییر کنیم و اصلاح شویم، کافیست.شما می خواهید اصلاح شوید، خود را دچار احساس گناه و آزار خود نکنید. که اگر دچار آنها شوید، از فرآیند تغییر خارج شده اید.شناخت خود، به معنای مجازات و تنبیه خود نیست.قرار است خود را بشناسیم تا بفهمیم که چه اتفاقی در درون ما می افتد که دست به رفتاری غیر متعارف می زنیم.

هدف از این گام روبرو شدن با خود واقعی است. اگر خاطرتان باشد، در مقالات قبلی راجع به غرور، در مورد وجود دو خود در وجودمان اشاره کردیم. که عبارت بودند از خود آرمانی و خود واقعی. گفتیم که خود آرمانی، شخصیتی است که ما با تصورات مان از خودمان ساخته ایم. این شخصیت، واقعی نیست و ما همیشه دوست داشتیم که شبیه به آن باشیم. اما خود واقعی ما چیز دیگریست. همان کسی است که ما بدون هر گونه اغراق، آن هستیم. همان کسی که در درون ما وجود دارد و ما معمولا آن را از دیگران پنهان می کنیم. حتی گاهی هم حاضر به پذیرش آن نیستیم. و فکر می کنیم که ما همان خودآرمانی هستیم.

در این گام یک کاغذ بیاورید. سعی کنید با خود واقعی تان روبرو شوید.در این کاغذ موارد زیر را یادداشت کنید :

تا آنجا که می توانید بدون اغراق و هرگونه بزرگ نمایی بنویسید. یادتان باشد که هیچکس جز شما قرار نیست این نوشته را بخواند.با خودتان رو راست باشید.ویژگی های اخلاقی خودتان را بنویسید.منفی و مثبت. بعد از اینکه نوشتید بیایید آنها را بررسی کنید. از خودتان بپرسید آیا واقعا من این ویژگی را دارم؟ آیا می توانم بدون اینکه بترسم ویژگی های مثبت خود را پیش همه اطرافیانم که مرا می شناسند بازگو کنم؟ آیا کسی در اطرافم هست که در مورد ویژگی های مثبتم با من هم عقیده باشد یا اینکه فقط خودم چنین فکر می کنم؟

تا می توانید در این نوشته سعی کنید با خود واقعی تان روبرو شوید. هر اندازه که در نوشتن ویژگی های خود صداقت بیشتری داشته باشید، به نتیجه نزدیک می شوید.شاید روبرو شدن با خودواقعی کمی دردناک و حتی ترسناک باشد اما به شما قول می دهم که ارزشش را دارد.

تا به حال که دز زندگی تان مغرور بوده اید، چه نتایجی کسب کرده اید. مثلا بنویسید که به خاطر پافشاری روی غرورم سبب شدم که همسرم از دست من شدیدا دلخور شود.یا اینکه با پا فشاری روی غرورم به جای پول قرض کردن از پدرم، درآمدم را افزایش دهم. گرچه من مطمئنم نتایج منفی بسیار از نتایج مثبت خواهد بود. زیرا که دستاوردهای مثبتِ غرور، متعلق به غرور نیست. بلکه نشان از عزت نفس شماست.

بعضی پذیرفتن اشتباه برای شان سخت است. بعضی حاضر به پذیرش ایرادی در نوغ گفتار و رفتارشان نیستند. بعضی کلا انتقاد پذیر نیستند. بعضی در مقایل یادگرفتن و آموزش دیدن مقاومت دارند. بعضی خود را از بقیه سرتر و بالاتر می دانند. بعضی نه شنیدن برای شان خیلی سخت است. بعضی درخواست کردن برای شان مثل جان کندن است. بعضی کمک خواستن را کوچک شدن می دانند. باید زمینه هایی که در آنها غرور بیشتری را دارید را حتما پیدا کنید. وقت بگذارید و آنها را پیدا کنید. یک بار برای همیشه شاخ این غول را بشکنید. غولی که سالها خودمان با دست خودمان به او غذا داده ایم و هر روز از قبل بزرگترش کرده ایم.

در این گام باید فرض کنید که هیچ غروری ندارید. حال فکر می کنید اگر غرور نداشتید نتایج زندگی تان چه تغییری می کرد. به عنوان مثال اگر غرور نداشتم و از دوستم که در کارش موفق شده بود می پرسیدم که چه کار کرده که به اینجا رسیده، شاید الان وضعیت دیگری داشتم. اگر غرور را کنار می گذاشتم از دوستم معذرت خواهی می کردم دیگر او را از دست نمی دادم. اگر غرور نداشتم، اشتباهم  را می پذیرفتم و همسرم الان از من دور و دلخور نبود. اگر غرور نداشتم و به جای ادعا کردن به دنبال بادگیری بودم، قطعا الان در وضعیت بسیار متفاوتی قرار داشتم.

