راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق

راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق
راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق

مطلب علمی شماره ۱:تعارضات خانوادگی

آیا تا بحال گذرتان به دادگاه خانواده افتاده است؟اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعارضات قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم. همه ما در زندگی کم و بیش شاهد مشاجره بین پدر و مادر بوده ایم و یا خود به عنوان والدین گاهی با همسرمان مشاجره کرده ایم. حتما شنیده اید که قدیمی ها می گفتند دعوا، نمک زندگی است. شاید منظور آن ها این بوده است که هیچ زندگی بدون دعوا نمی شود. اما موضوع این است که اگر این دعواها یا تعارضات در زندگی مشترک حل نشود، دیگر نه نمک زندگی بلکه سمی مهلک خواهد بود که اساس آن را به خطر خواهد انداخت.

مفهوم تعارضات زناشویی:

تعارض عبارت است از یک حالت هیجانی منفی که به علت ناتوانی در انتخاب دست کم یکی از دو هدف ناسازگار به وجود می آید. به سخن دیگر، تعارض زمانی پیش می آید که فرد نتواند دست کم از دو راه سازش ناپذیر، یکی را انتخاب کند. زندگی مشترک همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می شود. امّا به دلیل تفاوت هایی بین زن و شوهرها که ناشی از تربیت در دو محیط متفاوت است و همچنین عدم شناخت کافی، پس از چندی مشکلاتی بروز می کند که چنانچه با تدبیر و درایت با آنها برخورد نشود، می تواند بنیان زندگی خانوادگی را به مخاطره بیندازد. با انتظارات سطح بالایی که افراد از ازدواج دارند، احتمالا” جای تعجب نیست اگر خیلی از افراد دریابند که روابطشان این انتظارات را برآورده نمی کند. راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق

     احتمالا” همه دراین امر اتفاق نظر دارند که در هنگام تعارض، انسان ها بر سر یک دو راهی مبنی بر انجام یا عدم انجام کاری قرار می گیرند. چرا که تعارض زمانی به وجود می آید که از یک طرف یکسری مسائل ما را به طرف کاری می کشاند و مسائل دیگر، باعث می شود از انجام آن کار منصرف شویم. این حالت تقریبا” برای همه ی ما به وجود می آید. که ممکن است در شدت و دفعات با هم فرق داشته باشیم که اینها را می توان نتیجه ویژگیهایی از جمله، میزان قدرت تصمیم گیری، رشد فکری، موقعیت سنجی، آستانه ی تحمل، اولویت سنجی، تعیین هدف زندگی و… دانست

زمینه های تعارضات زناشویی:

در بررسی تحقیقات به عمل آمده عوامل گوناگونی به عنوان عامل زمینه ساز بروز مشکلات زناشویی به چشم می خورند که به طور اجمال عبارت اند از:

 –        ازدواج در سنین پایین

–        تفاوت سنی زیاد زن و شوهر

–        تعداد زیاد فرزندان و یا نداشتن فرزند

–        فقر و مشکلات اقتصادی

–        عدم تمکین زن و ندادن نفقه توسط شوهر

–        رابطه نامشروع(خیانت)

–        اعتیاد شوهر

–        ازدواج اجباری

–        اختلاف طبقاتی

–        عدم آشنایی یا کوتاه بودن مدت آشنایی با همسر قبل از ازدواج

–        عدم تفاهم در گذراندن اوقات فراغت

–        بدبینی به همسر و عدم صداقت قبل و بعد از ازدواج

–         فرزندان ازدواج قبلی

–        بیماری یکی از زوجین

–        بدرفتاری زن یا شوهر

–        اختلاف سطح تحصیلی زن و شوهر

–        عدم رضایت جنسي

–        اشتغال زن به کار خارج از منزل با ساعت زیاد

–        عدم توافق اخلاقی زن و شوهر

–        دخالت اطرافیان

   منابع:(شاملو، 1384). (مارکن و هالوگ ، 1998). اینترنت ( برنا)

نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان : مریم کوهکن

مطلب علمی شماره ۲ :طلاق، علل و عوامل، آثار، راه های پیشگیری از آن

مقدمه:

تاريخچه طلاق به تاريخچه ازدواج بر مي گردد. به همان علت که بشر بنا به درخواست طبيعي خود پيوند ازدواج مي بندد تا در کانون گرم خانواده و در کنارهمسر خود به سکون و آرامش برسد، به همان گونه نيز ممکن است به دلايلي از ادامه زندگي خودداري کرده ، طلاق را بپذيرد. طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد.

 ‌‌مفهوم‌  لغوي طلاق:

 واژه‌ طلاق‌ در پارسی، به‌ معنای‌ بیزاری‌ و جدایی‌ کامل‌ است. در لغت‌ عرب، واژه‌ “تطلیق” برای‌ گسست‌ پیوند زناشویی‌ بیشتر بکار می رود.

تعریف طلاق :

انحلال رابطه همسري در ازدواج دائمي را که بعد از آن از نظر رعايت حقوق و تکاليف مربوط به زناشويي مسئوليتي براي دو همسر نخواهد بود، طلاق مي گويند. (شناخت اسلام، صفحه 3229)اگر ازدواج را قراردادي بين دو شخص براي زندگي مشترک بدانيم، اين قرارداد همواره دائم نيست و گاهي بنا به دلايلي فسخ مي شود. جريان فسخ قرارداد بين يک زوج را اصطلاحا طلاق مي گويند.

طلاق در اسلام:

اسلام مي خواهد تا حد امکان طلاق صورت نگيردوطلاق را به عنوان يک چاره جويي در مواردي که تنها راه، جدايي است؛ تجويز کرده است و مرداني را که مرتب زن مي گيرند و طلاق مي دهند را دشمن خدا مي داند

عوامل  موثر در طلاق:

راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق

1- اعتياد

2- فقر وبحران هاي اقتصادي

3- بيكاري      

4- نداشتن تجانس وعدم كفويت

5- خشم و پرخاشگري و كتك زدن

6- اختلالات جنسي و سردمزاجي

7- فساد اخلاقي،شرب خمر،قمار، ولگردي و خيانت هاي جنسي

8- عدم توجه به يكديگر

9- خود رأيي واستبداد در خانه و سلطه جوئي

10- نفاق و دو رويي

11- ازدواجهاي احساسي و عشق هاي كور

12- مؤنث گرائي(فمينيسم) ومردسالاري

13- حسادت هاي غيرعادي

14- عدم استقلال فكري و وابستگي به غير

15- مهريه هاي سنگين

 خرافات و اعتقادات نادرست نظير شانس وا قبال

17- ارتباطات تحقيرآميز

18- روابط اجتماعي ناسالم ومعيارهاي غلط مانند پول را ملاك همه چيز دانستن

19- الگوهاي مخرب و انگيزه رهائي از قيدو بند

20- جريحه دار شدن احساسات         

21- مشكلات جسمي و فيزيكي مانند نازا بودن، مريض بودن

22- دخالت هاي  اطرافيان

23- تشريفات و چشم وهم چشمي و رفاه زدگي

24- عدم رضايت والدين از ازدواج فرزندان

25- بزهكاري و زنداني شدن

26- مشكلات شخصيتي  وعدم تعادل رواني  

27- ازدواجهاي تحميلي

28- ازدواجهاي از روي ترحم

29- ازدواجهاي مدرن (وكالتي، اينترنتي، چت ، باهم بودن و …)

30- سلب اعتماد به يكديگرو سوءظن(عدم امنيت خانوادگي)

31- خساست و خسيس بودن

32- تعصب و غيريت بي جا

33- عدم تطابق سنت ها در برگزاري جشن عروسي ، خواستگاري و …

34- شكسته شدن قبح طلاق در جامعه

آثار روانی طلاق بر زوجین:

مي توان از اثرات آن به  احساس پوچي ، تنهايي و منزوي شدن فرد اشاره نمود ، همچنين ممكن اس فرد نسبت به جنس مخالف  بدبين شده و و وي را در تصميمي گيري  براي ازدواج مجدد با مشكل مواجه سازد . افراد جامعه نسبت به افرادمطلقه احساس ترحم مي کنند و به آنها برچسب مي زنند، در نتيجه فرد احساس کمبود بيشتر کرده و احساس نا امني مي نمايد . از طرفي دلسوزي بيش از حد اطرافيان و جامعه نيز باعث مي شود مشکلات روحي افراد مطلقه تشديد شده و جو بي اعتمادي به وجود آيد.  

 آسيبهاي اجتماعي ناشي از طلاق بر فرد و جامعه:

طلاق به هر دليل درست يا نادرست پيامدهايي دارد ، هم براي فرد و هم براي اجتماع افراد مطلقه  و فرزندان طلاق در بهترين حالت شايد ترحم محيط و افراد پيرامون خود را دريافت كنند و زندگي بعد از طلاق به معني يك زندگي ناقص است كه غالبا زنان و فرزندان بيشترين آسيب را متحمل خواهند شد و دو نيمه شدن خانواده در اغلب موارد اثرات روحي ، رواني  ، و اقتصادي دراز مدتي را بر جميع اعضاي خانواده و حتي اطرافيان بر جاي خواهد گذاشت كه مهمترين این آسیب ها عبارتند از :

1- فساد اخلاقي                                                                      

 2-  ايجاد روحيه پرخاشگري

3- بحرانهاي اقتصادي و عواقب آن                                      

4- بوجود آمدن زمينه اضطراب

5-  بوجود آمدن زمينه وسواس و عدم امنيت                                

6-  بي قراري و فرار از منزل

7- سوء ظن و حسادت                                                                

 8-  انكار حقايق و وقايع

9-  ارضا نشدن نيازها و واكنش منفي نشان دادن                  

10-  فقدان انعطاف و صميميت

11- روابط نامطلوب                                                     

12- حصر و زندان                                                                       

 13- اعتياد و ولگردي

آثار روانی طلاق بر کودکان:

طلاق یکی از فشارزاترین ترین حوادثی است که احتمال دارد در زندگی یک فرد روی دهد. حادثه ای که بیشتر افراد، چه کودک و چه بزرگسال، از لحاظ روان شناختی آمادگی مواجهه با آن را ندارند. چرا که از لحاظ فرهنگی طلاق حادثه ای نامعمول با اثرات منفی بسیار برای افراد درگیر با آن تلقی می شود.

حتی با گذشت پنج سال از طلاق والدین، اکثر کودکان خانواده قبلی را ترجیح می دهند.

آمار ناسازگاری و ابتلا به مشکلات روانی در این کودکان بیشتر است.

با این اوصاف، کودکان نه تنها مجبورند با فشار روانی خودشان روبرو شوند، بلکه باید با والدینی که خود فشار روانی شدیدی تجربه می کنند و ممکن است سلامت جسمانی و عاطفی آنها نیز از بين رفته باشد  ،

سازگار شوند. از سوی دیگر، طرز رفتار والدین پس از جدایی، بر موفقیت یا شکست کودکان در زندگی روزمره تأثیر زیادی دارد.

 راههای پیشگیری از طلاق:

    هر گاه عمل طلاق بدون وجود انگیزه­ای منطقی صورت گیرد، به عنوان فرار از تعهد تلقی شده و سبب بروز مشکلاتی برای همسر و فرزندان می­گردد و سرانجام برای جامعه زیانبار خواهد بود.

از این رو تمامی عناصر جامعه می بایست به هر نحو ممکن و منطقی از آن جلوگیری کنند. در این میان نقش خانواده بسیار مهم است.

خانواده و والدین می توانند تا حدامکان از وقوع چنین پیش آمد ناگواری پیشگیری کرده و با بکاربستن برخی رفتارها ، وظیفه پیشگیرانه خود را عملی سازند. در این قسمت به برخی از آن وظایف اشاره خواهد شد. 

1- رعایت اصول همسر گزینی                                    

 2- توجه به مسائل معنوی و دینی

3- پرهیز از خشونت­های خانوادگی                          

 4- تعدیل کردن توقعات

5- آگاهی از اهمیت و شرایط  ازدواج                           

 6- ازدواج عاقلانه                                                       

 7- حمایت مالی اطرافیان

 – اشتغال مناسب                                                      

   10- ساده زیستی

11- پرهیز شدید از ازدواج اجباری

12- داوری صلح جویانه                                           

 13- عدم دخالت اطرافیان

 دلایل احتمالی از هم گسیختگی زندگی زناشویی از طریق طلاق، تقریبا بی شمارند زیرا پیوند زناشویی دو شخصیت منحصر به فرد با دو زمینه متفاوت را برای زندگی در زیر یك سقف گردهم می‌آورد. شاید مهم‌ترین دلیل طلاق این باشد كه پیش از ازدواج، یكي از طرفين از دیگري چشم داشت‌های بیش از حدو انتظارات نامعقول دارد. در جوامع امروزی عشق و علاقه پرشور یكی از عوامل مهم زندگی زناشویی به شمار می‌آید. پیش از ازدواج یك زوج معتقدند تا زمانی كه عشق شان به همدیگر فروكش نكند، بر هر مشكلی می‌توان فائق آمد. آن‌ها بزودی تشخیص می‌دهند كه آتش عشق پیشین فروكش كرده و برای حل مسائل باید راه‌های عملی‌تری را در پیش بگیرند.

 منابع:

1- ویکی پدیا – دانشنامه آزاد –[ https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82 ]

2- وبلاگ راسخون – [ http://rasekhoon.net/article/show-52062.aspx]

3- وبلاگ علمی تخصصی حقوق خانواده وحقوق شهروندی – حمید رضا جلالیان:: 19/11/88

4- مساله طلاق، علل و عوامل – مرضيه عليايي – 27 فروردین 1388

5- مطهري، شهيد مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، دفتر انتشارات اسلامي، تهران، چاپ نهم، 1359- ص 245

6-  وبلاگ زلال نور حیدریه [http://www.zolalenoor.ir ]

7- وبلاگ تبیان زنجان  http://www.tebyan-zn.ir/blest_family.html

8- ماهنامه سپیده دانایی – صفری – یازدهم مرداد 1390

 

 نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان: پانته آ رفیعی                          


بروشور 

مهارتهاي گفتگوي همسران

آيا تابه حال متوجه شده ايد آن چه همسرتان مي شنود چيزي نبوده است كه مي خواسته ايد بگوئيد ؟ درچنين مواردي ارتباط صحيح ودرستي  برقرارنشده است . براي حل وفصل كردن مسائل زندگي، براي گذراندن اوقاتي خوش وداشتن خاطره ي خوبي از با هم بودن ، نياز داريم تا با همسرمان ارتباطي صحيح ، موثر وموفق داشته باشيم ،  صحبت كردن مهمترين شكل ارسال پيام است  انسانها با آن افكار وعقايد ، احساسات وخواسته هاي خود را بيان مي كنند

بنابراين  معيارهايي كه درنحوه گفتگو تعيين كننده ميزان ادامه دار بودن اين رابطه است عبارتند از :

 – بيان خواسته ها ونيازها واحساسات ،

  – احساس درك شدن وشنيده شدن از جانب همسر ،

  –  عدم استفاده از كلماتي كه معناي تحقير ،توهين وتهديد چه از طريق زبان وچه از طريق حركات بدني باشد .

   پس گفتگوي سالم  اين توانايي را دارد كه درصورت موثر ومثبت بودن اعضاي خانواده را به هم نزديك وبالعكس از هم دور كند

  اصول عمومي صحبت كردن :

  اصل اول : حرف بزنيد ، همسران بيشتر فرض را براين مي گذارند كه كاملا” يكديگر را مي شناسند ولازم نيست خيلي درباره خود صحبت كنند به ندرت پيش مي آيد درباره ي رابطه ،احساسات ، اميد ها ورويا ها يتان حرف يزنيد پس به همسرتان اعتماد كنيد وهمدلانه به حرف هاي اوگوش كنيد .

 اصل دوم : ازطرف همسرتان حرف نزنيد : وقتي مي خواهيد در مورد خود يا فرد ديگري ويا موضوع خاص صحبت كنيد به خاطر داشته باشيد كه فقط از طرف خودتان صحبت كنيد ولي وقتي از طرف همسرتان صحبت مي كنيد اين فرصت را از او مي گيريد كه در مورد افكار واحساساتش صحبت كند وبدين گونه فرصت شناخت بهتر يكديگر را از دست مي دهيد .

اصل سوم : فقط دعوا ودادوبيداد وفرياد نيست كه به رابطه شما صدمه مي زند بلكه ارتباطي كه در آن طعنه وكنايه ، تحقير وتوهين واهانت وود دارد زخم هايي را ايجاد مي كند كه ممكنست آثار آن سال هاي سال باقي بماند ..

ولي يادمان باشد صحبت كردن يك روي سكه است روي ديگر آن گوش دادن است كه بدون آن ارتباط برقرار نخواهد بود.

 گوش دادن متفاوت از شنيدن است درگوش دادن قصدونيت وجود دارد البته گوش دادن واقعي به ندرت بين زوجين اتفاق مي افتد آن ها بيشتر مشغول شنيدن هستند تا گوش دادن .

 قواعد درست گوش دادن : 

– براي گوش دادن توجه كنيد : تمام حواس خود را روي گوش دادن متمركز سازيد .

به همسرتان نشان دهيد كه گوش مي دهيد : با روش هاي مختلفي به او نشان دهيد كه گوش مي دهيد واو را به ادامه صحبت تشويق كنيد 

  –  حرف هاي همسرتان را بازگويي كنيد : تكرار وبازگويي چيزي كه شنيده ايد باعث مي گردد كه گفتگو روي يك موضوع تمركز يابد وجلو برود .

   – حرف هاي همسرتان را خلاصه كنيد : بسياري از سوء تفاهمات ناشي از آن است كه همسرتان حرفي مي زند وشما جزئياتي را به آن اضافه ويا از آن كم مي كنيد ومفهوم ديگري به پيام مي دهيد .خلاصه كردن باعث مي شود كه شنونده همان پيامي را دريافت كند كه گوينده قصد ارسال آن را داشته است .

 گفتگوي صميمانه قلب روابط صميمانه است

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : ميترا ايراني  

 روابط سالم در خانواده

یکی از اهداف ازدواج و ایجاد روابط زناشویی، رسیدن به انس و آرامش با یکدیگر است. برای تداوم  اين آرامش باید روابط سالم و  عمیق باشد. خانواده با پیمان ازدواج، شکل می گیرد و زن و شوهر ستون اصلی خانواده را تشکیل می دهند.

تحکیم روابط همسران:

روابط صمیمانه بلند مدت، نیازمند ارزش نهادن به شریک زندگی است که می توان آن را به سه مهارت ارتباطی جداگانه تقسیم کرد:

1- احترام متقابل

رابطه احترام آمیز میان همسران شکل های متفاوتی دارد. شایسته است که احترام متقابل همسران نسبت به یکدیگر، علاوه بر احترام قلبی در رفتارهای معمولي آنها نیز ظاهر گردد .

 2- درک و فهم متقابل

یعنی توانایی ديدن ، دانستن ويا درک مساله اي ازديدگاه همسر ( آنچه که همسر تجربه کرده است).

 3 – واکنش و حساسیت مناسب

آگاه بودن از نیاز های همسر، از عوامل اصلی تحکیم روابط همسران است.

برخی از همسران در شناخت خواسته هایيكديگر کوتاهی می کنند و زمانی را برای شنیدن نیاز ها و خواسته های همسرشان اختصاص نمی دهنددر نتيجه در شناسایی نیازهای یکدیگر شکست می خورند و بتدریج از یکدیگر دور می شوند.

 عوامل موثر در تحكيم  روابط سالم:

1- شناخت حقوق متقابل

2- شناخت نیاز های همسر

3- احترام به  اعتقادات و باورهای مذهبی و دیدگاه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی يكديگر

4- گفت وگو های متقابل و بیان احساسات

5- هماهنگ کردن خود با شرایط زندگی

8- کسب مهارت در حل مشکلات

9- برآورده ساختن نيازهاي عاطفي و جنسی

10- تنظیم رابطه و برقراري تعاملات مثبت ميان اعضاي خانواده هاي زوجين

11- منطقی کردن انتظارات از يكديگر

    

منبع: کتاب روابط سالم در خانواده، داوود حسینی

  نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان: پانته آ رفیعی

  



زیرنویس

1- رابطه زن و شوهر رابطه ای لطیف ،گرمی بخش و مهرآفرین است و اساس آن برتمجید و تکریم و گذشت و ایثار استوار میباشد.

