نشانههای سجاوندی
عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
نشانههای سجاوندی
عجب سازنده ی این علامت عرب دولاب است
Select Page
نوامبر 6, 2014 | مقالات
در چند سال اخیر کمبود آب در ایران به معضل بزرگی تبدیل شده و توجهی اصولی به بهبود وضع آن و یافتن راهکارهایی برای روبرو شدن با کمبود آب شدیدا مورد توجه قرار گرفته است.
آمارهای تهیه شده از وضع آبهای موجود تماما حاکی از بحران در این زمینه است که مصرف روزافزون آن از یکطرف و عدم مدیریت و سازماندهی از سوی دیگر در به وجود آوردن این بحران نقش دارند.
دراین نوشتار با اشاره به وضع اقلیمی هوا و آب در ایران، نگاهی به راهکارهایی برای حل بحران آب خواهیم داشت.کمبود آب در ایران
ایران که تحت تأثیر اقلیم خشک خاورمیانه قرار دارد دارای میانگین بارش سالانه ۲۵۰ میلیمتر است که در شرایط جوی موجود ایران ـ که میانگین تبخیر سالانه حدود ۲۰۰۰ میلیمتر می باشد ـ ۱۷۹ میلیمتر از میزان بارش سالانه یعنی ۷۱% آن تبخیر می شود.
منابع اصلی آب در ایران باران و برف است. ۷۰% از این آب را باران و ۳۰% آن را برف تشکیل می دهد. مقدار آب حاصله از بارش حدودا ۴۱۷ میلیارد متر مکعب برآورد شده که بهدلیل وضع جغرافیای اقلیمی ایران ۷۲% آن یعنی ۲۹۹ میلیارد متر مکعب آن تبخیر و ۱۱۸ میلیارد متر مکعب در سطح زمین جاری می گردد.
درعین حال بیشترین میزان بارندگی در ایران به سطح محدودی از کشور اختصاص دارد، به طوری که۷۰% از بارندگی سالانه به ۲۵% از سطح کشور و ۳۰% میزان بارندگیها به ۷۵% باقیمانده از سطح کشور تعلق می گیرد.
همچنین از لحاظ پراکندگی زمانی نیز ۲۵% از میزان بارندگیهای کشور مربوط به فصولی است که نیاز به آبیاری محصولات کشاورزی دارند در صورتی که ۷۵% بارندگیها مربوط به فصولی هستند که نیاز به آبیاری ندارند.
از آمار فوق چنین برمیآید که محدودیت و کمبود منابع آب در ایران بسیار حاد و جدی است و منطق حکم میکند که الگوی بهره برداری از منابع آب بایستی بسیار محافظه کارانه و متناسب با شرایط اقلیمی و پتانسیل منابع آبی و در نتیجه بیشتر به سمت تولید محصولات کشاورزی با نیاز آبی پائین و ارزش بازدهی اقتصادی بالا باشد.
آب و کشاورزی در ایران
کشاورزی، یکی از مهمترین منابع اقتصادی کشور میباشد و کمبود آب، توسعه کشاورزی را محدود میکند. در ایران ۱۶ میلیون هکتار زمین زیر کشت وجود دارد که ۱۲% آنها شامل (باغات، تاکستانها و زمین های قابل کشت) مورد استفاده قرار می گیرند.
با اینکه زمین های قابل کشت فراوانی درکشور برای زراعت دیمی وجود دارد ولی تنها ۸% زیر کشت محصولات دیمی می رود و۹۲% از محصولات کشاورزی با استفاده از آبیاری تولید می گردد.
آبهای زیرزمینی که براثر نفوذ بارشها در زمین نفوذ و به سفره آبهای زیرزمینی می پیوندد از طریق چشمه سارها و یا قنوات در سطح زمین ظاهر و مورد استفاده قرار می گیرند. مقداری از آبهای زیرزمینی نیز از طریق حفر چاه های دستی، عمیق و نیمه عمیق برای شرب و زراعت استفاده می شوند.
در حال حاضر۵۰% از آبی که در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد از آبهای سطحی و ۵۰% دیگر از آبهای زیر زمینی تأمین میگردد.
راه های استفاده بهتر از منابع آب
با توجه به آمارهای ذکر شده در بالا و برآوردهای جدید از وضع طبیعی و تغییرات جوی جهان در سالهای آینده و تصور اینکه میزان آب قابل استفاده در کشور از میزان برآورد شده فعلی فراتر نخواهد رفت از یکطرف و رشد سریع جمعیت در ایران که احتیاج به مصرف آب بیشتر در کشاورزی و صنعت و مصارف شهری خواهند داشت به نظر می رسد تنها راه جلوگیری از کمبود آب و خطرات جانبی آن:
ـ صرفه جوئی در مصرف آب است که بایستی در تمام زمینه ها مورد توجه کامل قرار گیرد.
ـ با ایجاد امکاناتی بهتر برای استفاده بهینه از آبهای موجود در زمینه کشاورزی، صنعت، مصارف شهری و غیره بایستی از هدر رفتن آبها نیز جلوگیری گردد.