هدف از انجام این کار رسیدن به دو نتیجه است :

۱.برای دادن انگیزه به شما برای رهایی از غرور.

۲.دیدن انتهای مسیر رهایی از غرور، به صورت واضح. در واقع بدانید که به کجا قرار است برسید. و شما و شرایط زندگی تان بدون غرور چه شکلی می شود.

 

در این گام شما باید سعی کنید تان را نسبت به اتفاقاتی که برای تان می افتد تغییر دهید. و همچنین پیش فرض های ذهنی تا را عوض کنید. مثلا وقتی با دوستی قهر کرده اید و هم شما مقصر بوده اید، زمانی که بخواهید بروید عذرخواهی کنید، پیش فرض های ذهنی تان شروع به فعالیت می کنند. دائما در ذهن شما می گذرد که اگر رفتم معذرت خواهی کردم و قبول نکرد، کوجک می شوم. اگر تحویلم نگرفت، خرد می شوم. اگر حاضر به آشتی نشد و فردا به همه گفت که من منت کشی کردم آبرویم می رود.

دقت کنیداینها همه حرف های غرور شماست. غرور دارد تلاش می کند تا خود آرمانی را حفظ کند. شما باید با تغییر زاویه دید این قدرت را از غرور بگیرید. در پیش فرض های ذهنیِ شما ( باورهای شما) عذرخواهی کردن نشانه ضعف است. نشانه حقارت است. در حالیکه در واقع عذرخواهی کردن نشان از قدرت است. پذیرفتن اشتباه نشان از بزرگی شخصیت است.مراقب باشیم که اسیر پیش فرض های اشتباه نشویم.فقط یک تغییر زاویه دید، می تواند همه چیز را تغییر دهد. تا می توانید یک مسئله را از زوایای متفاوت ببینید.این به شما کمک می کند تا نگاه کردن از زوایای متفاوت را یاد یگیرید.برای غلبه بر غرور باید این مدل نگاه را در خود نهادینه کنید.

 

به کاغذی که نوشته بودید برگردید. در کدام گزینه ها غرور بیشتری داشتید. یکی از این زمینه ها را انتخاب کنید.یادتان باشد که فعلا فقط یکی از آنها را انتخاب کنید. ترجیجا آن زمینه ای را انتخاب کنید که رفتار بدون غرور در آن برای تان راحت تر باشد. زمینه های مشکل را فعلا انتخاب نکنید. حال تصمیم بگیریم که در آن زمینه رفتار بدون غرور را تمرین کنید. یعنی بروید توی دل ترس. سعی کنید با استفاده از تغییر زاویه دید و تصورِ خود واقعی بدون غرور، آن رفتار را انجام دهید. می دانم سخت است اما راهش همین است. یک بار برای همیشه شاخ غرور را بشکنید.بعد از زمینه اول سراع زمینه های بعدی بروید.این مسیر را تا آنجا ادامه دهید که خیالتان راحت شود که دیگر شما بر غرور احاطه دارید نه غرور بر شما.

می خواهم از پاسخ دهی به دیدگاهم مطلع شوم.

راه های درمان غرور

سلام ممنونم از متن زیباتون ولی من توجیه نشدم

ممنون میشم بفرمائید که از چه نظر توجبه نشدید

سلام، بیان مسئله، تأثیرش تو روزگارمون، ارائه راه حل کاربردی و منطقی. ممنونم، خدا همیشه ازتون راضی باشه

سپاسگزارم از حسن توجه و دقت شما و خوشحالم که مقاله رو انقدر مفید دیدید جالبه بدونید این مقاله جز پربازدیدترین مقالات سایت ماست

ممنون مقاله شما.قطعا کمک می کنه. لطفا به این مقاله ها ادامه بدید و در دسترس قرار بدید

خواهش می کنم جناب بهبهانیان عزیز حتما به این مسیر ادامه خواهیم داد و از شما ممنونم که با نظرات ارزشمند خودتون باعث قوت قلب ما می شید

بخشید یه سوال یه مدتیه که من خیلی دارم سعی میکنم غرورمو بزارم کنار ولی این هیچ وقت از نظر دوستام به چشم نمیاد و همیشه میگن تو هیج وقت نمیخوای تعییر کنی و بااینکه من بهشون میگم که زمان میبره و چیزی نیست که من بخوام دوساعت دیگا درست بشم ولی شاید اون زمان قبول بکنن ولی به محض یک نوع رفتار عادی از من ادن رفتار رو به منظور غرور برمیدارن و کلی باهام بحث و دعوا میکنن به نظرتون من چی کارکن‌م

سلام به شما سرکارخانم اکبری بزرگوار در مورد تغییر شما درست می گید. تغییر یک پروسه زمان بر هست و حتی اگر بعد از دو ساعت هم اتفاق بفیته اما ماندگار نیست. میشه یکی دو نمونه از رفتارهایی که دوستان تون به خاطر اونا به شما میگن مغرور برامون بنویسید

چقدر خوب بود صمیمانه و از ته دل ممنونم ازتون

خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته و ممنونم که نظر ارزشمندتونو برای ما فرستادید

Kheili Mamnonam matne ravan o karbordi va tasirgozari bod. ba anjame in marahel tonestam kheili az moshkelatam ro rishe yabi konam va dar masire hal kardaneshon pa pish bezaram, piroz bashid.

خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته و واقعا تبریک میگم که قدم در مسیر تغییر برداشتین و راه کارهارو اجرا می کنید

بسیار مفید و تاثیر گذار. تشکر از شما

ممنونم از شما خوشحالم مورد توجه تون قرار گرفته

درود بر شما خیلی خوب و عالی مسئله غرور توضیح و راهکارهای عملی رو هم ارائه دادید . موفقیت تون روز افزون

سپاسگزارم از شما سرکار خانم ستاری بزرگوار خوشحالم که این مقاله که یکی از مقالات مورد علاقه خود بنده هم هست مورد توجه تون قرار گرفته

سلام به نظر بنده بسیار عالی بود

سلام به شما دوست بزرگوار سپاسگزارم از شما

خیلی کمکم کرد مقاله تون حتی نمی دونستم اسم کارایی که می کنم غروره ممنون واقعا

خداروشکر که براتون مفید بوده حق با شماست بسیاری از افراد مغرورن اما خودشون اینجوری فکر نمی کنن

سلام.فقط میتونم بگم ممنون ممنون ممنون عالی بود.

سپاسگزارم از شما لطف دارین خوشحالم که این مقاله مورد توجه تون قرار گرفته

آیدی کانال : hamedmatin@

صفحه اینستاگرام ما

برای تهیه این کتاب کلیک کنید

۱۳۹۶ © کلیه حقوق مادی و معنوی متعلق به شخصی حامد متین است.

طراحی سایت و برندینگ توسط گروه blink

انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند. شخصیت خودشیفته، شخصیتی است که خود را بالاتر از دیگران و ستودنی می داند و خود را محور محیط پیرامون و دنیا می پندارد.

غرور به معنی فریفتن ، بیهوده امیدوار کردن کسی را ، و احساس کاذب برتری داشتن و به معنای تکبر ، خودبینی و گستاخی می آید . غرور و خودخواهی بیماری کشنده ای است که انسان و دنیای اطرافش را به نیستی و تباهی می کشاند. همانطور که در تاریخ خوانده ایم یا شنیده ایم افراد جاه طلب ، مغرور و خودخواه مثل چنگیز، اسکنر ، هیتلر ، استالین ، موسیلینی و..عواطف و احساسات مردم را در نظر نگرفته و افراد بی گناه بیماری را به خاطر همین غرور سرکش و خودخواهی شان به خاک و خون و ورطه نیستی کشانده اند و تا ابد چهره ای منفور از خودشان به جای گذاشته اند. افراد مغرور و خودخواه طعم عشق ورزیدن را نچشیده اند و کسانی که عشق درونشان نباشد مسلمأ از کینه و نفرت لبریزند ، این افراد با بدبینی به دیگر افراد دنیا نظر دارند و همه را در مقابل خود دشمن می دانند ، افراد مغرور حاضرند زندگی و آسایش را از دیگران سلب کنند تا خودشان در آسایش و راحتی زندگی کنند ، افراد مغرور برای خودشان ارزش بالائی قائل هستند و دیگران را پست و کمتر از خودشان می دانند.

غرور یک بیماری روانی است که می تواند در سراسر روح انسان ریشه دوانده و تا سرحد مرگ آن را پیش برد ، که در مراحل ابتدایی شکل گیری می توان با آموزه های دینی و اخلاقی ، رعایت هنجار و تربیت سالم آن را از بین برد ، درمان غرور با تواضع و فروتنی امکان پذیر است یعنی اینکه همواره خود رانه از دیگران کمترپندارد ونه از آنچه هست و مستحقش هست بداند.