2-زن و شوهرهای دانا و موفق آنانی هستند که درپیوندها و ارتباطات خانوادگی بیش از هر چیز به آرامش روانی ،آسودگی خاطر و احساس امنیت یکدیگر می اندیشند.

نام ونام خانوادگي تهيه كنندگان:  منيژه صديف     

 بنر و پوستر

1-به منظور جلوگيري از تزلزل خانواده و آسيب هاي احتمالي ، توقعات و انتظارات شما از همسرتان بايد متناسب با امكانات و توانمندهاي وي باشد .

نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان :  پانته آ رفیعی – مريم كوهكن

 

پيامك ،زيرنويس 

وابستگي افراد به اينترنت به روابط عاطفي وخانوادگي آنها آسيب مي رساند.

مشكل كاهش گفتگو در خانواده يكي از معضلات تلفن همراه و اينترنت مي باشد .

استفاده كنترل نشده از رايانه و اينترنت بر رشد جسمي ، رواني و اجتماعي فرد آسيب مي رساند .

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  ليلا قلي نيك- سميه رحيمي – مليحه سادات حسيني – زهرا ميرزاخاني- زهرا شاه محمدي- عصمت منصوري     

 از اركان مهم براي تحكيم خانواده و تداوم خوشبختي تعاون و همكاري ميان زن وشوهر است .

زوج هاي موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت بيان مي كنند و روش هاي حل اختلاف را مي آموزند .

ارزشمندترين مردم كساني هستند كه با همسرانشان مهربان و بخشنده اند (روايتي از حضرت فاطمه (س) )

صداقت ، درستي و قابل اعتماد بودن از ضروري ترين اجزاي يك رابطه سالم هستند .

پيوند و رابطه زناشويي همانند باغچه اي است كه براي شكوفا شدن نياز به رسيدگي روزانه دارد .

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  رضا پريور –مليحه سادات حسيني – مينا ميرزايي – بيتا اميري                                                               

  

همسر خود را فردي با ارزش و برخوردار از كرامت انساني بدانيد .

برای پیشگیری از مشکلات در روابط زناشویی مراقب احساسات یکدیگر باشید .

امروز را برای ابراز احساسات به عزیزانت غنیمت بشمار، شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد.

نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان : پانته آ رفیعی – گلریز سادات طیبی – مریم کوهکن       

                                        

                  

مطلب علمی شماره ۱:اثرات طلاق بر روی فرزندان

مقدمه

خانواده محل اولیه تکوین شخصیت کودک و زمینه ساز تحول و تکامل او می باشد. (فاطمه حبیبی ،1386)

خانواده تمام دنیای کودک است هیچ کس به اندازه ی افرادیکه کودک واقعا به آنها احساس تعلق دارد برای او قدرتمند ، عالی یا حقیقی نیست. در چشم کودک خردسال تا سن پیش دبستانی پدر و مادر به راستی کل هستی می باشند .(گری نیومن ،پاتریشا رمانوسکی .1385)

از این حیث حضور مستمر هر دو والد در خانواده و مشارکت فعالانه آنها در قبول مسئولیت های معین و فراهم نمودن شرایط جهت رشد و پرورش کودک بسیار حایز اهمیت است. اگر حضور یکی از والدین در اثر طلاق، مرگ و… در خانواده قطع شود، آثار بسیار زیان بار و عمیقی بر ذهن و روان کودکان باقی می گذارد. چنین شرایطی کودک  را گرفتار زندگی ناخواسته ای می کند که خیلی زود یأس و استرس و بسیاری دیگر از آسیب های اجتماعی را تجربه خواهد کرد، این امر بر عملکرد تحصیلی، سازگاری اجتماعی، عزت نفس و موقعیت های شغلی و اجتماعی آینده آنها اثرات منفی پایدار و دامنه داری خواهد گذاشت ( فاطمه حبیبی ، 1386)

طلاق احساسات تلخ و ناباوری را به همراه دارد. بچه ها اغلب از تغییر و تحولاتی که رخ می دهد ناآگاه هستند و پدرها و مادرها هم احساس می کنند در چنین موقعیتی نمی توانند به فرزندان خود اعتماد به نفس کافی دهند . همسرانی که از هم جدا می شوند باید اطلاعات و راه حلهای عملی لازم در دست داشته باشند تا بتوانند به طور موثر و مفیدی جوابگوی مسائلی باشند که طلاق برای بیشتر کودکان پدید می آورد . ( دکتر تایبر ،1377 )

برخی محققین پس از فروید بر نقش پدر در کنار مادر ( یا از طریق مادر ) در سالهای اولیه تاکید کرده اند اما از نظر آنان ، پدر علاوه بر نقش معمولی خود یعنی حمایت از مادر نقش ویژه ای نیز به عهده دارد که عبارت است از تکوین پایه های اساسی بخشی از شخصیت کودک که متوجه به واقعیت است (Ego) زیرا هر گاه کودک از مادر جدا می ماند ، احساس اضطراب شدید می کند و پدر این اضطراب شدید را کاهش می دهد ، بدون آن که این کار را همچون مادر از طریق ارضاء لذت ایجاد کند . از این لحاظ آسیب های روانی فقدان پدرمی تواند در شکل گیری شخصیت کودک تاثیر عمده داشته باشد (آدامز ،1985)

 تاثیر طلاق بر روی فرزندان

طلاق چه تاثیری روی بچه ها می گذارد ؟ بنابر مطالعات انجام شده اکثریت پژوهشگران ، بچه ها پس از جدایی دچار ناراحتی و نگرانیهای گوناگون می شوند .(ادوارد تایبر ،1377)

متاسفانه طلاق تاثیرات منفی بسیار زیادی در زندگی فرزندان دارد یکی از بزرگترین اثرات منفی این است که چون اکثرا بچه ها بعد از طلاق با مادران خود زندگی می کنند بدلیل بی تجربگی و ناآگاهی از روشهای بسیار غلطی استفاده می کنند . بدین صورت که پدر فرزندشان را مانند یک دیو به انها معرفی می کنند و فراموش می کنند زمانی رابطه داشتند و مسلما رابطه شان خالی از عشق و علاقه نبوده اما به دلایلی نتوانستند با هم کنار بیایند . بچه های طلاق در غیبت پدر غمگین و عصبی و در نهایت افسرده می شوند و

به صورتهای مختلف سرکشیها و لجبازیهای خود را نشان می دهند که حاصل آن در بیشتر دختر ها بچه دار شدن بی موقع و ترک مدرسه و در پسر ها اعتیاد و الکلی شدن و انواع بزهکاری است.(گری نیومن ،پاتریشا رمانوسکی.1385 )

برای درک بیشتر این حالتها باید به مطالعه اثرات مختلف طلاق روی پسرها و دخترها در سنین مختلف پرداخت .(ادوارد تایبر،1377)

برخی از صاحبنظران اظهار می کنند که سن کودک هنگام طلاق ،یکی از عوامل مهم در تعیین عواقب طلاق بر روی کودکان است . (آدامز،1985)

سالهای پیش از دبستان :  واکنش بچه ها در این سن (3 تا 5 سالگی) به صورت خشم و افسردگی نمایان می گردد.پسرها معمولا خشن تر می شوند. و در بعضی موارد به اندازه سابق شوقی به بازی با سایر کودکان نشان نمی دهند . بعضی از دخترهای کمتر از 7 سال عصبی مزاج می شوند . اما برخی دیگر رفتار بزرگترها را پیش می گیرند. این گونه بچه های کمال طلب بیش از حد مراقب رفتار و پاکیزگی هستند و ضمنا سایر بچه ها را پدر و مادر یا معلم سرزنش می کنند یا پند و اندرز می دهند . (ادوارد تایبر،1377)

سالهای مدرسه : کودکان در سن مدرسه قادرند از دست دادن یکی از والدین را به طور واقع بینانه تری مورد توجه قرار دهند ولی به نحو عمیق تری نیز از این فقدان رنج می برند و اغلب به صورت حاد دچار افسردگی می شوند. ( آدامز ، 1985)

آثار عاطفی طلاق بر روی کودک

یکی از آثار عاطفی طلاق این است که سرانجام هماهنگی خانوادگی را از آنان می ستاند . (آدامز ، 1985)

شلسینگر (1966) نیز می گوید ، انزوا طلبی و شرکت نکردن درفعالیتهای اجتماعی مدرسه و فوق برنامه نیز از جمله آثار طلاق بر کودک در مدرسه است . (همان منبع )

به طور کلی بچه ها معمولا ، در غیبت پدر غمگین ، عصبی ، و در نهایت افسرده می شوند .که به اختصار توضیح می دهیم :

غمگینی : یکی از واکنشهای متداول و معمول اکثر بچه های زیر 8 سال در مقابل طلاق ، غمگینی است . مدت زمان کمی پس از آنکه پدر خانه را ترک می کند ، بچه ها احساس کسالت و غمگینی می کنند ، به ویژه اگر ملاقاتهای پدر منظم و پیوسته نباشد . این گونه بچه ها اغلب بغض به گلو دارند و زیاد گریه می کنند و ظاهرا نیازی ارضا نشدنی به نوازش و اعتماد به نفس دارند . (همان منبع )

ممکن است برای خانواده پیشین خود دلتنگ شود و بخواهد آنها دوباره با هم زندگی کنند . (جینی فرنتس رنسوم ، 1957)

خشم : یکی از واکنشهای متداول بچه های بزرگتر و نوجوانان خشم است . این به ویژه در پسرهای 8 تا 12 ساله که پدر پس از طلاق آنها را ترک می کند ، دیده می شود. (ادوارد تایبر ، 1377)

گوشه گیری : ممکن است گوشه گیری و کنار ه گیری کند تا از این راه احساسات خود را از دیگران پنهان سازد .

سردرگمی‌: ممکن است کودک در شناخت انتظارات و اهداف خود سردر گم باشد و نداند کدام احساسات و عواطفش درست است .

ترس : ممکن است كودك بپرسد آیا همان گونه که آنها از هم جدا شدند ، روزی مرا هم رها می کنند ؟ آیا همان گونه که از همدیگر خوششان نمی آید ، ممکن است مرا دوست نداشته باشند ؟ آیا ممکن است نتوانم یکی از والدینم را ببینم ؟ (جینی فرنتس رنسوم ،1957 )

 اما مهمترین و جدی ترین واکنش بیماری افسردگی است . پسران و دخترانی که به سبب طلاق پدر خود را از دست می دهند از درون دچار خلا و کمبود عمیقی می گردند که ممکن است با دریافت محبت کمتری از جانب مادر به علت حجم شدید مسئولیت های جدید که برایش پیش آمده مواجه شود و به کم شدن اعتماد به نفس و در نتیجه افسردگی منتهی گردد. ونشانه های افسردگی در کودکان عبارتند از:

1- عاطفی : بچه های افسرده معمولا اندوهگین و بغض به گلو بوده ، به کوچکترین حرفی به گریه می افتند .

2- انگیزشی : به علت انجام ندادن تکالیف مدرسه و نداشتن انگیزه ای برای مطالعه ، نمرات و سطح درسی آنها پایین می آید و همچنین نسبت به بازی و سایر فعالیتها هم بی علاقه می شوند.

3- جسمی : اغلب اشتهای خود را از دست داده و رغبتی به غذا خوردن ندارند . و اغلب از معده درد ، سردرد ، رنج می برند .

4- مشکل شناختی : گمان می برند به هر کاری دست بزنند با شکست رو به رو می شوند . (ادوارد تایبر ، 1377)

اثرات تربیتی

زمانی که سرپرست خانواده، مطلقه، فقیر و شاغل است، غالباً برای تربیت صحیح کودک دچار مشکل می شود.اغلب مشاغلی که درآمد کافی دارند، مستلزم صرف وقت به مدت طولانی و یا صرف ساعات غیرمعمول برای کار هستند و این شرایط، برای اکثر والدین

تنها، به جهت این که بیشتر وقت آنها صرف کسب درآمد می گردد زمان کافی برای تربیت فرزند وجود ندارند.( فاطمه حبیبی ، 1386)

مادرانی که به تازگی بیوه شده اند، ضمن این که برای فقدان شریک و یار زندگی خود بسیار غمگین هستند، مجبورند وظایف و مسئولیت های خانه داری را نیز انجام دهند. این شرایط موجود  ممکن است ماه ها و یا سال ها طول بکشد تا این که آنان بتوانند از عهده مشکلات اقتصادی خویش برآیند وهمچنین نیازهای عاطفی کودک را برآورده کنند.بعضی از آنان حضور فرزند را مانع یافتن همسر مناسب می دانند. البته کودکان نیز هر چقدر که بزرگتر می شوند، با سؤالاتی در مورد سرگذشت خود و نیازشان به حضور پدر، مادران را به ستوه می آورند.پروفسور دیوید پاپ به عنوان متخصص علوم اجتماعی، بیان می کند که داشتن خانواده ای با پدر و مادر اصلی، بهترین حالت زندگی برای کودکان است و خانواده تک والدی و خانواده هایی که پدر یا مادرخوانده دارند، حالت مناسبی نیست. تنها، به جهت این که بیشتر وقت آنها صرف کسب درآمد می گردد زمان کافی برای تربیت فرزند ندارند.( فاطمه حبیبی ، 1386)

 اثرات رفتاری

محققان معتقدند عدم حضور پدر، اثرات متفاوتی را بر روی رفتار دختران و پسران دارد. هنگامی که پدر خانواده حضور ندارد، پسران تمایل بیشتری دارند که قواعد و قالب های اجتماعی را نقض کنند.

تعدادی از مطالعات نشان می دهد که کودکان در خانواده هایی که پدر در آن حضور ندارد، از هوش (IQ) پایین تری برخوردارند، همچنین بیان و گفتار آنها در سطح پایینی می باشد. روان شناسان معتقدند رفتار مناسب  اغلب پسران با عدم حضور پدر صدمه می بیند. عوامل متفاوت دیگری ، نظیر استرس و نحوه برخورد والدین و فرزندان می تواند این تفاوت ها را بیشتر و بهتر مشخص کند. مطالعات آسیب شناسی روانی بر روی کودکانی که با غیبت پدر مواجهند، نشان می دهد که این کودکان نسبت به کودکانی که پدر در خانه آنها حضور دارد، بیشتر در معرض ناهنجاری های احساسی و افسردگی هستند.                          اکثریت تحقیقات، اثرات عدم حضور پدر را بر رشد هویت مردانگی، موفقیت در مدرسه و شجاعت اجتماعی تأیید می کند، زیرا این ویژگی ها در موفقیت فرد در زندگی بزرگسالی و اجرای کامل نقش یک مرد به عنوان تأمین کننده اقتصاد خانواده مؤثر است. محققان دریافتند پسرانی که در خانواده های بدون حضور پدر زندگی می کنند، کمتر حالت مردانه دارند و بیشتر حالت زنانه به خود می گیرند.

پرخاشگری پسران در خانواده های بدون پدر نیز بیشتر است و علت آن عدم اطلاعات کافی مادر به عنوان سرپرست خانواده در پرورش حالات مردانه در پسران است و به اعتقاد وی حضور پدران موجب کاهش تمایلات پرخاشگری در پسران می شود و لذا به نظر می رسد پرخاشگری نتیجه غیرمستقیم ارتباط ناهمگون و ناسازگار پسر با پدرمی باشد. تحقیقات نشان می دهد که کودکان خانواده های تک والدی در مقایسه با کودکان دارای دو والد، سازگاری کمتری دارند. کودکانی که به وسیله یک والد بزرگ شده اند، با اشکالاتی نظیر پایین بودن طبقه اجتماعی، مسکن نامناسب و شرایط سخت اقتصادی مواجه هستند.مشکلات رفتاری در بین کودکانی که والدینشان طلاق گرفته یا جدا شده اند، نسبت به کودکانی که والد آنها فوت شده است، به میزان بیشتری مشاهده می شود.

اثرات آموزش

کودکانی که فقط با مادرشان زندگی می کنند ، بیش از بچه هایی که پدر و مادر در کنارشان هستند، افت تحصیلی دارند و از مدرسه اخراج می شوند، دست به بزهکاری کودکانه می زنند، مواد مخدر مصرف می کنند و مرتکب جرایم بزرگسالان می شوند. لذا سلامت جسمی و روانی کودک در معرض خطر است .

 اثرات بهداشتی (جسمی و روانی)

تحقیقات نشان می دهد که فرزندان خانواده های تک والد و دو والد در رشد روانی،  رفتارهای اجتماعی و هویت جنسی متفاوت هستند. البته متغیرهایی نظیر سطح درآمد و طبقه اقتصادی- اجتماعی در نتایج مؤثر است. به طور نمونه در شرایط برابری این متغیرها، بین رشد ذهنی، موفقیت علمی و رفتاری و هویت جنسی کودکان خانواده تک والدی و خانواده دو والدی تفاوت کمتری مشاهده می شود. ( فاطمه حبیبی ، 1386)

 دخترانی که رابطه تنگاتنگی با والدین خود دارند و به شدت از سوی آنان حمایت می شوند، دیرتر به بلوغ و رشد می رسند و دخترانی که در محیط ارتباطی سرد و دارای فاصله ارتباطی با والدین خود هستند، در سن پایین تری به بلوغ می رسند. در واقع دخترانی که در طی ۵ سال اول زندگی خود، رابطه تنگاتنگ و مثبتی را با والدین خود داشتند، نسبت به دخترانی که روابط سرد با والدین خود داشتند، دیرتر به بلوغ می رسند. محققان دریافتند که کیفیت برخورد و رفتار پدران با دختران، مهم ترین نشانه زمان بندی بلوغ دختران است. پدر دخترانی که دیرتر به بلوغ می رسند؛ معمولاً در رشد و تربیت دختران، همکاری و مشارکت بسیار دارند و پشتیبان و حامی همسر خود (مادر دختر) بوده اند. ( فاطمه حبیبی ، 1386)

احساس بچه ها پس از جدایی پدر و مادر

همه بچه ها پس از جدایی پدر و مادر دچار افکار و احساساتی نظیر «مامان و بابا تمام مدت در حال دعوا هستن ، مامان گفت که بابا امروز آنها را ترک می کنه . آیا من هم باید برم ؟ اما دوست ندارم جایی برم ، ترجیح می دم بابا به خانه برگرده . آیا امکان داره مامان هم به جای دیگری بره ؟ شاید بابا و مامان از دست من عصبانی هستن خدایا از تنهایی وحشت دارم » می شوند پدر و مادرها باید این نکته را پیش بینی کنند که ناراحتی بچه های 3 تا 7 ساله ناشی از به خطر افتادن و تهدید امنیت شخصی آنهاست .

هم دختر بچه ها و هم پسر بچه ها با خیس کردن مکرر رختخواب و مکیدن انگشت ، هراس از تاریکی و چسباندن خود به پدر و مادر احساس نا ایمنی عمیق خود را نشان می دهند . ( ادوارد تایبر،1377)

چگونه کودکان نگرانی  ناشی از دست دادن عشق پدر و مادر را ابراز می کنند ؟

والدین با توجه به الگوهای رفتاری کودک می توانند به نگرانی ناشی از تنهایی او پی ببرند . در درجه اول جداییهایی که طفل در طی روز به راحتی می پذیرفت پس از طلاق برایش نفرت آور می شود ، مثل رفتن به مدرسه ، تنها ماندن با پرستار یا حتی ماندن در رختخواب به هنگام شب . بچه چهار ساله ای که قبلا با شوق و اشتیاق از ماشین پیاده می شد و به مهد کودک می رفت . پس از جدایی به پدر و مادر می چسبد و حاضر نیست از ماشین پیاده شود . هر غیبتی ، حتی اگر کوتاه باشد این وحشت را به دل کودک می اندازد که ممکن است پدر و مادر دیگر بر نگردند . والدین معمولا در مقابل چنین رفتارهایی خشم و بی قراری از خود نشان می دهند که گناهی هم متوجه آنها نیست .  در مقابل این خشونت ، بچه ها که خود را نیازمند به نوازش می بیند احساس می کنند که پدر و مادر آنها را دوست ندارد یا از خود دور می سازند . این واکنشها سبب می شود بچه بیشتر احساس تنهایی کند و از رها شدن وحشت نماید . در چنین موقعیتی به دلیل نیاز کودک به دریافت اعتماد به نفس بیشتر ، خواهشها و زیاده طلبی هایش رو به افزایش می گذارد و متاسفانه او را بیش از گذشته از پدر یا مادر دور و بیگانه می کند . (ادوارد تایبر،1377)

 نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان: مریم کوهکن

بروشور

تهدیدی ویرانگر برای کانون خانواده

 خیانت مخرب ترین رفتار در یک ارتباط است که نه تنها منجر به صدمات غیر قابل جبران به طرفین می شـود، بلـکه اعتماد و اطـمیـنان کسـی كه مورد خیانت واقع شده را نیز نسبت به افراد دیـگر از بین خواهـد برد. مـعمولا نارضایتی از مسائل گوناگون در یک رابطه باعث خیانت می شود ولی در کل هیچ دلیلی برای این عمل نکوهیده پذیرفته نیست و باید از آن دوری نـمود. برخی از مهمترین عوامل شکل گیری خیانت و آثار و عواقب مخرب آن عبارتند از:

 علل خیانت:

برای زنها:  

1- ابراز علاقه بيشتر توسط فرد ديگري

2- خيانت شوهر

3-تغييرات شديد شخصيتي و رفتاري شوهر

4-عدم توجه به احساسات و عواطف زن و تمرکزبر روابط جنسی توسط شوهر

5-پول و وضعيت اقتصادي

6-ترجیح روابط دوستانه یا کاری به روابط خانوادگی توسط شوهر

7-عدم ارضاء جنسی

8-ماجرا جويي و حسادت

برای مردها:

1-از بين رفتن عشق و علاقه

2- عدم جذابيت همسر

3- اخلاق و رفتار غير قابل تحمل همسر

4- بولهوسي و هوسراني

5-عقده‌ها‌ي جنسي

6-بي خطر شمردن خيانت

7-زياده خواهي و تنوع طلبي

8-خيانت همسر

9-عدم رغبت همسر به داشتن روابط با شوهر خود

10- ديدن فيلم‌های غیر اخلاقی درشبکه‌هاي ماهواره‌اي

  آثار مخرب خیانت:

1-گرایش به تنوع طلبی منفی و بی بند و باری

2-دادن هويتي دوگانه به فرد

3- پرخاشگری

4-اضطراب و افسردگی و ایجاد آشفتگی و پریشانی روانی

5-درصورت داشتن رابطه احتمال ابتلا به بیماریهای آمیزشی

6-ایجاد عذاب وجدان و احساس گناه

7- وسوسه کننده و غیر قابل کنترل

8-از بین رفتن آبرو ووجهه ایجاد بد نامي

9-سرخوردگی عاطفی و جنسی

10-  ایجاد بدبینی

11-  از بین رفتن عزت نفس واعتماد به نفس فرزندان

12-  ایجاد زمینه های بزه کاری برای فرزندان

13-  اعتیاد

14-  طلاق

15-  خودکشی

16-  قتل

 خيانت در زندگي امري نكوهيده و ضد اخلاقي است كه اثرات زيان بار آن قطعا دير يا زود گريبان‌گير خیانت کننده و در مرحله بعد خانواده وی خواهد شد. بنابراين چنانچه مشكلي در روابط وجود دارد بايد با ديد باز به آنها نگريست و با انديشه و تدبير سعي در حل آنها نمود.

 منبع:

1- http://tebyan-zn.ir/News-Article/blest_family/Family_Disorders/treason/2010/8/16/636.html

2- http://www.hamseda.ir/fa/news/1616

 نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان: پانته آ رفیعی، نرگس کریمی   

بنر و پوستر

آسان ترین راه برای تسخیر یک قلب، محبت و عشق ورزیدن صادقانه است .

سعادتمند ترین فرد، کسی است که با شرایط موجود خود را وفق دهد .

پاک ترین عشق، آن است که فرد را فقط به خاطر خودش و وجودش دوست داشته باشی؛ نه هیچ چیز دیگر.

بهترین واقعه برای یک فرد، دیدن شادی خانواده اش است.

بزرگ ترین شادی، داشتن محبوبیت بین اطرافیان است.

بد ترین تصمیم یا قضاوت آن است که به هنگام خشم باشد.

نقل از : مجله شادکامی

  نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان: پانته آ رفیعی           

 پیامک ، زیر نویس

زیبا ترین زندگی، آن است که همراه آرامش باشد.

بهترین خصلت یک زن، صبور بودن و مردانه ترین صفت یک مرد، گذشت اوست

بهترین خصلت یک مرد، مسئولیت پذیر بودن اوست.

بهترین هدیه، آن است که با عشق خریده شده باشد .

 بدترین عیب، خراب کردن پل های پشت سر است.

زیباترین شکل محبت، به زبان آوردن آنست.

نقل از : مجله شادکامی

  نام ونام خانوادگی تهیه کنندگان: پانته آ رفیعی، نرگس کریمی

 


 

 مطلب علمی شماره ۱:انواع طلاق                                                                                      

 ابعاد مختلف آسيب هاي ناشي از طلاق:”پل بوهامون” نشان داده است که طلاق بدان سبب مساله غامضي است که همزمان شش بعد را در نظر مي گيرد، اين ابعاد عبارتند از: 1- طلاق عاطفي:

طلاق از نظر لغوي به معني رها شدن مي باشد و در اصطلاح عبارت از پايان دادن زناشويي به وسيله زن و شوهر. طلاق را اغلب راه حل رايج و قانوني عدم سازش زن و شوهر، فروريختن ساختار زندگي خانوادگي، قطع پيوند زناشويي و اختلال ارتباط والدين با فرزندان تعريف کرده اند. زن و شوهر عواطف خود را از يکديگر دريغ مي دارند و روي از هم بر مي تابند، زيرا اعتمادشان به يکديگر و جذابيتشان براي هم به پايان رسيده است.

یکی از مهمترین انواع طلاق، طلاق عاطفی است که در هیچ کجا به ثبت نمی رسد و نمود عینی ندارد اما مهمترین نوع طلاق است که کودکان زیادی از آن رنج می برند. در چنین خانواده هایی یک تشنج روانی حکم فرماست.

این مورد مربوط به خانواده هایی است که به علت مسائل سنتی و عرفی که حاکم بر عقاید آنهاست یا برخی باورهای نادرست و نگرش های منفی جامعه نسبت به زنان مطلقه، ترس و نگرانی از تنهایی، از دست دادن فرزندان و یا ناتوانی در تامین نیازهای زندگی تصمیم می گیرند که به اجبار زیر یک سقف زندگی کنند. در چنین اوضاع نابسامانی، زن انزوا طلبی اختیار کرده و خود را شریک زندگی نمی داند و تنها به دلیل شرایط اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی به زندگی ادامه می دهد. بسیاری از زوج ها با هم زندگی می کنند ولی از وجود و درون هم خبری ندارند، این قطع روابط عاطفی عوامل پنهان و ناگفته های بسیار دارد. این طلاق های عاطفی که در خیلی از خانواده ها وجود دارد را نباید دست کم گرفت. بسیاری از خانواده ها مشکلات زندگی زناشویی را به دست گذر زمان می دهند که به گفته خودشان بعداً درست می شود، بعداً با آمدن فرزند بهبود پیدا می کند، اما بی اهمیت جلوه دادن مشکلات و مسائل و موکول کردن آنها به گذشت زمان می تواند سایه مشکلات را گسترده تر کند.در جامعه امروز تعهد به زندگی برای زنان به همان شکل که برای خیلی از زنان قدیمی تر که دارای قداست و ارزش بود، همچنان قداست و ارزشمند است و اغلب زنان ، امروز به هیچ طریق حاضر نیستند کانون خانواده را رها کنند. در این شرایط بیشترین آسیب به روح و روان کودک وارد می شود و اوست که باید این شرایط راتحمل کند.  در این اوضاع نابسامان کودک قربانی تسویه حساب های والدین می شود. کودکان طلاق ، اگر در ظاهر سالم بمانند و به معضلات اجتماعی از قبیل جرایم و جنایات، مواد مخدر و الکل و غیره کشیده نشوند باز شادی و سرزندگی خود را از دست می دهند و مسلما نمی توانند پدر و مادرانی بهتر از پدر و مادران خود برای فرزندانشان باشند. این کودکان در شرایط پیش آمده زندگی خود احساس تنهایی، سرخوردگی و بی پشتوانگی می کنند.

این موارد در جامعه ما بسیار دیده می شود، شاید بتوان گفت این موارد ذکر شده قطره ای در یک دریاست. به هرحال باید توجه داشت که جلوگیری از طلاق، شاید غیرممکن باشد اما حداقل می توان راهکارهایی جست تا به وسیله آنها بتوان از مضرات این معضل کاست. در واقع می توان اینگونه بیان کرد که ما باید بیش از هر چیز به فکر بازخوانی فرهنگ طلاق در جامعه باشیم، باید سازمان هایی شکل گیرند که بتوانند به خوبی انگیزه های طلاق در خانواده ها را بررسی کنند و بتوانند آنها را از این کار بازدارند و نیز بتوانند به درستی ارزیابی کنند که کدامیک از والدین شایستگی قبول و نگهداری فرزند خود را می توانند داشته باشند ، تا حدودی با این کار ميتوان از دغدغه ها و دل نگرانی های جامعه کم کرد. 2- طلاق اقتصادي:

 وقتي خانواده اي از هم مي پاشد، تصفيه اقتصادي يعني تقسيم اموال و دارايي آنها در دو سهم ضرورت پيدا مي کند.

3- طلاق قانوني:

در دادگاه پايان رسمي ازدواج و همراه آن شرايط اجازه ازدواج مجدد براي طرفين اعلام مي گردد.

4- طلاق توافقي والدين: تصميماتي که درباره حضانت فرزندان، ديدار بعدي آنان، مسئوليت هاي هريک از والدين از نظر مالي و تربيت کودکان و غيره اتخاذ مي گردد. 5- طلاق اجتماعي:تغييراتي است که در رابطه با دوستان و آشنايان اتفاق مي افتد، به اين معنا که چون از وقوع طلاق اطلاع پيدا مي کنند، هريک به گونه اي واکنش نشان مي دهند. 6- طلاق رواني:وقتي ازدواجي گسسته شد، احساس همدلي از بين مي رود و مفهوم “خود” تغيير مي کند. در اينجا طرفين بايد درک کنند که ديگر هيچ کدام يک پيوند را تشکيل نمي دهد، زيرا هريک خود را تنها مي بيند و اين تنهايي براي هريک از آنان يک “ضربه” است. آمار رسمي طلاق نشان دهنده ميزان ناکامي زوجين در زندگي زناشويي نيست. اين آمار شامل افرادي که از يکديگر جدا زندگي مي کنند، اما به طور قانوني طلاق نگرفته اند، نمي شود. علاوه بر آن افراد زيادي وجود دارند که از زندگي مشترک خود راضي نيستند، اما به دلايل مختلف از هم جدا نمي شوند. آنها نگران پيامدهاي عاطفي، مالي، اجتماعي و فرهنگي طلاق هستند و ترجيح مي دهند به خاطر فرزندانشان به زندگي مشترک ادامه دهند. به اين ترتيب آمار رسمي طلاق در جامعه درصد ناچيزي از تعداد خانواده هايي که در شرايط “طلاق عاطفي” به سر مي برند را نشان مي دهد. کارشناسان معتقدند عوامل مختلف اجتماعي در افزايش ميزان طلاق نقش دارد. به اعتقاد آنها به تدريج که زنان از نظر اقتصادي مستقل مي شوند آمار طلاق نيز افزايش مي يابد. با افزايش سطح درآمدها زنان مجبور به تحمل نارسايي هاي زندگي مشترک براي تامين مايحتاج اوليه زندگي خود نيستند. با توجه به مطالب ذکرشده بايد به خاطر سپرد که ارتباط، موضوعي دوسويه و جاده‏اي دوطرفه است. نمي‏توان و نبايد انتظار داشت که يکي از زوجين تحقير و تهديد کند و در عوض، انتظار لطف و محبت داشته باشد. اگر بر خانه و در خانه‏اي روح زندگي و جوهر معني‏دار زندگي حاکم نباشد، آن زندگي، شکل زندگي دارد و خودِ زندگي نيست. بنابراين بر هر زن و هر مردي لازم است که با خود بينديشند رمز آرامش و ثبات و خوشبختي چيست؟ اين رمز کلمه‏اي 5 حرفي است: “تفاهم”! تفاهم همان واژه آشنا و دوست‏داشتني است که بارها و بارها در زندگي خود شنيده‏ايم و يا به کار گرفته‏ايم. از بسياري از زوج‏هاي خوشبخت اگر پرسيده شود رمز موفقيت و آرامش در زندگي‏شان چيست، بي‏شک به عنوان کلمه‏اي جادويي اين کلمه را بر زبان جاري خواهند ساخت: “تفاهم” و “تفاهم”. زن و مرد با هم تفاوت‏هايي دارند و مطلع‏بودن از کم و کيف اين تفاوت‏ها راهگشاي تفاهم آنهاست. زوجين گاهي اوقات از دست شريک زندگي خود عصباني يا کلافه مي‏شوند. چرا که انتظار دارند همسرشان عيناً همانند خودشان باشد.

در يک کلام، شناخت خصوصيات و ويژگي‏هاي زنان و مردان مي‏تواند گستره تفاهم را در زندگي مشترک بيشتر و وسيع‏تر نمايد. زماني که زن و مرد قادر باشند به يکديگر احترام بگذارند و تفاوت‏هايشان را بپذيرند، خوشبختي نيز با تمام زيبايي و شکوهش فرصتي براي شکوفايي پيدا خواهد کرد.

به امید روزی که در مطبوعات دیگر شاهد تیترهایی مثل “به ازای هر ۴ ازدواج یک طلا ق رخ می دهد”، “افزایش ۲۰ درصدی طلاق” و “درصد افزایش بالای طلاق در ازدواج های دانشجویی”، نباشیم

منبع :

كتاب طلاق علل و پيامدها

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :    ملیحه سادات حسینی 

 

مطلب علمی شماره ۲:چگونگی پاسخگوئی به سوالات جنسی کودکان

                                                                                                                                                                                               

 اميرالمومنين علي(ع) به امام حسن(ع) فرمود: حق را اول به تو دادم كه ناحق ديگر در تو راه پيدا نكند.سعي كنيد آنچه را كه مصلحت فرزندان مي دانيد به آنها بگوييد و آن ها را قانع كنيد و سن او را در ارائه جوابها لحاظ كنيد.

همه والدین گاهی با این مشکل مواجه می شوند که چطور باید به بعضی از سوالاتی که فرزندنشان می پرسند، پاسخ دهند؛ سوالهایی مثل “بچه ها از کجا به وجود می آیند؟”

بیشترین سوالاتی که معمولا کودکان از والدین خود سوال می کنند عبارتند از

در مورد آفرینش خود- در مورد کیفیت پيدایش جهان و خود , در مورد نحوه به دنیا آمدن خود  یا نوزاد دیگر, در مورد تفاوت دو جنس , در مورد حالات خود مثل احتلام و قاعدگی , پرسش در مورد اعضاء تناسلی , سوال از شکم مادر یا زن حامله . خیلی از والدین سعی می کنند با پاسخهای کوتاه و گنگ فرزندانشان را از سر خود باز کنند. شما هم تابه حال اینکار را کرده اید؟

تنوع خانواده ها در پاسخ گویی به سوالات جنسی

1- منع اطلاعاتی و عدم صحبت در زمینه مسائل جنسی

 2- بی تفاوتی و گریز و پرت کردن حواس کودک به مسائل دیگر

 3- بسیار گوئی و صحبت بسیار در زمینه مسائل جنسی که کودک دچار گیجی می شود

 4- دروغ گوئی و پرت و پلا گوئی و افسانه سرائی به جهت عدم دادن اطلاعات درست در باره مسائل جنسی

 5- موعظه ,  نصحیت و اندرز و دادن حس نا مطلوب نسبت به میل جنسی

یادمان باشد

الف -بعنوان پدر یا مادر کودکانی که در سن رشد هستند باید یاد بگیریم که راحت با فرزندان خود حرف بزنیم؛ طوریکه هم برای خودمان و هم برای فرزندمان راحت باشد. در آن واحد پاسخی که به فرزندمان می دهیم باید واقعی و صحیح باشد، البته باید به تناسب سن و سال او هم مطرح گردد.

ب -به سوالات فرزندانمان احترام بگذاریم. وقتی کودکمان از ما سوالی می پرسد آنرا یک هدیه تلقی کنیم، به جای اینکه فرزندمان را برای گرفتن جواب به سراغ دوستان , همسایه و . . . . یا هر جای دیگری بفرستیم که معلوم نیست چه پاسخی در اختیار او بگذارند، پاسخهایی به آنها بدهيم كه متناسب با سن آنها باشد.

ج – بسیاری از والدین نگران هستند که در مورد مسائل جنسی با فرزندان خود صحبت کنند و یا حتی اگر در این زمینه صحبت نمایند نگرانی خود را به فرزند خود منتقل می کنند یادمان باشد دانش جنسی کودکان ما مانند لوح سفیدی است که کلمات و جملات اندکی در آن نقش بسته است و این لوح ماست که از سفیدی بدلیل تفکرات و نگرش ها و بسیاری از باورها  مختلف بصورت کدر درآمده است . از عمده دلایل این نگرانی می توان به این مسائل اشاره نمود . 1-عده ای نگران هستند که پاسخ تمام سوالات کودک را ندانند . 2- با درمیان گذاشتن این گونه مسائل فرزندان شان را به سوی داشتن افکار جنسی ترغیب می کنند. 3- والدین دید گاه درستی در مورد مسائل جنسی ندارند. 4- والدین نگران ارتباط طبیعی خود با فرزندانشان هستند . 5- والدین تمایل دارند صحبت کنند ولی نمی دانند از کجا شروع کنند  .

د – باید از فهم درست سوال مطمئن شوید. باید ببینید که فرزندتان واقعاً از آن سوال چه منظوری داشته است. خیلی وقت ها منظور واقعی بچه ها آن چیزی نیست که به زبانشان می آید.لذا بایستی سوال را با سوال جواب داد ” خود تو چی فکر می کنی

نکات مهم در مورد آموزش تربیت جنسی

1.      آموزش را از کودکی آغاز کنید

2.      دید گاههای خود را واضح و شفاف بیان کنید

3.      فضايی باز برای صحبت و ابراز عقیده در خانه به وجود آورید

4.      در باره هر جنس با فرزند تان صحبت کنید

5.      برای دادن اطلاعات به فرزندتان پیش قدم شوید

6.      به سخنان فرزندتان خوب گوش دهید

7.      سعی کنید صادق و راستگو باشید

در آخر

باید توجه داشت وقتی كودكان در مورد مسائل جنسي سوال می پرسند تنها باید جواب همان سوال را داد. بهترین زمان برای آموزش مسايل جنسی به کودک ،زمانی است که خود او سوالی را می پرسد. پاسخ دادن به سوالهای کودکان با صداقت و همدلی ، یکی از راههای عشق ورزیدن و احترام گذاشتن به آنان است و کمتر کودکی قبل از هشت سالگی از مسايل جنسی سر درمي آورد و سوالاتی در این زمینه مي پرسد و اینکه والدین باید همواره سعی کنند هنگام بحث در مورد موضوعات جنسی ، احساسات ، عواطف ، عشق و ارزشهای اخلاقی را نیز دخیل کنند.

 نام و نام خانوادگی تهیه کنندگان: دکتر حمید رضا شمسی

مطلب علمی شماره ۳:پیامدهای طلاق برای بزرگسالان

بعد از آنکه مجادله های قانونی طلاق تمام شد و طلاق انجام گرفت و پس از آنکه شوک و رنج اولیه برطرف شد ،زندگی برای کسانی که طلاق گرفته اند چه وضعيتي پیدا می کند؟

تاثیرات طلاق

تحقیقات متعددی در این زمینه انجام شده است و نشان داده که درآمد سرانه خانوادگی زنان بعد از طلاق کاهش می یابد و اساساًکمتر از درآمد زنان متاهل است .وهمچنین درآمد سرانه یا سطح زندگی مردان بعد از طلاق افزایش می یابد شاید به این دلیل که بعد از طلاق معمولاًبچه ها با مادرشان زندگی می کنند .بنابراین مردان هزینه های معیشتی کمتری دارند .همچنین به دنبال زیان و کاهش اقتصادی افراد مطلقه جابجایی نزولی را تجربه می کنند یعنی اکثراًبه خانه های پست تر نقل مکان می کنند ..بطور شگفت آور کاهش وضعیت اقتصادی خانواده های طلاق حتی سالها قبل از طلاق شروع می شود و افت آن در طول فرایند متارکه ادامه می یابد .این زیانها حداقل 5 سال بعد از طلاق به طول می انجامد .بنابراین یکی از روشن ترین پیامدهای طلاق نقل مکان به سمت نواحی پایین شهر است .

تغییر در شبکه های اجتماعی

طلاق در زندگی اجتماعی نیز تغییرات شگرفی ایجاد می کند .قبل از هر چیز همسر از دست می رود، بنابراین فعالیت های زناشویی کاهش می یابد .علاوه براین، وقتی همسر از دست رفت ، به همین ترتیب خانواده ی همسر نیز غالباً از دست می رود و تماس با خانواده ه ی همسر قبلی آشکارا کم می شود .این کاهش در مقابل با خانواده ی همسر مخصوصاًدر مورد مردان بارزتر است .احتمالاًً دلیل اينکه مردان حضانت فرزندانشان را به عهده بگیرند کمتر است .

اما فقط اعضای خانواده همسر نیست که از دست می روند ،اکثراًمطلقه ها درمی یابند که به همین نسبت دوستان را نیز ازدست داده اند .بخصوص اگر رابطه دوستی در طول مدت ازدواج شکل گرفته باشد و دوست مشترک همسر سابق باشد .تغییر در سبک زندگی برای روابط با دوستان قبلی تاثیر می گذارد .به هر دلیل ، افراد مطلقه منزوی تر شده و بیشتر از متاهل ها احساس تنهایی می کنند .

تغییر نقش ها

طلاق در نقش افراد تغییرات بنیادی ایجاد می کند، بخصوص اگر زن و شوهر درطول ازدواج از نقش های جنسیتی پیروی کرده باشند. طلاق نقش زنان خانه دار را به نقش زنان نان آور مبدل می کند، در حالی که مردانی که فقط والد “پشتیبان” بوده اند خودشان را در فرزند پروری (حداقل در پایان هفته)احساس می کنند . زنان در ازدواج های سنتی که شوهرشان تنها نان آور خانواده بوده در پذیرش نقش و  هم چنين در خصوص فرزندان مشكلات بسياري داشته اند .آنها در مقابل مسئولیت های شغلی جديد احساس عصبانیت و ناکامی مي نمودند .از اینکه همراه بچه هایشان نبودند احساس گناه می کردند و در مورد شغلشان حس دوگانه ای داشتند.هر چند تغییر نقش ناشی از طلاق ناگهانی تر باشد ظاهراًپذیرش آن دشوارتر خواهد بود.

مشکلات روانشناختی

با وجود مشکلات پیش رو که تا کنون توضیح داده شد عجیب نیست اگر افراد دچار مشکلات روانشناختی شوند .اکثر مردان وزنان طلاق ،عصبانیت ،اضطراب ،افسردگی و احساس تنهایی دارند.طلاق آشفتگی عاطفی و حتی گاهی بیماری روانی ایجاد می کند .در سراسر جهان میزان خودکشی در میان مردان وزنان مطلقه بالاتر است ،همچنین افراد مطلقه بیشتر معتاد می شوند.

علایم جسمانی

مسائلی که بزرگسالان مطلقه تجربه می کنند ممکن است در سلامت جسمانی آنها نیز نشان داده شود ، مشکلات جسمی افراد مطلقه در مقایسه با افراد متاهل بیشتر و احتمال دارد زودتر بمیرند .مشکلاتی همچون بیماریهای قلبی ،کاهش وزن،به هم خوردن  تعادل معده ،دردهای بدنی ،فرسودگی ،بی میلی ،سردرد و مشکلات خواب را گزارش می کنند .این افراد سلول های مقاوم کمتری دارند و سیستم ایمنی بدن ایشان در مقابل بیماری مقاومت کمتری دارد.

سازگاری با طلاق

افراد در نشان دادن واکنش نسبت به طلاق خیلی متفاوتند ،برای بعضی ,طلاق یک امتیاز است .برای بعضی دیگر ، طلاق یک کاهش موقتی در بهزیستی فرد می شودو گروه دیگری از افراد را در مسیر رو به کاهش قرار می دهد که در آن هرگز بهبودی کامل پیدا نمی کنند . در اینجا در مورد عواملی بحث می کنیم که روی سرعت و مطلوبیت سازگاری با طلاق در بزرگسالان تاثیر دارند :

خصوصیات فرد کمک کننده:

خصوصیتی که به نظر می رسد روی سازگاری با طلاق تاثیر بگذارد سن فرد در زمان طلاق است .تعدادی از محققان دریافته اند که افراد مسن تر به وسیله طلاق آشفته تر می شوند و نسبت به جوان ترها زمان زیاد تری برای سازگاری نیاز دارند .

اما شاید سن ،پیچیده تر از این باشد .بعضی شواهد نشان می دهد که برای زنان در دهه های سوم و برای مردان در دهه های چهارم زندگی طلاق راحت تر است .خصوصیت شخصیتی افراد تفاوت هایی را در کیفیت سازگاری افراد با طلاق ایجاد میکند ،اگر شخص یک بیماري روانی یا یک شخصیت ضد اجتماعی داشته باشد مشکلات عمده ای روی می دهد . در مقابل اگر افراد سطح تحصیلی بالاتر و بهداشت روانی بهتری داشته باشند سازگاری بهتری ایجاد می شود .

اگر افراد بتوانند موقعیت های استرس زا را به روش قابل مدیریت قالب بندی مجدد کنند راهبردهای فعالی را برای تسلط بر موقعیت به کار می برند و اگریک سبک کنار آمدن مسئله مدار داشته باشند این راهبردها بهتر از آن هستند که افراد خودرا در مورد مشکلاتشان سرزنش کنند و غرق در خیال پردازی شوند یا به دنبال کمک گرفتن از سایر افراد باشند.

“افراد وقتی احساس حمایت شدن می کنند که تائید و پذیرش ،همدلی و صمیمت را دریافت نمایند “

کسانی که  دوستان بیشتری دارند و دارای شبکه اجتماعی وسیع تری هستند و کسانی که مجذوب تعامل مداوم با دوستانشان هستند سازگاری بهتری با طلاق دارند .گرچه اثرات طلاق روی بزرگسالان می تواند شدید باشد اما تا ابد ادامه ندارد .اکثر افراد با شرایط جدید سازگارمی شوند پس از طلاق چه مدت طول می کشد تا آنها به حالت طبیعی بازگردند ؟چه مدت طول می کشدتا جنجال کردن متوقف شود ،تختخواب بچه ها هر صبح مرتب شود و شام به موقع حاضر شود ؟

جواب این سوال ممکن نیست زیرا هیچ خط زمانی واحدی برای سازگاری وجود ندارد به طور کلی سال اول یا دو سال اول بعد از طلاق به طور خاصی دشوار است . برای اکثر افراد ،علایم آشفتگی تا پایان یک سال و گاه تا یک سال ونیم طول می کشد تا حالت طبیعی به وجود آید و بزرگسالان با سبک زندگی جدید شان سازگار شوند حتی سطوح استرس قبلی ،برگشتن به حالت طبیعی را به تاخیر می اندازد .استرس بعد از دوسال اول کاهش می یابد و در پایان سال چهارم به سطح استرس زوج های متاهل یا به سطح استرس زوج مطلقه قبل از جدایی بر می گردد.علایم روانشناختی از قبیل آشفتگی و افسردگی نیز در طول این دوره 2 تا 4 ساله پس از طلاق کاهش می یابد .در اواخر سال چهارم علایم روان تنی کاهش می یابد .

در تحقیقات محققان دریافتند که عملکر افراد پس از طلاق با گذشت زمان بهبود پیدا نمی کند .محققات اظهار کردند که اثراتی از انزوای اجتماعی ،فقدان حمایت اجتماعی ، دشواری های اقتصادی و بار اضافه مراقبت از فرزندان استمرار دارد .

به طور خلاصه بزرگسالان در طول دوره بعد از طلاق چالش دارند .مسیر سازگاری آنها ممکن است به وسیله کمک و حمایت دوستان و خانواده ، کار و پول هموار شود یا اینکه به وسله عدم تائید ، تنهایی ، فقر و بیکاری ناهموار گردد .

 منبع : طلاق علل و پیامدها ،آلیسون کلارک ،مترجم دکتر سعید صادقی و مجتبی ناجی

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : مریم گلابی ،بیتا امیری


 بروشور۱

انواع طلاق

‹‹طلاق›› يك فرآيند پيچيده رواني و اجتماعي است . طلاق يا بائن است يا رجعي .

 طلاق بائن

طلاق بائن كه در بين مردم به طلاق خلعي معروف است طلاقي است كه در زمان عده براي شوهر حق رجوع نيست. موارد زير طلاق بائن است :

1-طلاقي كه قبل از زناشويي واقع شود.

2- طلاق زن يائسه : يائسه زني است كه به اقتضاي سن كه معمولاًٌ 50 سالگي است. عادت زنانگي نمي بيند و زمان بارداري او به پايان رسيده است.

3- طلاق خلع و مبارات

4- سه طلاق: يعني سومين طلاقي كه بعد از سه وصلت پي در پي بوجود آيد.. طلاق هايي كه از طرف دادگاه خانواده به تقاضاي زوجه و به لحاظ عسرو حرج صادر مي شود جز در يك مورد ‹ طلاق زوجه غايب مفقود الاثر› كه رجعي است ، در بقيه موارد بائن است يعني شوهر حق رجوع ندارد.

 طلاق خلع و مبارات

دو نوع طلاق توافقي در فقه و حقوق اسلامي است كه در آن زن با واگذاري مالي به شوهر از وي طلاق مي گيرد. اين طلاق مربوط به زماني است كه زن از شوهر تنفر پيدا كرده باشد، به قدري كه حاضر است با پرداخت پول از قيد همسري وي رها شود. اين مال ممكن است مهريه زن يا معادل آن باشد، به همين جهت در فرهنگ عامه از عبارت« مهرم حلال و جانم آزاد» در اشاره به اين نوع طلاق استفاده مي كنند.

مالي كه در طلاق خلع و  مبارات به شوهر پرداخت مي شود عوض يا فديه ناميده ميشود. اين طلاق از نوع طلاق بائن است يعني شوهر حق رجوع ندارد، مگر آنكه زن پشيمان شده و مال خود را پس بگيرد.

طلاق خلع

طلاق خلع آن است كه زن به واسطه كراهتي كه از شوهر دارد ، در مقابل مالي كه به شوهر ميدهد، طلاق بگيرد، اعم از اينكه مال مزبور عين مهر يا معادل آن و يا بيشتر و يا كمتر از مهر باشد.

طلاق مبارات

مبارات به معني بيزار شدن از يكديگر است تفاوت اين طلاق با طلاق خلع آن است كه در مبارات تنفر زن و شوهر دو جانبه است، از همين رو به جاي طلاق نمي تواند از مهريه بيشتر باشد.

طلاق توافقي

 چنانچه زوجين هر دو در مورد طلاق توافق داشته و در مورد نحوه جدايي و پرداخت حقوق زن و فرزندان به تفاهم برسند طلاق توافقي مي باشد. اين طلاق

براي سرعت بخشيدن به كار كساني است كه با توافق اصرار به طلاق هستند .

طلاق رجعي

طلاق رجعي، طلاقي است كه براي شوهر در مدت عده حق رجوع وجود دارد، اين حق جزء اختيارات شوهر است و براي زن چنين حقي در نظر گرفته نشده است ، حق رجوع را با هيچ قراردادي نمي توان از بين برد و شوهر نيز نمي تواند اين حق را از خود ساقط كند. رجوع مرد  به زن تابع تشريفات خاصي نيست و با هر بيان و اقدامي كه حكايت از رجوع كند ، انجام مي پذيرد و زن هم به محض رجوع مكلف به انجام وظايف زناشويي است.

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  ستاره  مرادي

بروشور۲

اثرات طلاق بر روی کودکان

طلاق، یک پدیده روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… است که در کل، بر فرایند خانواده تأثیر بسزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری روی فرد و جامعه به دنبال دارد.طلاق و کودکان

 طلاق و يا به نوعي  فروپاشی خانواده،ضمن برهم زدن تعادل روانی ـ عاطفی افراد خانواده،موجب بروز آسیب های اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه، سرقت، قتل، جنایت و… می شود. با توجه به آسیب های اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که بر سلامت روانی ـ عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد، باید تدابیری لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد.

عوامل مؤثر بر طلاق           الف) عوامل زیستی: شامل سن ، ،بیماریهای مسری، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و…ب) عوامل روانی و اخلاقی: شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی، بدبینی، سختگیری و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر، دروغ گویی و…ج) عوامل اجتماعی: شامل ناهماهنگی طبقاتی، دخالت های بی مورد دیگران، ازدواج های اجباری، تعدد زوجین و…اثرات طلاق بر روی کودکان: بیشتر والدین مطلقه، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق، خیلی نگران هستند. آنان میخواهند بدانندکه: «آیاکودک من سالم و شاداب رشد خواهد کرد؟»جامعه شناسان و روانشناسان،اطلاعات قابل قبولی در باره اثرات طلاق بر روی کودکان، در دسترس قرار داده اند. تحقیقات نشان می دهد که اثرات طلاق، بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد. همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی همچون جنسیت، شخصیت، میزان ناسازگاری و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد.نوزادی: نوزادان میتوانند تعارض را درک کنند،اما ممکن است نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند. آنان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند.کودکان پیش دبستانی:کودکان از 2 تا 5 سالگی احساس ميكنند كه موجب طلاق و جدایی والدینشان شده اند؛ به طور نمونه، ممکن است فکر کنند که اگر غذاي خود را خورده بودند، پدر از آنان دور نمی شد. کودکان پیش دبستانی، از تنها ماندن یا ترک کامل، هراس دارند. آنان به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند. همچنین ممکن است پرخاشگرانه عمل کنند اگر چه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند.

کودکان سن مدرسه ای: بسیاری از روانشناسان معتقدند سازگاری نسبت به جدایی و  طلاق برای کودکان پایه ابتدایی مدارس، از کودکان کودکستانی یا بزرگتر مشكل ساز تر است. کودک مدرسه ای به اندازه کافی بزرگ است تا درد و رنج ناشی از جدایی والدینش را درک کند و درعین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج، خیلی کم سن و سال است. او ممکن است غم، خجالت، رنجش، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند.در اين مسير توانایی کودک در بازی، فعالیت و تعامل با کودکان دیگر، ممکن است کمک کند تا از عهده وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید.نوجوانی: نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم، ترس، تنهایی، افسردگی و گناه را تجربه میکنند. برخی از آنان احساس می کنند اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند، رو به بزرگسالی دارند.

 

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :   ملیحه سادات حسینی 

بنر و پوستر

پیش از زمان جدایی و طلاق  ،متناسب با سن كودك با او صحبت كنید تا بتواند با واقعیت موجود خود را تطبیق دهد .

با زبانی ساده و قابل فهم برای كودك، علت و دلایل تصمیم به جدایی و طلاق را بیان كنید .

به كودكان فرصت دهید ناراحتی، ترس و خشم خودشان را از تصمیم طلاق ، آزادانه ابراز نمایند .

به كودكان اطمینان دهید كه بعد از جدایی و طلاق از او مراقبت كرده  ومحبت خود را از وی دریغ نمی كنید .

در هنگام طلاق و جدايي ،در صورت تماس با یكدیگر در حضور كودكان دعوا نكنید ،زیرا درگیری های شدید بعد از طلاق به كودكان آسیب فراوان می زند.

در خصوص تغییراتی كه در زندگی كودكتان بعد از طلاق روی خواهد داد با او صحبت كنید و تا حد امكان از بروز تغییرات شدید جلوگیری كنید .

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : مليحه سادات حسيني

 طلاق زنجيره اي از حوادث بهم پيوسته است كه اكثر اوقات زندگي قربانيان خود را دگرگون مي كند.

مشاهده تعارض والدين ،مي تواند تاثير نامطلوبي بر موفقيت ازدواج فرزندان در آينده داشته باشد.

هر چه خشم و عصبانيت بيشتري از گذشته در دل داشته باشيد به همان ميزان قابليت شما در عشق ورزي كاهش خواهد يافت.

طلاق تعادل روحي و رواني افراد را برهم زده و آثار شومي را در جامعه بر جاي مي گذارد.

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :زهرا شاه محمدي،زهرا ميرزاخاني،هما دلاور


 


پيامك و زير نويس

وقتي طلاق اجتناب ناپذير مي شود، مسئله مهم، سرپرستي كودكان است.

طلاق ،در زمره غم انگيز ترين پديده هاي اجتماعي است.

زوج هايي كه از ارزشهاي مشابهي برخوردار هستند، شانس تفاهم بيشتر و رابطه پردوام تري، خواهند داشت.

آيا مي دانيد در طلاق ،و زندگي كودك با يكي از والدين نمي توان انتظار شخصيت كامل و متعالي را متصور نمود.

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :زهرا شاه محمدي،زهرا ميرزاخاني،هما دلاور

طلاق معمولاً وقتي اتفاق مي افتد كه استحكام رابطه زناشويي از بين مي رود و ميان زن و شوهر ناسازگاري و تنش به وجود مي آيد.

آيا ميدانيد بزهكاري كودكان و نوجوانان ، ناسازگاريها و رفتارهاي ضد اجتماعي از پيامدهاي طلاق مي باشد؟

فرزندان طلاق اكثراً افسرده ، گوشه گير و منزوي هستند و اتكاي به نفس آنان نيز به شدت پايين است.

كانون گرم خانواده بستر رشد فرزندان سالم است .

فرزندان خانواده هاي طلاق بيشتر از ديگران دچار مشكلات رفتاري ، عاطفي و تحصيلي مي باشند.

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :مينا ميرزايي

به منظور پذيرفتن رفتارهاي همسرخود و بالا بردن توانايي دوست داشتن و عشق ورزيدن در خود، سعي كنيد از او قدرداني نمائيد.

عشق و محبت در زندگي زناشويي ، بالاترين هديه اي است كه مي توانيم به يكديگر بدهيم.

آيا مي دانيد طلاق پيامدهاي عميق اجتماعي، رواني، قانوني و اقتصادي را به دنبال دارد.

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  ستاره  مرادي

مطلب علمی شماره ۱: عزت نفس و نقش آن در بروز آسيبهاي اجتماعي

عزت نفس چيست؟تصوير ، افكار و احساساتي كه ما نسبت به خود داريم عزت نفس ما را شكل مي دهند اين افكار و احساسات مي توانند مثبت يا منفي باشند.

 هرچه احساس بهتري نسبت به خود داشته باشيم از عزت نفس بالاتري برخورداريم هرچه احساس منفي تري نسبت به خود داشته باشيم از عزت نفس پايين تري  برخورداريم

 چرا بايد به عزت نفس فكر كنيم؟

عزت نفس برشيوه زندگي فرد تاثير مي گذاردعزت نفس بالا باعث مي شود تا شخص احساس كند موثر ،باارزش ،توانمند،دوست داشتني است عزت نفس پايين باعث مي شود فرد احساس كند بي فايده ،بي ارزش،بي عرضه است و همين احساس اورا در معرض بروز اختلالات رواني و آسيبهاي اجتماعي (اعتياد ، طلاق ،خودكشي و…..) قرارمي دهد

 بنابراين والدين بايد كليدهاي پرورش اعتماد به نفس در كودكان و نوجوانان را بشناسند از مهمترين اين موارددر رشد اعتماد به نفس  محبت بي قيد و شرط، احترام به کودك ،رشد استقلال در كودك و حس تعلق و تشويق است                                                             

— مهمترين نياز ما به عنوان يك انسان اين است كه احساس كنيم انسان ديگري به ما فكرمي كند كودكاني كه ارتباطي عاطفي و محبت آميز باوالدينشان ندارند دچار اضطراب و عدم اعتماد به نفس مي شوند. محبت بي قيد و شرط محبتي كه هيچ شرطي براي ابرازآن تعيين نشده و بي دريغ نثار بچه ها مي شودبعضي از والدين از محبت خود به عنوان راهي براي كنترل فرزندانشان استفاده مي كنند كه اين روش باعث بروزشك و ترديد ،عدم اطمينان ،وابستگي احساسي  به  والدين وبي هويتي و مانع مي شودكودك دربزرگسالي فردي مستقل ،با  اعتمادبه نفس و باعاطفه شود

احترام به كودك يعني برآورده ساختن اساسي ترين نيازهاي زيستي و پيش از به رسميت شناختن حقوق آنها نيازهاي اساسي آنها را دريابيم آنها را به عنوان افرادي جوان ،با شخصيت هاو استعدادهايي خاص  خودشان بپذيريم.احترام به كودك يعني خوب گوش دادن و توجه كردن و پاسخ دادن به پرسش هاي آنها،صحبت كردن با بچه ها و شريك كردن آنها در عقايد و احساساتمان وقت گذاشتن براي بچه ها (مابراي تو ارزش زيادي قائليم و دوست داريم وقتمان را با تو بگذرانيم حتي اگر كارومشغله زياد داشته باشيم)كودكاني كه كارهاي خود را در دوران كودكي غالبا همراه و دركنار والدينشان انجام مي دهند احتمال كمي وجود دارد كه درآينده دست به كارهايي بزنند كه سبب نگراني و ناراحتي والدين آنها را فراهم آورد (احترام به كودك باعث جذب ارزشهاي والدين و افزايش اعتماد به نفس مي شود)،برگزاري  نشست هاي خانوادگي(نظر خواهي در مورد تصميمات مهم خانوادگي)،  اعتماد كردن به كودك(توانايي،مسئوليت پذيري وحس استقلال)و احترام به تفاوت فردي باعث رشد اعتماد به نفس در كودك مي گردد

— استقلال و عزت نفس ارتباطي عميق با يكديگر دارند. عزت نفس كودكان به مقدار كنترلي بستگي دارد كه حس مي كنند قادرند بركل زندگي خود اعمال كنند اعتماد به نفس بچه ها را مي توان از طريق  فعاليتهاي  روزمره زندگي زندگي تقويت كنيم.— والدين بايد  شنونده حرفهاي كودك خود باشند و در اين  زمينه بيان احساسات از اهميت ويژه اي برخوردار است اگر كودك شما احساس كند كه واقعا به حرفهايش گوش داده و اورا جدي گرفته ايد ناراحتي هايش را بازگو مي كندبا دقت گوش دادن شامل شناسايي احساسات ،تمركز برروي احساس، دنبال كردن احساس وبازخورد مناسب است  خوب گوش كردن را گاهي از طريق حالات سر وچشم خود نشان مي دهيم تا صحبت كردن مثلا دست از كاري كه درحال انجام آن هستيم بكشيم،روي خود را به طرف كودك برگردانيم،مستقيم و از روبرو به او نگاه كنيم،خود را خم كرده و با او دريك سطح قرار بگيريم . حس تعلق به انواع گروهها اثراتي بسيار نيرومند برعزت نفس افراد دارد خانواده ،مدرسه ،گروههاي مذهبي،ورزشي و فرهنگي همه و همه عامل بالقوه اي براي رشد بچه ها بوده و احساس هويت ،ارزشمندي و هدفدار بودن را در آنها ايجاد مي كنند.

حس تعلق باعث مي شود كودك به اين پرسشها پاسخ دهد“كي هستند؟چه كاري را بخوبي مي توانند انجام دهند؟جايگاهشان در دنيا چيست؟و تشريك مساعي آنها چگونه مي تواند گروه را به اهداف خود برساند كه پاسخگويي به اين سوالات در رشد هويت كودك و نوجوان موثر است پيوستن پسران جوان به گروه قانون شكن و ياغي مثل موتور سواران مثال جالب توجهي از قدرت گروه و نياز جوانان به تعلق داشتن است باند اوباش براي بعضي از پسران جوان كه دوران كودكي خود را در محروميت سپري كرده اند اولين تجربه آرامش بخش تعلق به يك گروه است اين باند حس هويت را در ميان اعضاي گروه ايجاد مي كند همچنين عضويت در گروههاي مذهبي نيز حس هويت و ارزشمند بودن را ايجاد مي كند بهتر است با كودكمان در مورد اعتقادات مذهبي مان به هر شكلي كه هست گفت و گو كنيم و اين نكته را كه چرا مقيد به آن هستيم برايشان توضيح بدهيم و آنها را به شركت داوطلبانه در مراسم مذهبي دعوت كنيم

— تشويق غذاي رشد دهنده عزت نفس در انسانهاست بچه ها هنگام تلاش نياز به توجه بزرگسالان دارند به اين رفتا ر”بازخورد“مي گويند— اگر كودك شما در حوزه اي خاص توانايي دارد حتماآن را شناسايي كنيد تشويق باعث پشتكار و ميل به تمرين بيشتر شده و كودك را نسبت به رشد توانايي اش دلگرم تر مي كند اولين قانون اين است كه اين كار را به طور واقعي و حقيقي انجام دهيم نه ظاهري و دروغين ،براي آنكه تشويق موثر افتد بايد خالص باشد و خالصانه بيان شوداز جملاتي كه با كلمه ”من ” شروع مي شود استفاده كنيد(من فكر مي كنم كارت عالي بود) با استفاده از كلمه من تشويق شماجنبه واقعي پيدا مي كندو نشان مي دهد شما در حال بيان نظر و احساس شخصي خود نسبت به رفتار كودك هستيداستفاده از تشويق ويژه موثر تر از تشويق عادي است(من روش تو را در كاربرد متفاوت رنگها وخطوط سياه اطراف آن نقاشي مي پسندم ،يك هنرمند را بيشتر دلگرم مي كند تا اين جمله:تابلوي زيبايي است)،تشكر از رفتار كودك نوعي تشويق است ،به نكات مثبت فرزندتان توجه و انها را تشويق كنيد.

نام و نام خانوادگی تهیه کنندگان : معصومه شجاعی

مطلب علمی شماره ۲ :شخصيت اعتيادي

 امروزه درباره شخصيت اعتيادي چيز هاي زيادي مي شنويم البته حقيقت دارد كه خصيصه ها و ويژگي هاي مشخصي وجود دارد كه فرصت و امكان معتاد شدن را براي شخص فراهم مي سازد براي مثال اگر شما به شكل ناراحت كننده اي خجالتي و كمرو هستيد و با مصرف ماده مخدر به خصوصي بيشتر احساس آرامش و اجتماعي بودن مي كنيد امكـان آن وجـود دارد كـه بخواهيـد بار ديگر آن ماده را مصرف كنيد به عبارت ديگر ناراحتي دروني اي كه ما را تا به اين اندازه دربرابراعتياد آسيب پذير مي سازد از نظام اعتقادي ما سرچشمه مي گيرد باورهاي ما درباره خودمان، ديگران ومحيط اطراف مان تعيين كننده احساسات، شخصيت و رفتار بيروني ماست به عبارتي اگر شخص باورها واعتقادهاي غير قابل انعطافي درباره خود نداشته باشد احساس نا خوشايندي هم نخواهد داشت تا براي تسكين آن اقدام به مصرف مواد كند ساده انگاري است كه خود خصيصه معتاد كننده ( مثلا خصيصه كمرويي) را علت اعتياد بدانيم ، مشكل عميق تر از آن است به نظر مي ايد ناراحتي دروني اي كه ما را تا به  اين اندازه در برابر اعتياد ها اسيب پذير مي سازد از نظام اعتقادي ما سرچشمه مي گيرد باورهاي ما درباره خودمان ، ديگران ومحيط اطراف مان تعيين كننده احساسات ، شخصيت و رفتار بيروني ماست .

 متاسفانه امروزه انواع اعتياد ها و باورهايي كه شخصي را در برابر اعتياد آسيب پذير مي سازد به طور گسترده اي در بين مردم وجود دارد اين باورها و اعتقاد ها بسيار عمومي شده و رشد كرده است و بسياري از ما به نوعي با چنين باورهايي بزرگ شده ايم . براي مثال اگر افراد زيادي در جامعه اي بر اين باور باشند كه تصوير ذهني كه از خود ساخته اند ( يعني همان تصويري كه مورد پذيرش جامعه است ) بسيار مهم تر از ان است كه بي ريا و صادق و در واقع هماني كه هستند، باشند ، آن گاه اگر مطابق با اين تصوير ذهني عمل نكنند احساس خواهند كرد كه بي كفايت و به درد نخورهستند اين افراد به جاي اين كه احساس كنند داراي ارزش ذاتي و دروني هستند معتقدند كه خود واقعي آنها به اندازه كافي خوب و با كفايت  نيست بعدها اين باور دردناك براي آنها به عنوان سكوي پرتابي به سوي اعتياد عمل خواهد كرد.

 در ميان اعتقادهايي كه درپديد ه اعتياد نقش مهمي دارند به اين موارد مي توان اشاره كرد : من بايد كامل باشم، من هميشه بايد آن چه را كه مي خواهم به دست آورم ، زندگي بايد فاقد هر نوع درد و رنج باشد و نيازي به هيچ گونه تلاشي نداشته باشد، بيان احساسات خطرناك است ، من از تاثير گذاشتن در دنياي خود ناتوان هستم، من آدم نالايق و بي كفايتي هستم، دنياي بيرون مي تواند اقتداري راكه ندارم به من بدهد ، مهم آن است كه ديگران مرا چگونه مي بينند ، من نياز هايم را بايد به طور غير مستقيم ( از طريق مردم ، مواد و منابع خارج و بيرون از خودم) برآورده سازم ، دگر باورهاي معتاد كننده ، طرز تفكري را در فرد مي آفرينند كه او عجولانه ، خواهان دستيابي سريع و فوري به خواسته هاي خويش است.

نام و نام خانوادگی تهیه کنندگان : معصومه شجاعی

مطلب علمی شماره ۳:نقش موبایل در روابط خانوادگی                                           

مقدمه :

تلفن همراه در عرصه های مختلف زندگی انسان حضور پیدا کرده است و به همین جهت تاثیر آن بر روابط میان افراد را نمی توان نادیده گرفت . این وسیله ارتباطی اثر متقابلی بر کنش های میان انسان ها در سطوح خرد و کلان بر جای گذاشته است. گروهی از جامعه شناسان پیش بینی کرده اندکه به طور کلی این وسیله زندگی اجتماعی را به صورت یک جریان ناپایدار و غیر قابل پیش بینی در خواهد آورد. زیرا ارتباطات و کنش های گروهی افراد می تواند به سرعت تحت تاثیر یک تماس تلفنی بر هم بخورد و از هم بپاشد. با عبور جوامع از صنعتی به فرا صنعتی نقش تلفن همراه نیز از یک وسیله ارتباطی صرف به همدمی صمیمی نیز تغییر یافته است به گونه ای که فرد بسیاری از اوقات تنهایی خود را با آن سپری می کند . تلفن همراه وسیله ای است که  ارتباطات به ویژه روابط چهره به چهره را در شرایطی که نیازی به ارتباط مستقیم و حضوری با طرف مقابل احساس می شود را کمرنگ می سازد چون این وسیله خواهان کمترین ارتباط با دیگران است و می تواند در جهت تخریب  روابط اجتماعی به کار گرفته شود.

نقش موبایل در روابط خانوادگی :

در زندگی امروزه وابستگی انسان یه تلفن همراه تا حدی است که اگر نگوییم شمار زیادی از مردم به آن اعتیاد دارند باید بگوییم بیشتر مردم با حذف آن از زندگی نمی توانند زندگی عادی داشته باشند و دچار نارضایتی می شوندو از جمله استفاده های که مردم از آن می کنند، برای درارتباط بودن با افراد خانواده و دوستان و حتی حل و فصل کردن کارهایشان است. تلفن همراه باعث افزایش روابط اجتماعی می شود و ارتباطات را تسریع می بخشد و حتی جایگزینی برای صله رحم است. آن هم در روزگاری که به دلیل مشغله فراوان، آدم ها کمتر امکان به جای آوردن این سنت را به شکل حضوری دارند. حضور تلفن همراه باعث شده دسترسی های غیر فیزیکی و اطلاع از یکدیگر افزایش یابد و  نقش مهمی در روابط خانوادگی ایفا می کند. یکی از مهم ترین چالش هایی که این وسیله ارتباطی به همراه دارد میزان و چگونگی تاثیر گذاری آن بر روابط خانوادگی است. عده ای بر این باورند که استفاده گسترده از تلفن همراه و سرویس های اینترنتی به دلایلی چون به وجود آمدن سوء تفاهم ها، گسترش روابط خارج از خانواده افراد، غیر فیزیکی شدن روابط موجب از هم پاشیدگی و گسست روابط خانوادگی شده است.

 تاثیرمثبت یا منفی مساله این استاین وسیله می تواند در جهت استحکام بخشی روابط خانوادگی به کار گرفته شود اما در عین حال روابط جدیدی که ممکن است این وسیله ایجاد کند و یا تماس هایی که یه دلیل سوء تفاهم مشکوک به نظر برسد روابط زن و شوهر رادچار مشکل کند وآن بخش تقویت شده ارتباط دچار اختلال شود. اینگونه اختلالات که ممکن است در فرایند استفاده از تلفن همراه میان خانواده ها ایجاد شود زیاد ربطی به این وسیله ندارد و بیشتر به فرهنگ خانواده ها و میزان اعتماد و بی اعتمادی که مابین افراد خانواده حاکم می باشد مربوط است .روابط زن وشوهر ها و مشکلات و سوء تفا هم هایی که میان آنها به وجود می آید یا حتی از آن سو میزان رضایت مندی آنها از رابطه شان تابع داشتن یا نداشتن نیست بلکه تابع عوامل مختلفی ازشرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی گرفته تا رضایت مندی آنها از روابط زن و شوهری است.

دامنه آسیب شناسی حضور تلفن همراه در خانواده این روزها به جوانان و نوجوانان و حتی کودکان خانواده نیز کشیده شده است. در حالی که در این باره هم عده ای معتقدند در اختیارقراردادن آن برای فرزندان خانواده نوعی کنترل آنها محسوب می شود و امنیتی را برای والدین به همراه دارد، عده ای نیر بر این باورند که عدم کنترل کافی روی ارتباطاتی که فرزندان با این وسیله می توانند برقرار کنند و حتی در برخی موارد اعتیاد آنها به این وسیله تاثیرات مخربی بر آنها می گذارد. در حال حاضر در جاهایی که حضور این وسیله ارتباطی قدمت دارد فرهنگ استفاده از آن نیز جا افتاده است و مانند روزها و سال های اول شاهد مزاحمت ها نیستیم؛ در حال حاضر با سیستم نظارتی و قضایی و افزایش فرهنگ استفاده از آن ، با آسیب کمی روبرو هستیم و به همین میزان آگاهی کافی نسبی  نیز میان خانواده ها به وجود آمده است اما در میان طبقات فرهنگی پائین و جاهایی که موبایل چندی است به طور جدی وارد شده  نیاز به فرهنگ سازی احساس می شود.

بنابراین می توان گفت یک وسیله ارتباطی چون موبایل به تنهایی نمی تواند اثری سازنده یا مخرب در روابط خانوادگی داشته باشد بلکه می تواند اعتماد یا بی اعتمادی که براساس عوامل متعدد میان افراد خانواده شکل گرفته را تقویت یا تضعیف کند.

  راهکارهایی در خصوص کنترل تاثیرات تلفن همراه بر روابط اجتماعی و خانوادگی :

1- با توجه به اینکه تلفن همراه یک تکنولوژی ارتباطی می باشد و می تواند در جهت مثبت و یا منفی بودن نیز کاربرد داشته باشد بنابراین بهتر است در جهت استفاده بهینه این تکنولوژی جدید، فرهنگ سازی در بستر جامعه و خانواده صورت گیرد.

2-مدت زمان استفاده از تلفن همراه را محاسبه کنید.

3-فناوری را در اختیار خود قرار دهید نه بر عکس . اگر تلفن همراه  کنترل زندگی شما را به دست گرفته و برای شما تنش و استرس و یا دچار مشکل مالی کرده باید در رابطه خودمان با این فناوری تجدید نظر کنیم.

4- بدانید که شما به همه ارتباط ها نیاز ندارید ، از نشانه های مدیریت صحیح روابط اولویت بندی آنهاست.

5- میزان بی رویه استفاده از تلفن همراه ، تنوع در استفاده و …. از جمله عواملی است که درباره اثرات تلفن همراه بر سلامت فردی و اجتماعی انسان نمایان کرده است پس لازم است الگوی بهینه مصرف این فناوری را بدانید.

6-در ساعاتی از شبانه روز تلفن همراهتان را خاموش کنید.

7-بهتر است میزان آموزشهای تربیتی در خانواده ها و مدارس برای شناساندن مخاطرات و تهدیدهای استفاده از موبایل برای کاهش مخاطرات ، افزایش یابد.

  منابع :

– اعتیاد به اینترنت و موبایل : بررسی عوارض وابستگی به اینترنت موبایل و بازیهای کامپیوتری / فرود حمیدیان

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : ليلا قلي نيك، سميه رحيمي ، مليحه سادات حسيني

بنر و پوستر

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :زهرا شاه محمدي،زهرا ميرزاخاني،هما دلاور

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  مریم دریابیگی ،بیتا امیری

 

 پیامک

1- از جمله آسيب هاي نوپديد معضلات مربوط به اينترنت در است .

2- تلفن همراه از طريق پيامك و بلوتوث به حريم شخصي و خانوادگي افراد وارد شده است .

3-از اثرات زيان بار اعتیاد به اينترنت افزايش و ترويج خشونت مي باشد .

4-آيا مي دانيد يكي از چالش هاي جدي خانواده ها دسترسي آسان به تصاوير و فيلم هاي غير اخلاقي در شبکه مجازی است ؟

5-اعتياد به اينترنت باعث مشكلات خانوادگي ،تحصيلي ، مالي ، شغلي مي شود كه از ويژگي هاي ساير اعتياد ها نیز مي باشند .

6-استفاده از اينترنت روابط واقعي زندگي را از هم گسيخته مي كند .

7- استفاده مفرط بازي هاي رايانه اي روحيه شاد و روابط اجتماعي رادر خانواده تضعيف ميكند .

8- اعتياد به تلفن همراه مي تواند منجر به افسردگي ، اضطراب و مشكلات گوارشي شود .

9-  فقدان و يا كاهش فرهنگ گفتگو در خانواده يكي از معضلات تلفن همراه است .

10- امروزه بلوتوث در حال ايجاد تغيير در شيوه زندگي مردم و عادات خانگي آنها ست.

11- استفاده نابجا از ماهواره باعث ترويج فرهنگ ابتذال و باعث نابودي ارزشهاي معنوي است .

12- از اثرات منفي ماهواره از بين رفتن قبح روابط غير اخلاقي دركانون گرم خانواده است .

13- از عوارض مهم تماشاي فيلم هاي مبتذل و مستهجن ،تغيير ودگرگوني در نهاد خانواده است

۱۴-يك عامل به تنهايي باعث بروز طلاق نمي شود هميشه مجموعه اي از علل باعث شكست ازدواج است .

۱۵-هم مردان و هم زنان در مقابل طلاق آسيب مي بينند .     

۱۶- آيا مي دانيد 50%طلاقها در 5 سال اول زندگی اتفاق می افتد ؟

۱۷-آيا مي دانيد يكي از  علل كاهش دوام زندگي خانوادگي در بين زوجهاي جوان وجود اعتياد و فقر اقتصادي شوهر مي باشد؟

۱۸-يك مشاور خوب مي تواند قبل از هر اقدام غيرمنطقي يا عجولانه اي جهت طلاق به شما كمك كند.

۱۹- يكي از دلايل نداشتن توافق اخلاقی و ناسازگاری به دلیل اختلافات سنی زیاد بین زوج ها پیش می آید.

۲۰-توجه بیش از حد به کسب درآمد و کم توجهی به نیازهای عاطفی اعضای خانواده از عوامل مهم در بروز اختلافات است

۲۱-براساس آمارها، بیشتر بچه های فراری و نوجوانان ساكن در كانون اصلاح و تربیت را قربانیان طلاق تشكیل می دهند

۲۲-زن پس از طلاق، متحمل پس لرزه هاي روحي و فشارهاي رواني آن نيز مي شود.

۲۳-جامعه اي که درگير طلاق است، شهروند مسئول کمتري دارد.


نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : مريم دريابيگي ، مريم گلابي

۱-يكي از نخستين پيش بيني كننده هاي طلاق پايين بودن سن ازدواج است .(براملت2002)

2-احتمال ازدواج در سنين پايين در نوجواناني كه از مشكلات عاطفي رنج مي برند بيشتر است .(فورتوفروهمكاران1996)

3-با انعطاف پذير ي و از خود گذشتگي ميزان ظرفيت انتقاد پذيري را در خانواده ارتقاء دهيد .

4-طلاق روي روابط اجتماعي همسران و پايگاه اجتماعي بيرون از خانواده، بسيار تأثير گذار است.  

5-بزرگ شدن در يك خانواده نابسامان، خطر طلاق فرد را زيادتر مي كند .

6-رابطه برون ازدواجي نشانه اي از يك ازدواج نارضايتبخش و آخرين زنگ خطر براي طلاق است .

۷-به احساسات و هيجانات همسرتان اهميت دهيد چون او نياز دارد تا شما اورا كاملا درك كنيد .

۸-همدلي زوجين باعث افزايش ارتباط بهتر با يكديگر مي شود و ارتباط را عميق تر مي كند .

۹-افزایش رابطه همدلانه بین زوجین موجب کاهش رفتارهای خشونت آمیز در جامعه می شود .

۱۰-همدلي باعث ميشود كه از سطح خودمان فراتر رويم و ديگران را عميق تر درك كنيم .

۱۱-با اندیشیدن ، براي مشكلات زندگيتان راه حل بيابيدتادچار درماندگي نشويد.

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : مريم دريابيگي ، بیتا امیری                        

۱- وقتي طلاق اجتناب ناپذير مي شود،مسئله مهم سرپرستي كودكان است.

۲-زندگي با يكي از والدين نمي تواند شخصيت كامل و متعالي را در كودكان پديد آورد.

۳+طلاق در زمره غم انگيز ترين پديده هاي اجتماعي است.

۴-طلاق يكي از عوامل موثر در افزايش نرخ خودكشي است.

۵-زوج هايي كه از ارزشهاي مشابهي برخوردار هستند شانس تفاهم بيشتر ورابطه پردوام تري خواهند داشت.

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :زهرا شاه محمدي،زهرا ميرزاخاني،هما دلاور

                                                                                                                                    

زیرنویس

1-اعتياد به اينترنت به عنوان يك اختلال رواني باعث احساس بي قراري ، بد خلقي ، افسردگي يا تحريك پذيري در هنگام استفاده يا قطع ارتباط با آن مي گردد .

2- از نشانه هاي اعتياد به تلفن همراه اين است كه افراد از روابط اجتماعي و ارتباط با خانواده دوري مي كنند و هنگامي كه موبايل كنارشان نيست به آن فكر مي كنند ، عزت نفس شان پايين است

 ۳-زنان مطلقه ، تقريبا رويدادهاي استرس زاي  زندگي را بيشتر تجربه مي كنند .

۴-طلاق يكی از بدترین پديده‌ اجتماعي است كه اركان خانواده را در هم ريخته و اثرات مخرب خود را روي فرزندان برجاي مي‌گذارد

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : مريم دريابيگي ، مريم گلابي                        


1-  از جمله رفتارهاي والدين كه پيش بيني كننده مشكلات فرزندان است عبارتند از حسادت، خرده گيري ، بي حوصلگي ، زود خشمي ،و صحبت نكردن با همسر .

2-  هنگامي كه زنان از شوهران خود به خاطر نارضايتي شان شكايت دارند و شوهران هم به نوبه ي خو د اين علائق را كمتر درك كنند و تعارض را به سوي دعواهاي اساسي بكشانند احتمال بقاي ازدواج كم است .(گاتمن 1998)

 نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : مريم دريابيگي ، بیتا امیری                        

بروشور                                                                                                                                                                                                                                                           

چطور می توانیم اختلافات را حل کنیم ؟            

مقدمه:

بسياري از زوج هاي جوان نمي توانند چگونه بايد دعوا كنند ويا چگونه به دعوا فيصله دهند. وافعيت اين است كه ، دعوا كردن با همسر مي تواند تجربه وحشتناكي نباشد و البته پايان دادن به آن نيز آنقدرها سخت نيست. توجه به برخي نكات مي تواند هم عوارض دعوا را در رابطه شما كاهش دهد و هم آن را به موضوعي سازنده و نه مخرب تبديل سازد.

در دعوا اين كارها را انجام دهيد:

شیوه های مقابله به اين معناست كه زن و شوهر در چه موقعي از چه مهارت هاي ارتباطي استفاده كنند. در واقع در بسياري از موارد، زن و شوهرهاي جوان مهارتهاي ارتباطي را به خوبي مي شناسند. اما نمي دانند كي و كجا بايد از آن استفاده كنند. هر كدام از اين روش ها ی زير مي توانند به زوج هاي براي حل مشكلاتشان كمك كنند:

1.   حفظ آرامش:

بدن در موقع تنش داشتن يا نداشتن از يك قانون همه يا هيچ پيروي مي كند. وقتي آرامش بدن از بين مي رود، ضربان قلب بالا مي رود و ميزان زيادي آدرنالين در بدن ترشح مي شود. اين آدرنالين باعث مي شود شما نتوانيد به حرف هاي همسرتان توجه كنيد و دعوا بدتر و بدتر مي شود. براي رفع اين مشكل، پيش از هر چيز بايد نشانه هاي برانگيختگي را بشناسيد. براي مثال اگر ضربان قلبتان بيشتر از ده درصد حالت طبيعي بود، يعني كه برانگيختگه شده ايد و بايد كاري براي كم كردن برانگیختگي تان انجام دهيد.

2.   غير دفاعي گوش دهيد:

براي رفع جبهه گيري، راه هاي تفكيكي هم وجود دارند. وقتي كه با همسرتان  در حال مشاجره هستید دو حالت وجود دارد: يا شنونده ايد ويا گوینده. در هر حالت به اين توصيه ها توجه كنيد:

وقتي شنونده ايد:

وقتي شما در مقام شنونده هستيد. بهترين راه اين است كه از (مهارت خوب گوش دادن) استفاده كنيد. البته وقتي فردي به شدت از شما انتقاد مي كند و يا شما را سرزنش مي كند، واقعا گوش دادن كار سختي است ، براي اين كار واقعا لازم است كه بتوانيد خودتان را جاي همسرتان بگذاريد و دنيا را از ديد او ببينيد.

وقتي گوینده هستيد:

نباید با خصومت صحبت کنید.  سعی کنید به جاي انتقاد از شكايت استفاده كنيد. انتقاد كاملا مبهم است. اما شكايت با صراحت از يك رفتار انتقاد مي كند.

3.   تصدیق:

تصديق به اين معناست كه با ظرافت به همسرتان بفهمانيد كه او را درك مي كنيد و مي توانيد دنيا را از ديد او نگاه كنيد.تصديق بيشتر براي مردهايي مفيد است كه مي خواهند در برابر ناراحتي هاي همسرشان برخوردي عقلاني و منطقي داشته باشند. وقتي كه همسر شما احساس مي كند تصديقش مي كنيد به شما بيشتر اعتماد مي كند وبه توصيه هاي شما بيشتر گوش مي دهد، بالاترين سطح تصديق (همدلي) است. اما براي نشان دادن تصديق راه هاي ديگري من جمله مسئوليت پذيري،معذرت خواهي،تحسين هم وجود دارد.

مسئوليت پذيري: در واقع شما مسئوليت تاثير رفتارتان را بپذيريد. با اين كار اعتراف مي كنيد كه اعمال شما روي احساسات همسرتان اثر مي گذارد.

معذرت خواهي: با معذرت خواهي،شما به همسرتان نشان مي دهيد كه ناراحت هستيد و او را درك مي كنيد. اگر در حين جر و بحث به اشتباه اعتراف كنيد نتايج واقعا مثبتي مي گيريد.

تحسين: وقتي هنگام جر و بحث به ياد همسرتان و خودتان مي اندازيد كه او براي شما همسري قابل تحسين است مسير گفتگو را به سمت مذاكره عوض كرده ايد.

4. به دعوا خاتمه دهيد: با استفاده از كارهاي زير به دعوا فيصله دهيد:

دعوا  را به قسمت هاي عميق رابطه نكشانيد: هميشه در دعواهايتان به اصطلاح (رو) دعوا كنيد. در (عمق) هميشه يك وفاداري پنهان و هميشگي وجود خواهد داشت دعوايتان را به اينجا ربط ندهيد.

جايگزين بگذاريد: به جاي اينكه داد و بيداد كنيد و از واژه های منفی استفاده کنید درخواست خود را به صورت آشکاربیان کنید.

ببخشيد: بعضي وقتها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه كرده است. شما بهتر است در اين مواقع لذت توفيق اجباري بخشش را بچشيد.

هر از چند وقت آتش بس دهيد: گاهي كه اوضاع خانواده خيلي پر تنش مي شود. لازم است يك بخشش مشترك و توافقي انجام دهيد. به اين معنا كه با همسرتان مذاكره كنيد. فقط يادتان باشد كه هدف اين آتش بس بهتر شدن رابطه است و نه بر عكس. يعني نبايد به اين دليل كه مي دانيد هر هفته آتش بس وجود دارد ، در جبهه گيري و مشاجره از هم جلو بزنيد.

منبع:كلر دوپين، مترجم: محمد جوادي، روانشناسي ناكامي در زندگي زناشويي، چاپ اول 1385

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : زهرا شاه محمدي،زهرا ميرزاخاني،هما دلاور

مطلب علمی شماره ۱:اثرات طلاق بر روی کودکان

طلاق، یک پدیده روانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… است که در کل، بر فرایند خانواده تأثیر بسزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری روی فرد و جامعه به دنبال دارد.

طلاق و کودکانش طلاق و فروپاشی خانواده، ضمن برهم زدن تعادل روانی ـ عاطفی افراد خانواده، موجب بروز آسیب های اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه، سرقت، قتل، جنایت و… می شود. با توجه به آسیب های اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که بر سلامت روانی ـ عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد، باید تدابیری لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد. در حال حاضر، جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است.طلاق، به هر دلیلی (درست یا نادرست) پیامد هایی برای فرد و جامعه  دارد. تأثیر طلاق بر فرزندان، بسیار پیچیده و اسف بار است؛ به طوری که آنان به طور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آنها را.روند سیر طلاق، بدین صورت است که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود.

مرحله بعدی، پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوج است و روی آوردن یکی از طرفین به فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز؛ در اینجاست که خانواده، شادابی خود را از دست می دهد و جدایی و طلاق صورت می گیرد.

عوامل مؤثر بر طلاق الف) عوامل زیستی: شامل عدم تناسب سن، ازدواج در سنین پایین، بیماری های مسری، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و…

ب) عوامل روانی و اخلاقی: شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی، بدبینی، سختگیری و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر، دروغ گویی و…

ج) عوامل اجتماعی: شامل ناهماهنگی طبقاتی، دخالت های بی مورد دیگران، ازدواج های اجباری، تعدد زوجین و…

اثرات طلاق بر روی کودکان: بیشتر والدین مطلقه، در مورد واکنش های کودکشان نسبت به جدایی و طلاق، خیلی نگران هستند. آنان می خواهند بدانند که: «آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهد کرد؟»جامعه شناسان و روانشناسان، اطلاعات قابل قبولی درباره اثرات طلاق بر روی کودکان، در دسترس قرار داده اند. تحقیقات نشان می دهد که اثرات طلاق، بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد. همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی همچون جنسیت، شخصیت، میزان ناسازگاری و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد.


 سن کودک: درباره اثرات طلاق بر روی کودک کوچک تر از 2 تا 3 سال، اطلاعات بسیار کم است. بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند، ممکن است مشکل به وجود آید.والدین بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک به توافق برسند، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند، به رشد و نمو خود ادامه دهد.نوزادی: نوزادان نمی توانند تعارض را درک کنند، اما ممکن است نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند. آنان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند.کودکان پیش دبستانی: کودکان از 2 تا 5 سالگی به این اعتقاد می رسند که موجب طلاق و جدایی والدینشان شده اند؛ به طور نمونه، ممکن است فکر کنند که اگر شامشان را خورده بودند، پدر از آنان دور نمی شد. کودکان پیش دبستانی، از تنها ماندن یا ترک کامل، هراس دارند. آنان به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند. همچنین ممکن است پرخاشگرانه و نافرمان عمل کنند اگرچه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند.کودکان سن مدرسه ای:

بسیاری از روانشناسان معتقدند سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان پایه ابتدایی مدارس، از کودکان کودکستانی یا بزرگ تر مشکل تر است. کودک مدرسه رو به اندازه کافی بزرگ است تا درد و رنج ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج، خیلی کم سن و سال است. او ممکن است غم، خجالت، رنجش، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند. توانایی کودک در بازی، فعالیت و تعامل با کودکان دیگر، ممکن است کمک کند تا از عهده وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید.کودکان در این سن، امید دارند که والدینشان نزد یکدیگر بازگردند. کودک ممکن است احساس طردشدگی از سوی والدی که او را ترک کرده، داشته باشد و از سردرد یا دل درد شکایت کند.

نوجوانی: نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم، ترس، تنهایی، افسردگی و گناه را تجربه می کنند. برخی از آنان احساس می کنند اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند، رو به بزرگسالی دارند.نوجوانان با انرژی پایین و میزان استرس بالا، به طلاق والدین پاسخ می دهند که تلاش برای کنترل و حفظ کل خانواده است. درک عواملی که به جدایی والدین منجر شده و به یاد آوردن استرس طلاق، ممکن است به توانایی نوجوان در حل مشکلات در خانواده اش صدمه بزند.

تأثیر جنسیت: امروزه محققان دریافتند که پسران و دخترانی که به ترتیب نزد پدر و مادرشان تربیت شده اند، از بچه هایی که به وسیله والد جنس متفاوت تربیت یافته اند، بهتر عمل می کنند. پسرهای محصلی که با پدرشان زندگی می کنند، به نظر می رسد در برنامه های سرپرستی، کمتر پرخاشگر باشند. همچنین مشکلات هیجانی کمتری نسبت به پسرهایی که با مادرشان زندگی می کنند، دارند.

دخترانی که به وسیله مادر تربیت می شوند، نسبت به آنان که توسط پدر تربیت می شوند، مسئولیت پذیرتر و بالغ تر هستند و این در حالی است که تربیت یک پسر خردسال توسط مادر و دختر توسط پدر، دردسرسازتر است. در هر حال، سازگاری کودکان با طلاق، بیشتر به کیفیت رابطه والد ـ کودک بستگی دارد تا جنسیت و سن کودک.

 پیامدهای طلاق:

طلاق، در هر صورت، پیامدهای مخربی برای زن و مرد ایجاد می کند؛ از قبیل مسائل و مشکلات روانی، اجتماعی، اقتصادی و… گذشته از اینها، کسانی هستند که در این میان، سرانجام روزهای تیره و تاری در انتظارشان است. آنان، کودکانی هستند که در اثر طلاق پدر و مادر، سردرگم هستند و آینده خود را درخشان نمی بینند.گسسته شدن خانواده در بیشتر موارد، اثرات روحی طولانی بر فرزندان می گذارد. این گسستگی روابط والدین، موجب قرار گرفتن فرد در شرایط ناسازگار و نارسا می شود. محرومیت فرزند از سرپرستی مشترک پس از متلاشی شدن و انحلال خانواده، او را از بسیاری مواهب و مزایای خانوادگی محروم ساخته و حتی به لحاظ محل زندگی نیز دچار آوارگی خواهد شد. در پاره ای موارد، کودک مجبور می شود به خاطر پایین بودن توان اقتصادی سرپرست خانواده، در کنار پدربزرگ و مادربزرگ یا عمه ها و عموها زندگی کند و حتی در شرایط حادتری در مراکز و مؤسسات اجتماعی نگهداری شود.

فرار فرزندان از خانه، سرقت، اعتیاد به مواد مخدر و قاچاق، قتل و جنایت و… از جمله پیامدهای سوءطلاق می باشد.

اگر زوجین پیش از ازدواج، شناخت بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنند و در تعیین ملاک های خود برای ازدواج جدی باشند، با مسائل سوئی همچون طلاق روبه رو نمی شوند. منبع: مجله شادکامی و موفقیت

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  ليلا باجلان      

مطلب علمی شماره ۲: مهارت حل اختلاف بين زوجين

عاملي كه سرنوشت يك زندگي مشترك را رقم مي زند اين است كه زن و شوهر چگونه راجع به رنجش ها و دلخوري ها بحث و گفتگو مي كنند. حتي توافق در مورد اينكه مخالفت خود را چگونه ابراز كنيم، مي تواند راهي براي بقاي زندگي زناشويي باشد. زوج هاي عاشق نيز در برخورد با يكديگر دچار رنجش مي شوند زيرا به طور طبيعي وقتي كسي را دوست داريم از او توقعاتي نيز داريم.بايد مراقب باشيم كه وقتي دچار رنجش مي شويم آن را از همسرمان پوشيده نگاه نداريم زيرا رنجش هاي كوچك در روحمان انباشته مي شوند و سرانجام به آستانه انفجار مي رسيم. در اين مرحله اغلب زن و شوهرها خشم شديد خود را به يكديگر نشان داده و متاسفانه در اين دعواها حريم ها شكسته و جوهره ي اصلي زندگي مشترك از بين مي رود. هر نظام حرارتي يك ترموستات دارد و ترموستات روان ما نيز تخليه فشارهاي دروني است. پس بهتر است شيوه تخليه  فشارهاي دروني و تنش ها را بدانيم و آن ها را از خود خارج كنيم. يكي از نخستين پيام هاي هشدار دهنده راجع به در خطر بودن زندگي زناشويي انتقاد تند و بي رحمانه ي طرفين از يكديگر است. در يك رابطه زناشويي سالم، زن و شوهر به طور آزادانه از هم انتقاد مي كنند. اما غالبا در لحظات خشم است كه گلايه ها به روشي مخرب و به شكل تهاجم به شخصيت همسر بيان مي شوند. يكي از مهارت هاي مهمي كه زن و شوهرها بايستي بياموزند مهارت آرام گرفتن است، يعني بياموزند مواقعي كه احساسات خشم و استرس و پريشاني را تجربه مي كنند خود را تسكين دهند و قبل از صحبت فرصتي را به خود بدهند تا آن احساسات فروكش كنند. چون در لحظه هاي طغيان، توانايي بخشيدن، انديشيدن و درست صحبت كردن از بين مي رود. آرام گرفتن بسيار مفيد و سازنده خواهد بود.

اولين گام اين است كه با فن گفت و گو و رفع دلخوري آشنايي كامل داشته باشيم.

در ابتدا دست از خودخواهي برداريد، بايد بپذيريد رابطه اي معقول و مورد پسند است كه بر حس احترام به عقيده و گفتار طرف مقابل استوار باشد.همسرتان را همان طور كه هست قبول كنيد و به خواسته اش احترام بگذاريد و به شيوه اي پسنديده با او حرف بزنيد( همان جوري كه دوست داريد او با شما حرف بزند). اگر با او صحبت نكنيد و خواسته ها و انتظاراتش را ندانيد، مجبوريد به حدس و گمان متوسل شويد كه در اكثر مواقع غلط است. در زندگي زناشويي رنجش ها و دلخوري ها فراوان است كه اگر چنين نباشد بايد نگران بود، زيرا در اين حالت رابطه زن و شوهر به سردي گراييده و آن ها نسبت به هم بي اعتنا شده اند.

براي رفع دلخوري مي توانيد مراحل زير را انجام دهيد:

 1- پيش از آنكه دلخوري خود را با همسرتان در ميان بگذاريد، ابتدا عين آن را روي كاغذ بنويسيد. به اين ترتيب سهم خود را در پيشامد مربوط بهتر خواهيد ديد. از سوي ديگر نوشتن ماجرا از ابتدا تا انتها باعث آرامش نسبي شما مي شود و در عين حال با يادآوري ماجرا به علت هاي آن نيز بهتر واقف مي شويد.

2- پيش از صحبت سعي كنيد خود را جاي همسرتان بگذاريد. با اين كار بهتر به مشكلات او پي مي بريد.

3- پيش از گفت و گو با همسرتان هرگز موضوع را با ديگران مطرح نكنيد زيرا ممكن است گفته هاي شما را وارونه يا با شاخ و برگ به او تحويل دهند و وي را عليه شما بشورانند.

4- با لحني مهربان و دوستانه صحبت كنيد.

5- در تمام مدت گفت و گو مواظب باشيد، خشمگين نشويد و سعي كنيد حرفهايتان را با زخم زبان، كنايه، تحقير و تمسخر بيان نكنيد.

6- هرگز همسرتان را با ديگران مقايسه نكنيد و مزاياي آن ها را به رخش نكشيد.

7- پس از رفع دلخوري او را وادار نكنيد كه به گناهش اعتراف كند و معذرت خواهي كند، اين امر غرورش را مي شكند.

8 در حين حرف زدن متكلم وحده نباشيد، اجازه بدهيد همسرتان هم صحبت كند و سراپا گوش شويد. با اين رفتارتان ثابت مي كنيد او نيز حق و حقوقي دارد و همسر شما با حرف زدن تخليه رواني مي شود.به اين ترتيب به صلحي نسبتا طولاني و پايدار مي رسيد.

۹-پيش از گفت و گو با همسرتان هرگز موضوع را با ديگران مطرح نكنيد زيرا ممكن است گفته هاي شما را وارونه يا با شاخ و برگ به او تحويل دهند و وي را عليه شما بشورانند.

 ۱۰- با لحني مهربان و دوستانه صحبت كنيد.

 ۱۱- در تمام مدت گفت و گو مواظب باشيد، خشمگين نشويد و سعي كنيد حرفهايتان را با زخم زبان، كنايه، تحقير و تمسخر بيان نكنيد.

 ۱۲- هرگز همسرتان را با ديگران مقايسه نكنيد و مزاياي آن ها را به رخش نكشيد.

 ۱۳- پس از رفع دلخوري او را وادار نكنيد كه به گناهش اعتراف كند و معذرت خواهي كند، اين امر غرورش را مي شكند.

 ۱۴-در حين حرف زدن متكلم وحده نباشيد، اجازه بدهيد همسرتان هم صحبت كند و سراپا گوش شويد. با اين رفتارتان ثابت مي كنيد او نيز حق و حقوقي دارد و همسر شما با حرف زدن تخليه رواني مي شود.

  منابع:

ارتباطات ميان فردي، ترجمه فيروزبخت، مهرداد. نشر مهتاب، تهران 1379

از حال بد به حال خوب،برنز، ترجمه قرچه داغي 1380

 تهيه كنندگان: عاطفه احمدي  

مطلب علمی شماره ۳: مهارت حل اختلاف بین همسران

 ما انسانها استعداد به کارگيری مهارت  گفتگو را در برخورد با مشکلات جامعه انسانی را داريم ؛ اما از به کار گرفتن آن در مواقع ضروری و به نحو اثربخش ناتوانيم . اگر در مهارت  گفتگو ضعيف باشيم ، پاسخ های جنگ و گريز به عنوان راه حل مقابله با مشکل به سراغمان می آيند . اين شيوه از پاسخ ساده ترين ، دردسترس ترين و ناکارآمد ترين روش برای  مقابله با مشکلات متداول است .

 افراد پرخاشگر زمانی که در نيازهايشان با ديگران تعارض پيدا ميکنند ، به سلطه گری متوسل ميشوند . برخی از افرد ترجيح ميدهند وجود هر گونه مشکلات ميان فردی را انکار کنند ؛ آنان براي اين مشکلات هيچ کاري جز انکار که شامل دور کردن مشکل از خودآگاهی ميشود ،نميکنند. انکار مکرر معمولاً به بيماری های روان تنی و ساير اختلالات روانی منجر ميشود .

   برخی از افراد هر گاه اختلافی پيش می آيد ، خود را از موقعيت کنار ميکشند و يا مشکلات را با زرق و برق پوشانده و به شکلی عمل ميکنند که گويی مشکلی وجود ندارد . اجتناب مکرر از مشکلات ، رابطه را سست کرده و موجب سردی و فاصله طرفين ميگردد . همچنين به انکار وتمامی آثار آن منجر خواهد شد .

   بسياری از افراد وقتی با فردی مواجه ميشوند که نيازهای متضادی با خودشان دارد ، تسليم ميشوند و اغلب بدون هيچ مبارزه ای عقب نشينی ميکنند .زمانی که فردی در مقابل ديگری تسليم ميشود ، موجی از تنفر را نسبت به آن شخص احساس ميکند .

  برای حل صحيح اختلافات ، سوءتفاهم ها ، مشکلات ارتباطی و بيان مطالب و ديدگاههای خود ميتوانيد از مهارت حل اختلاف که يک مهارت مهم اجتماعی است ، استفاده کنيد ؛ اما قبل از پرداختن به مهارت حل اختلاف لازم است که به نکات زيل توجه کنيد 

· به ياد داشته باشيد تا زماني که شروع به حرف زدن نکنيد ، ديگران      نمی فهمند که شما از چه چيزی ناراحتيد . گذشت زمان و به تاخير انداختن حل اختلاف باعث ميشود ديگران به رفتاری که باعث ناراحتی شما شده ، ادامه دهند و حتی ممکن است برای ديگران انتظاراتی ايجاد شود .

· زمانی را به حل اختلاف اختصاص دهيد که برای هر دو طرف مناسب باشد .

· به جای اينکه بگوييد ، تو اين طور هستی ، يا تو باعث ناراحتی من ميشوی ؛ بگوييد :” من اينطور احساس ميکنم “يا “من از اين برخورد مي رنجم” .

·موقع عصبانيت زمان مناسبی براي حل اختلاف نيست .

·از کلماتی که بار منفی دارند استفاده نکنيد .

·سعی نکنيد طرف مقابل را خجالت زده کنيد ، و يا او  را دچار احساس گناه و تقصير کنيد .    

·آنچه را که شما را ناراحت ميکند ،بيان کنيد . حکم ندهيد ، سرزنش نکنيد و قضاوت نکنيد .

·به طرف مقابل اجازه صحبت کردن بدهيد .

·گر اشتباه کرده ايد ، عذرخواهی کنيد ، عذر خواهی  براي اشتباهات يک توانايی است ؛ نه نشانه ضعف .

·سعی کنيد از راه حلی استفاده کنيد ، که هم برای شما و هم برای طرف مقابلتان مفيد باشد .

·هر فرايند حل اختلاف مربوط به يک رنجش ، عصبانيت و ناراحتی است موضوعات مختلف و متعدد را به ميان نياوريد .

 لازم است بدانيد ؛ که اين روش برای استفاده در موارد تعارض های ارزشی در نظر گرفته نشده است .

مهارت حل اختلاف شامل 6 مرحله ميباشد :

1-روشن کردن مسئله: مشکلات را در قالب نيازها تعريف کنيد ، نه راه حل ها . يادگيری تشخيص نيازها ازراه حل ها به تمرين نياز دارد . زيرا بيشتر ما عادت کرده ايم راه حل هايمان را بيان کنيم ؛ نه خود آنها را .

2-بررسي راه حل هاي ممکن:آزادانه عقائد و نظرات خود را در مورد حل مسئله بيان کنيد.از قضاوت ، ارزيابی و انتقاد راه حل های ديگران بپرهيزيد . تمام ايده ها را يادداشت کنيد . بياد داشته باشيد شخصی که قلم به دست ميگيرد ،نبايد به سليقه خود عمل کند و به سانسورچی يا قاضی تبديل شود ، بلکه فقط بايد يک يادداشت کننده باشد .

3-ارزيابي راه حل ها و انتخاب راه حل مناسب : توضيحات لازم برای راه حل هايی که در جريان سيال سازی ذهن پديد آمده اندرا ارائه دهيد . از فرد مقابل بپرسيد ، کدام يک از راه حل های پيشنهاد شده رابرای حل اين مشکل می پسندد . اعلام کنيد از نظر شما کداميک از راه حل هابهتر است . به اتفاق در مورد يکی از راه حل ها و يا تعداد بيشتری از آنهاتصميم بگيرند . راه حلی را که به نظر ميرسد ، برای طرفين مطلوب است را انتخاب کنید.

4-برنامه ريزي درباره اينکه چه کسي ، چه کاري را ، در کجا انجام دهد: با هم توافق کنيد که چه کسی ، چه کاری را در کجا انجام دهد ، و در مورد توافق حاصل شده يادداشت برداری کنيد .

 5- عمل بر اساس راه حل : روي طرح عملکرد به آن هم ، بحث شود . هرگز سوال ،” اگر عمل نشد چه….؟” را مطرح نکنيد . در بيشتر موارد ، لازمه ارتباط متقابل ، اعتماد متقابل و عملکرد موثر به آن است .ماانسانها گاهی اوقات به توافق هايی که با صحبت بسيار حاصل شده است ، نيز عمل نميکنیم . در چنين موقعيت هايی ، لازم است شما با يک پيام بحث را دوباره آغاز کنيد . مثلا بگوييد :” من جداً نااميد و ناراحتم ، چون ما در مورد اختلافمان توافق کرديم و تو به توافق خودت  عمل نکردی .” آن وقت شخص مقابل متوجه ميشود ،که شما ، ازاو انتظار داشته ايد ، مسئول باشد .

 6- کنترل نتايج راه حل :انواع مواردی  که در کنترل نتايج  به بحث درباره آن می پردازيم شامل عناوين زير ميباشد 

        هر يک از ما چه احساسی درباره فرايندی که پشت سرگذاشته ايم دارد .

        طي اين فرايند ،هر يک از ما ، چه موردی را بيشتر از موارد ديگر دوست داشته است .

        عاملی که مرا آزرده است .

        عاملی که فرد ديگر را آزرده است .

         آنچیزهايی که اي کاش نگفته بودم يا انجام نداده بودم.

         آنچه را که طرف مقابل آرزو ميکند ، نگفته يا انجام نداده بود .

         دفعه بعد ، هر يک از ما چه کاری را بهتر ميتواند انجام دهد .

نام و نام خانوادگی تهیه کنندگان:   الهه كمالي آرا    

پیامک

    نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :     فريبا نوروزي   

 نام و نام خانوادگی تهیه کنندگان: الهه سليماني                                                    

                                               

 

 

 

طلاق

 

يكي از موضوعاتي كه در چند سال اخير ذهن اكثر انديشمندان و حتي عموم را به خود مشغول كرده است مسأله طلاق[1] مي باشد. مطالعه درباره طلاق در طي چند دهة اخير محققين زيادي انجام شده است . اين مطالعات نه تنها بوسيله جامعه شناسان بلكه بوسيله حقوقدانان، قضات، مددكاران اجتماعي، روان درمانگر ها، پزشكان و سايرين صورت گرفته است((Good,1965:3.

 طلاق : در كتب لغت براي واژه طلاق معاني متعددي ذكر شده است  ، از جمله رهائي ، آزاد كردن ، ترك كردن ، واگذاشتن . اما در اصطلاح شرعي طلاق عبارت است از : زائل نمودن قيد پيوند و نكاح[2] يا صيغه مخصوص است[3] . و يا انحلال عقد نكاح در حيات زن و شوهر به اراده مرد يا تقاضاي زن با شرايط معين[4] .

در عرف عام معناي جدايي از آن در ذهن متبادر مي شود. طلاق مهمترين عامل از هم گسيختگي ساختار بنيادي ترين بخش جامعه يعني خانواده است . طلاق پديده اي است قراردادي ، كه به زن و مرد امكان مي دهد تا تحت شرايطي پيوند زناشويي خود را گسيخته و ازيكديگر جدا شوند. طلاق بر انحلال يك ازدواج رسمي ، در زماني كه طرفين آن هنوز در قيد حياتند و بعد آن نيز از آن آزادند ، تا دوباره ازدواج كنند ، دلالت مي كند . يا به عبارت ديگر  طلاق شيوه نهادي شده اختياري يا پايان يك ازدواج است . متفكران و جامعه شناسان[5]، طلاق را يكي از آسيب هاي اجتماعي[6] به شمار آورده اند و با بالا رفتن ميزان آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقي و به هم خوردن آرامش خانوادگي و در مجموع دگرگوني در هنجارهاي اجتماعي محسوب مي دارند[7] .

ولتر[8] مي گويد : ازدواج و طلاق در اين جهان ، تقريباً با هم متولد شده اند . شايد ازدواج چند روز زودتر متولد شده باشد ، زيرا پس از زناشويي و گذشت چند روز ، كار زن و شوهر ، به زد و خورد و طلاق كشيده است . حقيقت اين است كه ازدواج و طلاق با هم به دنيا آمده اند و هردو از قديم بوده اند و هر دو براي بشر لازم و طلاق[9] را از مهمترين پديده هاي حيات انساني تلقي مي كنند . از اين رو در تمام قوانين و تواريخ ملل قديم يونان و ايران باستان و قوانين حمورابي مساله طلاق وجود داشته و غالباً نيز طلاق دهنده مرد بوده و زن را در آن اختياري نبوده است اين پديده داراي اضلاعي به تعداد تمامي جوانب و اضلاع جامعه انساني است . نخست يك پديده رواني[10] است ، زيرا بر تعادل رواني نه تنها دو انسان ، بلكه فرزندان ، بستگان ، دوستان و نزديكان آنان اثر مي نهد . ثانياً پديده اي است اقتصادي[11] ، چه به گسست خانواده به عنوان يك واحد اقتصادي مي انجامد و امحاء تعادل رواني انسانها موجبات بروز اثراتي سهمگين در حيات اقتصادي آنان را نيز فراهم مي آورد[12] .

و موجب مي شود فرزنداني محروم از نعمتهاي خانواده تحويل جامعه گردند كه به احتمال زياد فاقد شرايط لازم در راه احراز مقام شهروندي يك جامعه اند . واين مساله كه طلاق پديده اي فرهنگي[13] است ، جامعه اي كه در آن ، طلاق از حدي متعارف تجاوز كند ، هرگز از سلامت برخوردار نخواهد بود .

طلاق از ديدگاهي يك پديده ارتباطي[14] نيز محسوب مي شود  ، بدينسان در جامعه اي كه فاقد ارتباطات سالم ، درست و طبيعي است ، پيوند يا رابطه زناشويي نيز استثناء نيست . پيوندهاي ازدواج به زودي برقرار مي شوند ، بزودي نيز قطع مي شوند . پس توجه به طلاق نه تنها از ديدگاه فرد به عنوان انسان و فرزندانش مهم است ، بلكه از ديدگاه جامعه ، فرهنگ ، و اقتصاد و حتي جمعيت نيز قابل توجه است[15] .

طلاق هست و هرگز نمي توان تصور كرد كه تمامي ارتباطات انساني برجاي ماند و هرگز هيچ ارتباطي آسيب نمي بيند . اما جامعه بايد در اثر انديشه كاستن از تعداد طلاق باشد .

اگر جامعه اي رو به سوي افزايش طلاق رود بي هيچ شبهه در آستانه بحران قرار دارد . بدين سان به درستي مي توان گفت : ميزان طلاق ، نشانه دقيق سلامت يا بيماري جامعه است .

شايد اشاره به اين موضوع مهم باشد كه چند يا چندين عامل به هم مي پيوندند و با هم شبكه اي پيچيده از طلاق را فراهم مي آورند كه اين شبكه در نوع خود منحصر به فرد است . به بيان ديگر هر طلاق از ديدگاه علي ؛ در نوع خود بي نظير است زيرا يك زن و شوهر با توجه به شخصيت خاص هر يك از آنان و  خانواده شان؛  نوع همسر گزيني؛ منش و خلق و خوي هريك رابطه‌اي خاص و منحصر به فرد فراهم مي آورند . قطع اين رابطه نيز با پيوند عوامل خاص و شبكه اي منحصر به فرد صورت پذير است .

عوامل پنهان :

هنگامي كه خانواده اي از هنجارهاي اساسي جامعه دور مي ماند و ضرورتاً كار آن به طلاق نمي انجامد به عنوان مثال زماني كه دو نفر از دو فرهنگ با دو زبان آداب عادات و رفتار متمايز ازدواج مي كنند هرگز نبايد تصور رود كه بسيار زود راه گسست پيوند را در پيش خواهند گرفت ، اما اين عناصر در اين جا (ناهماهنگي چندگانه)[16] به صورت پنهان باقي مي ماند و چنانچه زوجين بدان توجه نكنندو خانواده با مشكلي خاص مواجه شود ؛ همين عناصر بروز و تجلي مي يابند و اساس خانواده را منهدم مي كنند[17] .

بايد بين آنچه ، افراد در راه توجيه عمل خود ذكر مي كنند و واقعيت طلاق و عوامل آن تميز گذارد ، چنان كه مي بينيم ، طلاق در زمره حساس ترين و محرمانه ترين حوادث زندگي است  گاه انسانها  بدرستي از علل و عوامل اساسي آن آگاهي نمي يابند و يا گاهي اين عوامل چنان با حريم زندگي پيوسته اند ، كه نمي توان آن را از هم منفك ساخت  . از اين روست كه مي بينيم در پاسخ اين سوال كه چرا طلاق گرفتيد ؟ دلايلي ساده همچون دخالت اطرفيان همسر، زندگي با مادر شوهر و زبان بد همسر ، عنوان مي شود[18] .

اگر زن و شوهرها فرزندي نداشتند و دشواريهاي تربيتي و تحصيلي آنها مطرح نبود ،  جدايي هاي اينگونه سخت و ناگوار نمي نمود و تنها  شايد به سرخوردگي و افسردگي زودگذر آنان در پايان مي يافت . ليكن در بيشتر موارد قضيه به اين سادگي نيست ، به دليل تاثيرات منفي جدا شدن والدين بر سرنوشت و آينده كودكان بررسي اين موضوع اهميت و ارزش فراواني پيدا مي كند .

طلاق بيشترين اثر خود را بر روي فرزندان مي گذارد . كساني كه نه دخالتي در ازدواج داشته اند و نه در جدايي اين زن و مرد . ولي بيشترين ناملايمات و سختي ‌ها و اثرات شوم جدايي بر جثه ظريف آنهاست .

 فالسام(1) جامه شناس آمريکايي سعي کرده است که علل بحران هاي زناشويي را در چهار دسته زير طبقه بندي کند:1- عوامل موقعيتي و غيرشخصيتي مانند سلامت بدني، شرايط اقتصادي، مداخله نزديکان، تولد فرزند ناخواسته 2- نارسايي هاي شخصيتي در يکي از زوجين يا هر دو، مانند گرايش هاي روان بيمارانه، الکليسم، عقيم بودن، گرايش هاي جنسي انحرافي و ساير علائم انحرافات رواني3- تفاوت ها يا عدم تشابهات شخصيتي از لحاظ سوابق ذهني، اجتماعي، مذهبي، هنري و يا حساسيت ها4- عدم توافق نقش ها مانند گرايش هاي ناهمسان زوجين و محروميت هاي ناشي از عدم توانايي ازدواج در برآوردن انتظارات هر کدام

 

طلاق ضربه و بحران زندگي است که تاثير عظيم بر شخص مي گذارد. افراد مشکلات مشترکي در مورد طلاق دارند. خيلي ها احساس شکست، خيانت و سردرگمي مي کنند. البته اين پايان داستان نيست و طلاق انتهاي راه نيست ؛ راه حل هايي وجود دارد که مي توان از طريق آن مشکل را قبل از وقوع حل نمود. از آنجايي که ناآگاهي در زمينه هاي مختلف يکي از مهمترين عوامل طلاق است، بنابراين مشاوره دادن به افرادي که مي خواهند ازدواج کنند و بالابردن سطح آگاهي آنها، در جهت موفق بودن ازدواج کمک شايان توجهي است. 1- تاکيد فراوان درباره دقت در انتخاب همسر2- توصيه مکرر به خوش رفتاري و گذشت از غفلت هاي جزئي همسر که در زندگي معمولاپيش مي آيد. 3- تسلط بر نفس که خشم هاي آني غلبه نکنند و اقداماتي عجولانه انجام نگيرد. 4- تشکيل نشست هاي  خانوادگي براي حل اختلاف دو همسر.

5-كمك به آگاه ساختن مسئولين امر در دادگاه حمايت از خانواده در اجراي قوانين . ترديدي نيست كه قوانين و مقررات هر قدر كامل و مدرن باشد نمي تواند مباني روابط ميان زن و مرد را تنظيم كندو هيچ گاه قانون قادر نيست كه جزئيات روابط اجتماعي را پيش بيني نمايد .

علاوه بر اين چون اجتماع در حال تغيير وتكامل است ، قوانين تنها در مقاطع زماني خاصي مي توانند ، مسائل ناشي از برخوردها ودرگيريهاي انساني را در حد معيني پيشگيري نمايد . بدين جهت مسئولين امر با كمك گرفتن از روان شناسان[19] ، روان پزشكان[20] و مددكاران اجتماعي[21] ، مي توانند در اجراي قوانين انعطاف بيشتري داشته باشند .

بدست آوردن راه حل هاي اجتماعي نيز بمنظور پايين‌ آوردن ميزان طلاق و عرضه آن به افراد جامعه وراهنمايي آنها بعد ديگري از  اهميت خاص اين مسئله وتوجه به  عوارض نامطلوب ايست كه در زندگي اجتماعي  افراد يك جامعه بر جاي مي گذارد[22] . توجه به ميزان طلاق در سالهاي اخير و انديشه در مورد پيامدهاي ناشي از آن[23] بسيار مهم است و عزمي فراتر را مطلبد . اميد است با برنامه ريزي آگاهانه بسوي سلامت ورفاه  اجتماعي گامهاي استوار برداريم .

 

 

تاليف: مهناز سالاروند

 عليرضا فراهاني

محرك ها:

اين گروه از داروها به عنوان محرك،ايجاد كننده هيجان و انرژي است و موجب تحريك فعاليت سلسله اعصاب مركزي مي گردداين داروها معمولا براي افزايش هوشياري ،ايجاد تحمل زياد براي بيدار ماندن به مدتي طولاني ، جهت كاهش اشتها و ايجاد احساس نشاط به كار مي رود اين گروه دارو ها در پزشكي مصرف محدودي دارند محرك ها مي توانند ايجاد وابستگي شديد رواني كنند.

متامفتامين يا شيشه:

اين داروجزء دسته دارو هاي محرك در پزشكي است ودر درمان اختلالات توجه و كنترل وزن بكار مي رودمصرف اين دارو ممكن است باعث وابستگي جسمي گردد و در حد بالايي باعث وابستگي رواني مي گردد. اين ماده به شكل قرص ،پودرو دانه هاي كريستالي وجود دارد مدت اثر اين دارو 2-4 ساعت است مانند ديگر انواع متامفتامين ها كريستال معمولا به شكل هاي سيگارت ،بلعيدني،مايع خوراكي يا تزريقي و در موارد نادر حتي به صورت شياف مقعدي استعمال مي شود.

كريستال به شكل سيگارت يا تزريقي با شروع و حمله سريع تر بدن آثار تخريب كننده تري دارد ولي متاسفانه استفاده از نوع سيگار و تنفسي شايع تر است.

آثار مصرف شيشه

از آنجا كه اين ماده يك محرك بسيار قوي است حتي مصرف مقادير كم آن مي تواند سبب حالت بي خوابي،افزايش فعاليت و كاهش اشتها شود حالت كوتاه و شديدي از سر خوشي عميق به دنبال تدخين يا تزريق اين ماده بوجود مي آيد اما مصرف آن به صورت خوراكي يا كشيدن در بيني حالت خوشي بلند مدت را بوجود مي آورد كه ممكن است تا نيمي از روز ادامه يابد.

اكستازي

اكستسي يكي از مشتقات آمفتامين است اسامي خياباني آن عبارتند از نشاط آور ،مرسدس،ميتسوبيشي،قرص سكس،كبوتر،اكس،سوپرمن و….اين ماده در آزمايشگاههاي غير قانوني از طريق تغيير در ساختمان مولكول آمفتامين تهيه مي شود.

روش مصرف

اين ماده به شكلهاي  قرص و كپسول موجود است و از راه خوراكي استفاده مي شود مصرف اكستازي پس از 20تا 40 دقيقه بروز واثرآن 4 تا 5 ساعت باقي مي ماند و سپس به تدريج اثرات آن كاهش مي يابد مصرف اكستازي باعث سرخوشي،آرامش(احساس رضايت از وضع موجود )،افزايش انرژي بدن،احساس اعتماد (نزديكي و تعلق به ديگران) ،احساس گرمي ووابستگي به ديگران مي گردد

اثرات كوتاه مدت:

اكستازي باعث افزايش انرژي و توهم در فرد مي شود مصرف كنندگان مي گويند كه بعد از مصرف دوست دارند به ديگران نزديك شده و با آنها تماس داشته باشند از ديگراثرات آن مي توان به دندان قروچه غير ارادي،لرز، تعريق زياد،تاري ديد،افزايش ضربان قلب و فشار خون،احتما ل بروزتشنج و…اشاره كرد

اثرات طولاني مدت:

استفاده مكرر از اكستازي مي تواند سبب از بين رفتن و تخريب سلولهاي ترشح كننده سروتونين شوداين سلولها نقش مهمي در ،حافظه،يادگيري و اشتها دارند كه تخريب آنها سبب اختلال در موارد فوق مي گردد.

كراك

كرك(Crack) كه گاهي راك (Rock) نيز ناميده مي شود ماده اي محرك است كه از تصفيه كوكائين به دست مي آيد و به اشكال مختلف تدخين(كشيدن) مي شود اما كراكي كه در ايران رايج است از مشتقات هروئين است و در صورتي كه بصورت علمي توليد شود از تصفيه هروئين به دست مي آيد.

دلايل گرايش به كراك

مصرف راحت و بي بوبودن آن ،تجربه ونشئگي پس از مصرف،تنوع طلبي و كنجكاوي برخي از نوجوانان در زمينه مصرف،جاسازي آسان

اثرات كوتاه مدت مصرف كراك:

اثرات كوتاه مدت ان مشابه آمفتامين است ولي با مدت زمان كوتاهتر،باعث افزايش انرژي و سرخوشي زياد مي شود

اثرات درازمدت مصرف كراك:

از جمله اثرات بلند مدت آن كاهش وزن،يبوست ،بي خوابي،ضعف جنسي،افسردگي،اشكال در ادراركردن،تهوع،كم

خوني،رنگ پريدگي،تعرق شديد دردهاي شكمي و…. مي باشد

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : اسماعيل خانجاني     

كراك

 

با توجه به روند روز افزون اعتياد و شيوع مواد مخدر جديد از جمله كراك جوانان زيادي به دليل شرايط سني و ناتواني در حل مشكلات و تنوع طلبي در معرض خطر مي باشند و با مصرف اين ماده جان خود را از دست مي دهند لذا لازم است خانواده هاو عموم مردم دانش خود را در مرد كراك افزايش دهند تا در برابر اين ماده پر خطر ايمن باشند .

كراك چيست؟كراك يك ماده قوي و خطرناك است كه با يك يا دوبار مصرف مي تواند فرد را معتاد و ميل و سوسه شديد براي مصرف مجدد ايجاد كند اين ماده از برگ درخت كوكا تهيه مي شود شكل آن مانند كشك خرد يا يك تكه گچ به رنگ سفيد يا زرد رنگ است

كراك در ايران

كراك مورد استفاده در ايران در واقع نوعي هروئين فشرده همراه مواد توهم زا،روانگردان و مواد شيميايي نا مشخص است و با كراك بدست از كوكائين كاملا متفاوت مي باشد.وچون اين ماده در آزمايشگاههاي غير بهداشتي و با خلوص متفاوت توليد مي شود مصرف ان بسيار مخرب است

دليل گرايش به كراك

راحت و بي بو بودن آن ،جاسازي راحت و عدم جلب توجه ديگران،ميزان نشئگي بالا،عدم پاسخگويي بدن بيمار به مواد مخدرمصرفي قبلي

روش مصرف:

كراك را به صورت كشيدن و تزريق و در موارد نادر به صورت دماغي مصرف مي كنند

آثار و عوارض مصرف كراك

اعتياد،افزايش ضربان قلب و احساس گرما،عرق كردن زياد،بروز بيماريهاي عفوني،مشكلات روحي،رواني از جمله توهمات شديد،گيجي،فراموشي،بي قراري،كندي

درمان دارويي

فرد معتاد به كراك كه تصميم به ترك و درمان دارد بايد به پزشك در مراكز ترك اعتياد مجوز دار مراجعه نمايد اين درمان به دليل وابستگي شديد كراك از نظر روحي و جسمي سخت تر از درمان مواد ديگر است بنابراين بايد به اين درمان جدي نگاه كردروش درمان 2 نوع است:1- درمان سم زدايي كوتاه مدت ،2- درمان جايگزين و نگهدارنده

در درمان سم زداييكه يك دوره كوتاه مدت 10 الي 20 روز مي باشد بيمار با داروهاي مخصوص و تحت نظارت پزشك از مخدر جدا مي شود و اما اگر به هر دليلي نتوانست از مواد جدا شود با پزشك معالج مشورت مي كند و درمان جايگزين را شروع كند اين درمان به بيمار كمك مي كند از معرض خطر مصرف كراك دور شده و به زندگي عادي ادامه دهد

 

  

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :  معصومه شجاعي ،هنگامه قرباني                            

ازدواج- اعتياد- طلاق

  به شما كه در آستانه عقد ازدواج هستيد تبريك مي گوييم . اما آيا تاكنون راجع به موضوع اعتياد فكر كرده ايد ؟ آيا شما هم نگران معتاد بودن همسر مورد نظرتان هستيد ؟ براي اينكه تصميم درستي بگيريم اطلاعات مورد نياز را از كجا به دست آوريم ؟

آزمايش اعتياد

همانگونه كه مي دانيد تمامي زوجين قبل از عقد ازدواج مي بايست از نظر اعتياد آزمايش شوند . اين مرحله توسط آزمايشگاه هاي خاص و اصولاً از طريق نمونه ادرار انجام مي شود . اما به نظر شما پاسخ اين آزمايش مي تواند ملاك تصميم گيري مناسبي باشد ؟

به اين مثال ها توجه كنيد :

     * فردي با سابقه اعتياد چند ساله اكنون تصميم به ازدواج گرفته است . وي براي اينكه بتواند مرحله آزمايش را پشت سر بگذارد تصميم ميگيرد يك يا دو هفته از مصرف مواد پرهيز كند . به محض به دست آوردن پاسخ منفي آزمايش ، وي مصرف مواد را مجدداً شروع مي كند .

     * فردي با سابقه اعتياد از آنجا كه نمي تواند مصرف را كنار گذارد با تقلب در حين انجام آزمايش يا ساير ترفند ها ، پاسخ آزمايش را منفي مي كند و در عين حال مصرف مواد را نيز ادامه ميدهد .

     *  فردي از يك ماده مخدر جديد استفاده مي كند و مطمئن است كه اين ماده توسط آزمايشگاه قابل تشخيص نيست . او به راحتي براي انجام آزمايش اعلام آمادگي مي كند .

از اين مثال ها مي توان به موارد زيادي اشاره كرد . اما ذكر همين چند مورد كافيست تا شما متوجه شويد :

انجام آزمايش اعتياد گرچه لازم است اما براي تصميم سازي كافي نيست

براي تصميم گيري صحيح از كجا شروع كنيم ؟

       همانگونه كه ميدانيد ملاك انتخاب فقط نداشتن اعتياد نيست و معيار هاي مهم ديگري نيز در انتخاب همسر وجود دارند كه از آن جمله مي توان به جايگاه خانواده ، تربيت و شخصيت خود فرد ، پايبندي به اصول اعتقادي ، تحصيلات ، سوابق و موارد متعدد ديگر اشاره كرد . چه بسا افرادي كه بعلت كنجكاوي يا غفلت ، قبل از ازدواج مواد  مخدر را تجربه كرده باشند ولي به دليل برخورداري از همين معيارهاي محافظتي كه به آنها اشاره كرديم ، پس از ازدواج زندگي سالم و عاري از موادي را تجربه كنند . برعكس چه بسا افرادي كه قبل از ازدواج سابقه هيچگونه استفاده از مواد مخدر را نداشته اند ليكن به دليل نداشتن اين معيار ها و سالها پس از ازدواج در دام اعتياد گرفتار مي شوند . پس نتيجه مي گيريم :

 

ويژگي هاي خود فرد از پاسخ آزمايشي كه به دست ما مي دهند مهمتر است

براي پرهيز از اشتباه به موارد زير خوب دقت كنيد

1- عجله نكنيد . اين مهمترين تصميم در زندگي شماست . براي شناخت بيشترهمسرتان به فرصت كافي نياز داريد .

2- تصميم گيرنده نهايي شما هستيد . نظر بزرگتر ها خصوصاً پدر و مادر را بشنويد و آنها را تكريم كنيد . اما نبايد تسليم فشارهاي ناشي از احساسات شويم .  

3- تعريف و تمجيد هايي كه خانواده ها از فرزندانشان مي كنند اغلب اغراق آميز و گاه گمراه كننده است . (به قول معروف هيچكس نمي گويد ماست من ترش است .) اين ما هستيم كه بايد درستي موضوع را بتوانيم تشخيص دهيم .

4- براي اطمينان از عدم اعتياد همسر آينده تان ، استناد به پاسخ آزمايش كافي نيست . مي بايست از منابع گوناگون مانند دوستان ، همسايگان و همكاران محل كار تحقيقات كافي را با رعايت اصل رازداري به عمل آورد . به تاييد يك نفر نمي توان اطمينان كرد و هرقدر  منابع تحقيق بيشتر باشد ميزان اطمينان بيشر خواهد بود

5- سعي كنيد بجاي بررسي خود اعتياد ، به دنبال بررسي رفتار اعتيادي باشيد . همانگونه كه اشاره شد عوامل مهم ديگري هم مطرح هستند كه ممكن است در آينده در زندگي مشترك مشكل ساز شده و حتي منجر به اعتياد شوند .

6- از مشاورين با تجربه كمك بگيريد . قرآن شريف و نبي مكرم (ص) ما را به انجام مشاوره در اموراتمان فراخوانده اند . با انجام مشاوره احتمال اشتباه كم مي شود

7- پس از ازدواج مراحل شناخت از هم تكميل مي شود . براي صاحب فرزند شدن به اندازه كافي فرصت هست . سعي كنيد فرصت هاي بيشتري را به همديگر اختصاص دهيد تا زهر تلخ طلاق ، ميوه شيرين زندگي تان را تباه نگرداند .

 

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان : دكتر رضا ترابي                                                             

علل جذابيت اينترنت براي جوانان و نوجوانان                                                                         

مقدمه 

اينترنت براي افراد فرصتي را فراهم مي آورد تا بتوانند هر گونه اطلاعات و خدمات را در هر جا و به هر اندازه كه نياز دارند دريافت كنند.

امروزه فرهنگ رسانه اي ودر راس اينترنت فراگيرترين و مسلط ترين فرهنگ تاثير گذار در جامعه است وبيشترين تاثير آن ،روي نسل در حال رشد يعني نوجوانان و جوانان است . اينترنت براي جوانان ونوجوانان از جذابيت خاصي برخوردار است بعضي از دلايل اين جذابيت از قرار زير است.

 

1- ماهيت آزمايش گري و اكتشاف:

نوجوانان براي كشف خويش وپاسخ دادن به سوالات اساسي در مورد هويت خويش دست به دامان كساني مي شوند كه حضوري مستمر ودائم داشته باشند البته اين يك فرايند مادام العمر است كه در مورد تمامي افراد صدق مي كند و براي نوجوانان كه در مرز جداشدن از خانه وبناكردن زندگي مستقل شان هستند موضوع و مساله مهم محسوب مي شود . من چگونه شخصي هستم؟ در زندگيم چه شغلي را دنبال كنم؟ من بدنبال چه ارتباطاتي هستم؟ و سوالهايي از اين قبيل پرشسهاي بسيار مهمي هستند كه بخشي از هويت هر فرد را تشكيل مددهد ونوجوانان پاسخ برخي از اين سوالات را در فضاي ارتباط اينترنتي پيدا مي كنند

 

2- نياز به روابط صميمي و احساس تعلق :

در دوره نوجواني افراد شديدا به روابط صميمانه و عاشقانه به ويزه با جنس مخالف علاقه دارند . آنها در جستجوي يك رفيق و همراه وهمچنين گروههاي جديدي هستند كه بتوانند نياز به داشتن روابط صميمانه ونياز به تعلق داشتن را ارضا نمايند اين گونه روابط نيز قسمت عمده اي از فرايند كشف هويت را تشكيل مي دهند . در اينترنت اغلب تعداد بي حد وحصري از افراد و گروهها وجود دارد كه مي توان در ميان آنها همه نوع افراد و گروهها وشخصيت ها ، ارزش ها و علايق گوناگون پيدا كرد .

 

3- جدايي از والدين و خانواده :

جستجوي نوجوانان براي كشف هويت ، روابط صميمانه و وابستگي به گروه با نياز آنها به جدايي و استقلال از والدينشان همراه است .آنان مي خواهند مستقل باشند وخودشان كارهايشان را انجام دهند واين خود يك فرايند مهيج ومحرك است . اينترنت فضايي مهيج براي ارضاي اين نياز ها است به ويزه هنگامي كه والدينشان چيزي درباره اينترنت نمي دانند به عبارت ديگر نوجوانان در حالي كه به شدت تلاش مي كنند كه از هر نظر مستقل از خانواده باشدوبه پدر و مادر و ساير اطرافيان به عنوان تكيه گاه و نقطه قابل اعتمادي نياز دارند تاذ هر موقع واز هر ناحيه اي احساس خطر كردند به آنها روي آورند. محيط فريبنده و سحر آميز اينترنت به خاطر اين احساس دو گانه ( استقلال از والدين ودر عين حال تكيه داشتن به آنها) براي نوجوان بسيار مهيج است و آنها را به طرف خود جلب مي كند . نوجوانان مي توانند ملاقات با افراد جديد ، انجام اعمال مهيج ، كشف جهان و ماندن در خانه را بطور همزماندر اينترنت داشته باشند.

 

4-تخليه هيجانات و ناكامي ها:

سالهاي نوجواني در تمامي جوامع به ويزه در جوامع صنعتي و امروزي مي تواند دوره اي سخت و ناكام كننده درزندگي باشد. فشار مدرسه ،خانواده ، دوستان و بطور كلي محيط بيروني از يك طرف ، و فشار ناشي از نيازهاي فيزيولوزيك و روان شناختي از طرف ديگر بر دوش نوجوان سنگيني مي كند . نوجوان براي آنكه بتواند به زندگي خويش ادامه واز رفتارهاي ناكامي بكاهد نياز دارد كه خود را از لحاظ رواني تخليه كند . در دنياي اينترنت هر فرد مي تواند با استفاده از يك نام مستعار ، ناكامي و هيجانات منفي خويش را بيرون بريزد و خود را تخليه كند.

 

5- هويت مبهم :

يكي ديگر از دلايل جذابيت اينترنت براي جوانان و نوجوانان اين است كه مي تواند بدون اين كه هويت خود را آشكار كنند در نقش هر شخصيتي كه دوست دارندبازي كنند وهر نقشي را بپذيرند و آن را آزمايش كنند در اين  هويت ناشناس بدون هراس از قضاوت طرف مقابل به راحتي مي توانند ( هرچه مي خواهد دل تنگشان بگويند) به همين دليل جوانان و نوجوانان در اينترنت بيشتر به پستهاي الكترونيكي ، آهنگها ، قطعات تصويري ، اتاقهاي گفتگو ، چت و … علاقه نشان مي دهند.

  

 

منبع:

 شبيري، فاطمه، 1387،رايانه در خانه، چاپ اول، ناشر: مركز امور زنان و خانواده

 

نام و نام خانوادگي تهيه كنندگان :زهرا ميرزاخاني،زهرا شاه محمدي، عصمت منصوري

راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق
راهکارهای اسلام برای جلوگیری از طلاق
9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *