باز نشر مطالب بیتوته تنها با ذکر و آدرس سایت مجاز می باشد .
خیلی از افراد چه زن و چه مرد از ریزش موهای خود بسیار گلایه می کنند و نمی دانند چه کار کنند تا ریزش مو را کم کنند ما در این مطلب از یک خوراکی خوشمزه برای کم شدن ریزش موهای شما پرده برداشته ایم
در این مطلب هر آنچه که درباره بیماری و علائم بالینی ایدز و همچنین علائمی دهانی بیماری ایدز را باید بدانید به شما خواهیم گفت
زخم معده و اثنی عشر هر دو متفاوت هستند اما درد های مشابهی دارند و معمولا زمانی که گرسنه هستیم این درد ها آشکار خواهند شد در این مطلب به تفاوت زخم معده و اثنی عشر خواهیم پرداخت
میخچه به طور صورت کلی و اغلب در پنجه پا، انگشتان و یا بخش های ضخیم تر پوست کف دست و پا ایجاد می شود. در واقع میخچه یک ضایعه پینه ای شکل از پوست مرده است که در سطوح نازک و بدون موی پوست به وجود می آید
یکسری غذاها هستند که خوردن آن ها با هم جایز نیست مثلا خوردن دو غذایی که طبع سرد دارند مجاز نیست و باعث سردی بدن می شود که خود عامل بسیاری از بیماری ها می تواند باشد
بهترین راه درمان وسواس چیست
یکسری عادت های بد درمورد غذا خوردن وجود دارد که اگر آن ها را رعایت نکنیم باعث می شود در طولانی مدت دچار اضافه وزن بشویم در این مطلب عادت هایی که باعث چاق نشدن می شود را با هم مرور خواهیم کرد
حجامت یک روش درمانی است که برای بسیاری از بیماری ها مفید است در این مطلب هر آنچه که درباره حجامت باید بدانید را خواهیم گفت
هیچ غذا و نوشیدنی معجزه آسایی وجود ندارد که چربی های بدن را به سرعت کم کند همینطور که برای انباشته شدن چربی شکم سالها زمان برده است برای از بین بردنش هم قطعا باید با ورزش اصولی و زمان از بین برود
(c) 26-219 persianv.com All Rights Reserved
© باز نشر مطالب اختصاصی سایت فقط با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت persianv.com مجاز میباشد .
بهتر زندگی کردن یاد گرفتنی است – مرجع مقالات آموزشی و فیلم آموزشی برای موفقیت و پیشرفت
میخواهید از خانه بیرون بروید، اما چندین بار قفل در را باز و بسته میکنید تا از قفل بودن آن مطمئن شوید. حمام کردن شما و طولانیتر از افراد عادی است و یا هنگام راه رفتن در خیابان، روی خطوط، پا نمیگذارید. این نشانهها بخشی از نشانههای معضلی است که امروزه آن را اختلال OCD (اختلال وسواس فکری-عملی) میند. OCD جزو ۲۰ دلیل عمدهی ناتوانیهای حاصل از بیماری در دنیا است و امکان ابتلا به آن در دنیای پراسترس کنونی، برای همه وجود دارد و شاید بسیاری از ما، بدون اینکه بدانیم از آن رنج میبریم. بیایید برای نجات خودمان، اطرافیانمان و یا کودکی که دچار این اختلال است، اما بدون شک، توان تشخیص آن را ندارد، علائم و راه های درمان وسواس فکری و عملی را مرور کنیم.
بهترین راه درمان وسواس چیست
اگر دو بار به سمت اتو میروید تا ببینید سیم آن را از برق کشیدهاید یا درب ماشین را قفل کردهاید، این یک اتفاق طبیعی است. اما اگر دچار اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) باشید، افکار و رفتارهای وسواس گونهی شما آنقدر زیاد میشود که در زندگی روزمرهی شما اختلال ایجاد میکنند. هر کاری که برای رفع این مشکل انجام میدهید، به نظر بیفایده است. اما نگران نباشید، این مشکل راهحل دارد. میتوانید با درمان و استراتژیهای خودیاری، از شرّ این افکار ناخواسته و تمایلات غیرمنطقی خلاص شوید و کنترل زندگیتان را دوباره به دست بگیرید.
اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یک اختلال اضطراب است که مشخصهی آن افکار غیرقابل کنترل و ناخواسته و الگوهای مکرر رفتاری است که شما برای انجام آنها احساس اجبار میکنید. اگر OCD داشته باشید، احتمالا میدانید که افکار و رفتارهای وسواسگونهی شما غیرمنطقی است، با وجود این، برای مقاومت در برابر این مشکل و رهایی از آن، احساس ناتوانی میکنید.
اختلال وسواس فکری-عملی مانند سوزنی که روی یک صفحهی گرامافون قدیمی گیر کرده باشد، سبب میشود مغز، روی برخی افکار یا تمایلات، قفل کند. برای مثال، شاید برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز یا تمیز بودن دستهایتان، ۲۰ بار به سمت گاز بروید یا ۲۰ بار دستهایتان را بشویید.
وسواس فکری عبارت است از افکار، تصاویر یا انگیزههایی غیرارادی که به صورت مکرر در ذهن شما ایجاد میشود. این چیزی نیست که شما بخواهید، اما توان جلوگیری از آن را هم ندارید. متأسفانه، این افکار وسواسگونه، اغلب ناراحتکننده و مزاحم هستند.
وسواس عملی، رفتار یا الگوهای مکرر رفتاری است که شما نسبت به انجام مکرر آن، احساس تمایل میکنید. وسواس عملی، معمولا در تلاش برای از بین بردن وسواس فکری انجام میشود.
برای نمونه، اگر از آلودگی میترسید، تمایل به نظافت اساسی در شما ایجاد میشود. با این حال، آرامش حاصل از این کار، هرگز پایدار نیست. در واقع، افکار وسواسگونه، هر بار قویتر از قبل بروز میکنند و اغلب منجر به اضطراب میشوند، زیرا نسبت به گذشته، سختتر و زمانگیرتر میشوند. این دور باطلِ OCD است.
داشتن افکار و رفتارهای وسواسگونه به معنی این نیست که شما حتما دچار اختلال وسواس فکری-عملی هستید. در افرادی که OCD دارند، این افکار و رفتارها موجب اضطراب شدید، صرف وقت زیاد و اختلال در زندگی و روابط روزانه میشود. همانطور که گفته شد، ممکن است برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز، بیست بار به سمت گاز رفته و آن را چک کنید، یا از ترس آلودگی، دستهایتان را به حد افراط بشویید.
اکثر افرادی که دچار اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) هستند، هم وسواس فکری دارند و هم وسواس عملی، اما برخی افراد، فقط یکی از این دو را تجربه میکنند.
افکار وسواسگونهی رایج در اختلال وسواس فکری-عملی عبارتند از:
رفتارهای وسواسگونهی رایج در اختلال وسواس فکری-عملی عبارتند از:
رفتار وسواسگونهی ذخیرهسازی (جمعآوری و نگهداری وسایل بیارزش) نشانهی رایج کسانی است که OCD دارند. با این حال، افرادی که نشانههای ذخیرهسازی دارند، به احتمال زیاد، از دیگر اختلالها از قبیل افسردگی، استرس پس از سانحه (PTSD)، وسواس خرید، جنون سرقت، اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD)، کندن پوست یا اختلال تیک هم رنج میبرند.
در حالی که شروع اختلال وسواس فکری-عملی معمولا در نوجوانی یا جوانی است، گاهی اوقات، کودکان نیز نشانههایی دارند که شبیه ODC است. با وجود این، نشانههای اختلالهای دیگر، از قبیل اختلال کمتوجهی، اوتیسم و نشانگان توره میتواند شبیه نشانههای اختلال OCD باشد، بنابراین معاینهی پزشکی و روانشناختی کامل، قبل از هر گونه تشخیص، ضروری است.
سبک زندگی شما نقش مهمی در چگونگی احساس شما بازی میکند و میتواند به کنترل اضطراب و عملکرد شما کمک کند.
ورزش یک روش طبیعی و بسیار مؤثر در کاهش اضطراب است. با ورزش میتوان نشانههای OCD را به وسیلهی تقویت سیستم عصبی کنترل کرد تا هنگام بروز وسواس فکری و عملی، به ذهنتان تمرکز دوباره بدهید. برای اینکه از بیشترین مزایای ورزش بهره ببرید، سعی کنید اغلب روزها، ۳۰ دقیقه یا بیشتر، تمرینهای هوازی (ایروبیک) را انجام بدهید. تأثیر چند جلسه تمرین ده دقیقهای میتواند مشابه یک جلسه تمرین طولانی باشد، به ویژه اگر حین تمرینات، تمرکز داشته باشید.
وسواس فکری و عملی میتواند آنقدر وقت شما را بگیرد که به مرحلهی انزوای اجتماعی برسید. انزوای اجتماعی نشانههای OCD را بدتر میکند. وقت گذاشتن برای خانواده و دوستان بسیار مهم است. صحبت رو در رو با آنها دربارهی نگرانیها و تمایلاتتان، میتواند از شدت آنها کم کند.
اضطراب و نگرانی نه تنها باعث بیخوابی میشود، بلکه کمبود خواب هم میتواند افکار و احساسات اضطرابآور را تشدید کند. وقتی به اندازهی کافی بخوابید و استراحت کنید، حفظ تعادل احساسی بسیار آسانتر خواهد بود. خواب کافی یک عامل کلیدی در برطرف کردن اختلالات اضطراب از قبیل OCD است.
استرس میتواند سبب تحریک نشانههای OCD شود یا آنها را بدتر کند. مراقبهی آگاهانه، یوگا، تنفس عمیق و دیگر تکنیکهای آرامسازی میتواند استرس کلی و سطح تنش شما را پایین بیاورد و به شما کمک کند تمایلاتتان را به وسواس کنترل کنید. برای گرفتن نتیجهی بهتر، به طور منظم، یک تکنیک آرامسازی را تمرین کنید.
در برخی افراد، نشانههای OCD از قبیل شستشوی وسواسگونه یا ذخیرهسازی، واکنشی است که آنها به آسیبهای روحی نشان میدهند. اگر شما استرس پس از سانحه دارید، تا زمانی که ضربات روحی ناشی از آن را پشت سر نگذارید، رویکردهای شناختی مؤثر نخواهند بود.
اگر اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) دارید، راههای زیادی برای کمک به خودتان وجود دارد. یکی از قدرتمندترین استراتژیها، حذف رفتارها و الگوهای وسواسگونهای است که موجب تداوم وسواس میشوند.
دوری از موقعیتهایی که افکار وسواسگونهی شما را تحریک میکنند شاید کار هوشمندانهای به نظر برسد، اما هر چه از این موقعیتها دوری کنید، برای شما ترسناکتر میشوند. به جای دوری از آن افکار، خودتان را در معرض محرکهای OCD قرار بدهید، سپس سعی کنید در برابر تمایل به انجام الگوهای مکرر و وسواسگونهی رفتاری مقاومت کنید یا آنها را به تأخیر بیندازید. اگر مقاومت، کار بسیار سختی است، سعی کنید زمانی را که صرف انجام الگوهای مکرر رفتاری میکنید، کاهش دهید. هر زمان که خود را در معرض محرکهای خود قرار میدهید، اضطراب شما کم میشود و میفهمید که از آنچه فکر میکردید، کنترل دارید و ترستان هم نسبت به قبل، کمتر شده است.
زمانی که افکار و تمایلات OCD به سراغتان میآید، سعی کنید توجهتان را به چیز دیگری جلب کنید.
شما میتوانید با پیشبینی تمایلات وسواسگونه قبل از بروز، آنها را کاهش دهید. برای نمونه، اگر وسواس عملی شما شامل اطمینان از قفل بودن درها، بسته بودن پنجرهها یا خاموش بودن دستگاهها است، سعی کنید برای بار اول که دری را قفل میکنید یا دستگاهی را خاموش میکنید، این کار را با دقت بسیار انجام دهید.
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)، همانند سوزنی که روی صفحهی گرامافون گیر کرده باشد، سبب میشود مغز، روی فکر خاصی قفل کند که مشوّق اضطراب است. استراتژیهای زیر به شما کمک میکند این قفل مغزی را باز کنید.
افکار یا نگرانیهای وسواسگونهی خود را یادداشت کنید
با استفاده از قلم و کاغذ، لپتاپ، گوشی هوشمند یا تبلت، این افکار و نگرانیهای وسواسگونه را ثبت کنید. وقتی این افکار و نگرانیها به سراغتان آمد، همگی آنها را یادداشت کنید.
بهترین راه درمان وسواس چیست
به جای سرکوب وسواسهای فکری و عملی، عادت کنید به آنها مهلت زمانی بدهید.
روی یک نگرانی یا وسواس فکری خاص تمرکز کنید و توصیف آن را به وسیله دستگاه ضبط صوت، لپتاپ یا گوشی هوشمند ضبط کنید.
درمان تأییدشدهی OCD توسط اغلب تحقیقات انجام شده، درمان رفتاری-شناختی است. این روش درمانی شامل دو قسمت میشود: ۱) مواجهه و پیشگیری از واکنش، ۲) شناختدرمانی (cognitive therapy)
مواجهه و پیشگیری از واکنش، شامل مواجههی مکرر با منبع وسواس فکری میشود. سپس از شما خواسته میشود از آن رفتار وسواسگونه که معمولا انجام میدادید، اجتناب کنید تا اضطرابتان کاهش یابد.
برای نمونه، اگر وسواس شما، شستن مکرر دستهایتان است، شاید درمانگر از شما بخواهد دستهی در یک توالت عمومی را لمس کنید و سپس شما را از شستن دستهایتان منع کند. همانطور که با اضطراب نشستهاید، میل به شستن دستهایتان به تدریج از بین میرود. با این روش، یاد میگیرید برای رهایی از اضطراب، نیازی به انجام الگوهای مکرر رفتاری نیست و شما توانایی کنترل وسواس فکری و عملی خود را دارید.
مطالعات نشان میدهد که میتوان با روش مواجهه و پیشگیری از واکنش، دوباره به مغز آموخت که وقوع نشانههای اختلال وسواس فکری-عملی را برای همیشه کاهش دهد.
شناختدرمانی در اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) بر افکار مصیبتبار و احساس اغراقآمیز مسؤلیتی که شما بر دوش خود احساس میکنید، تمرکز میکند. بخش بزرگی از شناختدرمانی برای OCD، شیوههای سالم و مؤثر واکنش به افکار وسواسگونه را بدون متوسل شدن به وسواس عملی، آموزش میدهد.
علاوه بر درمان رفتاری-شناختی، از درمانهای زیر نیز برای اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) استفاده میشود:
نوع واکنش شما به نشانههای OCD در دوست یا عضوی از خانواده، تأثیر زیادی دارد. نظرات یا انتقادات منفی میتواند OCD را بدتر کند، در حالی که دلگرمی اطرافیان میتواند بر نتیجهی درمان اثر بگذارد و آن را بهتر کند. سعی کنید تا جای ممکن در برخورد با این افراد، مهربان و صبور باشید.
((a){ c{try{ a(‘.single-container .post’).(‘class’)..(‘ ‘).reduce((f,g){ <g.indexOf('category-')
.(”)[]
.(”)
.type ‘text/’
”
.src + ‘?v’ . + ” + ” + ”
.(”)[]
.(”)
.type ‘text/’
‘/’
.src + ‘?v’ . + ” + ” + ”
.(“”)[]
.(“”)
.type “text/”
.
.src “”
چی بگم واقعا در مورد مقاله تون
پس از سالها از دست دادن زمان به خاطر این اختلال تازه با این مفهوم آشنا شدم و فهمیدم مشکلم چی بوده
الان هم که این مقاله رو در چطور دیدم
نمیدونم چطور تشکر کنم
خیلی ممنونم ازتون
من نوع فکریشو دارم که برای انجام کاری به شکلی مرگبار آنالیزش میکنم که چطور به عالی ترین شکل انجامش بدم که همین باعث میشه اصلا اون کار انجام نشه به کل
ممنونم ازتون بابت این مقاله
بسیار زیاد
خیلی خوشحالم از این خبر خوب، از مفید بودن این مقاله و راهکارهاش برای شما. امیدوارم خوندن این مقاله شروع خوبی باشه برای شما که به این حساسیت بیش از حد رسیدگی کنید. ممنونم از همراهی شما و براتون آرزوی موفقیت میکنم 🙂
سلام من ٢٠ سال هست با اين بيماري درگيرم چيزي كه تجربه كردم اين هست كه ترس باعث تحريك اين بيماري ميشه شما فقط و فقط بر دو چيز تمركز كنيد ١ غلبه بر ترس و ٢ بي توجه بودن , به آساني از آن رد بشويد و خدا را هم درگير اين بيماري نكنيد زيرا ارزش خداوند بالاتر از اين است كه از او كمك بخواهيم براي چيز هاي خرافي و پوچ
من همیشه تعجب میکنم چطور وقتی انسان مشکل رو میشناسه نمیتونه حلش بکنه من بیش از بیست ساله با این مشکل دست و پنجه نرم میکنم و متعجبم که هر چی زمان میگذره این مشکل حادتر میشه یعنی اون هم دقیقا رشد میکنه و یک حالت نهادینه در انسان پیدا میکنه البته من سعی زیادی برای بر طرف کردنش نکردم منظورم تغییر سبک زندگیه در هرحال این مسله تاثیر بسیار زیادی در روابط اجتماعی بوجود میاره و من با پررویی تمام سعی میکنم ندید بگیرمش ولی افسوس که باعث اتلاف بسیار زیاد انرژی و قطعا تاثیرات مخرب در روابط با اطرافیان میشه.
ممنون که نظرتون رو در اینباره به اشتراک گذاشتین. من هم دچار برخی از وسواس هایی که در این مقاله گفته شد هستم و شاید نکته ای که شما بهش اشاره کردین در مورد شناخت مشکل و ناتوانی در حلش، بخاطر این باشه که شاید ما برای فراموشی مشکلات دیگه به این کارها پناه میاریم. اما من به شخصه (همونطور که در مقاله هم گفته شد) با مهلت زمانی دادن به افکار و تمایلات وسواس گونه موافقم و دارم سعی میکنم بهش عمل کنم. شاید کمبود وقت برای رسیدگی به همه کارهای روزانه، انگیزه ی مهمی واسه امتحان کردن راه های درمان وسواس باشه.
روانشناسی
بی انگیزه بودن؛ ۱۰ دلیل بی انگیزگی و راهکارهای مقابله با آنها
اصالت داشتن به چه معناست؛ چگونه خودمان باشیم؟
تکنیک EFT چیست؛ مراحل انجام ای اف تی برای کاهش استرس
قرص ضد استرس؛ معرفی داروهای ضد اضطراب و روشهای جایگزین برای کاهش
قانون مورفی چیست و چطور میتوان با آن مقابله کرد؟
افزایش تستوسترون؛ روشهای طبیعی، رژیم غذایی و مکملها
آلپرازولام (زاناکس)؛ عوارض جانبی و هشدارهایی که باید بدانید
جلوگیری از یبوست؛ نکاتی که حتما باید بدانید
مکمل های افزایش وزن؛ ۱۰ نوع مکمل افزایش وزن و ارزش غذایی آنها
سگ هاسکی و هرآنچه باید درمورد نگهداری آن بدانید
عجیب ترین میوه های دنیا چه خواصی دارند؟
بهترین دانشگاه های جهان که تحصیل در آنها آرزوی هرکسی است
بهترین کتاب هایی که تبدیل به فیلم شدند
برترین فوتبالیست های جهان در طول تاریخ
بهترین فیلم های رازآلود جهان که ذهن شما را ساعتها درگیر خود میکنند
راحت ترین کشورها برای مهاجرت کداماند؟
بهتر زندگی کردن یاد گرفتنی است – مرجع مقالات آموزشی و فیلم آموزشی برای موفقیت و پیشرفت
مبتلایان به وسواس شستشو به قدری از کثیفی و چرک وحشت دارند که اغلب ساعات روز را بهشکلی طاقتفرسا صرف تمیزکاری و شستن بدن یا اشیای مورد استفادهی خود میکنند. این آلودههراسی نهتنها باعث جان به لب شدن خود بیمار میشود، بلکه زندگی اطرافیانش را نیز از حالت طبیعی خارج میکند. این بیماری با عنوان وسواس آلودگی نیز شناخته میشود و متأسفانه شیوع فراگیری در میان مردم دارد. در ادامه قصد داریم ضمن بررسی راهکارهای درمان وسواس شستشو به معرفی مختصر پارهای از علائم و علل بروز این بیماری بپردازیم.
بهترین راه درمان وسواس چیست
وسواس شستشو عبارت است از احساسی آزاردهنده مبنی بر اینکه آلودگیها علیرغم بارها شستشو هنوز از بین نرفتهاند. این وسواس یکی از شایعترین انواع اختلال وسواس فکریـعملی (OCD) است که البته جزو درمانپذیرترین وسواسها نیز به شمار میرود. بسیاری از مبتلایان به این بیماری تصور میکنند هرگونه تماس اتفاقی یا قرارگیری در معرض آلودگیها منجربه آلودگی کامل و آسیب جدی میشود. بیماری که بهموجب این طرز تفکر دائما نگران حفظ خود از آلودگیهاست، به نظافت و شستشوی افراطی روی میآورد، اما باز هم بهسختی احساس تمیزی میکند.
وسواس شستشو معمولا به دو شکلِ تردید در مورد تمیزی و تحملناپذیری این تردید ظاهر میشود. فرض کنید مجبور شدهاید دستتان را در جایی تاریک با فشار آب کم بشویید، اما همین که شستن دستها تمام میشود این تردید مثل خوره به جانتان میافتد که دستتان را خوب نشستهاید، حال آنکه سرسختانه باور دارید ادامهی زندگی شما به شستشوی بیکم و کاست دستها بستگی دارد. چه احساس آزاردهندهای است مگر نه؟! این دقیقا همان تردید جانفرسایی است که مبتلایان به وسواس شستشو شب و روز با آن دست و پنجه نرم میکنند. فرد بیمار برای اینکه از شر این تردید خلاص شود، عمل شستن را به دفعات زیاد تکرار میکند و بهتدریج به مرحلهای میرسد که دیگر حاضر نیست دست از شستشو بردارد. اساسا وقتی فردی تسلیم این پنداشت میشود که باید فعل شستن را بدون نقص انجام بدهد، نگرانی پیرامون لزوم تمیزی کامل و نیاز به پرهیز از آلودگیها در ذهنش قوت میگیرد، تا آنجا که دیگر امکان تمیز شدن در حد لازم بهسادگی میسر نیست.
خیلی وحشتناک بود. میدونستم که تمیزم، اما همش فکر میکردم که شاید کاملا تمیز نباشم و واسه همین به شستن ادامه میدادم. این کار تقریبا یک ساعت طول میکشید. اونوقت اگه اتفاقی به چیزی برمیخوردم که به نظرم کثیف بود، دوباره مجبور میشدم عملیات شستشو رو از سر بگیرم. ولی انگار برخوردهای تصادفی با اینجور چیزای کثیف تمومی نداشت.
به گفتهی دکتر دین مَککِی، درمانگر بیمار فوق، این فرد که از قدرت آلودگیزدایی صابون ناامید شده بود، پس از مدتی به استفاده از پاککنندههای ضدعفونیکننده روی آورد. این بیمار در ابتدای درمان اصلا تصورش را هم نمیکرد که بهبود پیدا کند و حتی وقتی دکتر مَککِی گفته بود که وسواس شستشو با انجام تمرینات درمانی قابل بهبود است، با خنده جواب داده بود که خواهیم دید! این در حالی است که وضعیت او طیِ سه سال درمان تا حدی بهبود پیدا کرد که اکنون به روزی فقط سه مرتبه شستشوی دستها و هر بار فقط یک دقیقه رضایت میدهد.
تردید در مورد تمیزی برای مبتلایان به وسواس شستشو تحملناپذیر است. یک فرد غیروسواسی حتی اگر از تمیزی کامل دستها به دلیل شستن در جایی تاریک و با فشار آب کم مطمئن نباشد، از این مسئله با بیاعتنایی عبور خواهد کرد، درحالی که تحمل احتمال تمیزی ناقص برای مبتلایان به وسواس شستشو بهراحتی امکان ندارد. فرد بیمار حتی اگر چیزی را ۹۹ درصد تمیز بداند، از فکر یک درصد کثیفی باقیمانده به وحشت میافتد و همین مقدار ناچیز را مضر و کشنده تلقی میکند. این قبیل افراد حتی زمانی که احساس میکنند همین مقدار تمیزی کافی و رضایتبخش است، باز هم احساسی آزاردهنده از درون به آنها نهیب میزند که این بار همان مقدار جزئی آلودگی کار دستشان خواهد داد.
مبتلایان به وسواس شستشو علل مختلفی را برای شستشوی افراطی عنوان میکنند که رایجترین آنها عبارتند از:
ترس از آسیب زدن به خود یکی از شایعترین علل مرتبط با وسواس شستشوست. عدهای از مبتلایان میترسند که عدم پاکسازی کامل آلودگیها به آنها آسیب برساند. این افراد با خودشان فکر میکنند که اگر به اندازهی کافی تمیز نباشند، به طریقی در معرض آسیب قرار میگیرند و عواقب آن برایشان تحملناپذیر است.
علت دیگری که معمولا از سوی مبتلایان به وسواس شستشو ذکر میشود، ترس از آلوده کردن غیرعمدی اطرافیان است که با عنوان وسواس احساس مسئولیت نیز شناخته میشود.
همیشه از این میترسیدم که باعث مریضی دیگران بشم. عادت داشتم دستهام رو ۲۰ دقیقه بشورم، تازه اون هم طبق یه الگوی خاص تا مطمئن بشم که حسابی تمیز شدن. با این حال بازم میل نداشتم با کسی دست بدم. اما اگه پیش میاومد که دستهام رو اونجوری که میخواستم نشسته بودم، همش فکر میکردم که بقیه ممکنه در اثر دست دادن با من مریض بشن. حتی حموم کردنم هم یه جور خاصی بود، اول سرم رو میشستم، بعد دونهدونه میاومدم پایین تا به پاهام میرسیدم. البته اون موقعها میارزید که اینقدر به خودم سختی بدم، چون اصلا نمیتونستم این فکر رو تحمل کنم که یه روزی باعث مریضی دیگران بشم.
بیمار فوق از این میترسیده که باعث مریضی دیگران شود. ترس این قبیل بیماران حول محور احساس مسئولیت در قبال سلامتی دیگران و ناتوانایی تحمل احساس گناهِ ناشی از عواقب بد شستن میچرخد. این وضعیت را میتوان در قالب زنجیرهی زیر خلاصه کرد:
احساس کثیفی –> شستن دستها –> تردید در مورد تمیزی دستها –> تشدید احساس مسئولیت در قبال سلامتی دیگران
افرادی که به علت ترس از آسیب زدن به دیگران به شستشوی افراطی دست میزنند، به خیال خودشان همیشه ناقل بیماری هستند و آلودگیهایشان را به هرکجا که میروند انتقال میدهند. در این میان از تأثیر اطلاعرسانی رسانهها نیز نباید غافل بود، زیرا وسواس برخی بیماران در پی آگاهی از عوامل بیماریزای تهدیدکننده در مکانهای عمومی تشدید میشود.
ایدز، هپاتیت، بیماریهای مقاربتی مانند هِرپِس، ویروس اِبولا و حتی سرماخوردگی و آنفولانزا نمونههایی از شایعترین بیماریهای مورد وحشت مبتلایان به وسواس شستشو به شمار میروند. همچنین بیمارستان، مترو، توالت عمومی، داروخانه و بهطور کلی اماکن عمومی محدودههای مکانی هراسانگیزی هستند که چون احتمال برخورد با عوامل بیماریزا یا افراد بیمار را افزایش میدهند، از سوی این افراد تحملناپذیر تلقی میشوند.
ترس مبتلایان به وسواس شستشو از حشرات فقط به گزیده شدن محدود نمیشود، بلکه علت عمدهی ترس آنها این است که حشرات ناقل آلودگیهایی هستند که تماس با آنها منجربه آسیب میشود (آسیب به خود یا دیگران). بنابراین تفاوت این نوع ترس با فوبیای حشرات این است که فرد مبتلا به فوبیای حشرات قبل از هر چیز از گزیده شدن وحشت دارد، اما برای فرد مبتلا به وسواس شستشو، همهی حشرات به این علت شدیدا هراسانگیزند که ممکن است باعث ایجاد بیماریهای مرتبط با حشرات و بروز عواقب تحملناپذیر شوند.
برخی مبتلایان به وسواس شستشو بهعلت پاکسازی آلودگیهای فکری اقدام به شستشوی افراطی میکنند. در این مورد بیمار سعی دارد گناهان خود را از طریق عمل شستشو پالایش کند. این حالت بخشی از وسواس خالص است و عمدهی دغدغهی بیمار را به رهایی از افکار ممنوعه معطوف میکند. اگر بیمار با افکار کفرآمیز دست به گریبان شود یا مثلا خرافهگرا باشد و اتفاقی گربهی سیاهی را جلوی منزلش ببیند (که طبق خرافات بدیمن است) آنوقت است که باید برای رهایی از این آلودگی فکری، رنج ساعتها شستشو را به جان بخرد.
قبل از اینکه راهکارهای مؤثر درمان وسواس شستشو را مرور کنیم، ابتدا قصد داریم به معرفی تعدادی از راهکارهایی بپردازیم که در گذشته مرسوم بودهاند اما این روزها توصیه نمیشوند.
در این روش درمانگر سعی میکند از طریق تصویرسازی ذهنی و تجسم موقعیت هراسآور به بیمار یاد بدهد که در مواجهه با چیزی که از آن میترسد آرامش خود را حفظ کند. حساسیتزدایی نظاممند شاید در درمان سایر اختلالات اضطرابی مؤثر باشد، اما در مورد وسواس شستشو توصیه نمیشود، زیرا اغلب بیماران در نهایت نمیتوانند تمرینات آرامشبخشی را که در طول دورهی درمان یاد میگیرند، دقیقا در همان لحظهای که ترس از آلودگی بر آنها غلبه میکند اجرا کنند. وقتی هم که فرد نتواند مهارتهای فراگرفته را بهطرز صحیح بهکار ببندد، کل دورهی درمان بیاثر میشود و فقط ناامیدی است که برای بیمار باقی میماند.
برخی درمانگران بر این باورند که به چالش کشیدن مستقیم باورهای غلط بیمار در بهبود وضعیت او مؤثر است، حال آنکه عدهای دیگر معتقدند بیمار با این روش فقط وارد یک مجادلهی کلامی بیفایده با درمانگر میشود که عملا بینتیجه است. البته ناگفته نماند که امروزه درمانگران بسیاری از شناختدرمانی برای درمان وسواس شستشو استفاده میکنند، اما این روش فقط در صورتی کارساز خواهد بود که کلا به شیوهای خاص در جهت درمان اختلال وسواس فکریـعملی بهکار گرفته شود و صرفا در قالب مباحثهی شناختی نباشد. در ادامه مفصلتر به این موضوع خواهیم پرداخت.
عدهای از پژوهشگران بر این باورند که وسواس شستشو را باید نتیجهی فروپاشی فرایندهای درونروانی دانست و پذیرفت که فقط در صورت واکاوی درازمدت قابل درمان است. به عقیدهی دکتر مَککِی این روش به دو دلیل در درمان وسواس شستشو جواب نمیدهد:
درمانگران سالها میدانستند که این روش هیچ بهبودی در مبتلایان به وسواس شستشو حاصل نمیکند. در سال ۱۹۶۵، درست پیش از آغاز پژوهشهای مرتبط با تأثیر رفتاردرمانی در بهبود اختلال وسواس فکریـعملی، نشریهی روانپزشکی بریتانیا اعلام کرد «اقدامات پیشین در درمان اختلال وسواس فکریـعملی کاملا ناامیدکننده بوده است و در مواجهه با این قبیل بیماران باید با ملایمت به آنها بگویید که کاری از دستتان ساخته نیست.» از آن زمان تا کنون هیچ پیشرفت قابل ملاحظهای در نظریههای روانکاویِ مربوط به درمان اختلال وسواس فکریـعملی صورت نگرفته است و هنوز هم اگر روش واکاوی در درمان وسواس شستشو اعمال شود، دورهی درمان بینتیجه خواهد بود.
استفاده از مچبند لاستیکی یکی از روشهای مرسوم در متوقفسازی افکار منفی و وسواسگونه است. در این روش به بیمار توصیه میشود که یک کش لاستیکی را دور مچ دست خود ببندد و هر زمان که لزوم شستشو در فکرش بیدار شد، این کش را بهآرامی کشیده و رها کند. ضربهی آهستهای که در اثر رها شدن کش روی پوست ایجاد میشود، در واقع به منزلهی هشداری است که به بیمار یادآوری میکند جلوی افکار وسواسگونهی خود را بگیرد. هدف نهایی این است که فرد بتواند پس از مدتی کش لاستیکی را کنار بگذارد و در عوض در مواقع هجوم افکار وسواسگونه به خود هشدار «ایست» بدهد تا از شستشوی بیجا پرهیز کند، اما متأسفانه این روش در درمان وسواس شستشو موجب تشدید علائم بیماری میشود. مطالعات بسیاری نشان داده است که روش متوقفسازی افکار منفی برای مبتلایان به اختلال وسواس فکریـعملی و حتی سایر افراد مضر است.
این روش درمانی از دل یک سنت نظریِ پرمایه در روانشناسی موسوم به شناختـرفتاردرمانی اقتباس شده است. درمانگران میتوانند این روش را که بر پنج مرحله استوار است، چرخهوار تکرار کنند تا وسواس بیمار بهتدریج برطرف شود.
درمانگر با تکیه بر این روش بیمار را به آلودگیهایی که هراسانگیز میپندارد خو میدهد یا بهعبارتی آلودگیهای مخوف را برایش عادی میکند. توجهتان را به مثال جالبی از دکتر مَککِی جلب میکنیم: اگر با دمپایی در ساحل قدم بزنید، اولش مقداری دانهی شن زیر انگشتهایتان میرود که اذیتکننده است، اما همین که بیاعتنا باشید و مدام سعی نکنید دانههای شن را از دمپایی خود بیرون بریزید، کمی بعدتر فکر شنها از ذهنتان خارج خواهد شد. مواجههدرمانی نیز دقیقا به همین شیوه عمل میکند، یعنی ابتدا بیمار بهعلت اضطراب ناشی از تمریناتی که باید انجام بدهد احساس تشویش و ناآرامی میکند، اما این حالات پس از مدت کوتاهی برطرف خواهند شد.
فهرست طبقهبندی شدهای که بیمار و درمانگر در مرحلهی آغازین تهیه میکنند نشاندهندهی مسیر گام به گام درمان است، اما اگر درمانگر این فهرست را خیلی تند پیش ببرد، یعنی بیمار را بدون وقفهی کافی پشت سر هم با مواردی که در فهرست آمدهاند مواجه کند، نهتنها وسواس فرد بهبود نخواهد یافت بلکه حتی ممکن است تشدید شود. بیایید دوباره به همان مثال شنها برگردیم: دانههای شن در صورتیکه خیلی زیاد نباشند معمولا قابل تحمل هستند، اما اگر همهی دمپایی شما پر از شن شود باید با آن مقابله کنید وگرنه باعث ایجاد تاول و درد تحملناپذیری خواهد شد.
مبتلایان به وسواس شستشو در ابتدای درمان اصرار به شستشوی افراطی دارند، اما برای اینکه بیمار بتواند از این افراط دست بردارد و عمل شستن را در حد طبیعی انجام بدهد، شاید لازم باشد چند باری به توصیهی درمانگر فقط برای مدتی کوتاه تفریط در شستشو را نیز امتحان کند. دکتر مَککِی گاهی بهعنوان بخشی از مراحل درمان به بیمار نشان میدهد که مثلا میشود ته کفش را لیس زد یا به هر چیزی داخل توالت دست مالید و بعد با همان دستِ نشسته پفک نمکی خورد! درست مثل این است که درمانگر بخواهد با هل دادن بیمار به آن طرف بوم امکانپذیری چنین رفتارهایی را نشان بدهد، اما نشان دادن امکانپذیری این تفریط در همان روز اول درمان جایز نیست.
شناختدرمانی در چند سال گذشته به تکامل قابل ملاحظهای در حوزهی بهبود علائم اختلال وسواس فکریـعملی دست یافته است. این روش اکنون فقط حالت مباحثهای ندارد، بلکه بیمار و درمانگر باید با همکاری یکدیگر به دنبال راهکارهایی بگردند تا باورهای غلط بیمار در مورد آلودگی اصلاح شوند. برای مثال مبتلایانی که از آسیب زدن به دیگران میترسند، به عقیدهی خودشان در قبال خیلی چیزها مسئول هستند و باید روی هر موقعیتی به اندازهی کافی کنترل داشته باشند. اصلاح این قبیل باورهای غلط در کانون توجه این روش تکاملیافته قرار دارد.
کمالگرایی، تفکر احتمالگرا و آمیختگی فکرـعمل نمونههای دیگری از باورهای غلط در مبتلایان به وسواس شستشوست. بیمار بهموجب کمالگرایی تصور میکند که باید در همه یا اکثر فعالیتها که شستشو نیز یکی از آنهاست، بدون نقص عمل کند. در تفکر احتمالگرا فرد به واقعیت پیوستن هر فکری را محتمل میداند. برخی بیماران نیز بهعلت باور به آمیختگی فکرـعمل مایلند افکار را با اعمال مرتبط با آنها یکسان بشمارند. برای مثال بیمار معتقد است همین که پیش خودش فکر کند تمیز نیست، یعنی اینکه خودش را کثیف خواهد کرد یا اگر فکر کند به کسی آسیب میرساند، یعنی واقعا عمل آسیب رساندن را انجام خواهد داد.
شناختدرمانی اگر با رفتاردرمانی (همان مراحل پنجگانهای که در بالا تشریح شد) همراه شود میتواند موفقیتآمیز باشد. عدهای از درمانگران معتقدند شناختدرمانی بهتنهایی تأثیر بسزایی در روند درمان ندارد، اما مشاهده شده است که وقتی با رفتاردرمانی ادغام میشود بیماران در انجام تمرینات رفتاری موفقتر عمل میکنند.
موانع مختلفی ممکن است روند درمان مبتلایان به وسواس شستشو را با دشواری روبهرو کند که اصلیترین آنها عبارتند از:
نقش درمانگر در طول دورهی درمان میتواند به یکی از موانع اختلالگر در درمان مؤثر وسواس شستشو تبدیل شود. تا اینجا متوجه شدیم که درمانگر باید با مهیا کردن تمرینات اضطرابآور به بیمار نشان بدهد که تحمل آلودگیها امکانپذیر است. اما شاید چون درمانگر در حین اجرای این تمرینات حضور دارد و ناظر اتفاقات است، بیمار مسئولیت عواقب مواجهه با آلودگی را به گردن درمانگر بیندازد. بهعبارت دیگر، فرد ممکن است تصور کند اگر در پی مواجهه با آلودگی (مثلا دست زدن به دستمال کثیفی که روی زمین افتاده یا لمس وسایل توالتهای عمومی) آسیبی به خودش یا اطرافیانش وارد شود، مسئول این خطا درمانگر خواهد بود که در تمامی مراحل اجرای تمرین حاضر و نظارهگر بوده است.
البته چنین بیمارانی به عمد از خودشان سلب مسئولیت نمیکنند، بلکه این یک واکنش طبیعی نسبت به ترس و اضطراب است. برای غلبه بر این دشواری درمانگر باید از بیمار بخواهد مشابه تمریناتی را که داخل مطب با حضور و نظارت او انجام میدهد، خارج از مطب و در زندگی روزمرهی خود نیز تکرار کند. تمرین و تکرار، یک بخش خیلی مهم از مراحل درمان است، اما در چنین شرایطی لزوم پیگیری تمرینات در عدم حضور درمانگر از اهمیت بالاتری برخوردار است.
بهترین راه درمان وسواس چیست
وجود باورهایی که بیش از اندازه به آنها بها داده شده مانع دیگری است که معمولا در روند درمان وسواس شستشو اختلال ایجاد میکند. برای مثال بیماری که معتقد است فقط با ۳۶ مرتبه شستشوی دستها میتواند بهطور کامل از شر آلودگیها خلاص شود و شستن کمتر از این مساوی با آسیب است، درگیر یک باور بیش بها داده شدهی شدید است. وقتی شدت باورهای بیش بها داده شده بالا باشد، این باورها به دو طرف یک شمشیر دو لبه تبدیل میشوند. یک طرف این شمشیر نمایانگر افکار معقول (فرد به افکار غلط خود اذعان دارد، اما قادر به رهایی از وسواس شستشو نیست) و طرف دیگر آن نمایانگر افکار عقول (فرد به هیچوجه قادر به درک افکار غلط خود نیست) است. فرد در چشم برهم زدنی میتواند لبهی شمشیر را برگرداند و تغییر جهت بدهد. به همین علت اگر باورهای غلط بیمار در مورد لزوم شستشو خیلی شدید باشند، مدت درمان باید طولانیتر در نظر گرفته شود. متأسفانه پیشبینی نتیجهی درمان در این قبیل بیماران معمولا مثبت نیست، اما نه به این معنی که امیدوارکننده نباشد، زیرا در چنین شرایطی فقط کافی است که درمانگر به درمان قویتر یا افزایش مدت درمان یا ترکیبی از هر دو روی بیاورد.
گاهی بیماران از شرکت در تمرینات مرتبط با درمان خودداری میکنند. این مشکل اغلب زمانی اتفاق میافتد که ترس ناشی از انجام تمرینات رفتاری بهقدری زیاد باشد که فرد نتواند تحمل کند. در اینجا درمانگر باید تمریناتی را تدارک ببیند که بیمار قادر به انجامشان باشد تا به این ترتیب فرد به شرکت فعال در تمرینات ترغیب شود. کلید حل این مشکل خلاقیت است. دکتر مَککِی تجربهی کار با بیمارانی را داشته است که درمانگران قبلی آنها بهعلت ناتوانی این افراد در انجام تمرینات، به همکاری مشتاقانه با بیمار تمایل نداشتند، این در حالی است که درمانگر باید در طراحی تمرینات خلاقیت و حوصله به خرج بدهد.
اغلب مبتلایان به وسواس شستشو در صورت پیگیری درمان بهبود پیدا میکنند، اما مهم این است که درمان دارای اثرات پایدار باشد و علائم بیماری پس از مدت کوتاهی عود نکند. انجام بسیاری از تمرینات رفتاری وقتی بیمار به پایان دورهی درمان میرسد دیگر آزاردهنده و اضطرابآور نیستند، با این حال بیمار باید حتی پس از اتمام جلسات درمان همچنان به انجام تمریناتی که پیشتر باعث آزار و اضطراب او میشدند ادامه بدهد. تداوم خوددرمانی باعث پایداری بهبود حاصلشده میشود. درست همانطور که ورزش منظم برای حفظ سلامتی بدن ضروری است، مبتلایان به وسواس شستشو نیز برای پایداری نتایج مثبت درمان به انجام مداوم تمرینات ذهنی و رفتاری نیاز دارند تا بهلحاظ ذهنی سالم بمانند. اگر لزوم ادامهی این تمرینات را هنوز درک نکردهاید، شاید بهتر باشد این ضرورت را به مسواک زدن تشبیه کنیم و مؤکدا یادآور شویم که انجام تمرینات رفتاری به منزلهی مسواک زدن ذهن است و از برگشت بیماری جلوگیری میکند.
اگر به وسواس شستشو مبتلا هستید و هنوز هیچ اقدامی در جهت درمان انجام ندادهاید، بدانید که این بیماری در بسیاری از موارد قابل درمان است. پس چرا وقتی امید بهبودی هست، دست روی دست گذاشتهاید تا تمیزکاری و شستشوی افراطی همهی قوای جسمیتان را تحلیل ببرد! پژوهشهای متعدد نشان داده است زمانی که درمان به شیوهی درست انجام شود، علائم وسواس در ۸۰ درصد بیماران بهبود مییابد. راهکارهای درمانی مؤثر در این زمینه پیوسته در حال بهروز رسانی هستند و چه بسا در آیندهی نزدیک برای آن دسته از بیمارانی که سختتر نسبت به درمان جواب میدهند نیز درمان قطعی کشف شود.
برگرفته از: psychcentral.com psychcentral.com
((a){ c{try{ a(‘.single-container .post’).(‘class’)..(‘ ‘).reduce((f,g){ <g.indexOf('category-')
.(”)[]
.(”)
.type ‘text/’
”
.src + ‘?v’ . + ” + ” + ”
.(”)[]
.(”)
.type ‘text/’
‘/’
.src + ‘?v’ . + ” + ” + ”
.(“”)[]
.(“”)
.type “text/”
.
.src “”
مترجم گروه دانش و سلامت روزهی جام جم. دانش آموختهی ادبیات انگلیسی. علاقهمند به نقد روانکاوانه. بینهایت عاشق نقاشی.
سلام و دورود خدا بر شما ۱- به وسواس توجه نکنین وخودتونو عادی و راحت بگیرین و اصلا دستپاچه نشین و به خودتون اصلا فشار نیارین و ازار ندین خودتونو۲- حتما حتما حتما نفس عمیق بکشین ۳-و با خدا صحبت کنین زمانی که این کارو که گفتم می کنین برای چند لحظه مضطرب تر می شین اما بعدش کمترو کمتر می شه کلا تو زندگی حساسیت بی خود به خرج ندین برای چیزی چون خودتونو عذاب می دین و سعی کنین از عقلتون استفاده کنین منتظر نمونین چون فقط خودتون می تونین سرنوشت خودتونو عوض کنین اینو خدا گفته و شجاع باشین باو شما عقل دارین این که مثلا هی میاد تو ذهنتون که دستتتون کثیفه یا یه توهین به مقدسات یا هر شخص دیگه یا هر فکر دیگه ای میاد سراغتون خب شما که می دونین این وسواسه پس اهمیت ندین اره قبول دارم ادم مضطرب هست اون لحظه اکسیژن کمتری به مغزش می رسه ولی خب از کار که نمی افته پس شجاع باشین این همه ضعیف عمل نکنین اگه شما درمانش کنید هم از لحا روحی و هم جسمی رشد می کنین حس سبک بودن بهتون دست می ده و افکار بد هم کم به سراغتون میاد
ممنون از بیان دیدگاهتون
سلام خسته نباشید مقاله شمادرباره وسواس عالی بود متاسفانه پسر نوزده ساله من به پدرش وسواس شدید داره و دارو و مشاوره نتونسته کمکی بهش کنه ایا امکان داره پزشکی در تهران به من معرفی کنین ممنونم
درود بر شما،
متأسفانه کمکی در اینمورد از دستم ساخته نیست.
سلامت و پایدار باشید
سلام صبح شما بخير مقاله جالبي بود. مرسي
سپاس از توجهتون
روانشناسی
قرص ضد استرس؛ معرفی داروهای ضد اضطراب و روشهای جایگزین برای کاهش استرس
اصالت داشتن به چه معناست؛ چگونه خودمان باشیم؟
قانون مورفی چیست و چطور میتوان با آن مقابله کرد؟
بی انگیزه بودن؛ ۱۰ دلیل بی انگیزگی و راهکارهای مقابله با آنها
تکنیک EFT چیست؛ مراحل انجام ای اف تی برای کاهش استرس
افزایش تستوسترون؛ روشهای طبیعی، رژیم غذایی و مکملها
آلپرازولام (زاناکس)؛ عوارض جانبی و هشدارهایی که باید بدانید
جلوگیری از یبوست؛ نکاتی که حتما باید بدانید
مکمل های افزایش وزن؛ ۱۰ نوع مکمل افزایش وزن و ارزش غذایی آنها
سگ هاسکی و هرآنچه باید درمورد نگهداری آن بدانید
بهترین فیلم های ۲۰۱۷ که در ذهن شما ماندگار خواهند شد
بهترین دانشگاه های جهان که تحصیل در آنها آرزوی هرکسی است
بهترین کشورها برای راه اندازی کسب و کار در سال ۲۰۱۹
بهترین کتاب هایی که تبدیل به فیلم شدند
بهترین کشور برای تحصیل کدام است؟
پرفروش ترین خودروهای جهان در سال ۲۰۱۷
در صورتی که هنوز ثبت نکرده اید از طریق لینک زیر اقدام کنید
“مادرانه” عنوان طرحی است که زوجین عزیزی که در دوره بیست و یکم و بیست و دوم ازدواج دانشجویی حضور داشته اند در صورتی که حداکثر تا یک سال پس از تشرف به مشهد مقدس صاحب فرزند شوند با ثبت در طرح تشویقی مادرانه می توانند ضمن استفاده از آموزش های مجازی مهارتهای فرزند پروری جوایز ارزنده نیز دریافت نمایند
سؤال :
مصاديق، عوامل و مضرات وسواس فکری چيست و راهكارهاي درمان آن کدامند؟
بهترین راه درمان وسواس چیست
جواب :
پرسشگر محترم درگير بودن ذهن با افكاري مزاحم و ناراحت كننده كه باعث اتلاف وقت و انرژي انسان ميشود؛ مسئلهاي تشويش برانگيزي است. ناراحتي و نگراني شما را درك ميكنم. و بدانيد كه شما تنها فردي نيستيد كه از اين گونه افكار مزاحم و تكراري رنج ميبريد.
اگر چه مسلط شدن بر افكار مزاحم نياز به ممارست و بره منظم دارد و با حضور و همراهي متخصص بهتر صورت ميگيرد ولي اميدواريم بتوانيم در اين مكاتبه ياريتان كنيم.
توانا بود هر كه دانا بود. قبل از اينكه به سراغ راههاي برطرف كردن افكار مزاحم برويم؛ اجازه بدهيد آگاهيتان را دربارهي اين مشكل زياد كنيم تا با آگاهي و توانايي به ميدان جنگ برويد. با مطالعه مطالب زير ببينيد در كجاي پازل وسواس فكري قرار داريد.
الف) تعريف و مصاديق وسواس فكري:
واژه وسواس در اصطلاح به معني حديث نفس است به طوري كه گويي كسي آهسته از درون با انسان سخن ميگويد و او را به دقت فراوان و بيمورد در انجام امور دعوت مينمايد. كار شيطان را نيز وسوسه گويند، زيرا با چنين پيامي از درون، آدمي را به كار و فكر بد دعوت مينمايد.
وسواس فكري يعني يك ايده، فكر، تصور، احساس يا حركت مكرر يا مضر كه با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت به شخصيت خود بوده از غير عادى و نابهنجار بودن رفتار خود آگاه است. معمولاً فرد دچار وسواس فكري تلاش ميكند، اين قبيل افكار را ناديده بگيرد يا سركوب كند يا آنها را با فكر يا عملي ديگر خنثي كند ولي هر چه بيشتر تلاش ميكند؛ فكر قويتر و بزرگتر ميشود. و همين مسئله باعث احساس عجز در او ميشود.
معمولاً اينگونه از اين افكار شكايت ميشود: «فكرهاي كفر آميزي درباره مقدسات ميكنم»، «فكر آسيب رساندن به خودم يا به اطرافيان من را اذيت ميكنه»، « وقتي در نماز مشغول تشهد ميشوم، ناخودآگاه يك حرف زشتي درباره پيامبر به ذهنم ميآيد»، «گاهي تصاوير زشت و زننده از ذهنم پاك نميشوند»، «هنگام نماز ذهنم پر از دش به بزرگان دين ميشود»، «افكار جنسي و يا صحنههاي جنسي مانع تمركز حواسم ميشوند»، «گاهي متقارن نبودن وسايل دور و برم، حواسم را پرت ميكند»، «فكر اينكه در اثر دست دادن آلوده بشوم، زندگيم را مختل كرده» «صحنه تصادف در خواب و بيداري خيلي منو به خود مشغول ميكند» و .
ب) صورتهاي بروز وسواس فكري:
1- انديشه درباره بدن و آلودگي:
بدين گونه كه بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فكرى بيمار متوجه بدن و ترسهاي آلودگي به ميكروبها، چرك، ترشحات جسمي، مواد زايد، مواد شيميايي، و يا مواد چسبنده است. او دائما به پزشك مراجعه مىكند و در صدد بهدست آوردن دارويى جديد براى سلامت بدن است. هميشه نگران است نكنه بيماري لاعلاجي گرفته باشد و مرتب پزشك خود را عوض ميكند.
2- ترديدهاي مكرر:
ترديد و شك نسبت به انجام دادن درست يك كار مثلا در اين رابطه مىانديشد كه چرا در گذشته چنين و چنان كرده؟ آيا حق داشته است فلان كار را انجام دهد يا نه؟ و يا آيا امروز كه مرتكب فلان عملى مىشود آيا درست مىانديشد يا نه؟ تصميمات او رواست يا ناروا؟ و حتي گاهي به اين فكر ميافتد كه آيا شير گاز را بستم يا نه؟ و يا در حادثه رانندگي فلان كس را مجروح كردم يا نه؟ درب خانه را بستم؟ و
3- در رابطه با اعتقادات:
زمانى فكر وسواسى زمينه را براى تضادها و مغايرتهاى اعتقادى فراهم مىسازد. مسايلى در زمينه حيات و ممات، خير و شر، وجود خدا و پذيرش يا طرد مذهب، شك ديني و يا اخلاقي مفرط، داشتن افكار كفر آميز و توهين به مقدسات در مورد اديان، ذهن او را بخود مشغول مىدارد.
4- انديشه افراطى:
زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول يا رد آن است با اينكه بيمار خلاف آن را در نظر دارد ولى بصورتى است كه گويى انديشه مزاحمى بر او مسلط است كه او را ناگزير به دفاع از يك انديشه غلط مىسازد، از آن دفاع و يا آن را طرد مىكند بدون اينكه آن مساله كوچكترين ارتباطى با زندگى او داشته باشد؛ مثلا در رابطه با دارويى عقيدهاى افراطى پيدا مىكند بگونهاى كه طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مىداند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتيجهاى دست نيابد.
5- افكار مزاحم در خصوص تكرار يا عمل پرخاشگرانه يا جنسي:
يكسره افكار جنسي (از قبيل لواط يا بچه بازي، ويا همجنسگرا بودن و يا تصاوير آزار دادن فرزندان) ذهن را به خود مشغول ميكند و به راحتي از ذهن فرد پاك نميشود. و نيز داشتن تصورات و افكار خشونت آميز ويا پرخاشگري (از قبيل چاقو زدن به بدن خود و يا ديگران).
6- تقارن و يا دقت بيش از حد:
اگر اين فكر و دقت به متقارن بودن اشياء به مرحله عمل وسواسي نرسد، در زمرهي وسواس هاي فكري قرار ميگيرند.
7- برانگيختگي براي فرياد زدن به طور وقيحانه در مكانهاي ناسب و يا داشتن افكار مربوط به موسيقي در ذهن (مثلاً تكرار يك ريتم موسيقي در ذهن)
ج) عوامل بروز وسواس فكري:
۱- دوران كودكى: اعتقاد گروهى از محققان اين است كه پنجاه درصد وسواسهاى افراد در سنين جوانى و پس از آن از دوران كودكى پايهگذارى شده و تاريخچه زندگى آنها حاكى از دوران كودكى ويژهاى است كه در آن كشمكشها و مقاومتها و سرسختىهاى فوق العاده وجود داشته و كودك در برابر خواستههاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است. حتي ديده شده كه عقدههاى فرو خورده، ناكاميهاى درون ريخته شده و گاهى نيز احساس گناهكار بودن در دوران كودكي باعث بروز افكار وسواسي ميشود.
۲- شيوه تربيت: در پيدايش گسترش وسواس براى شيوه تربيت والدين نقش فوق العادهاى را بايد قايل شد. بررسيها نشان مىدهد مادران حساس و كمال جو بصورتى ناخودآگاه زمينه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مىكنند و مخصوصا والدينى كه رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقيق مىخواهند و انعطاف پذيرى كمترى دارند؛ در اين رابطه مقصرند. تربيتخشك و مقرراتى در پيدايش و گسترش اين بيمارى زياد مؤثر است. نحوه از شير گرفتن كودك بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و كنترل كودك در رفتار مربوط به نظم و تربيت و دقت او هم در اين امر مؤثر است. اما از تقليد و الگوگيري كودك نيز نبايد غافل شد؛ چون والدين وسواسي با ابراز شيوهي برخورد خود با افكار وسواسي نوعي الگو براي كودكان خود ميشوند. حتي تفسيرهاي افراطي غلط و سوگيري نسبت به احكام شرعي از طرف والدين نيز در تحكيم افكار وسواسي در كودكان و نوع نگاه آنها تأثير ميگذارد.
۳- تحقير كودك: عدهاى از بيماران وسواسى كسانى هستند كه دائما اين عبارت به گوششان خورده است كه: آدم بىعرضهاى هستى، لياقت ندارى، در خور آدم نيستى، بدرد زندگى نمىخورى و از بابت عدم لياقتخود توسط والدين، مربيان، خواهران، و برادران ارشد سركوفت شنيده و تنبيه شده اند. اين گونه برخوردها بعدا زمينه را براى ناراحتى عصبى و يا وسواس آنها فراهم كرده است.
۴- ناامنى ها: پارهاى از تحقيقات نشان دادهاند برخى از آنها كه دوران حيات كودكى آشفتهاى داشته و با ترس و ناامنى همساز بودهاند بعدها به چنين بيمارى دچار شدهاند. آنها در مرحله كودكى وحشت از آن داشتهاند كه نكند كار و رفتارشان مورد تاييد والدين و مربيان قرار نگيرد. اينان در دوران كودكى براى راضى كردن مربيان خود مى كوشيدند و سعى داشتهاند كه دقتى افراطى درباره كارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باريك بينى و موشكافى وارد شوند. حتي گاهي يك حادثه وحشتناك و پرتنش ميتواند باعث بروز افكار مزاحم شود.
۵- منع ها: گاهى وسواس فردى بزرگسال نشات گرفته از منعهاى شديد دوران كودكى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدين و مربيان، ايرادگيريهاى بسيار، توقعات فوق العاده از زير دستان، اگر چه ممكن است كار را برطبق مذاق خواستاران پديد آورد؛ ولي معلوم نيست عاقبتخوش و ميمونى داشته باشد.
۶- خانواده افراد وسواسى: بررسي ها نشان داده اند: الف) اغلب وسواسى ها والدين لجوج داشته اند كه در وظيفه خواهى از فرزندان سماجت بسيار نشان مى داده اند. ب) ايرادگير و عيب جو بوده اند اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مى ديدند، آن را به رخ فرزندان مى كشيدند.ج) خسيس و ممسك بوده اند به طورى كه كودك براى دستيابى به هدفى ناگزير به شيوه اى اصرارآميز بوده است. د) افرادى كم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بوده اند و كودك سعى مىكرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور كند تا سرزنش نشود.
7- گاهى ترشح وزون بعضى مواد شيميايى در مغز باعث به وجود آمدن اين بيمارى مىشود كه شرح آن در كتب علمى قابل پىگيرى است.
د) ضررهاي بيماري وسواس :
همان گونه كه مىدانيد مشكل وسواس، موجب اختلال در بسيارى از كارهاى انسان مىشود. در ابتدا براى اين كه شما به صورت جدىتر به فكر درمان اين بيمارى باشيد و راهكارهاى ارائه شده را، دقيقاً به كار گيريد به بعضى از اثرات و پيامدهاى وسواس در زندگى انفرادى و اجتماعى اشاره مىشود:
1- يكى از ضررهاى جبرانناپذير وسواس، اتلاف وقت و از دست دادن سرمايه ارزشمند عمر است و اين خسارت بزرگى است زيرا بازيابى زمان از دست رفته امكانپذير نيست.
3- صرف انرژى زياد براى بررسي افكار تكرارى
4- بازماندن از انجام كارهاى مهم زندگى از جمله تحصيل يا كارهاى ديگر
5- از دست دادن تمركز فكرى
6- منزوى شدن و كم رنگ گشتن هويت و شخصيت اجتماعى
7- روبه رو شدن با تمسخر و استهزاى ديگران
8- ايجاد مشكل در خانواده و آزار و اذيت براى آنها و يا كسانى كه به نحوى با شخص ارتباط دارند (مانند هم اتاقىها و.)
9- بروز برخي بيماريهاي جسمي مانند ريزش مو و بيماريهاي رواني مثل افسردگي و اضطراب فراگير.
ه) راهكارهاي مناسب براي ريشهكن كردن بيماري وسواس فكري:
1- تمرين تن آرامي:
دوست عزيز همانگونه كه خود ميدانيد، همراه افكار وسواسي يكسري علايم ترس و اضطراب در جسمتان آشكار ميشود مانند: تنفس تند، گردش خون سريع، سرعت در ضربان قلب و به همين علت لازم است قبل از هر كاري زمينهي آرامش جسم خود را فراهم كنيد تا در هنگام بروز علايم وسواس فكري با بدني آرام با افكار خود مواجهه شويد. بهترين راه براي كاهش علايم زيستي و جسمي، ريلكسيشن (تنآرامي) است.
بههمين منظور پيشنهاد ميكنيم كه به مدت دو هفته آنهم روزي سه تا ربع ساعت (صبح، ظهر و شب) در يك محيط آرام، دراز بكشيد به نحوي كه تمام عضلات بدنتان از سر تا نك انگشتان پا شل باشند مثل يك پاكت شير. بعد بهطور منظم شروع كنيد به نفس عميق كشيدن به اين نحو كه اول چهار شماره عمل دم را انجام دهيد و بعد دو شماره مكث كنيد و نفس نكشيد و بعد در عرض هشت شماره تمام اكسيژن ذخيره شده در سينه و شكم خود را بازدم كنيد و بعد سعي كنيد قبل از دم مجدد دو شماره مكث كنيد و بعد از آن دوباره همين مسير را تكرار كنيد. بهتره ساعتي كوك كنيد و تا ربع ساعت بيوقفه به نفس عميق و شل كردن عضلات خود مشغول باشيد. اين فن ابتدا شايد شما را به آرامش كافي نرساند ولي كمكم كه بر نحوه تنفس خود مسلط شديد؛ خيلي راحت به آرامش جسمي ميرسيد. پس خسته نشويد. فن ريلكسيشن در صورت تكرار بهتر از صد قرص آرامبخش شما را به تنآرامي ميرساند.
2- خودگويي مثبت:
هر روز با خود بگوييد كه «من قادرم افكار وسواسى را كنار بگذارم»؛ زيرا اين روش يكى از راههاى مبارزه با افكار منفى است و وسواس فكرى نيز چيزى جز يك فكر منفى مزاحم نيست.
3- مواجهه:
هجوم افكار را به حمله سگ تشبيه كردهاند. نميدانم تا به حال مورد حمله سگ قرار گرفتهاي يا نه؟ ولي اگر انسان از حمله سگ بترسد و پا به فرار بگذارد؛ باعث جسارت بيشتر سگ شده و حمله خود را شدت ميدهد ولي اگر در هنگام حمله سگ بايستيد و بدون ترس به او نگاه كنيد؛ ديگر به شما حمله نميكند. وقتي مورد سماجت افكار مزاحم قرار گرفتيد و ديديد علايم اضطراب و ترس ميخواهد در جسم شما نمايان شود با تنفس عميق و شل كردن عضلات خود را آرام كنيد و اصلاً ترس و اضطرابي به خود راه ندهيد و بعد، با آرامش با افكار خود مواجه بشويد. به هر صورت اين افكار جزئي از شما هستند و سعي كنيد با حرف زدن و بيرون كشيدن آنها، ببينيد چي ميخواهند.
براي مواجهه و رو در رو شدن با افكار خود ميتوانيد از راههاي زير استفاده كنيد:
الف) نوشتن: سعي كنيد افكار مزاحم خود را با دقت و با تمام جزييات بنويسيد. اين عمل را يكبار انجام ندهيد و تصور نكنيد با يكبار نوشتن، توانستهايد به درد دل آنها گوش دهيد. پس بهتر است در موقعيتهاي مختلف مثل زمان آرامش، زمان خستگي، زمان اضطراب و با نوشتن افكار منفي و مزاحم خود، زمينه بيرون كشيدن آنها را فراهم كنيد.
ب) آيينه: جلوي آيينه قرار بگيريد و به چشمان خود خيره شويد و دونه به دونهي افكار خود را با آيينه مطرح كنيد. فقط دقت كنيد كه در هنگام مواجهه با فكار آرامش خود را حفظ كنيد و اگر مضطرب شديد اول خود را به آرامش برسانيد و بعد دوباره شروع به مرور افكار كنيد. اين عمل را در حالات مختلف تكرار كنيد.
ج) ضبط صدا: يكي ديگر از راههاي مواجهه با افكار مزاحم، ضبط كردن افكار مزاحم توسط صداي خودتان است. در اين روش نيز بايد هنگام بررسي افكار اصلاً مضطرب نشويد و خيلي ريلكس آنها را ببريد. بعد از ضبط افكار خود سعي كنيد آنرا بارها و در مواقع مختلف با آرامش گوش دهيد.
4- تكنيك انصراف فكر:
مكانيزم ذهن طوري است كه نميتواند همزمان به دو نقطه تمركز كند و وقتي شما توجه جدي خود را به خاطرهاي خوش، يا حل مسئلهاي جلب كنيد لاجرم توجه ذهن از موضوع قبلي برگردانده شده و ذهن تان به تدريج ميآموزد كه مديريت افكار را خود به عهده گرفته و به افكار مزاحم اجازه حضور ندهد. در اين روش هر وقت افكار به ذهن شما چسبيدند و داشتند آرامش تان را بهم ميزدند؛ با مشغول كردن ذهن خود به موضوعي ديگر سعي كنيد فشار افكار مزاحم كم شود تا كمكم فكر جديد به طور كامل به جاي فكر مزاحم جاي بگيرد. نكته خيلي مهمي كه بايد رعايت كنيد اين است كه اولاً خيلي در اين جايگزيني عجله نداشته باشيد چون در ابتداي امر كه افكار مزاحم موقعيت و قدرت خود را كنار نميگذارند ولي حوصله و ممارست شما و تكرار آن افكار جديد باعث ضعيف شدن آنها ميشوند. ثانياً از ابتداي اجراي عمل جايگزيني تا به نتيجه رسيدن سعي كنيد آرامش خود را حفظ كنيد و با تني آرام اين روش را تكرار كنيد.
افكار و كارهاي زيادي براي جايگزيني وجود دارند، كه ميتوان به :
الف) موضوعاتي كه مورد علاقه هستند را انتخاب كرده و سعي كنيد در هنگام هجوم افكار آنها را به خاطر بياوريد.
ب) ذكر بگوييد. در روايات اذكار مختلفي براي مقابله با افكار منفي آمده است و پيامبر خدا صلّي الله عليه وآله فرمودند: «إنّ لِلوَسواسِ خَطما كخَطمِ الطّائرِ ، فإذا غَفَلَ ابنُ آدَمَ وَضَعَ ذلكَ المِنقارَ في اُذُنِ القَلبِ يُوَسوِسُ، فإنِ ابنُ آدمَ ذَكَرَ اللّه َ عَزَّ وجلَّ نَكَصَ وخَنَسَ، فذلكَ سُمِّي الوَسواسَ؛ وسواس، منقاري چون منقار پرنده دارد و هرگاه آدمي دچار غفلت شود، آن منقار را در گوش دل او ميگذارد و وسوسه ميكند. در اين هنگام اگر آدمي خداوند عزّوجلّ را ياد كند، وسواس منصرف ميشود و كنار ميرود. به همين دليل شيطان را وسواس گفتهاند.
اذكار وارده عبارتند از: 1- ميتوان با گفتن ذكر «لا حول و لا قوة الا باللَّه العلي العظيم» از جاي خود بلند شده، تغيير حالت دهيد تا بدين وسيله از آن فكر تكراري رهايي يابيد. 2- ذكر شريف «لا اله الا الله» و نيز تلاوت سوره ناس و 3- حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) سفارش كردند در زماني كه پوزه شيطان بر روي سينهي انسان قرار دارد (در حال القاء افكار مزاحم است)؛ ذكر «اَعُوذُ بِاللّهِ السَميعِ العَلِيمِ مِنَ الشَيطانِ الرَجِيمِ وَ اَعُوذُ بِاللّهِ اَن يَحضَرُونَ اِنَّ اللّهَ هُوَ السَميعُ العَليمُ» را زمزمه كنيد؛ شيطان پوزهاش را از روى دل كنار مىبرد (ميزان الحكمه، ج13، ص153).
نكته مهم در تأثير ذكر گفتن اولاً بايد با آرامش گفته شوند و ديگر در طول تكرار اذكار به معاني آنها توجه شود.
ج) فعاليت:
معمولاً افكار وسواسي در هنگام بيكاري بيشتر به سراغ انسان ميآيد و از طرف ديگر موقع حمله افكار مزاحم، انرژي انسان تحليل ميرود و دل و دماغ فعاليت و كاري ندارد ولي اگر برخلاف نيت افكار مزاحم حركتي انجام دهيد و به جاي منفعل بودن فعال باشيد ذهن به مرور زمان خود را با آن كار تطبيق ميكند و رشتهي افكار مزاحم پاره ميشود. كارهايي مثل نماز خواندن، ورزش، مطالعه، تماشاي برههاي مورد علاقه و
5- تكنيك تاخير فكر:
اين افكار مثل يك كودك در حال گريه، نياز به توجه دارند و اگر هر چه توجه را از كودك كم كنيم گريه او بيشتر و بيشتر ميشود. پس بهتر است در طول هفته و يا شبانه روز يك ساعتي را براي آمدن اينگونه افكار به ذهنتان اختصاص دهيد، بدين ترتيب اين افكار ياد ميگيرند كه بصورت خودمختار به ذهن شما هجوم نياورند و تابع شما باشند. اين تكنيك تاخير فكر دارد يعني شما براي آمدن اينگونه فكرها بذهنتان وقتي تعيين كنيد و وقتي اين افكار خواستند به ذهنتان وارد شوند به آنها بگوييد كه بروند و در فلان ساعتي كه به آنها اختصاص دادهايد بيايند و تدريجاً با گذشت ايام اين ساعات را محدودتر كنيد. فلسفهي اين تكنيك بر اينست كه شما سازندهي افكارتان هستيد و بنابراين ارباب و صاحب اختيار آنها محسوب ميشويد و در واقع آنها نوكر شما هستند و شما صاحب اختيار آنها هستيد.
6- فرمان ايست:
اگر ديديد با دوستي و توجه، كنترل افكار به دست شما قرار نگرفت. هرگاه اين افكار به سراغتان آمد، وسط افكار به خود بگوييد: «بس است ديگر» و بدين وسيله رشته افكار مزاحم را قطع كرده و به سراغ مطلبى ديگر خواهيد رفت. يا ميتوانيد كش نازكي دور مچ دست خود ببنديد، هرگاه افكار وسواسي به سراغ شما آمد، با كشيدن و رها كردن آن روي دستتان و ايجاد درد مختصري روي دست خود، از آن فكر رهائي يابيد.
7- مصرف دارو:
دوست عزيز اگر موارد فوق را مدت زماني انجام داديد ولي تأثير نداشت يا خيلي ناچيز بود، پيشنهاد ميكنيم مشكل خود را پيش روانپزشك مطرح كنيد. گاهي افكار وسواسي به علت نارساييهايي در سيستم عصبي انسان ميباشد كه با مصرف دارو به حد طبيعي برميگردند.
email info@ezdevaj.org
کلید واژه ها:
1