غرور انسان را از رسیدن به اهداف عالی و انسانی باز می دارد، زیرا غرور اجازه مشورت خواهی و کمک از دیگران را از اوسلب می نماید ، فرد اگر به مبداء هستی اعتماد و اطمینان داشته باشد می داند هرآنچه در زندگی بدست آورده است ، خداوند به او عطاء نموده ، پس غرور برای چه؟ ( شغل ،مقام ، شهرت ، مال و ثروت ، همسر و فرزند و حتی عشق و محبت ، دوست داشتن ، زیبایی ، عقل و دانش ) همه وهمه هدیه هایی از جانب خداوند و به صورت عاریت نزد ماست و هر موقع اراده نماید می تواند آنها را از ما بگیرد ، پس وقتیکه مالک چیزی نیستیم ، فخر فروشی و غرور نسبت به چیزهای عاریه ای ، بیهوده و عبث است .

انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند. شخصیت خودشیفته، شخصیتی است که خود را بالاتر از دیگران و ستودنی می داند و خود را محور محیط پیرامون و دنیا می پندارد. شخصیت خودشیفته نماد بارز انسان خودخواه است، چنین افرادی از دوران کودکی چنان بار آمده اند که گویی همه چیز باید حول محور آن ها بچرخد و اگر غیر از این باشد، اتفاق ناخوشایندی افتاده است. چنین افرادی ممکن است از سوی نزدیکان و خانواده با همین خصوصیات پذیرفته شوند اما در تعاملات اجتماعی قطعا با مشکلات زیادی روبه رو می شوند که چون قدرت پذیرش آن را ندارند و از آن تحت عنوان بی عدالتی یاد می کنند.

راه های درمان غرور

در واقع فرد خودشیفته همه خوبی ها را برای خودش می خواهد و با بدی ها نیز تا زمانی که به ضررش نباشد کنار می آید. اما زمانی که جایگاه وی به هر دلیلی به خطر بیفتد، دنیای ذهنی وی همان ویژگی ها و خصلت ها را طور دیگری تعبیر می کند. از سوی دیگر دوست داشتن خود بخشی از توان و ظرفیت روانی همه انسان هاست که بدون آن نمی توانند ادامه حیات دهند.

تعاملات انسان در زندگی پیچیده امروزی باعث شده است که نحوه نگرش به خود متحول شود، زندگی مدرن، عناصر و ابزارهایی را به انسان تحمیل کرده است که مستقیم و غیر مستقیم روابط خود را با دیگران تحت تأثیر قرار می دهد؛ در این فرآیند انسان برای حفظ منافع خود، دفع خطر، رفع احساس تهدید و ایجاد پناهگاه امن، گویی راه دیگری جز فربه کردن حس خودخواهی پیدا نکرده است. به عبارت دیگر فرد برای پیگیری اهداف و اغراض خود به خودخواهی دامن می زند.

نکته این جاست که مرز خود دوستی با خودخواهی از چگونگی تعاملات اجتماعی فرد مشخص می شود.

عملکرد فرد خودخواه باعث ایجاد ترس، تهدید یا آزار یا پایمال شدن حقوق دیگران می شود و باید مانع از رشد آن شد.

در مقابل عملکرد فردی که خود را دوست دارد باعث رشد و شکوفایی روانی، اجتماعی و فردی می شود بدون این که مانعی سر راه دیگران ایجاد کند و این ویژگی پذیرفته شده است.

در به چند راهکار که در غلبه بر خودخواهی تاثیر دارد، اشاره می کنیم.
۱ – بپذیرید که خودخواه هستید زیرا اگر این اولین قدم را طی نکنید برای روبه روشدن با آن به آمادگی کامل نرسیده اید. این گام بسیار دشوار است و صداقت زیادی می طلبد. لازم است چند روز به رفتار و حرکات خود بیندیشید و رفتارهای خودخواهانه را تشخیص دهید.

۲ – بپذیرید که بعضی خصوصیات شما ناپسند است. همه ما از ناراحتی و رنج کشیدن دوری می کنیم، البته می توان همچنان خودخواهانه زندگی کرد اما برای رشد و تکامل باید سختی کشید.

۳ – یاد بگیرید که تا نبخشید نمی توانید خودخواهی را از خود دور کنید. بخشنده باشید و بدون داشتن توقع، نیکی کنید. ممکن است احساس کنید مورد ظلم واقع شده اید اما باید بدانید انسان فطرتا بخشنده است و هر قدر انسان ببخشد، عملکرد او به انسانیت نزدیک تر می شود. بنابراین در لحظات حساس و دشوار زندگی، تصمیمات درست بگیرید.

۴ – در برابر خودخواهی دیگران صبور باشید. ممکن است در راه مبارزه با خودخواهی تنها باشید و اطرافیان همچنان خودخواهانه به زندگی ادامه دهند. با آن ها صبور باشید و از رفتارهای آنان، عمق زشتی خودخواهی را دریابید.

نرم افزار استخاره با توجه به نظرات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی )



9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *