مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

خواص دارویی و گیاهی

مجازات ضرب و جرح عمدی ساده
مجازات ضرب و جرح عمدی ساده


«ضرب» به صدماتی گفته می‌شود که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد می‌شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد می‌کند. «جرح» نیز به صدماتی گفته می‌شود که به از‌هم‌گسیختگی بافت‌های بدن منتهی شود. جرح اغلب با خونریزی همراه است، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو. در قانون، برای ضرب وجرح مجازات‌هایی تعیین شده است که به بررسی آن می‌پردازیم.

ضرب وجرح جرایمی بسیار شایع هستند و تعداد زیادی از پرونده‌های قضایی را به خود اختصاص داده‌اند. «ضرب و شتم» اصطلاح رایجی است که مردم برای این جرم استفاده می‌کنند، اما باید توجه داشت که «شتم» به معنی «دشنام دادن» است و ذیل جرایمی مثل توهین یا قذف قرار می‌گیرد. بنابراین، اصطلاح صحیح «ضرب و جرح» است، نه «ضرب و شتم».

همان‌طور که گفته شد «جرح» به صدماتی گفته می‌شود که به از‌هم‌گسیختگی بافت‌های بدن بینجامد. خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو از مصادیق جرح است. این جرم را باید در گروه «جنایات بر اعضا» دسته‌بندی کرد. «جنایت بر عضو» عبارت است از هر آسیب کمتر از قتل، مانند قطع عضو، جرح و صدمه‌های وارد بر منافع. جنایت بر عضو اگر به صورت عمدی باشد، در صورت تقاضای قربانی جرم یا ولیّ او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، موجب قصاص می‌شود و در غیر این صورت، مطابق قانون، دیه و تعزیر را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، جرم جرح موجب یکی از مجازات‌های قصاص، دیه و تعزیر خواهد شد. البته گاهی این جرم هم با دیه مجازات می‌شود و هم با تعزیر.

برای اینکه جرح موجب قصاص شود، باید «شرایط عمومی قصاص» و «شرایط اختصاصی قصاص عضو» وجود داشته باشد. شرایط عمومی قصاص در مواد ۳۰۱ به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بیان شده است. البته در صورتی حکم به قصاص داده می‌شود که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌ‌علیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

شرایط اختصاصی قصاص عضو نیز چنین‌اند:

در صورتی که هر یک از شرایط عمومی و اختصاصی قصاص وجود نداشته باشد، مرتکب جرم به پرداخت دیه محکوم خواهد شد. بنابراین، در جنایت غیرعمدی بر اعضا و جنایت عمدی که قصاص ندارد یا قصاص در آن ممکن نیست یا بر دیه مصالحه شده است، دیه پرداخت می‌شود. مواد ۵۵۸ به بعد قانون مجازات اسلامی قواعد عمومی دیه اعضا را بیان کرده است.

«ضرب» در واقع صدماتی است که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد کند. در قانون، برای هریک از این موارد دیه‌ای مقرر شده است که ضارب باید آن را به فرد مضروب پرداخت کند. دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود، در قانون مجازات اسلامی به شرح ذیل است:

در این حکم، بین اینکه عضو دارای دیه تعیین‌شده باشد یا نباشد، فرقی نیست. همچنین بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقا یا زوال اثر آن فرقی وجود ندارد. صدمه‌ای که موجب تورم بدن، سر یا صورت شود «اَرش» دارد و چنانچه علاوه بر تورم، موجب تغییر رنگ پوست نیز بشود، حسب مورد، دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده می‌شود. منظور از ارش، مقدار مالی است که به عنوان جبران خسارت مالی یا بدنی پرداخت می‌شود و در قانون برای آن اندازه‌ای مشخص نشده است.

هر کس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی‌علیه شود، در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد، چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم، صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد، به ۲ تا ۵ سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه، مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم می‌شود. بنابراین، یکی از فرض‌هایی که مرتکب ضرب وجرح علاوه بر دیه به تعزیر نیز محکوم می‌شود، وقتی است که به تشخیص قاضی، اقدام او نظم و امنیت جامعه را مختل کرده باشد.

در مواردی دیگر نیز ممکن است علاوه بر دیه، مرتکب ضرب وجرح به تعزیر نیز محکوم شود. یکی از این موارد وقتی است که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود، اما آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد. در این صورت، مرتکب به ۳ ماه تا یک سال حبس محکوم خواهد شد. علاوه بر این، هرگاه عده‌ای با یکدیگر منازعه کنند، در صورتی که این نزاع دسته‌جمعی منتهی به ضرب وجرح شود، هر یک از شرکت‌کنندگان در نزاع، حسب مورد، به حبس از ۳ ماه تا یک سال محکوم می‌شوند.

امید عبدالهیان


یاسا همان قانون است.

عدالت کامل در دادگاه انقلاب بوشهراجرامیشود حکمی که بایداجرابشه هیچ تاغیریا انفاقی درش نیست باشاکی ومتهم به شکل مساوی برخوردمیشه.درودبرشرفشون

به نظرم پول حرف اولو میزنه توی این کشور دیده شده طرف کلی کتک خورده بازم متهم حساب شده چون طرف مقابلش قاضیو خریده هم زده هم زندان کرده

سلام … دیدگاه ندارم ولی ممنون هستم از اطلاعاتی ک در اختیار ما میگذارید …

اگر دزدی بدون حضور صاحبخانه وارد خانه ای شود ولی صدمه ببیند، مثلا دستش بشکند، آیا با شکایت از صاحب خانه میتواند خسارت بگیرد؟

در صورتیکه صاحب خانه مرتکب تقصیر شده باشد و دزد آنرا اثبات کند بله میتواند دیه بگیرد.

سلام در صورتی که پزشک قانونی ضرب زن رو تایید کرده باشه و زن شاهدی نداشته باشه آیا باز هم مرد مجازات خواهد شد؟

باید ثابت شود که توسط فرد مشخصی انجام شده است.

سلام من با باجناقم دعوا کردم و بدون اینکه من ببینمش از پشت به من ضربه زده و دچار شکستگی سر شدم او هم ادعا میکنه دماغم شکسته ایا دیه به فرد مهاجم تعلق میگیرد ؟

اگر ثابت کند توسط شما بوده میتواند از شما دیه بگیرد.

سلام من دی ماه۹۶طلاق گرفتم ودراردیبهشت۹۸همسر سابقم تقاضای اشتی کرد ومن گفتم نمیخوام اشتی کنم او با چاقو توی خیابون بهم حمله کرد و۷ضربه چاقو به شانه وگردنم وزیر صورت وکتف پشتم ودستم زد .میخواستم شکایت کنم تهدید کرد دوباره میام بیرون از زندان انتقام میگیرم من از ترسم شکایت نکردم ولی هنوز به تهدیدات خودش ادامه میده .لطفا راهنماییم کنیدمن چه کاری باید انجام بدم.

در صورت هرگونه تهدید میتوانید از طریق دادسرا علیه ایشان شکایت کیفری کنید.

سلام.من و دوستم سال ۹۵بایه اقایی دعوامون شد.۱۰ نفر به دو نفر شدیم.من با باتومی ک از دست اونا گرفته بودم زدم تو سر اون شخص و ایشونم رفت شکایت کرد.دوستمم شکایت کرد.جلسه اول بازپرس برای من قرار وثیقه صادر کرد و متاسفانه از بی اطلاعی خانوادم ک حتما باید فیش حقوقی باشه من سه روز به زندان رفتم.بعد اون شخص و دوست من رضایت دادن به همدیگه و قاضی قرار توقیف تقیب داد.الان میخوام بدونم برای من سوسابقه شده و نمیتونم تو ادارات یا شرکت ها استخدام بشم؟

شما هیچ سوء پیشینه ای ندارید.

در تاریخ ۹۷/۱۰/۳۰براثر برخورد شخصی باهل دادن به من برخورد کرد وباعث شکستگی استخوان مفصل به لگن شده ودرآن مدت من مراجعه برای اقامه دعوی میسر نبوده بخاطر مداوا آیا امکان دارد که به شکایت اینجانب رسیدگی شود

اگر مدارک داشته باشید بله.

مثلا چند نفر بهم حمله کنن و الکی منو بزنن بعد من با چاقوی خودشون یکیشون رو بزنم مجرم شناخته میشم؟

اگر دفاع مشروع باشد خیر ولی دفاع هم شرایطی دارد.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وب‌سایت

۸۷۱۳۲ (۰۲۱)


اصطلاح ضرب در علم حقوق  عبارتست از صدماتی که وارد کردن آنها موجب خونریزی ظاهری بدن و از هم گسیختگی نسوج بدن را به همراه ندارد.

فلذا این صدمات با کبودی ، گیچ خوردن مفاصل بدون شکستگی ، تورم و… همراه هستند.

ضرب با هر وسیله امکان پذیر است اعم از وسایل طبیعی همانند دست ، پا ، ناخن و…ووسایل اتفاقی همانند چوب و نیز وسایل از پیش تهیع شده همانند جاقو و… باشد بنابراین ملاک آن تنها وارد شدن صدمه بدون خونریزی می باشد.

در مقابل آن نیز جرح می باشد که به صدمه هایی گفته می شود که منجر به خونریزی ظاهری شده و گاهی این خونریزی با شکستگی استخوان همر اه است.

بنابراین آسیبهایی از قبل سوختگی ، بریدگی ها ، قطع عضو و سایر زخم ها از این دسته می باشند.مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

جرح عمدی: نظر قانونگذار در خصوص ارتکاب این جرم کاملا واضح است وبدین صورت که اگر شخصی به قصد قطع یا جرح عضو به دیگری صدمه بزنند مرتکب جرم به صورت عمدی شده است حتی زمانی که فرد قصد این عمل را نداشته باشد ولی نوع عمل وی طوری باشد که عرفا منجر به قطع یا جرح عضو شود این جرم صادق است.

این جرم نیز همانند سایر جرایم از ۳ رکن تشکیل شده است:

علم که به دو دسته علم به موضوع و علم به حکم تشکیل شده علم موضوع بدین معناست که شخص بداندکه شخصی را که مورد تعرض قرار می دهد انسان زنده با حیاتی مستقر می باشد و علم به حکم نیز بدین معناست که مرتکب بداند عمل ارتکابی وی جرم می باشد و قانونگذار برایش مجازات تعیین نموده که قانونگذار جمهوری اسلامی تیران علم به حکم را مفروض دانسته و بر این باور است که مردم بعد تصویب و سپس لازم الاجرا شدن آن باید نسبت به آن آگاه باشند چرا که بین تصویب و لازم الاجرا شدن نیز فاصله زمانی ۱۵ روز قرار داده است.