ـ محصولاتی کشت گردد که احتیاج به آب زیاد نداشته باشد.
ـ کشت محصولات دیمی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
ـ کشت و کار سنتی به تدریج جای خود را به سیستمهای جدید کشاورزی در جهان مدرن بدهد.
یکی از عوامل هدر رفتن آب در کشاورزی سیستم سنتی آبیاری در کشور است. کشاورزی در سیستم خرده مالکی و حقآبه بردن از رودخانهها وسیله نهرهای خاکی که موجب هرز رفتن و نفوذ مقداری از آبها در زمین و تبخیر آنها می گردد بایستی جای خود را به سیستم مدرن کشاورزی در ایجاد شرکت های بزرگ زراعی ـ که قبل از انقلاب پایه های آن به وجود آمده و می توانست بهترین روش برای استفاده از آبهای موجود باشد ـ بدهد چرا که شرکت ها با در دست داشتن اعتبار و قدرت مالی بیشتر و گرفتن کمک بلاعوض از دولتها و اعتبارهای مالی طویل المدت از بانکها قادر خواهند بود با ایجاد روش های جدید آبیاری از جمله آبیاری قطره ای، ارسال آب از نقطهای به نقطه دیگر وسیله لوله و یا کانال های سیمانی و غیرقابل نفوذ که در جهان امروز برای صرفه جویی در مصرف آب عمل می گردند و مدرنیزه کردن وسایل کشاورزی که کاربرد سریع و بهتری دارند، بهره گیرند، در صورتی که در سیستم سنتی و خرده مالکی که نیروهای کاری و سرمایهها پراکنده هستند این امکان بههیچوجه وجود نخواهد داشت.
در زیر به نمونهای از استفاده بهتر از آبهای زیرزمینی اشاره می شود:
بین سالهای ۱۳۴۵ تا۱۳۵۰که به عنوان کارشناس آبهای زیرزمینی مأمور خدمت در استان فارس بودم وضع آب های زیرزمینی جهرم را که برای آبیاری باغهای مرکبات خود از آبهای زیرزمینی استفاده می کردند، بررسی کردیم. در فصل تابستان که سطح آب های زیرزمینی در چاه ها پائین می رفت اغلب شکایت داشتند که با پائین رفتن آب و خشک شدن چاه ها، آب کافی برای آبیاری نهال های مرکبات خود ندارند و لاجرم تعدادی از درختان آنها در خطر خشک شدن و نابودی قرار می گیرند.
برای جلوگیری از این امر مجبور بودند هر سال عمق چاه ها را قدری پائین تر ببرند تا قادر باشند از آبهای زیرزمینی بیشتر استفاده کنند. برای این کار ناچار بودند به اداره آبیاری فارس در شیراز مراجعه کرده برای عمیقتر کردن عمق چاه خود پروانه (کف شکنی) اخذ نمایند.
نظر به اینکه ذخایر آب های زیرزمینی جهرم به دلیل کمبود بارندگی در منطقه تحت کنترل و استفاده از آن محدود گردیده بود، لذا با چند نفر از کارشناسان اداره برای یافتن راهی به منظور استفاده بهینه از آبهای زیرزمینی منطقه به جهرم رفتیم.
در اولین بازدید متوجه شدیم که آب خارج شده از چاه پس از جمع شدن در یک حوضچه سیمانی، توسط جوی های منشعب از آن ـ که در زمین های خاکی ایجاد شده بودند ـ برای رسیدن به گودال های موجود در اطراف درختان بایستی مسیری طولانی را بپیمایند که لاجرم مقداری از آب های خارج شده از چاه به دلیل تبخیر و یا فرو رفتن در زمین تلف می شدند. برای جلوگیری از هدر رفتن آب از مالک باغ خواهش کردیم در صورت امکان کف جویها را با یک لایه نازک سیمان بپوشاند. مالک باغ که این عمل را بیفایده می دانست ابتدا توجهی به آن ننمود ولی چون این روش را با چند مالک دیگر در میان نهادیم و آنها بلافاصله اقدام به اجرای آن کردند، مشاهده شد که بدون کفشکنی چاه که عمدتا هزینه زیادی برای آنها داشت با پوشاندن کف جویبارها با لایه نازکی از سیمان توانستند با همان مقدار آب موجود در چاه ها ضمن آبیاری درختان قبلی تعداد نهالها را نیز افزایش دهند.
پیشنهاد فوق سبب شد تا در سال های بعد اغلب باغداران جویبارهای انشعابی را با سیمان پوشاندند و بعضی از آنها که آینده نگر بودند با به کار بردن لولههای سیمانی از هدر رفتن آب چاهها جلوگیری کردند و با ازدیاد نهالهای بیشتر و تولید بیشتر مرکبات بر سرمایه خود افزودند.
در طول بیست سال کار در زمینه آب و دیدن اغلب نقاط ایران و نوع کشت و کار زارعین و مشاهده نوع آبیاری زمینها و بیتوجهی به نحوه نقل و انتقال آب های سطحی و زیرزمینی به زارعین هشدار و راهکارهای مفیدی برای استفاده بهینه از آبها می دادیم ولی آنها توجهی نمی کردند و دولت وقت را مسئول ساختن نهرهای بهتر برای آبیاری خود می دانستند. این برخوردها نشان از بی توجهی و عدم مسئولیت زارعین نسبت به ارزش مقدار آبی بود که در اختیار داشتند و همچنین عدم توانائی مالی آنها برای ایجاد کانال های بتونی و پوشش دار برای جلوگیری از هدر رفتن آبها، داشت.
میلیونها هکتار در مناطق کوهستانی آماده کشت و زرع به طریق دیم می باشد. مطالعه مناطق از نظر میزان بارندگی و نوع تولیداتی که می توان در زمین های فوق به عمل آورد کمک زیادی به ازدیاد محصول سالانه منطقه می نماید.
در زیر به نمونهای از کشت خربزه دیم اشاره می کنم.
در سال ۱۳۶۶ فرصتی یافتم تا از شهرهای حاشیه خلیج فارس ـ از بندر لنگه تا بندرگواتر ـ دیداری داشته باشم. در یکی از روستاها مشاهده کردم که اهالی برای شرب از آب چاههای کم عمق منازل خود که دارای آبی شور بود استفاده می کردند. اغلب اظهار می داشتند که تنها در هنگام بارندگیهای تند زمستان و بهار که البته مدت زمان آن بسیار کوتاه می باشد میتوانند برای یکی دو ماه دارای آبی نسبتا شیرین و قابل شرب باشند.
در مناطق فوق بجز درختهای خرما محصولات کشاورزی آنها محدود بود به کشت خربزه و به ندرت هندوانه به این ترتیب که زمینهای خود را بهصورت کرتهای شیب دار آماده کرده منتظر بارش باران میشدند. وقتی دلیل این امر را از آنها سئوال کردم جواب دادند: “بارانهای بهاره اینجا بیخبر می آیند، زمینها را آماده می کنیم تا هنگام بارشها که شدید و کوتاه مدت هستند در زمانی کوتاه کرتها از آب پر شوند. بهمجرد پر شدن کرتها در آنها تخم خربزه می کاریم”.
وقتی از آنها سئوال کردم:”آیا این امکان وجود دارد که با یک باران تخم خربزه ها رشد کنند؟” جواب دادند: “چون جنس زمین کرتها از خاک رس می باشد، آب های جمع شده در زمین به زودی فرو نمی روند و با همان یک باران چند روز درکرتها می مانند و تخم خربزه ها در همان مدت کوتاه ریشه کرده و ایجاد ساقه و برگ می کنند و در کوتاه مدت جوانه خربزه ها خود را نشان می دهند. ناگفته نماند که رطوبت شبانه دریا نیز در زنده نگهداشتن ساقه و برگها بی تأثیر نبودند. وقتی از آنها سئوال کردم آیا خربزههای به دست آمده از این طریق شیرین هم هستند؟ جواب دادند: “خربزه های این مناطق از شیرینی در ناحیه مثال زدنی می باشند”.
لزوم استفاده از عکس های ماهوارهای
در سال های قبل با حفر چاه های عمیق در تشکیلات آهکی و استفاده از آبهای تحت فشار در آنها مطالعاتی انجام گرفته و در آینده نیز می توان با استفاده از عکس های ماهوارهای مطالعات را ادامه و با یافتن منابع جدید آب تا حدی از بحران کمبود آن جلوگیری کرد.
بین سال های ۱۳۵۰ تا ۵۵ که مأمور خدمت در استان خراسان بودم یکی از کارشناسان اسرائیلی چند عکس ماهوارهای در دست داشت که لایههای مختلف زمین را تا عمق زیاد نشان می داد. نظر به اینکه در یکی از مناطق استان (احتمالا منطقه فریمان) درمورد ناهمگونی سطح آبهای زیرزمینی به مشکل برخورده بودم در نقشه فوق دقیق شده دلیل آن را یافتم و معلوم شد که یک گسل نسبتا بزرگ منطقه را قطع و سبب ناهمگونی سطح آب زیرزمینی در بالا و پائین دشت گردیده است.
در سال های بعد اغلب سعی داشتم تا با دسترسی به عکسهایی از این دست اطلاعات خود را در مناطق دیگر ایران تکمیل کنم که متأسفانه به دلایلی چند این امر برایم میسر نگردید ولی تصور می کنم استفاده از چنین عکسهایی بتواند راهنمای مفیدی برای شناسایی منابع آبها در اعماق زمین باشد.
در خاتمه لازم است تا اشارهای نیز به عدم مدیریت کارهای انجام شده وکمبودهای موجود گردد.کمبود آب در ایران
کمبود دانش زراعی روستائیان از نحوه آبیاری مدرن سبب هرز رفتن و تلف شدن مقدار زیادی ازآبهای موجود میشود، لازم است کوشش بیشتری در زمینه بالا بردن آگاهی زارعین در زمینه تولید محصولاتی که احتیاج به آب کمتری دارند، انجام گیرد.
حفر چاه های عمیق برای استفاده بیش از حد از منابع آبهای زیرزمینی نیز سبب پائین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن قنوات گردیدهاند که این امر نیز صدمات جبران ناپذیری به تولیدات کشاورزی وارد ساخته است.
از آمارهای موجود در وزارت نیرو چنین بر می آید که در چند ساله اخیر بر اثر عدم کنترل بهره برداری از ذخایر آبهای زیرزمینی تهران حدود ۱۳۶۰ حلقه چاه عمیق غیر مجاز در جنوب تهران حفر شده که بهرهبرداری از آنها بیش از حد لزوم بوده و در آینده استفاده از ذخایر آب های زیرزمینی تهران را با مشکل جدی روبرو خواهد ساخت.
قبل از انقلاب چهار سد در ایران ساخته شده بود. طبق آمارهای وزارت نیرو بعد از انقلاب تعداد سدهای کشور ده برابر بیشتر شده است. در عین حال که جمع آوری سیلاب ها توسط سدها و استفاده از آبهای ذخیره شده پشت سدها سبب کشت بیشتر زمین های زراعی گردیده ولی در بعضی نقاط ساختن سدها بدون توجه به وضع منطقه بوده و زیان های جانبی آن سبب خشک شدن و نابودی دریاچه ها و تالاب های زیر دست آنها شده است که دریاچههای اورمیه در آذربایجان غربی، مهارلو و بختگان و دریاچه پریشان (در دشت ارژن) در استان فارس، تالاب انزلی در شمال ایران، نمونههای بارزی از آنها می باشند.
دریاچه اورمیه بزرگترین و شورترین آبگیر دائمی آسیای غربی و مرز طبیعی بین آذربایجان غربی و شرقی محسوب می گردد. آب این دریاچه عمدتا از رودخانه های زرینه رود، سیمینه رود، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه می شود. در سالهای اخیر ساختن سدهایی بر روی رودخانه های مذکور راه ورودی آبهای تغذیه کننده به این دریاچه را بسته و موجودیت آن را تهدید می کند. طبق نظر کارشناسان وزارت نیرو ساختن بزرگراه شهید کلانتری نیز که در سال های گذشته برای نزدیک کردن راه رفت و آمد از آذربایجان شرقی به غربی بوده نیز سبب برهم خوردن اکوسیستم دریاچه در دو طرف جاده و خشک شدن قسمت شمالی آن گشته است.
دریاچههای اورمیه، مهارلو، بختگان و پریشان که روزگاری محل زندگی انواع پرندگان مهاجر و جلب توریستها بوده در حال حاضر کمتر پرندهای را به خود جلب می کند.
رودخانه زاینده رود که در روزگاران گذشته باعث شهرت اصفهان نصف جهان بوده در اثر بی توجهی مسئولان کشوری خشک گردیده و دیگر از مادیهای پر آب آن که جلوه زیبایی به شهر اصفهان میداد اثری دیده نمی شود.
در منطقه نیمه خشک ایران، آب مائدهای ارزشمند است که بایستی در نگهداری و مصرف آن دقت و صرفهجویی گردد. از اتلاف آن بپرهیزیم و در حفظ آن بکوشیم تا دچار خشکسالی وکمبود آب نگردیم.
سپتامبر ۲۰۱۴
* محمد سطوت، کارشناس منابع آب وزارت نیرو است.
منابع مورد استفاده:
ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
سازمانهای آب منطقهای وزارت نیرو
Share:
سپتامبر 30, 2010
دسامبر 27, 2018
سپتامبر 12, 2013
ژانویه 24, 2013
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
COMMENT
وبسایت
ناشر: انتشارات شهروند
سردبیر: حسن زرهی
مدیر هیئت تحریریه: نسرین الماسی
ویراستار انگلیسی: سیما سحر زرهی
تصویر ساز قصه: محمود معراجی
کاریکاتور: توکا نیستانی
تیم تحریریه و همکاران: دکتر رضا براهنی، دکتر نسترن ادیب راد، دکتر عطا انصاری، بهرام بهرامی، شهرام تابع محمدی، محمد رحیمیان، بهرنگ رهبری ، سیما سحر زرهی، علی شریفیان، عباس شکری، جواد طالعی، فرهاد فرسادی، اسد مذنبی، عزت مصلی نژاد، میرزاتقی خان، شهباز نخعی، مجید نفیسی
Sharvand Publication
SUITE 322- 550 HIGHWAY 7 EAST
Richmond Hill, Ontario, L4B 3Z4
CANADA
Tel: +1 905 764 7022
Email: news@shahrvand.com
Designed by Elegant Themes | Powered by WordPress
همرسانی در
ایمیل
فیسبوک
Messenger
Messenger
کمبود آب در ایران
توییتر
بالاترین
واتساپ
لینک را کپی کنید
این لینکها خارج از بیبیسی است و در یک پنجره جدید باز میشود
همایش “اقتصاد آب” هفته گذشته در تهران برگزار شد. چگونه است کنفرانسی ملی برای دومین سال پیاپی با موضوع اقتصاد آب در کشور برگزار میشود اما رد پایی از حضور دانشگاهیان دیده نمیشود؟ اگر این موضوع چنان حائز اهمیت بوده که سه وزیر و معاون رئیس جمهور درگیر شدند پس نقش دانشگاهیان ما برای تحلیل و توصیف این موضوع کجاست؟
مگر نه اینست که دانشگاهها طرح موضوع میکنند و نتیجه تحقیقات و کارشناسی آکادمیک آنها روی میز سیاستمداران میرود چرا در مملکت ما کنفرانسی با صرف هزینه و وقت برگزار میشود ولی هیچ سیاستمداری از دانشگاه نپرسیده: آیا بازار آب راه حل بحران آب کشور است؟
اقتصاد آب یعنی ارزش گذاری و ملاحظه آب به عنوان یک کالای اقتصادی که قابل خرید و فروش است. البته قیمت آب نسبی است و ارزش اقتصادی آب در هر حوضه آبریز متناسب با شرایط طبیعی و اقلیمی دسترسی به آب، سرمایه گذاریهای تامین، انتقال، توزیع و بازیافت آب برای بخشهای مختلف کشاورزی، شرب و صنعت متفاوت قیمتگذاری میشود. مثلا قیمت آب کشاورزی در شاهرود و اصفهان بسیار گرانتر از جایی مثل ساری یا رشت خواهد بود. هدف از قیمتگذاری آب، افزایش بهرهوری و حفظ منابع آب است.
برنامه راهبردی توسعه منابع آب ایران که در سال ۸۲ به تصویب رسید در نظر داشت اصلاح ساختار مصرف آب در کشور را به گونهای در نظر گیرد که سهم مصارف آب در کشاورزی از ۹۲% در آن مقطع با احتساب همه نیازها به حداکثر ۸۷% در بیست سال آینده تغییر یابد. هرچند که شاخص همچنان بالاتر از مصرف آب در هند با یک میلیارد جمعیت بوده و متوسط جهانی مصرف آب در بخش کشاورزی کمتر از ۷۰ % است.
با این حال از تصویب این برنامه بیش از ۱۴ سال میگذرد ولی هفته پیش وزیر نیرو در همایش “اقتصاد آب” خبر میدهد که همچنان بیش از ۹۰ درصد آب در بخش کشاورزی مصرف میشود و فقط ۱۲ درصد از مساحت ایران زیر کشت است. شوربختانه تنها ۱۱ درصد تولید ناخالص ملی از کشاورزی است. آب نداریم اما همچنان سیامین کشور تولیدکننده محصولات آبی هستیم.
مدیریت بهینه منابع آب و سیاستهای کاهش مصرف با خط مشی کلی نظام یعنی “خودکفایی درهمه چیز” تعارض دارد. سیاستهای آبی چون کاهش سطح زیر کشت، تغییر الگوی کشت یا جلوگیری از صادرات آب مجازی در مقابل خط مشی “اقتصاد مقاومتی” خوشایند رهبری نبوده و نیستند.
به نظر میرسد بحث اقتصاد آب و بازار آب راه حل جایگزینی است از سوی دولت تا با قیمتگذاری آب و تبدیل آن به کالای خصوصی، تصمیمگیری درباره سود و زیان کشت محصولات آببر را به عهده کشاورزان بگذارد و به گونه نامحسوس سیاست خودکفایی را دور بزند.
وقتی تعرفه قیمت آب کشاورزی از ۲۵% درصد قیمت تمام شده محصولی مثل گندم به دو تا سه درصد افزایش یابد، کشاورز در یک محاسبه عقلانی بین هزینههای تولید محصول که شامل قیمت آب خواهد بود و سود فروش، قرار است از میان گزینههای منطقی پیش رو تصمیم بگیرد که مثلا:
گزینه یک: با احتساب افزایش تعرفه آب، برای جلوگیری از هدررفت آب در روش سنتی کشت، کشاورز از تکنولوژیها یا روشهای مدرن تنظیم آب استفاده بکند تا با افزایش راندمان آبیاری و تولید محصول بیشتر، سود قبلی را حفظ کند.
گزینه دو: با افزایش تعرفه آب، کشاورز تصمیم میگیرد هزینههای تولید را با افزایش قیمت محصول جبران کند و پول آب را از مصرف کننده نهایی بگیرد. چنین انتخابی شاید آسانترین باشد اما پیامد آن افزایش تورم و گران شدن باقی کالاها و خدماتی است که کشاورز خود مصرف کننده نهایی آنست.
گزینه سوم: با افزایش قیمت آب، کشاورز صرفه اقتصادی چندانی برای کشت برخی محصولات نمیبیند و تصمیم میگیرد حقابهاش را در بازارآب به خریداری از بخش صنعت یا شرب بفروشد. انتخاب این گزینه از نظر وزارت نیرو گزینه خوب است.
گزینه چهارم: با افزایش تعرفه آب، کشاورز هدررفت آب را جبران میکند و با آب مازاد، سطح زیر کشت را افزایش میدهد. انتخاب این گزینه ممکن است به سود کشاورز باشد اما منافع منطقهای و ملی در راستای حفظ منابع آب را تعقیب نمیکند.
“بازار آب” تمرکز خود را بر فراهم کردن بسترهای حقوقی، اجرایی و نظارتی گزینه سوم قرارداده است. گزینهای که براساس آن کشاورز بخواهد آب مازاد خود را به قیمت منصفانه در بازار محلی/منطقهای به خریدار واگذار کند. پیش نیازهای چنین بازاری، به رسمیت شناخته شدن حق مالکیت خصوصی بر آب، شفافیت اطلاعات و مشارکت حداکثری ذینفعان هست.
اینکه افراد دارای سند مالکیت آب باشند تا بتوانند کالایشان را در بازار به طور موقت یا دائم واگذار یا به فروش برسانند، شرط نخست است.
قوانین آب در ایران براساس قاعده فقهی انفال، آب را ثروت عمومی و در مالکیت دولت اسلامی تعریف میکند و به اشخاص، “امتیاز” مصرف آب یا “حق بهره برداری” از یک منبع آب را واگذار میکند. براساس قاعده فقهی “من استخرج ماء فهی له”، هرکس آبی را استخراج کند از آن اوست. فروش آب پیش از حیازت یا بهره برداری جایز نیست. آب چاه از آن کسی است که آن را حفر کرده و آب نهر از آن کسی که کشیده است.
مطابق قانون مدنی، صدور پروانه بهره برداری را وزارت نیرو صادر میکند اما سند رسمی راجع به حقابه داده نمیشود. هر چه هست یا پروانه مصرف مفید آب یا اجازه مصرف آب است. با چنین تعریفی پیش نیاز نخست بازارآب یعنی مالکیت کامل محقق نمیشود پس تغییر و اصلاح قوانین و آیین نامهها برای اجرای چنین سیاستی ضروری است.
مجلس شورای اسلامی تاکنون وارد این موضوع نشده و جز دو پژوهش دانشگاهی مربوط به سالهای ۸۵ و ۹۰ هیچ بررسی مطالعاتی هدفمندی برای امکان سنجی راه اندازی بازار آب به لحاظ حقوقی، اجرایی و ملاحظه پیامدهای اجتماعی-سیاسیاش صورت نگرفته است.
هرآنچه هست تلاش وزارت نیرو و اکنون اتاق بازرگانی ست که با برگزاری یک همایش سه روزه توجه رسانه را به بحث “اقتصاد آب” جلب کند.
در بازار آب اصل بر” شفافیت اطلاعات و رفتارهای عقلایی” است که حقآبه داران از وضعیت بازار مطلع و به راحتی در عدم مصرف آب یا صرفه جویی آب تصمیم اقتصادی گرفته و آب مازاد را میفروشند. در مدل اقتصادی یک بازار آزاد هیچ گونه دخالتی از سوی دولت یا منبع دیگری وجود ندارد و عملاً عناصر چهارگانه بازار شامل مصرفکننده یا تقاضاکننده، نیاز یا احتیاج، قدرت خرید و عرضهکننده هستند.
برخی اقدامات دولت مانند تحمیل مالیاتها و تعیین دستوری قیمتها، موجب تحریف بازارمیشود اما بدون نظارت دولت یا نهاد بالادستی، منافع شخصی خریدار و فروشنده میتواند اثرات جانبی بر محیطزیست و امنیت آبی دیگر شهروندان بگذارد. وظیفه نهاد نظارتی کنترل اثرات منفی بازار بر پیرامون است.
مثلا در یک بازار آزاد، سیاست ارزی دولت در ممنوعیت صادرات محصولات کشاورزی آب بر، به ضرر کشاورز و برخلاف اصل بازار آزاد است. اما منافع ملی اقتضا میکند که دولت نه تنها ممنوعیت صادرات بلکه ممنوعیت کشت محصولات آببر را دردشتهای بحرانی اعمال کند. پس چرا دولت مرکزی میخواهد نقش کنترلی خود را به شهروندان و نهادهای محلی واگذار کند؟
دولت مدعی است مشارکت بخش خصوصی و راه اندازی بازار آب، در راستای حل بحران کم آبی در کشور است و مصرف آب را در چهارچوب یک رفتار اقتصادی-عقلانی کاهش خواهد داد. بازار آب، در واقع مسئولیت تامین، انتقال، توزیع و بازیافت آب را به بخش خصوصی میسپارد و دولت را به یک نهاد نظارتی تقلیل میدهد. دولت از بارمسئولیت شانه خالی میکند و بنگاههای اقتصادی به جای تامین منافع عمومی در پی سود و زیان خود هستند.
جلب مشارکت مردمی، اعطای سند مالکیت آب و راه اندازی بازار آب شاید رفتاری دموکراتیک و در راستای حقوق شهروندان به نظر برسد ولی در شرایط بحرانی کمبود آب، در جامعه مثل ایران که دچار ضعفهای فرهنگی جدیست، به تنشهای محلی و منطقهای دامن میزند.
بیشتر بخوانید:
میگویند آب کالایی با ارزش اقتصادی ست؛ نفت هم چنین است. چرا دولت استخراج و فروش نفت را به بخش خصوصی نمیسپارد. وقتی چاه نفتی در منطقهای کشف میشود آیا دولت حاضر است مالکیت آن را به ذینفعان محلی واگذار کند؟ آیا استان زرخیزخوزستان تاکنون توانسته است دولت را به واگذاری درصد ناچیزی از سهم مالکیت چاههای نفت وادار کند؟ دولت درباره طلای سیاه حاضر نیست هیچگونه مشارکت یا سهمخواهی را تحمل کند چون چاهها هنوز نفت دارند و دولت اسلامی مالک آن خواهد ماند.
چاههای آب اغلب خشکیدهاند و منابع آب بسیار محدود شده، مالکیت و اعمال قدرت بر منابعی که رو به پایان است دیگر چندان وسوسه برانگیز نیست پس میشود آنرا به بخش خصوصی واگذار کرد.
یکی دیگر از نتایج سیاسی-امنیتی راه اندازی بازار آب، تغییر جهت اعتراضهای مردمی از دولت مرکزی به استانداریها و دهداریهاست. بازارهای محلی آب تعیین کننده قیمت آب و ساختار اجرایی و شیوه نظارتی هستند. شهروندان در یک روستا که چندان به فرهنگ مشارکت و اولویت دهی به خیر جمعی آشنا نیستند، ممکن است نوع تخصیص آب را بین خود نپذیرند و چون این سیاست از جامعه محلی اعلام و اعمال شده، تنشهای محلی جایگرین خیزشهای استانی یا کشوری علیه حاکمیت خواهد شد. بدین ترتیب دولت مرکزی به جای یک اعتراض ملی با آشوبهای محلی مواجه خواهد بود.
چرا “بازار آب” راه حل بحران آب در ایران نیست؟
راه حل بحران آب افزایش تصاعدی قیمت آب براساس تقسیم بندی منطقهای ست. بازار آب در شرایطی که فرهنگ عمومی آماده پذیرش آن نیست، تنها به هرج به مرج منجر خواهد شد. قرار نیست شیوه دموکراتیک و لیبرال بازاری به همه موضوعات قابل تعمیم باشد بلکه شرایط کنونی ایرانی نیازمند اقتدار دولت و تصمیمات درست مبتنی بر منافع ملی است.
بحران آب نه تنها با بخش خصوصی حل نخواهد شد بلکه عمیق تر و غیرقابل کنترل میشود. وظیفه دولت آنست که درصد قابل توجهی از بودجه نفت را صرف تامین، انتقال، توزیع و بازیافت منابع آب و جلوگیری از هدررفت آب در بخش کشاورزی کند.
همرسانی در
ایمیل
فیسبوک
Messenger
Messenger
کمبود آب در ایران
توییتر
بالاترین
واتساپ
لینک را کپی کنید
این لینکها خارج از بیبیسی است و در یک پنجره جدید باز میشود
سازمان ناسا کمبود آب شیرین در جهان را یکی از مهمترین چالشهای قرن حاضر دانسته و هشدار دادهاند مناطق خشک جهان با خطر خشکی حتی بیشتری مواجه هستند.
پژوهشگران اداره کل ملی هوانوردی و فضا (ناسا) محل دقیق مناطقی از جهان را که اوضاع آب شیرین به خاطر برداشت بیرویه به خطر افتاده مشخص کردهاند.
به گفته آنان در سالهای اخیر، شماری از تالابهای جهان پرآبتر شدهاند و در مقابل برخی مناطق خشک به خاطر برداشت آبهای زیرزمینی با وضعیتی نامناسبتر از قبل مواجه هستند.
اطلاعات جدید ناسا و آزمایشگاه پیشرانش جت ( جیپیال) نشان میدهد ذخایر آب شیرین دنیا از سال ۲۰۰۲ به این سو تغییرات شدیدی داشته است.
کاهش دسترسی به آب در مناطقی مانند شمال و شرق هند، شمال شرقی چین، کالیفرنیا، جنوب روسیه، استرالیا، و خاورمیانه عمدتا به برداشت آبهای زیرزمینی و نحوه کشت آبی بر میگردد.
این مناطق به گفته ناسا به دلیل برداشت بیرویه منابع با کاهش جدی آب مواجه هستند و بدون اقدام دولتها به احتمال قوی شرایط آنها به سرعت وخیمتر خواهد شد.
تحقیق ناسا در باره مناطقی بوده که ذخیره آب آنها به طرز قابل چشمگیری کاهش یا افزایش داشته است. تحقیق ناسا اشاره میکند که در ۱۴ منطقه در چنین تغییرات مربوط به کمبود آب ناشی از فعالیت انسانی بوده و در هشت مورد این تغییرات به خاطر دلایل آب و هوایی روی داده است.
این گزارش به کاهش ذخایر آب شیرین در حاشیه دریای خزر هم اشاره میکند و میگوید چنین کاهشی از چند سال پیش شروع شده و تا کنون دانشمندان این کاهش را به دلایل طبیعی نسبت دادهاند اما تحقیق ناسا خاطرنشان میکند که این وضعیت ناشی از برداشت بیش از اندازه آب برای مصارف کشاورزی و صنعتی بوده است.
این گزارش به خشک شدن دریاچه آرال که زمانی چهارمین دریاچه بزرگ دنیا بود اشاره میکند و میگوید هزار سال طول میکشد تا دریای خزر که بسیار بزرگتر ازدریاچه آرال است خشک شود اما آلودگی این دریاچه و تغییرات در خطوط ساحلی را از جمله بزرگترین مشکلات آن در سالهای آینده میداند.
نویسندگان گزارش میگویند هر منطقهای در دنیا ممکن است تحت تاثیر خشکسالی قرار بگیرد اما در مناطقی که مردم به منابع متعدد آب دسترسی ندارند، وضعیت شکنندهتر است.
گزارش ناسا در نشریه نیچر منتشر شده و این اولین باری است که از اطلاعات ماهوارههای گرانشی برای تهیه نقشه وضعیت آب شیرین در یک دوره ۱۴ ساله استفاده شده است.
ماهوارههای گرانشی عکس نمیگیرند بلکه آنها تغییرات جاذبه گرانشی زمین را اندازه میگیرند، که ممکن است تحت تاثیر وجود آب قرار گیرند.
همرسانی در
ایمیل
فیسبوک
Messenger
Messenger
کمبود آب در ایران
توییتر
بالاترین
واتساپ
لینک را کپی کنید
این لینکها خارج از بیبیسی است و در یک پنجره جدید باز میشود
حسن روحانی رییس جمهور ایران در دیدار با وزیر و مدیران ارشد وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به کاهش ذخایر آبی، اذعان کرد که در این زمینه ایران”متاسفانه وضع خوبی ندارد”.
آقای روحانی یکی از دلایل این وضعیت را صدور “مجوزهای نادرست” اعلام کرد و گفت که که بر اثر “برداشت بیرویه” مشکلاتی در آینده به وجود خواهد آمد. او “افت ذخایر زیرزمینی” را “خطرناک” خواند.
آقای روحانی مشکل آب را یکی از مسائلی خواند که به “امنیت مردم” ارتباط دارد و گفت: “اگر آب نباشد سایر موارد و مشکلات دیگر به وجود میآید، بنابراین هر یک از اینها بخشی از امنیت مردم را بر عهده دارند”.
در سالها و ماههای اخیر کمآبی در مناطقی از ایران وارد مرحله بحرانی شده و گزارشهای متعددی از درگیری و اعتراض در شهرها بر سر آب منتشر میشود.
مقامهای ایران بارها درباره بحران کمبود آب هشدار دادهاند، اما بسیاری از منتقدان میگویند دولتها برنامه مناسبی برای مهار این بحران در دست ندارند.
حسن روحانی روز دوشنبه ۱۷ دی گفت که کشور هر سال به مواد غذایی بیشتر نیاز دارد و این در حالی است که به گفته او با محدودیت در خصوص زمین حاصلخیز کشاورزی روبرو است.
او هشدار داد که حتی اگر محدودیتها در ارتباط با زمین کشاورزی از بین برود باز “با محدودیت منابع آبی مواجه هستیم”.
رئیس جمهور ایران گفت که پیش از این “مجوزهای بیش از اندازه” برای برداشت از آبهای زیرزمینی صادر شده است.
آقای روحانی از تامین “بخش قابل توجهی” از نیاز غذایی در داخل کشور خبر داد اما تاکید کرد، که “ذخایر آب زیرزمینی کم شده” و از “پیشخور” کردن “”بعضی از منابع طبیعی” سخن گفت.
رییس جمهور ایران به صراحت گفت: “امروز سطح آبهای زیرزمینی ما کاهش یافته است که این بسیار خطرناک است”.
آقای روحانی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه بخش مهمی از تامین امنیت جامعه به دست کشاورزان است، گفت: “فکر کنیم مادری صبح از خواب بیدار شود و برای نان صبحانه فرزندش و غذای خانوادهاش دغدغه فکر داشته باشد؛ اینطور دیگر امنیتی باقی نمیماند”.9