سو نیت نیت هم به دو دسته عام و خاص مورد بررسی قرار می گیرد سوء نیت عام که همان قصد فعل یا راده خودآگاه شخص است که بدین معناست که شخص قصد تعرض به بزه دیده را داشته باشد و سوء نیت خاص نیز همان قصد نتیجه که همان ورود صدمه و خسارت می باشد در خصوص این جرم باید وجود داشته باشد تا  جرم ضرب و جرح محقق شود لذا این جرم از دسته جرایم مقید می باشد

انگیزه در تحقق جرم اصولا نقشی ندارد مگر در مواردی که قانونگذار تصریح نموده باشد.

مقنن در ذیل ماده ۶۱۴ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بیان داشته : چنانچه‌اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم‌تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم‌خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه مرتکب به پرداخت‌دیه نیز محکوم می‌شود

همچنین در تبصره این ماده ذکر شده: در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به سه ماه تا یک ‌سال حبس محکوم خواهد شد.

گاهی این درگیری و ضرب و جرح به صورت گروهی و دسته جمعی واقع می شود در این موارد قانون گذار برای هر یک از شرکت کنندگان در  این درگیری، چه آسیب دیده باشد و چه آسیب وارد کرده باشد مجازات مقرر کرده است و این  مجازات صرفا به جهت حضور و شرکت آنها در درگیری است.

برای این حالت قانونگذار عنوان خاصی بنام جرم منازعه تعیین نموده که برایش ضمانت اجرایی جداگانه را وضع نموه و در حقیقت این جرم حالت دسته جمعی و صوری از جرم ضرب و جرح می باشد و عنصر قانونی این جرم ماده ۶۱۵ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی می باشد که بیان داشته : هرگاه عده‌ای با یکدیگر منازعه نمایند هر یک ازشرکت‌کنندگان‌درنزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم می‌شوند:

سلام برادر خانمم و پدرشو مادرش و خود خانمم به قصد ضرب درب منزل به من یورش میبرند آسیب نمیبینم. همسایه ها جمع شدند ولی یورش انها را ندیدند. سریع خودشان را عقب کشیدن. سوار ماشین شدن ک بروند جلو ماشینشون وایسیدم. تا مامور بیاد. ولی دنده زدن و خراشی به پایم انداختند. و رفتند . چطوزر اقدام کنم؟ راستی همون شبم خانمم پسر ۲ ساله ام را با خودش برد. ۲ ساعت قبلش هم به من بخاطر اعصابش پریدو ناخن ناخنم کردو. خواست با قاشق من را بزند . که بچه را زد. لب بچه از داخل کوچولو پاره شد. میشود حضانت را از او گرفت؟

سلام به دادسرای عمومی انقلاب محل وقوع جرم مراجعه و طرح شکایت مرتبط نمایید.

با سلام ..در یک درگیری جسمی را پرتاب کردن و به سر و صورت طرف خورد که بینی شکست و سر ده بخیه خورد و بینی هم ۴ بخیه خورد جرمش چیست و دیه وی چقدر میباشد…وی تو شکایتشم به دوروغ گفته که با اون جسم دوبار زدن راهکاری پیشناهاد میکنید واقعا ممنون میشم ….قبلشم خودش درگیری رو شروع کرده و خودشم کسی که جسمو پرتاب کرده زده مورد ضرب و جرح قرار داده که به دروغ میگوید نزدم

سلام باتوجه به میزان جراحات که به تائید پزشکی قانونی رسیده باشد، میزان دیه مشخص می گردد. بهتر است از طریق مصالحه و سازش پرونده را مختومه نمایید.

با سلام.من سال ۸۸با شخصی درگیر شدم که در ان درگیری انگشتم شکست و یک بار عمل جراحی کردم و الان نقص عضو باید بشم و انگشتم رو تخلیه میکنند.با توجه به اینکه شخص از همسایگان بوده و من شکایتی نکردم ایا الان بعد از این سال ها میتوانم شکایت کنم برای نقص عضو و میتوانم حق خود رو بگیرم لطفآ راهنمایی کنید با تشکر

سلام بله، می توانید با مدارک و اسناد و احراز و اثبات وقوع جرم و انتساب آن به شخص مورد نظر شکایت نمایید.

سلام من را چند سال پیش مورد ضرب جرح عمدی قرار دادند (۲ نفر) که هنوز پرونده باز است میگویند چون موقع وقوع حادثه زیر ۱۸ سال بودند فقط به دیه ختم میشه میخواستم بدونم این موضوع تا چقدر صحت داره الان هم حدود ۲۱ سال سن دارن

سلام پاسخ به این سوال منوط به مطالعه ی آرای صادره می باشد.

سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم

سلام ما نیز از همراهی شما سپاسگزاریم.

با سلام و احترام همسایه من علیه من شکایت کرده است که من او را مورد ضرب و جرح قرار داده ام من خانم هستم و ایشان آقا هستند دعوای ملکی با هم داریم گفته است که من با دمپایی به لب او آسیب رسانده و نامه پزشک قانونی گرفته است من هرگز همچین کاری نکرده ام در بازپرسی نیز این موارد را گفته ام ولیکن الان پرونده به دادگاه رفته است من چگونه می توانم از خودم دفاع کنم من واقعا همچین کاری نکرده ام فقط چون فاضلاب منزلش روی سر من و بچه هایم می ریخت و ایشان مدت ۶ ماه عمدا آن را درست نمی کرد با فریاد اعتراض کردم ولی ایشان پرونده درست کرده و خودش با صحنه سازی و شاهد دروغ برای من پرونده درست کرده است من چیکار می تونم بکنم و مجازاتی که برای موردی که گفتم چیست.البته پرونده ایشان هم به عنوان مزاحمت ملکی به دادگاه ارسال شده است.با تشکر

سلام برای مشاوره حقوقی،حضوری مراجعه نمایید یا به واحد مشاوره حقوقی مستقر در مراجع قضایی مراجعه نمایید.

Save my name, email, and website in this browser for the next time I comment.

من را در خبرنامه ثبت نام کن!

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

مشاور حقوقی says:

ثبت فردا

تلفن: 43933 021

سامانه پیامکی: 1000727

ایمیل: ایمیل

وبسایت: ثبت فردا

لطفا وارد شده یا ثبت نام کنید تا بتوانید دیدگاهی ارسال نمایید

لطفا وارد شده یا ثبت نام کنید تا بتوانید سوال بپرسید

1 پاسخ

لطفا وارد شده یا ثبت نام کنید تا بتوانید دیدگاهی ارسال نمایید


درتاریخ : 1392/06/27 به شماره : 9209970223800894


موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه ۳۸ دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: جنبه عمومی جرم، ضرب و جرح عمدی
مجازات ضرب و جرح عمدی ساده


ضرب و جرح عمدی ساده فاقد جنبۀ عمومی است.

در خصوص اتهام آقای ص.م. فرزند خ. متولد ۱۳۳۱، شغل بازنشسته شرکت، اهل قزوین، ساکن تهران، فاقد سابقه کیفری، آزاد به قید معرفی کفیل، دایر بر ایراد ضرب و جرح عمدی موضوع کیفرخواست شماره ۰۰۰۵۱۵ مورخه ۱۱/۲/۹۲ صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه پنج تهران، دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و با توجه به شکایت شاکی آقای غ.ک. و گزارش مرجع انتظامی وگواهی پزشکی قانونی و گواهی گواهان منعکس در پرونده و با توجه به اقرار متهم مبنی بر حضور در محل سکونت شاکی و شرکت در درگیری و نیز اظهارات و دفاعیات بلاوجه متهم و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده مجرمیت نامبرده را محرز دانسته و به استناد تبصره و ماده ۲۶۹ و مواد ۳۶۷ و ۴۸۰ قانون مجازات اسلامی وی را علاوه بر پرداخت دیه در حق شاکی از بابت ۱ـ تورم فرق سر بر اثر اصابت جسم سخت ارش معادل ۲% (دو دهم درصد) دیه کامل ۲ـ جراحت (حارصه) خلف ساعد چپ یک دویستم دیه کامل ۳ـ جراحت (حارصه) انگشت دوم دست چپ یک سه هزارم دیه کامل انسان و نیز از جهت ایجاد درگیری در ملأعام و بیم تجری مرتکب یا دیگران وی را به تحمل پنج ماه حبس تعزیری محکوم می‌نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در مرجع محترم تجدیدنظراستان تهران می-باشد.
رئیس شعبه ۱۱۷۲ دادگاه عمومی جزایی تهران ـ حسین‌زاده

 

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ص.م. فـرزند خ. نسبـت به دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۲۱۸۱۲۰۰۳۲۱ مورخ ۸/۴/۹۲ صادره از شعبه ۱۱۷۲ دادگاه عمومی جزایی تهران که متضمن محکومیت مشارالیه به پرداخت دیات مقرر در حکم در حق تجدیدنظرخوانده (آقای غ.ک.) و تحمل پنج ماه حبس تعزیری از حیث جنبه عمومی بزه ایراد ضرب و جرح عمدی است، با نگرش در مجموعه اوراق و محتویات پرونده نظر به اینکه دادگاه محترم نخستین با تمسک به تبصره ماده ۲۶۹ قانون مجازات اسلامی به تعیین کیفر حبس مبادرت ورزیده و نظر به‌اینکه وفق مقررات ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب چنانچه پس از وقوع جرم قانونی وضع شود که مبتنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدامات تأمینی و تربیتی یا از جـهاتی مسـاعدتر به حال مرتکب باشد نسـبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی مؤثر خواهد بود و در مانحن‌فیه وفق مقررات قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۹۲ مجلس شورای اسلامی مجازاتی برای جنبه عمومی بزه عنوان شده به جز جرایمی که مشمول مقررات مواد ۶۱۲ و ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی باشد مقرر نگردیده است، بنابه‌مراتب قانون اخیرالتصویب که مبتنی بر عدم تعیین مجازات از حیث جنبه عمومی بزه عنوان شده است مساعدتر به حال مرتکب بوده و دادگاه با حذف مجازات حبس تعزیری از متن دادنامه این قسمت از رأی صادره را در اجرای مقررات ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری اصلاح نموده و نظر به اینکه از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجبات نقض و گسیختن رأی صادره را فراهم آورد به عمل نیامده و بر مبانی استدلال و استنباط دادگاه نخستین در احراز و تشخیص بزهکاری تجدیدنظرخواه و صدور حکم بر همین مبنا خدشه و خللی مترتب نیست، لذا دادگاه ضمن رد تجدیدنظرخواهی عنوان شده دادنامه معترض‌عنه را با استناد به ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری تأیید و استوار می‌نماید. رأی صادره قطعی است. 
رئیس شعبه ۳۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
   دادگرنیا ـ صادقی

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.

تهران، ابتدای خیابان مطهری، کوچه منصور، پلاک 47

تلفن: 02188723681

ایمیل: info[at]dadrah[dot]ir

ایمیل شکایات: report[at]dadrah[dot]ir

© تمامی حقوق این وبسایت متعلق به دادراه می باشد.

ضرب و جرح عمدی و مجازات آن

الف – نزاع بین دو نفر :

در نزاع بین دو نفر چنانچه ضرب و جرح ایجاد شود مجازات آن به شرح زیر می باشد :

1 – اگر عمل مرتکب موجب آسیب و عیب نشود و اثری از خود برجای نگذارد ، مجازات آن حبس یا شلاق تعزیری درجه 7 می باشد .مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

2 – اگر عمل مرتکب موجب جراحت کمتر از مأمومه باشد مجازات آن پرداخت دیه است .

3 – اگر عمل مرتکب موجب جراحت مأمومه و یا بیشتر از آن یا نقصان یا شکستن یا از کار افتاده اعضا یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل گردد ، مجازات آن پرداخت دیه و 2 تا 5 سال حبس است .

4 – اگر عمل مرتکب از مواردی باشد که مستوجب قصاص است ، در صورت وجود شرایط ، قصاص خواهد شد .

حبس و شلاق تعزیری درجه 7 : حبس تعزیری درجه 7 از 91 روز تا 6 ماه است و شلاق تعزیری درجه 7 از 11 تا 30 ضربه می باشد .

مأمومه : جراحتی است که به کیسه مغز برسد و  دیه آن یک سوم دیه کامل است .

 

ب – نزاع دسته جمعی

در نزاع بین چند نفر ، مجازات هر یک از شرکت کنندگان حسب مورد به شرح زیر است :

1 – اگر نزاع منتهی به ضرب و جرح شود ، حبس از سه ماه تا یک سال

2 – اگر نزاع منتهی به نقص عضو شود ، حبس از 6 ماه تا سه سال

3 – اگر نزاع منتهی به قتل شود ، حبس از یک تا سه سال

4 – مجازات های نزاع دسته جمعی ، مانع اجرای مقررات قصاص و دیه نیست .

 

 

 

تلفن مشاوره حقوقی برای تماس از تهران و استان تهران

( تماس از طریق تلفن ثابت )

9092301326

9092301323

9092301324

تلفن مشاوره حقوقی برای تماس از سایر نقاط ایران

( تماس از طرق تلفن ثابت و بدون نیاز به گرفتن کد تهران )

9099070262

9099070524

 

تلفن دفتر وکالت

برای مشاوره حضوری و یا وکالت

66263646 تهران

66432184 تهران

 

مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

کلمات کلیدی : وکیل , وکیل حقوقی , وکالت , سایت وکیل , وکیل تهران , مشاوره با وکیل , وکیل پایه یک , دفتر وکالت , وکیل پایه یک دادگستری سئو

سلام.همسرم یک شکایت کذب با عنوان ضرب و جرح عمدی و توهین از بنده کرد،متاسفانه دادسرا بنده را به ناحق محکوم کرد نامه پزشکی (حارصه بینی) هم داره البته خود زنی کرده.منم شکایت الزام به تمکین از او کردم قاضی میگه باید رای کیفری صادر بشه اگر دادگستری هم مرا محکوم کنه تمکین رد میشه؟ و در ادامه میتونه با نامه پزشکی فوق که داره حق طلاق رو بگیره؟

خیر ارتباطی به تمکین نخواهد داشت و اگر تمکین نکنند میتوانید عدم تمکین ایشان را اثبات کنید و اگر محکوم شوید میتوانند دیه بگیرند و سوء رفتار شما را اثبات کنند.

اگر پاسخ من به شما کمک کرده است جهت دریافت خدمات حقوقی با شماره ۴۲۸۱۸ – ۰۲۱ داخلی ۲۰۷ تماس حاصل فرمایید.

تمام حقوق برای بنیاد وکلا محفوظ است.


صفحه اصلی|مشاوره حقوقی|تماس با ما

Copyright © 2007 – 2017 hvm.ir All Rights Reserved

برخوردها در موقع عصبانیت متفاوت است و حتی برخی موارد منجر به ضرب و جرح هم می‌شود. بدین ترتیب تصمیم گرفتیم توضیحاتی را در اختیار خوانندگان محترم قرار دهیم.
۱- تعریف ضرب و جرح
ضرب به معنای «زدن» است و به صدماتی گفته می‌شود که وارد کردن آن‌ها باعث از هم جدا‌شدن نسوج و خون‌ریزی ظاهری بدن نمی‌شود و صرفاً منجر به کبودی، سرخ‌شدگی یا تورم و… می‌شود. جرح هم به‌معنای «زخم‌زدن» است و به آسیب‌هایی گفته می‌شود که باعث از هم جدا شدن بافت‌های بدن شده و با خون‌ریزی ظاهری و بیرونی همراه است، مانند خراشیدگی، بریدگی، پارگی دست.
ضرب‌و‌جرح گاهی ممکن است با شکستگی استخوان‌نیز همراه باشد یا باعث شود که یکی از حواس شخص مصدوم از بین برود یا درست عمل نکند یا حتی عقل مصدوم هم زائل شود. البته می تواند این زد و خورد عمدی و یا غیرعمدی باشد که اثبات غیرعمدی بودن مشکل است.

۲- مجازات ضرب و جرح عمدی
لازم است بدانیم مجازات اصلی و اولیه ضرب و جرح از نوع عمدی مانند قتل عمدی، قصاص است. یعنی همان‌طور که اولیای دم مقتول (بستگان درجه اول مقتول که صاحب خون او هستند) می‌توانند درخواست کنند که قاتل کشته شود، در ضرب و جرح نیز شخص آسیب‌دیده می‌تواند عین همان آسیبی که ضارب به او وارد کرده، تحت نظر قاضی بر جسم ضارب وارد نماید. اما از آن‌جا که عملاً امکان شبیه‌سازی دقیق عین همان آسیب وجود ندارد، و به‌اصطلاح امکان مماثلت وجود ندارد، قصاص قابل اجرا نیست و به‌جای آن، برای هر نوع آسیبی که به بدن بزه‌دیده وارد می‌شود، مبلغ معینی در قانون تعیین شده که دیه نام دارد و مرتکب جرم در صورت درخواست مجنی‌علیه مکلف به پرداخت آن به وی می‌باشد. اگر ضرب و جرح به‌قدری شدید باشد که موجب نقصان یا شكستن یا از كار افتادن عضوی از اعضای بدن یا منتهی به ‌مرض دایمی یا فقدان یا نقص یكی از حواس یا منافع یا زوال عقل قربانی گردد، مطابق ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ مرتکب جرم، علاوه بر محکومیت به پرداخت دیه، به تحمل دو تا پنج سال حبس محكوم‌ خواهد شد.
ضارب ممکن است عمل ضرب و جرح را به وسیله اعضای خود مانند دست و پا و دندان انجام دهد یا از وسایل دیگری مانند سنگ، چوب، چاقو، سلاح و… استفاده کند. درصورتیکه جرح وارده منتهی به ضایعات شدید مذکور نشود، ولی ضارب(وارد‌کننده ضربه) از اسلحه یا چاقو و امثال آن استفاده کرده باشد، مطابق تبصره ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات سال ۱۳۷۵ به سه ماه تا یك‌سال حبس محكوم خواهد شد. بدین‌ترتیب ملاحظه می‌فرمایید که در ماده ۶۱۴ به نتایجی که از جرم به‌دست می‌آید، توجه شده، و تبصره، به وسیله ارتکاب جرم را مدنظر قرار داده است.
گاهی ممکن است که کسی بدون استفاده از سلاح سرد یا گرم به دیگری ضربه‌ای وارد کند که هیچ‌گونه آثار ظاهری حتی در حدّ سرخ‌شدگی و کبودی در بدن شخص مضروب باقی نگذارد. در این حالت، پرداخت دیه منتفی است، لکن طبق ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ امکان محکومیت مرتکب به ۹۱ روز تا ۶ ماه حبس یا ۱۱ تا ۳۰ ضربه شلاق وجود دارد.
۳- نحوه‌ی تعقیب و محکومیت مرتکب جرم
محکومیت ضارب به پرداخت دیه منوط به این است که حتماً شخص آسیب‌دیده شکایت کرده و دیه صدمات واردشده به خود را تقاضا کرده باشد. اما اگر یکی از دو فرضی که در ماده ۶۱۴ یا تبصره آن اتفاق افتاده باشد، یعنی ضرب و جرح، منتهی به یکی از آسیب‌های شدید مندرج در آن ماده شده باشد، یا از سلاح و چاقو استفاده شده باشد، برای تعقیب متهم، ضرورتی به شکایت شاکی خصوصی نیست و حتی بدون آن‌که شخص مصدوم شکایتی کرده باشد، مرجع قضایی خود متهم را تعقیب کرده و مجازات می‌کند. چون در این حالت جرم ضرب و جرح عمدی از جرایم غیرقابل گذشت است و برای تعقیب متهم نیازی به شکایت شاکی وجود ندارد؛ زیرا با ارتکاب آن به جامعه زیان وارد می‌شود و به‌همین‌جهت، جرم جنبه‌ی عمومی دارد. این نکته را باید بدانیم اگر ضرب و جرح، نه به نتایج شدید در ماده ۶۱۴ منتهی شود، و نه از سلاح و چاقو استفاده شده باشد، تعقیب متهم منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در این فرض، شخص آسیب‌دیده فقط می‌تواند مطالبه‌ی دیه نماید.
۴- ایراد ضرب و جرح نسبت به مرده
برای تحقق جرم ضرب و جرح لازم است که شخص بزه‌دیده (مجنی‌علیه) حتما انسان زنده باشد و اگر شخصی به انسان فوت‌شده‌ای ضربه وارد کند، عمل او جرم مستقلی است تحت عنوان «جنایت بر میت» که بررسی آن موضوع این نوشتار نیست.

سلام من چند روز پیش با برادر کوچکتر از خودم که ۱۹ سالش دعوا کردم ب دلیل اینکه من دیر ب خانه امده ام و پدر مادرم چیزی نگفتن ولی اون دخالت کرد که اگه زود نیای خونه میکشمت منم باهاش دگیر لفظی پیدا کردم بعدشم برادرم ومادرم من زدن جوری که گردنم درد میکنه بدنم کبود شده و از کمر بند برای زدن من استفاده کردن مادرمم ازش دفاع میکنه و کلی توهین ناموسی ب من کرده من چطوری میتونم ازشون شکایت کنم اگه شکایت کنم محکوم نمیشم

سلام مخاطب محترم
می توانید شکایت نمایید. برای از بین نرفتن آثار ضرب و جرح سریعا با نامه مرجع قضایی به پزشکی قانونی مراجعه نمایید. برای سایر عناوین شکایت ادله کافی ارائه فرمایید.
سپاس از همراهی شما

سلام من برای وصول طلبم به مغازه ی بدهکار مراجعه کردم . با هم حرفمون شد و برادرش یک مشت و لگد به من زد . الان من بخوام شکایت کنم آیا حقی با من هست درصورتی که هیچ زخم یا کبودی روی بدنم نیست و دوربین های مدار بسته اون مغازه فیلم رو ضبط کردندمجازات ضرب و جرح عمدی ساده

سلام مخاطب محترم.
با وجود شاهد و فیلم دوربین مدار بسته امکان اثبات ضرب و جرح وجود دارد

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

وبسایت

مخاطب عزیز سایت مهداد کدامیک از مدارس حقوق را بیشتر می پسندید؟

ارسال

سیاست­های مربوط به آموزش همگانی در سند شرح وظایف مرکز آموزش قوه قضائیه، پیش‌بینی گردیده ­است. جهت نیل اهداف والای آموزش همگانی و با در نظر گرفتن سه محور اساسی مخاطب، محتوا و ابزار متناسب، سایت مهداد در قالب قسمت­های متنوع به ارائه‌ی خدمات حقوقی برای کاربران و مخاطبان می‌پردازد.

سوابق تحصیلی :
الف) دانشگاهی :

ب) حوزوی :

حوزه ی فعالیت مورد علاقه

لطفا در کادر زیر شرح مختصری از سوابق اداری ، تحقیقاتی و همکاری های علمی پژوهشی خود با سایر ارگان ها را درج نمایید.

ارسال



Facebook

Twitter

ثـبـت نــام

9 صبح تا 8 شب

مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

ســاعـت کــاری : شنبه تا پنجشنبه

71098000

تـمـاس بـرای مـشـاوره رایـگــان

فیسبوک

توئیتر

ضرب و جرح عمدی و جرم ایراد در یک پرونده در قوانین کشور ما

 

ضرب و جرح عمدی جرمی انکار ناپذیر دارد و قانون برخورد شدیدی با این موارد می کند

ضرب در لغت به معانی «زدن» است و از حیث حقوقی به صدماتی گفته می‌شود که وارد کردن آن‌ها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمی‌شود. جرم ضرب و جرح در محدوده آن دسته از جرایمی که علیه تمامیت جسمانی اشخاص است، قرار می‌گیرد

 

«ضرب» به صدماتی گفته می‌شود که بدون شکستگی یا خونریزی بر اعضای بدن وارد می‌شود و آثاری مانند کوفتگی، سرخی، کبودی، سیاه شدن و پیچ خوردن ایجاد می‌کند. «جرح» نیز به صدماتی گفته می‌شود که به از‌هم‌گسیختگی بافت‌های بدن منتهی شود. جرح اغلب با خونریزی همراه است، مانند خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو. در قانون، برای ضرب وجرح مجازات‌هایی تعیین شده است که به بررسی آن می‌پردازیم..

 

 

ضربات منتهی به جراحت

ضرب وجرح جرایمی بسیار شایع هستند و تعداد زیادی از پرونده‌های قضایی را به خود اختصاص داده‌اند. «ضرب و شتم» اصطلاح رایجی است که مردم برای این جرم استفاده می‌کنند، اما باید توجه داشت که «شتم» به معنی «دشنام دادن» است و ذیل جرایمی مثل توهین یا قذف قرار می‌گیرد. بنابراین، اصطلاح صحیح «ضرب و جرح» است، نه «ضرب و شتم».

همان‌طور که گفته شد «جرح» به صدماتی گفته می‌شود که به از‌هم‌گسیختگی بافت‌های بدن بینجامد. خراشیدگی یا پارگی پوست یا شکستن استخوان و نقص یا قطع عضو از مصادیق جرح است. این جرم را باید در گروه «جنایات بر اعضا» دسته‌بندی کرد. «جنایت بر عضو» عبارت است از هر آسیب کمتر از قتل، مانند قطع عضو، جرح و صدمه‌های وارد بر منافع. جنایت بر عضو اگر به صورت عمدی باشد، در صورت تقاضای قربانی جرم یا ولیّ او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، موجب قصاص می‌شود و در غیر این صورت، مطابق قانون، دیه و تعزیر را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، جرم جرح موجب یکی از مجازات‌های قصاص، دیه و تعزیر خواهد شد. البته گاهی این جرم هم با دیه مجازات می‌شود و هم با تعزیر.

برای اینکه جرح موجب قصاص شود، باید «شرایط عمومی قصاص» و «شرایط اختصاصی قصاص عضو» وجود داشته باشد. شرایط عمومی قصاص در مواد ۳۰۱ به بعد قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ بیان شده است. البته در صورتی حکم به قصاص داده می‌شود که مرتکب جرح، پدر یا از اجداد پدری قربانی جرم نباشد و مجنیٌ‌علیه هم عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد. علاوه بر این، برای محکوم شدن به مجازات قصاص، مرتکب باید عمد داشته باشد. شرایط جنایت عمدی در ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی بیان شده است.

شرایط اختصاصی قصاص عضو نیز چنین‌اند:

 

 

شروع شکایت ضرب و جرح عمدی

شاکی با وکالت فردی، شکایتی به شرح ذیل علیه متهم به دادسرای ناحیه ۱۲ تقدیم کرد: موکلم (شاکی) با مشتکی‌عنه در حال صحبت بود که ناگهان وی با گاز اشک‌آور فلفل به موکلم حمله‌ور شده و سپس اقدام به ضرب و جرح عمدی کرد. موکلم از ناحیه لب، چشم، کتف و پهلو مصدوم شد. همچنین متهم با استفاده از الفاظ رکیک، وی را در حضور مردم مورد فحاشی قرار داد لذا تقاضای تعقیب و کیفر متهم را دارم.

ارجاع پرونده به کلانتری

پرونده در همان تاریخ توسط معاونت ارجاع دادسرا برای کسب اظهارات شاکی و شهود وی و نیز احضار متهم و کسب اظهارات وی همچنین ارشاد شاکی به پزشکی قانونی، به کلانتری ارجاع شد.وکیل شاکی، شکایت خود را طبق شکواییه فوق مطرح و آقای مجید عبدی را به عنوان شاهد معرفی کرد.

اظهارات شاهد پرونده

شاهد اظهار کرد: در روز حادثه در خانه شاکی بودم و سپس از منزل خارج شدیم تا به سمت خیابان انقلاب برویم. چند قدمی که رفتیم، آقایی از پشت سر به ما نزدیک شد و علی (شاکی) را صدا کرد که وی ایستاد و من آرام آرام به حرکت خود ادامه دادم. چند قدمی که رفتم، به پشت سر خود نگاه کرده و دیدم که علی بر زمین افتاده و متهم در حال کتک زدن وی است. به سرعت به سمت آنها رفتم اما فرد ضارب فرار کرد.

اظهارات متهم در کلانتری

متهم پس از حضور در کلانتری اظهار کرد: هنگامی که به کلانتری مراجعه کردم، فهمیدم شاکی اینجانب کسی است که تا به حال وی را ندیده‌ام و خانه‌اش را بلد نیستم؛ پس چطور با وی درگیری داشته‌ام، خدا می‌داند. وی ادامه داد: در ضمن این را هم فهمیدم وی همان شخصی است که حدود سه ماه پیش بابت ضرب و شتم و شکستن دندان و انگشت خواهرم، از او شکایت کردیم و پرونده در حال نتیجه‌گیری است. در حقیقت این فرد وقتی فهمید که پرونده در دست نتیجه‌گیری است، این ادعا را مطرح کرد که دروغ محض است.

گزارش واصل از پزشکی قانونی

گزارش واصل از پزشکی قانونی برای ضرب و جرح عمدی به شرح ذیل است:

اعاده پرونده به دادسرا

پرونده پس از اعاده به دادسرا به شعبه چهارم دادیاری ارجاع شد و قاضی دستور داد شاکی به همراه شاهد خود و متهم احضار شوند.شاکی به همراه شاهد خود در شعبه حاضر شدند و شاهد مشابه اظهارات قبلی خود را بیان کرد. شاکی نیز همان اظهارات قبلی خود را عنوان کرد و در پاسخ به سوال قاضی که آیا متهم را می‌شناسید؟ اظهار کرد که آشنایی خیلی دوری با او دارم و فقط اسم او را شنیده‌ام، او یک دوست خانوادگی بود و بار اول بود که وی را دیدم.

 

اظهارات متهم در دادسرا

متهم نیز مشابه اظهارات قبلی خود را بیان و اظهار کرد: وی (شاکی) قبلاً مزاحم خواهر من شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داده بود که من این اواخر، موضوع را فهمیدم. در حقیقت اصلاً وی را نمی‌شناسم، خانه او را بلد نیستم و اتهامات وارده را نیز قبول ندارم.مجازات ضرب و جرح عمدی ساده

صدور قرار کفالت ۶۰ میلیون ریالی

دادیار شعبه چهارم قرار کفالت به مبلغ ۶۰ میلیون ریال صادر کرد و عموی متهم کفیل وی شد و متهم با قرار قبولی کفالت آزاد شد.

صدور قرار مجرمیت از سوی دادیار

قرار مجرمیت در خصوص اتهام مشتکی‌عنه (متهم پرونده) دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی و استفاده از گاز اشک‌آور از سوی دادیار دادسرا صادر شد.

 

اظهارات وکیل شاکی

وکیل شاکی اظهار کرد: متهم در دفاعیات خود در دادسرا مطرح کرد که شاکی، خواهرش را مورد ضرب و شتم قرار داده و به همین دلیل در دادسرا، پرونده دارند. بنابراین همین مقدار انگیزه برای کتک زدن کافی بوده است.

اعلام ختم رسیدگی

قاضی با عنایت به مراتب فوق و با توجه به مجموع محتویات پرونده و تحقیقات انجام‌شده، ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای کرد:در خصوص اتهام آقای «ع» دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی موضوع مفاد کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۱۲ تهران و شکایت آقای«ب» با وکالت آقای«م»  دادگاه با توجه به مجموع محتویات پرونده، تحقیقات انجام‌شده، گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شاکی و وکیل وی در جلسه دادگاه و عدم حضور متهم در جلسه دادگاه با ابلاغ قانونی، وقوع بزه انتسابی به نامبرده را محرز و مسلم تشخیص و نامبرده را از بابت جراحت حارصه خلف دست راست و چپ و کف دست راست و مخاط لب تحتانی مجموعاً به دو و نیم شتر در حق شاکی محکوم می‌کند؛ اما درباره اتهام دیگر وی دائر بر استفاده از گاز اشک‌آور مواد اسیدی با توجه به محتویات پرونده باید گفت به لحاظ عدم کشف آن و عدم اظهار نظر پزشکی قانونی در این مورد به لحاظ فقد دلیل کافی به استناد اصل ۳۷ قانون اساسی حکم تبرئه وی را صادر و اعلام می‌شود رای صادره غیابی و ظرف مهلت ۱۰ روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین شعبه است.

تحلیل پرونده

با بررسی اوراق پرونده مشخص شد که در خصوص بزه ایراد صدمه عمدی( ضرب و جرح عمدی ) بدنی، همه تشریفات قانونی از جمله اقدامات دادسرا انجام و متهم احضار شد. با وصف انکار شدید وی و با توجه به تناقض‌گویی‌های نامبرده و وجود انگیزه‌های تلافی‌جویانه، ادعای شاکی مقرون به صحت است و از آنجایی که در امور کیفری به دلیل اصل تفسیر مضیق و تفسیر به نفع متهم نمی‌توان با احتمالات متهم را محکوم کرد، نامبرده به دادسرا احضار که با قرار کفالت ۶ میلیون تومانی آزاد شد. لازم به ذکر است که مبلغ وجه‌الکفاله می‌بایست مساوی یا بیشتر از میزان دیه ادعایی شاکی باشد.

یکی از عللی که ارتکاب بزه از جانب متهم را تقویت می‌کند، عدم حضور وی در جلسه دادگاه بوده است. همچنین اظهارات متهم در مرحله کلانتری مبنی بر تجاوز به خواهر وی مشمول حد قذف است که در صورت پیگیری شاکی در کلاسه‌ای مجزا امکان صدور رای محتمل است. من حیث‌المجموع دادنامه صحیحاً صادر شده است؛ چرا که صرف نظر از شکایت شاکی و اظهارات متهم، باید گفت که شهادت شهود و گزارش مرجع انتظامی جملگی انتساب بزه به متهم را ثابت می‌کند. پیشنهاد می‌شود متهم برای حصول حکم برائت با تعرفه شهود معارض عدم حضور خویش در تاریخ درگیری در محل حادثه را برای دادگاه محرز کند تا از آن طریق مستمسک برائت خویش قرار دهد

 

 

 

ضرب و جرح عمدی و مجازات آن

الف – نزاع بین دو نفر :

در نزاع بین دو نفر چنانچه ضرب و جرح ایجاد شود مجازات آن به شرح زیر می باشد :

۱ – اگر عمل مرتکب موجب آسیب و عیب نشود و اثری از خود برجای نگذارد ، مجازات آن حبس یا شلاق تعزیری درجه ۷ می باشد .

۲ – اگر عمل مرتکب موجب جراحت کمتر از مأمومه باشد مجازات آن پرداخت دیه است .

۳ – اگر عمل مرتکب موجب جراحت مأمومه و یا بیشتر از آن یا نقصان یا شکستن یا از کار افتاده اعضا یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل گردد ، مجازات آن پرداخت دیه و ۲ تا ۵ سال حبس است .

۴ – اگر عمل مرتکب از مواردی باشد که مستوجب قصاص است ، در صورت وجود شرایط ، قصاص خواهد شد .

حبس و شلاق تعزیری درجه ۷ : حبس تعزیری درجه ۷ از ۹۱ روز تا ۶ ماه است و شلاق تعزیری درجه ۷ از ۱۱ تا ۳۰ ضربه می باشد .

مأمومه : جراحتی است که به کیسه مغز برسد و  دیه آن یک سوم دیه کامل است .

 

ب – نزاع دسته جمعی

در نزاع بین چند نفر ، مجازات هر یک از شرکت کنندگان حسب مورد به شرح زیر است :

۱ – اگر نزاع منتهی به ضرب و جرح شود ، حبس از سه ماه تا یک سال

۲ – اگر نزاع منتهی به نقص عضو شود ، حبس از ۶ ماه تا سه سال

۳ – اگر نزاع منتهی به قتل شود ، حبس از یک تا سه سال

۴ – مجازات های نزاع دسته جمعی ، مانع اجرای مقررات قصاص و دیه نیست .

 

.

اصطلاح ضرب در علم حقوق  عبارتست از صدماتی که وارد کردن آنها موجب خونریزی ظاهری بدن و از هم گسیختگی نسوج بدن را به همراه ندارد.

فلذا این صدمات با کبودی ، گیچ خوردن مفاصل بدون شکستگی ، تورم و… همراه هستند.

ضرب با هر وسیله امکان پذیر است اعم از وسایل طبیعی همانند دست ، پا ، ناخن و…ووسایل اتفاقی همانند چوب و نیز وسایل از پیش تهیع شده همانند جاقو و… باشد بنابراین ملاک آن تنها وارد شدن صدمه بدون خونریزی می باشد.

در مقابل آن نیز جرح می باشد که به صدمه هایی گفته می شود که منجر به خونریزی ظاهری شده و گاهی این خونریزی با شکستگی استخوان همر اه است.

بنابراین آسیبهایی از قبل سوختگی ، بریدگی ها ، قطع عضو و سایر زخم ها از این دسته می باشند.

جرح عمدی: نظر قانونگذار در خصوص ارتکاب این جرم کاملا واضح است وبدین صورت که اگر شخصی به قصد قطع یا جرح عضو به دیگری صدمه بزنند مرتکب جرم به صورت عمدی شده است حتی زمانی که فرد قصد این عمل را نداشته باشد ولی نوع عمل وی طوری باشد که عرفا منجر به قطع یا جرح عضو شود این جرم صادق است.

این جرم نیز همانند سایر جرایم از ۳ رکن تشکیل شده است:

علم که به دو دسته علم به موضوع و علم به حکم تشکیل شده علم موضوع بدین معناست که شخص بداندکه شخصی را که مورد تعرض قرار می دهد انسان زنده با حیاتی مستقر می باشد و علم به حکم نیز بدین معناست که مرتکب بداند عمل ارتکابی وی جرم می باشد و قانونگذار برایش مجازات تعیین نموده که قانونگذار جمهوری اسلامی تیران علم به حکم را مفروض دانسته و بر این باور است که مردم بعد تصویب و سپس لازم الاجرا شدن آن باید نسبت به آن آگاه باشند چرا که بین تصویب و لازم الاجرا شدن نیز فاصله زمانی ۱۵ روز قرار داده است.

سو نیت نیت هم به دو دسته عام و خاص مورد بررسی قرار می گیرد سوء نیت عام که همان قصد فعل یا راده خودآگاه شخص است که بدین معناست که شخص قصد تعرض به بزه دیده را داشته باشد و سوء نیت خاص نیز همان قصد نتیجه که همان ورود صدمه و خسارت می باشد در خصوص این جرم باید وجود داشته باشد تا  جرم ضرب و جرح محقق شود لذا این جرم از دسته جرایم مقید می باشد

انگیزه در تحقق جرم اصولا نقشی ندارد مگر در مواردی که قانونگذار تصریح نموده باشد.

مقنن در ذیل ماده ۶۱۴ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی بیان داشته : چنانچه‌اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم‌تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم‌خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه مرتکب به پرداخت‌دیه نیز محکوم می‌شود

همچنین در تبصره این ماده ذکر شده: در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به سه ماه تا یک ‌سال حبس محکوم خواهد شد.

گاهی این درگیری و ضرب و جرح به صورت گروهی و دسته جمعی واقع می شود در این موارد قانون گذار برای هر یک از شرکت کنندگان در  این درگیری، چه آسیب دیده باشد و چه آسیب وارد کرده باشد مجازات مقرر کرده است و این  مجازات صرفا به جهت حضور و شرکت آنها در درگیری است.

برای این حالت قانونگذار عنوان خاصی بنام جرم منازعه تعیین نموده که برایش ضمانت اجرایی جداگانه را وضع نموه و در حقیقت این جرم حالت دسته جمعی و صوری از جرم ضرب و جرح می باشد و عنصر قانونی این جرم ماده ۶۱۵ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی می باشد که بیان داشته : هرگاه عده‌ای با یکدیگر منازعه نمایند هر یک ازشرکت‌کنندگان‌درنزاع حسب مورد به مجازات زیر محکوم می‌شوند:

.

 

 

 

سؤال– اگر بزه ضرب و جرح با چوب منجر به یکی از جراحات (حارصه، دامیه، متلاحمه و موضحه) گردد از حیث جنبه عمومی بزه، چه مجازاتی تعیین می شود؟ به طور کلی با توجه به مطرح بودن بحث قصاص به عنوان مجازات اصلی بزه ضرب و جرح، رسیدگی به پرونده های ضرب و جرح در دادسرا و دادگاه در صلاحیت چه مقام و مرجعی است؟

هر ضرب و جرحی دارای جنبه عمومی نیست مگر اینکه قانون صراحتاَ قید نماید و موجب بیم تجری گردد به نظر می رسد ماده  ۲۶۹[۱] قانون سابق با وضع قانون جدید ۱۳۹۲ حذف گردیده است و موارد اعلامی در سوال که با چوب وارد شده است دیگر دارای جنبه عمومی نیست و تنها برای جرائم عمدی که مطابق قانون تعزیرات باشد دارای جنبه عمومی است و براساس ماده ۱۴ [۲]  قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) و درصورتی که موجب نقصان یا شکستن یا از… گردد قابل  تعزیر است .

محل تشکیل نشست : دادگستری دماوند   

دبیر جلسه :محمد مهدی مطیعی      

 جواب سؤال

دو نظر از سوی همکاران محترم راجع به  سؤال فوق در هر قسمت از سؤال ارائه شد :

نظر اول – از نظر این گروه از همکاران قضایی با توجه به نسخ ماده ۲۶۹ و تبصره [۳] آن از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ به دلایل زیر بزه ضرب و جرح با چوب منجر به یکی از جراحات مذکور فاقد جنبه جزایی می باشد .

۱-   تعزیر مقرر در ماده ۴۰۱ [۴] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ارجاع آن طبق ماده ۴۴۷ [۵]همین قانون به ماده ۶۱۴ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ فقط شامل مواردی می شود که ضرب و جرح عمدی منتهی به آثار مندرج در این ماده یعنی «نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل گردد» و یا مشمول تبصره آن باشد بنابراین به طور کلی با تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲جنایات عمدی غیر قابل قصاص در صورت©ی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی و تبصره آن باشد . اصل قانونی بودن جرم و مجازات و تفسیر مضیق قوانین جزایی مؤید این استنباط می باشد. چون موضوع ایراد جرح با چوب منجر به جراحات حارصه ، دامیه ، متلاحمه و موضحه است . از شمول ماده ۵۶۷ [۶] قانون مجازات اسلامی خارج است ماده فوق ناظر به موردی است که رفتار مرتکب آسیب و عیبی را در بدن موجب نمی گردد و اثری از خود به جا نمی گذارد که در این صورت قصاص و دیه منتفی است . النهایه در موارد عمدی و در صورت عدم تصالح مجازات تعزیری درجه ۷ پیش بینی شده است .( نظریات شماره ۱۱۵۲/۹۲/۷ [۷] مورخ ۱۷/۶/۱۳۹۲ ، ۱۰۵۱/۹۲/۷[۸]-۶/۴/۱۳۹۲ و ۱۰۵۳/۹۲/۷  مورخ ۶/۴/۱۳۹۲ اداره محترم حقوقی قوه قضاییه نیز مؤید این استنباط می باشد . )

۲-   اصل عدم تداخل بین ماده ۶۱۴ و تبصره آن با تبصره ذیل ماده ۲۶۹ قانون مجازات اسلامی . با توجه به رأی وحدت رویه شماره ۶۷۳ مورخ ۶/۱۱/۱۳۸۳ هیأت محترم عمومی دیوانعالی کشور مواد مذکور در صورتی که بزه های ارتکابی سبب اخلال در نظم جامعه و یا خوف شده و یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد ، با شرایط مندرج در هر یک از آنها مجازات تعیین شده است و هریک از آنها صرفاً جرایمی را شامل می شود که از آنها نام برده شده و تداخلی هم بین آنها وجود ندارد . البته برابر نظریه شماره ۸۵۲۲/۷-۱۲/۱۱/۱۳۸۳ اداره محترم حقوقی قوه قضاییه ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی تبصره ۲ ماده ۲۶۹ همان قانون را کلاً نسخ ننموده و فقط قسمتهای مغایر را الغاء کرده است . زیرا تبصره مذکور عامّ است و شامل کلیه جراحتهای عمدی می شود و ماده ۶۱۴ مذکور خاصّ است تنها جراحات عمدی منتهی به نقص عضو یا جراحات عمدی با چاقو یا اسلحه و امثال آن را شامل                 می شود. البته منظور از امثال آن در تبصره ذیل ماده ۶۱۴ امثال چاقو می باشد که به ایراد جرح با چوب ارتباط ندارد . ( نظریه شماره ۶۵۷۹/۷ مورخ ۱/۱۰/۱۳۷۶ اداره حقوقی )

نظر دوم – هرچند ماده ۲۶۹ و تبصره ذیل آن از قانون مجازات اسلامی نسخ شده است ، مع الوصف با توجه به تبصره ذیل ماده ۶۱۴ از قانون مجازات اسلامی و نیز ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی بزه ارتکابی جنبه عمومی دارد . چون از واژه امثال آن در تبصره ذیل ماده ۶۱۴ استفاده از چوب را به عنوان یکی از مصادیق با استفاده از ماده ۴۴۷ از قانون جدید می توان واجد جنبه عمومی دانست ، از طرفی برابر ماده ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی جدید در جنایتهای کمتر از مامومه می شود حکم به قصاص صادر کرد . منوط به اینکه خطر تجاوز در قصاص عضو یا منافع وجود نداشته باشد. اما در صورتی که این خطر وجود داشته باشد مانند جنایتهای بالاتر از مأمومه قصاص منتفی و حکم به پرداخت دیه و تعزیر مقرر در کتاب تعزیرات صادر می شود .

و اما در ارتباط با بحث صلاحیت نیز دو نظر اصلی از ناحیه همکاران محترم قضایی مطرح شد :

نظر اول – صلاحیت قضات دادسرا و محاکم عمومی جزایی به بزه انتسابی به نظر می رسد مقنن در بحث صلاحیت ذاتی براساس نظام تعیین صلاحیت ذهنی استفاده نموده است. در تبصره یک  ذیل ماده ۲۰[۹] قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ، دادگاه کیفری استان را صالح به رسیدگی به جرایمی که مجازات قانونی آنها قصاص نفس یا عضو قرار داده است . فلذا با عنایت به اینکه در قانون مجازات اسلامی و فقه فقط سه نوع قصاص ذکر شده که عبارتند از قصاص نفس و قصاص عضو و قصاص جرح . چون در تبصره فوق صراحتاً قصاص جرح ذکر نشده است ، و محاکم کیفری استان محاکم اختصاصی می باشند ، با توجه به ماده ۴ قانون اصول تشکیلات عدلیه اصلاحی ۳/۴/۱۳۰۹ که در تعریف محاکم فوق مقرر نموده (محاکم اختصاصی آن است که به هیچ امری حق رسیدگی ندارد غیر از آنچه قانون صراحتاً اجازه داده است)

وحدت ملاک رأی وحدت رویه شماره ۱۴ مورخ ۱۳/۴/۱۳۶۳هیأت محترم عمومی دیوانعالی کشور در بحث شکستگی استخوان آنجا که مقرر کرده جراحتهای ساده ولو آنکه قانوناً مستحق قصاص باشد خارج از شمول رأی مذکور است مؤید این استنباط است. تذکر این مطلب ضروری است که ماده ۴۰۱ [۱۰] قانون مجازات اسلامی برگرفته از فقه است . حضرت امام «ره» در کتاب تحریر الوسیله جلد چهارم صفحه ۳۲۷ قصاص در حارصه ، متلاحمه ، سمحاق و موضحه را با تحقق سایر شرایط ثابت و در هاشمه و منقله و شکستگی استخوانها ثابت نمی دانند .

نظر دوم – با توجه به مفاد ماده ۴۰۱ مذکور در صورتی که درخواست شاکی به قصاص در جراحات مذکور باشد چون مجازات اصلی این جرم قصاص است ، رسیدگی در صلاحیت دادسرا و دادگاه کیفری استان است. اما اگر شاکی درخواست قصاص نکند یا دادگاه کیفری استان قصاص را منتفی بداند منطبق است با قسمت اخیر ماده ۴۰۱ مذکور و رسیدگی در صلاحیت دادسرا و دادگاه عمومی– جزایی است .ضمن اینکه در صورتی که بیم تجری وجود داشته باشد واجد جنبه عمومی به استناد ماده  ۴۰۱و۶۱۴ مذکور می باشد . مراتب جهت استحضار ایفاد می گردد .

محل تشکیل نشست : مجتمع قضایی بعثت   

دبیر جلسه :حبیبی      

جواب سوال – اکثریت: در خصوص قسمت اول ماده ۵۶۷ [۱۱]جنبه عمومی ضرب و جرح با چوب با عنایت به مواد (۴۰۱- ۵۶۷و ۴۴۷) از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و با رعایت تبصره ذیل ماده ۶۱۴ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۵۷ نظر به اینکه قانونگذار برای اعمالی که منجر به ضرب و جرح نشده ، مجازات درجه ۷ در نظر گرفته، لذا با قیاس اولویت و جهت جلوگیری از تجری مرتکب و اخلال در نظم عمومی متهم از لحاظ جنبه عمومی قابل مجازات است.

تبصره یک ماده ۲۰ قانون اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب، رسیدگی به جرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص عضو یا قصاص نفس یا اعدام یا رجم یا صلب یا حبس ابد باشد و غیره… در صلاحیت دادگاه کیفری استان قرار داده و اسمی از قصاص جرح به میان نیاورده است ، لذا به نظر می رسد قصاص بزه ضرب و جرح در صلاحیت دادگاه عمومی و جزائی می باشد .

اقلیت: قصاص عضو اعم از قصاص عضو و ضرب وجرح است همین که شاکی قصاص خواست در صلاحیت کیفری استان قرار می گیرد عنوان اتهامی مرجع صالح را مشخص می کند . ماده ۳۸۷ [۱۲]قانون مجازات اسلامی شرایط قصاص کمتر از قتل را بیان نموده که شامل قصاص عضو و قصاص ضرب و جرح می باشد . ماده ۳۹۴ [۱۳] قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در شرح عضو در مورد جنایت نیز اقدام به بیان شرح نموده و قصاص اعم از قصاص عضو و قصاص ضرب و جرح می باشد.

محل تشکیل نشست : مجتمع قضایی امور اقتصادی   

تاریخ تشکیل جلسه : ۷/۸/۹۳

دبیر جلسه :میرنبوی      

جواب سؤال

اتفاق نظر: نظر به اینکه با تصویب قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ با عنایت به مواد این قانون از جمله مقررات مواد ۳۸۶، ۴۴۷،۷۲۸ [۱۴] مقررات ماده ۲۶۹ قانون مجازات اسلامی سابق(تبصره۲)[۱۵]و رای وحدت رویه مربوط به شماره ۶۷۳-۶/۱۱/۱۳۸۳ منسوخ و از حیث امکان تعزیر جنایت عمومی به موجب تصریح ماده ۴۴۷ [۱۶] قانون مذکور بایستی به مقررات ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) و تبصره آن توجه داشت لذا در فرض سوال چنانچه جرح وارده منجر به معایب مذکور در متن ماده نگردد و یا وسیله به کار رفته از مصادیق مذکور در تبصره ماده ذکر شده نباشد اصولاً فاقد جنبه عمومی خواهد بود.

در خصوص قسمت دوم سوال مبنی بر اینکه چه مقام و مرجع قضایی صلاحیت رسیدگی به پرونده های بزه ضرب و جرح را با توجه به مطرح بودن بحث قصاص به عنوان مجازات اصلی دارد به شرح ذیل اظهار نظر گردید.

نظر اکثریت: صرفنظر از اینکه طبق بند و ماده ۳ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ، تحقیقات مقدماتی کلیه جرائم بر عهده بازپرس می باشد و در جرائمی که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه کیفری استان نیست دادستان نیز دارای کلیه وظایف و اختیاراتی است که برای بازپرس مقرر است از حیث اینکه در مرحله دادسرا چه مقامی صلاحیت رسیدگی به پرونده های ایراد ضرب و جرح را دارد. به نظر می رسد با توجه به مقرره مذکور علاوه بر بازپرسی با توجه به اینکه قانونگذار در تبصره ۱ ماده ۲۰  قانون مذکور از جمله به صلاحیت رسیدگی دادگاه کیفری استان در خصوص جرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص عضو است نظر داشته است و نظر به اینکه به موجب قوانین مربوطه در صورت احراز و جمع شرایط امکان صدور حکم به مجازات قصاص وجود خواهد داشت لذا در مرحله و مقطع ارجاع پرونده بایستی به این نکته توجه داشت که در موضوع پرونده (ضرب و جرح) غالباً چه نوع مجازاتی تعیین میگردد و اگر از شمول مواردی بود که غالباً منتهی به صدور حکم به پرداخت دیه (غیر از قصاص) می شود حتی دادیار و معاون دادستان نیز صلاحیت رسیدگی به آن را داشته و در این موارد نیز با صدور کیفر خواست پرونده در دادگاه عمومی جزایی قابلیت رسیدگی را خواهد داشت در این فرض چنانچه در اثنای رسیدگی و تحقیقات با احراز شرایط ، مورد از مواردی که مشمول مجازات قصاص باشد بایستی نسبت به صدور قرار عدم صلاحیت اقدام گردد.

نظر اقلیت:

نظر به صلاحیت عام بازپرسی در رسیدگی به تمامی جرائم و با التفات به تبصره ۱ ماده ۲۰ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب که مجازات قانونی را در جرائم ذکر شده ملاک تعیین صلاحیت در دادگاه کیفری استان قرار داده است. چنانچه در شکایت یا گزارش اعلام جرم موضوع بزه ایراد ضرب و جرح عمدی تبیین شده باشد نظر به اینکه مجازات قانونی آن قصاص خواهد بود، مقام قضایی به غیر از شخص بازپرس در مرحله دادسرا صلاحیت رسیدگی به موضوع و تحقیق در خصوص آن را نداشته و به نظر امکان ورود و صلاحیت دادیار ، دادستان و معاون دادستان در این شرایط وجود نخواهد داشت و به تبع آن چنانچه با احراز شرایط منجر به صدور کیفر خواست به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی گردد دادگاه کیفری استان صلاحیت رسیدگی به موضوع را خواهد داشت.

محل تشکیل نشست : دادسرای ناحیه۴ 

دبیر جلسه :مازیار مرزبانی      

جواب سوال – این سوال واجد دو قسمت (قسمت اول ماهوی و قسمت دوم شکلی ) است. در خصوص قسمت اول، لازم به ذکر است که جرح به آسیب هایی اطلاق می شود که با هر وسیله ای به بدن و اعضای انسان وارد می شود و ممکن است منجر به خراشیدگی پوست (حارصه) یا جاری شدن قلیل خون(دامیه) یا بریدگی عمیق گوشت (متلاحمه یا باضعه) و یا آشکار شدن استخوان(موضحه) گردد. در مورد جنبه عمومی جرم قطع یا جرح عمدی عضو، تا قبل از تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲، مطابق تبصره ماده ۲۶۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ چنانچه شاکی نداشته و یا شاکی از شکایت خود گذشت کرده باشد یا موجب قصاص نگردیده و لیکن سبب اخلال در نظم جامعه یا خوف شده یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد موجب حبس تعزیری از سه ماه تا دو سال پیش بینی شده بود و مطابق ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ در صورتی که جراحت موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب با دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم می شود و در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس محکوم می شود، با تصویب قانون مجازات اسلامی ۹۲، تبصره ماده ۲۶۹ نسخ ضمنی شد و مقرره دیگری هم جایگزین آن نشد. اما حکم ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات همچنان به قوت خود باقیست (ماده ۴۴۷ ) البته آن هم فقط راجع به ضرب و جرحی است که منتهی به نتایج حصری مصرح در متن ماده قانونی (یعنی نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا زوال یا نقص منافع) گردد. با این اوصاف اگر ضرب و جرح منتهی به یکی از نتایج مذکور در ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات نشده بلکه آسیب کمتری ایجاد کند، مجازات تعزیری ندارد مگر اینکه آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آنها باشد که در آن حالت مطابق تبصره ماده ۶۱۴ قانون تعزیرات حکم داده خواهد شد بنابراین در مورد جراحات حارصه، دامیه، متلاحمه و موضحه (که هیچ یک از جراحات مندرج در ماده ۶۱۴ محسوب نمی شوند) که به وسیله چوب وارد شده باشند، چون چوب امثال اسلحه و چاقو که جارح و برنده اند نیست (امثال اسلحه و چاقو عبارتند از شمشیر و قمه و میله فلزی و…) به نظر می رسد از جهت جنبه عمومی نتوان مجازات تعزیری بر مرتکب اعمال نمود. بدیهی است که مورد از شمول ماده ۵۶۷ نیز موضوعاً خارج است، تنها شبهه ای که در این خصوص وجود دارد، ماده ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی ۹۲ است که برای صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست یا ورم بدن می شود، حکم به تعزیر مقرر در کتاب پنجم تعزیرات داده است. ممکن است گفته شود وقتی تغییر رنگ پوست یا ورم بدن مستوجب تعزیر دانسته شده، جراحات بالاتر یعنی خراشیدگی و خونریزی به طریق اولی باید با تعزیر همراه باشند. اما با توجه به صدمات مندرج در ماده ۶۱۴ و نابرابری آنها با تغییر رنگ پوست و حارصه و دامیه و متلاحمه و موضحه و نیز عدم پیش بینی تعزیر برای این جراحات این برداشت صحیح به نظر نمی رسد.

در مورد قسمت دوم سوال، در مواردی که ایراد ضرب و جرح عمدی مطابق قانون مجازات اسلامی ۹۲ مستوجب قصاص باشد یعنی جراحات حارصه، دامیه ، متلاحمه، سمحاق، موضحه، هاشمه و منقله (مستنبط از مواد ۴۰۱ و ۷۰۹ [۱۷]) که در صلاحیت دادگاه کیفری استان می باشد (تبصره ماده ۴ [۱۸]قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اصلاحی  ۸۱ ) به نظر می رسد که رسیدگی مقدماتی در دادسرای محل وقوع جرم صورت می گیرد.

[۱] – ماده  ۲۶۹ ق . م . ا سال ۱۳۷۸ –  قطع عضو و یا جرح آن اگر عمدی باشد موجب قصاص است و حسب مورد مجنی علیه می تواند با اذن ولی امر جانی را با شرایطی که ذکر خواهد شد قصاص نماید.

[۲] – ماده ۶۱۴ ق. م . ا –  هر کس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی‌علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم می‌شود.

[۳] – ماده ۲۶۹  ق. م . ا …

 تبصره ۱- مجازات معاون جرم موضوع این ماده سه ماه حبس تا یکسال است.

تبصره ۲- در مورد این جرم چنانچه شاکی نداشته و یا شاکی از شکایت خود گذشت کرده باشد یا موجب قصاص نگردیده و لیکن سبب اخلال در نظم جامعه یا خوف شده یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد موجب حبس تعزیری از سه ماه تا دو سال خواهد بود و معاون جرم به حبس از دو ماه تا یکسال محکوم می شود.

[۴] – ماده ۴۰۱ ق. م . ا – در جنایت مأمومه، دامغه، جائفه، هاشمه، مُنقّله، شکستگی استخوان و صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست یا ورم بدن می شود، قصاص ساقط است و مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در کتاب پنجم«تعزیرات» نیز محکوم می شود. حکم مذکور در هر مورد دیگری که خطر تجاوز در قصاص عضو یا منافع وجود داشته باشد نیز جاری است.

 

[۵] – ماده ۴۴۷ ق. م . ا  سال ۱۳۹۲- در کلیه مواردی که در این بخش به کتاب پنجم«تعزیرات» ارجاع داده شده است، در خصوص قتل عمدی مطابق ماده (۶۱۲) آن قانون و در سایر جنایات عمدی مطابق ماده (۶۱۴) و تبصره آن عمل می شود.

 

[۶] – ماده ۵۶۷ ق . م . ا  سال ۱۳۹۲ – در مواردی که رفتار مرتکب نه موجب آسیب و عیبی در بدن گردد و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد ضمان منتفی است لکن در موارد عمدی در صورت عدم تصالح، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت محکوم می شود.

 

[۷] – نظریه شماره ۱۱۵۲/۹۲/۷ – ۱۷/۶/۹۲    ا . ح . ق –  ۱-  تعزیر مقرر در ماده ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ارجاع آن طبق ماده ۴۴۷ همین قانون به ماده ۶۱۴ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ فقط شامل مواردی می شود که ضرب و جرح عمدی منتهی به آثار مندرج در این ماده یعنی” نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل گردد” و یا مشمول تبصره آن باشد . بنابراین صدمه ای که صرفًا موجب تغییر رنگ پوست و تورم بدن شود بدون اینکه آثار فوق را داشته باشد مشمول تعزیر مندرج در ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ نیست و به طور کلی با تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ جنایات عمدی غیر قابل قصاص، در صورتی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ و یا تبصره آن باشد (اصل قانونی بودن جرم و مجازات و تفسیر مضیق قوانین جزایی هم مؤید این نظریه می باشد.

۲-  ­هر جنایتی که آثاری در بدن بر جای گذارد حسب مورد مستلزم قصاص یا دیه و در بعضی موارد که قانون پیش بینی نموده مستلزم تعزیر است ماده ۵۶۷ ناظر به مواردی است که رفتار مرتکب آسیب و عیبی را در بدن موجب نمی گردد و اثری از خود در بدن به جای نمی گذارد که دراین صورت قصاص و دیه منتفی است النهایه در موارد عمد و در صورت عدم تصالح مجازات تعزیری پیش بینی شده است و چون جراحاتی در حد حارصه،دامیه ، متلاحمه، سمحاق و موضحه به لحاظ آثاری که بر بدن بر جای می گذارند از شمول ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی خارج

[۸] – نظریه شماره ۱۰۵۱ /۹۲/۷ مورخ ۴/۶/۹۲ ا . ح . ق – تعزیر مقرر در ماد ه ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی سال ۹۲ و ارجاع آن طبق ماده ۴۴۷ همین قانون به ماده ۶۱۴ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۵ فقط شامل مواردی می شود که ضرب و جرح عمدی منجر به آثار مندرج در این ماده که شامل « نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی علیه گردد ، و یا مشمول تبصره آن باشد . بنابراین صدمه ای  صرفاً موجب تغییر رنگ پوست و تورم شود ، بدون اینکه آثار فوق را داشته باشد مشمول تعزیر مندرج در ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ نیست و به طور کلی با تصویب قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ ، جنایات عمدی غیرقابل قصاص و در صورتی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۵ و تبصره آن باشد .

[۹] – تبصره ۱  ماده ۲۰ قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی  و انقلاب – رسیدگی به جرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص عضو یا قصاص ‌نفس یا اعدام یا رجم یا صلب و یا حبس ابد باشد و نیز رسیدگی به جرائم مطبوعاتی و‌ سیاسی ابتدائاً در دادگاه تجدیدنظر استان به‌ عمل خواهد آمد و در این مورد، دادگاه مذکور«‌دادگاه کیفری استان» نامیده می‌شود. دادگاه کیفری استان برای رسیدگی به جرایمی که‌ مجازات قانونی آنها قصاص نفس یا اعدام یا رجم یا صلب یا حبس دائم باشد از پنج نفر(‌ رئیس و چهار مستشار یا دادرس علی‌البدل دادگاه تجدیدنظر استان) و برای رسیدگی به‌جرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص عضو و جرائم مطبوعاتی و سیاسی باشد از سه نفر(‌رئیس و دو مستشار یا دادرس علی‌البدل دادگاه تجدیدنظر استان) تشکیل می‌شود.‌تشکیلات، ترتیب رسیدگی، کیفیت محاکمه و صدور رأی این دادگاه تا تصویب قانون‌ آیین‌دادرسی مناسب مطابق مقررات این قانون و قانون آیین‌دادرسی دادگاههای عمومی و‌انقلاب در امور کیفری مصوب ۱۳۷۸٫۶٫۲۸ کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای‌اسلامی خواهد بود. دادگاه کیفری استان در رسیدگی به جرائم مطبوعاتی و سیاسی با‌حضور هیأت منصفه تشکیل خواهد شد.

[۱۰] – ماده ۴۰۱ ق. م . ا سال ۱۳۹۲ – در جنایت مأمومه، دامغه، جائفه، هاشمه، مُنقّله، شکستگی استخوان و صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست یا ورم بدن می شود، قصاص ساقط است و مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در کتاب پنجم«تعزیرات» نیز محکوم می شود. حکم مذکور در هر مورد دیگری که خطر تجاوز در قصاص عضو یا منافع وجود داشته باشد نیز جاری است.

                                        

[۱۱] – ماده ۵۶۷ ق . م . ا سال ۱۳۹۲ – در مواردی که رفتار مرتکب نه موجب آسیب و عیبی در بدن گردد و نه اثری از خود در بدن برجای بگذارد ضمان منتفی است لکن در موارد عمدی در صورت عدم تصالح، مرتکب به حبس یا شلاق تعزیری درجه هفت محکوم می‌شود.

 

[۱۲] – ماده ۳۸۷ ق . م . ا سال ۱۳۹۲ – جنایت بر عضو عبارت از هر آسیب کمتر از قتل مانند قطع عضو، جرح و صدمه های وارد بر منافع است.

 

[۱۳] – ماده ۳۹۴ ق . م . ا سال ۱۳۹۲ – رعایت تساوی مقدار طول و عرض، در قصاص جراحات لازم است لکن اگر طول عضو مورد قصاص، کمتر از طول عضو آسیب دیده در مجنیٌ علیه باشد، قصاص نباید به عضو دیگر سرایت کند و نسبت به مازاد جنایت، دیه گرفته می شود لکن میزان در عمق جنایت، صدق عنوان جنایت وارده است.

 

[۱۴] – ماده ۳۸۶ ق . م . ا – مجازات جنایت عمدی بر عضو در صورت تقاضای مجنیٌ علیه یا ولی او و وجود سایر شرایط مقرر در قانون، قصاص و در غیر اینصورت مطابق مواد دیگر این قانون از حیث دیه و تعزیر عمل می گردد.

ماده ۷۲۸ – ق . ا . ا سال ۱۳۹۲-  قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۱۱/۱۳۰۴، قانون مجازات عمومی مصوب ۷/۳/۱۳۵۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۸/۵/۱۳۶۲، قانون مجازات اسلامی مصوب ۸/۵/۱۳۷۰، مواد(۶۲۵)، (۶۲۶)، (۶۲۷)، (۶۲۸)، (۶۲۹)، (۷۲۶)، (۷۲۷) و (۷۲۸) کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی«تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده» مصوب ۲/۳/۱۳۷۵، قانون اقدامات تأمینی مصوب ۱۲/۲/۱۳۳۹و قانون تعریف محکومیتهای مؤثر در قوانین جزائی مصوب ۲۶/۷/۱۳۶۶ و اصلاحات و الحاقات بعدی آنها در صورت عدم نسخ در سایر قوانین قبلی و سایر قوانین مغایر از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون نسخ می گردد.

 

[۱۵] – تبصره ۲ ماده ۲۶۹ ۱۳۷۰  – در مورد این جرم چنانچه شاکی نداشته و یا شاکی از شکایت خود گذشت کرده باشد یا موجب قصاص نگردیده و لیکن سبب اخلال در نظم جامعه یا خوف شده یا بیم تجری مرتکب یا دیگران باشد موجب حبس تعزیری از سه ماه تا دو سال خواهد بود و معاون جرم به حبس از دو ماه تا یکسال محکوم می شود.

[۱۶] – ماده ۴۴۷ ق . م . ا سال ۱۳۹۲ – در کلیه مواردی که در این بخش به کتاب پنجم«تعزیرات» ارجاع داده شده است، در خصوص قتل عمدی مطابق ماده (۶۱۲) آن قانون و در سایر جنایات عمدی مطابق ماده (۶۱۴) و تبصره آن عمل می شود.

 

[۱۷] – ماده ۷۰۹ ق . م . ا سال ۱۳۹۲ – جراحات سر و صورت و دیه آنها به ترتیب ذیل است:

الف- حارصه: خراش پوست بدون آنکه خون جاری شود، یک صدم دیه کامل

ب- دامیه: جراحتی که اندکی وارد گوشت شود و همراه با جریان کم یا زیاد خون باشد، دوصدم دیه کامل

پ- متلاحمه: جراحتی که موجب بریدگی عمیق گوشت شود لکن به پوست نازک روی استخوان نرسد، سه صدم دیه کامل

ت- سمحاق: جراحتی که به پوست نازک روی استخوان برسد، چهارصدم دیه کامل

ث- موضحه: جراحتی که پوست نازک روی استخوان را کنار بزند و استخوان را آشکار کند، پنج صدم دیه کامل

ج- هاشمه: جنایتی که موجب شکستگی استخوان شود گرچه جراحتی را تولید نکند، ده صدم دیه کامل

چ- مُنَقَّله: جنایتی که درمان آن جز با جابه جا کردن استخوان میسر نباشد، پانزده صدم دیه کامل

ح- مأمومه: جراحتی که به کیسه مغز برسد، یک سوم دیه کامل

خ- دامغه: صدمه یا جراحتی که کیسه مغز را پاره کند، که علاوه بر دیه مأمومه، موجب ارش پاره شدن کیسه مغز نیز می باشد.

 

[۱۸] – بتصره ماده ۴ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اصلاحی سال ۱۳۸۱  – رسیدگی به جرائمی که مجازات قانونی آنها قصاص نفس یا قصاص عضو‌یا رجم یا صلب یا اعدام یا حبس ابد است و همچنین رسیدگی به جرائم مطبوعاتی و‌سیاسی به نحوی که در مواد بعدی ذکر می‌شود در دادگاه کیفری استان به عمل خواهد‌آمد.  رسیدگی به کلیه اتهامات اعضاء مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان،‌نمایندگان مجلس شورای اسلامی، وزراء و معاونین آنها، معاونان و مشاوران رؤسای‌سه‌قوه، سفرا، دادستان و رئیس دیوان محاسبات، دارندگان پایه قضائی، استانداران،‌فرمانداران و جرائم عمومی افسران نظامی و انتظامی از درجه سرتیپ و بالاتر و مدیران کل‌اطلاعات استانها در صلاحیت دادگاه کیفری استان تهران می‌باشد به استثناء مواردی که در‌صلاحیت سایر مراجع قضائی است.

 

 

 

فردی در محیط کار خود با همکارش جر و بحث کرده است و از حرص وسایل را هل داده از روی میز. قندان خورد سر همکارش و موجب شکستگی و خونریزی شد. بعد از دو ماه شکایت کرده است. خیلی ما نگرانیم. این جرمش چیه و چطوری باید دفاع کنیم ازخودمون. آیا زندانی دارد؟

پاسخ داده شده خرداد ۱۳, ۱۳۹۶ توسط کارشناسان موسسه

بر اساس ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ بخش تعزیرات، هرکس عمدا به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که‌ موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به‌مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل‌مجنی‌علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه‌اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم‌تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم‌خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه مرتکب به پرداخت‌دیه نیز محکوم می‌شود. در تبصره این ماده آمده است: در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به سه ماه تا یک ‌سال حبس محکوم خواهد شد. بنابر ماده ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز در جنایت مأمومه، دامغه، جائفه، هاشمه، مُنقّله، شکستگی استخوان و صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست یا ورم بدن می شود، قصاص ساقط است و مرتکب علاوه بر پرداخت دیه به تعزیر مقرر در کتاب پنجم«تعزیرات» نیز محکوم می شود. حکم مذکور در هر مورد دیگری که خطر تجاوز در قصاص عضو یا منافع وجود داشته باشد نیز جاری است. بنابر ماده ۴۴۷ این قانون، در کلیه مواردی که در این بخش به کتاب پنجم«تعزیرات» ارجاع داده شده است، در خصوص قتل عمدی مطابق ماده (۶۱۲) آن قانون و در سایر جنایات عمدی مطابق ماده (۶۱۴) و تبصره آن عمل می شود.

بر اساس نظربه شماره ۱۰۵۳/۹۲/۷ مورخ ۴/۶/۹۲ تعزیر مقرر در ماده ۴۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ وارجاع آن طبق ماده ۴۴۷ همین قانون به ماده ۶۱۴ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵، فقط شامل مواردی می شود که ضرب و جرح عمدی منتهی به آثار مندرج دراین ماده «موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضاء یا منتهی به مرض دائمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنیٌ علیه گردد» و یا مشمول تبصره آن باشد بنابراین صدمه ای که صرفاً موجب تغییر رنگ پوست و تورم بدن شود، بدون این که آثار فوق را داشته باشد وجرح وارده نیز توسط اسلحه یا چاقو نباشد، مشمول تعزیرمندرج در ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی سال ۱۳۷۵ نیست وبه طور کلی با تصویب قانون مجازات اسلامی، جنایات عمدی غیرقابل قصاص درصورتی قابل تعزیر است که از مصادیق ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۵ و تبصره آن باشد. با توجه به نسخ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰، از جمله ماده ۲۶۹ آن قانون وتبصره های آن، به جز مواردی که مشمول ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و تبصره آن می باشد برای سایرصدمات عمدی مجازات تعزیری پیش بینی نشده و فاقد جنبه جزایی است .

 

شماره نظریه

 

هر کس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دایمی‌یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی‌علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم‌و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد به دو تا پنج سال حبس محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی‌علیه مرتکب‌به پرداخت دیه نیز محکوم می‌شود.

‌تبصره ـ در صورتی که جرح وارده منتهی به ضایعات فوق نشود و آلت جرح اسلحه یا چاقو و امثال آن باشد مرتکب به سه ماه تا یک سال حبس‌محکوم خواهد شد.

 

 

Twitter

Facebook

LinkedIn

Email kamanehagh@gmail.com info@kamanehagh.com manager@kamanehagh.com

با عرض شرمندگی همکاران ما در اسرع وقت پاسخگوی شما هستند برای ما پیغام بگذارید

ورود شما را به بزرگترین سامانه هوشمند وکالت ایران تبریک می گوییم

مجازات ضرب و جرح عمدی ساده
مجازات ضرب و جرح عمدی ساده
0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *