بردگی عاطفی چیست

پورتال جوانان ایرانی

شما در روابط خود چه میزان از خلاء عاطفی را پر میکنید؟ آیا میزان بار عـاطفـی کـه شـمـا و شـریـک زندگـی تـان پـر  می کنید، تاثیری بر روی رابطه دارد؟ در حقیقت بله.

منظور از “بار عاطفی چیست؟ وقت،انرژی و زمانی است  که شما با یکدیگر صرف می کنید و به احسـاسات، گفتار، افکار، نیازها و خواست های یکدیگر گوش می دهید. زمانی که صحبت از روابط احساسی به میان می آید، ۳ نوع زوج مختلف پدیدار می شوند.

نوع ۱ : بار عاطفی رابطه تنها بر دوش یکی از طرفین می باشدبردگی عاطفی چیست

به نظر می رسد که در این نوع ارتباط یکی از طرفین بیش از دیگری خود را درگیر روابط می کند و انجام کلیه امور عاطفی بر دوش اوست. این شخص بیش از اندازه عاطفی، در حد افراطی نیازمند و دارای حس مالکیت نسبت به دیگری است؛ در حالیکه طرف مقابل چندان درگیر روابط نیست و هیچ گونه نیاز عاطفی ندارد.

فردی که بیـش از انـدازه خـود را درگـیـر رابطه کرده بیشترین بار عاطـفـی را بـه دوش می کشد و هیچ ترسی از این کار خود ندارد.

متاسفانه این امر یک اشتباه مسلم می باشد. در یک رابطه عاطفی سالم تا آنجا که امکان دارد باید احساسات از طرف هر دو نفر به طور مساوی ابراز گردد؛ در غیر اینصورت یک رابطه تعادل به وجود می آید که هیچ یک از طرفین از آن راضی نبوده و همواره ناراحت هستند. نفر اول به این دلیل ناراحت است که همیشه باید بیش از اندازه برای رابطه تلاش کند و احساساتش را بروز دهد و نفر دوم از این ناراحت است که نمی تواند از شر نفر اول خلاص شود.

هر چه رابطه گسترش پیدا کند، به سمت نابودی سوق پیدا می کند، پس بهتر است که این کار را متوقف کنند. حتی اگر این ارتباط تقارن برای مدت زمان بسیار طولانی نیز ادامه پیدا کند باز هم به راحتی قابل بر هم خوردن است.

راه حل برای ارتباط “نوع ۱:

اگر شما فردی هستید که همیشه بیشترین بار عاطفی بر دوش شماست، بهتر است انجام دادن این کار را متوقف کنید. با نشان دادن احساسات، بیش از اندازه معمول فضای موجود برای بروز عواطف را از همسر خود سلب می کنید. این کار را به وسیله تخلیه احساسات خود در جایی دیگر متوقف کنید (البته منظور ما خیانت نیست). به جای اینکه تنها به همسر خود اتکا کنید، زمانی را به صحبت کردن با دوستان و افراد فامیل اختصاص دهید و یا روزه و مجله بخوانید. به جای اینکه مکررا نیازهای خود را به زبان بیاورید، میزان آنها را اندکی کاهش دهید و یا اینکه اصلا برای مدت زمان زیادی هیچ یک از نیازهایتان را مطرح نکنید.

فضایی ایجاد کنید که شریک زندگیتان جایی برای ورود داشته باشد. شاید ناراحت شوید و احساس عجیبی به شما دست بدهد، اما باید آنرا تحمل کنید چرا که نوعی رنج و ناراحتی ضروری است. اگر شریکتان در رابطه نقش نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که در یک رابطه دیگر به دنبال آن بگردد و شما هم که هیچ گاه نمی خواهید چنین اتفاقی روی دهد.

سعی کنید که ابراز بیش از حد عواطف خود را کنار بگذارید. به این منظور می توانید از یک روانکاو و یا مربی ارتباطات کمک بگیرید. بر روی این مسئله کار کنید و یاد بگیرید که چگونه می توانید به عنوان یک زوج ، احساسات را در میان خود تقسیم کنید و چگونه می توانید به همسر خود یاد دهید که او هم ملزم به برداشتن نیمی از بار عاطفی است.

نوع ۲: هر دو نفر در به دوش کشیدن بار عاطفی متعادل هستند، اما باز هم یکنفر در انجام آن افراط می کند.

این نوع ارتباط به نوبه خود نسخه دیگری از همان ارتباط اول است با این تفاوت که هر دو نفر خیلی درگیر رابطه می شوند. که این امر برای زوجین به عنوان نقطه مثبتی به شمار می رود.

این امر در حالی است که هیچ گاه میزان متناوب بار عاطفی که هر یک از طرفین رابطه به دوش می کشند از ناراحتی دائمی که متحمل آن هستند نمی کاهد. آنها مکررا با غم و غصه و ناراحتی دست و پنجه نرم می کنند؛ به همین دلیل هیچ گاه نمی توانند به یکدیگر نزدیک شوند و به رابطه ای که آرزوی آنرا دارند دست پیدا کنند.

را حل ارتباط “نوع ۲:

سعی کنید ناراحتی های خود را در گوشه ای رها کنید. پیش از هر چیز می بایست تا آنجا که مقدور است احساسات، نیازها، خواست ها و ناراحتی هایتان را کاهش دهید. در مرحله بعد باید مطمئن شوید که شریک زندگی تان در تمام موارد و در هر شرایطی در گیر رابطه باقی می ماند. شاید انجام این امور در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما در حقیقت کارهای بسیار دشواری هستند. برای متوقف نمودن ناراحتی ها و در تعادل نگه داشتن رابطه می توانید از یک روانکاو نیر کمک بگیرید.

نوع ۳ :هر دو کم احساسند و یا هیچ نوع احساسی را بروز نمی دهند.

در این نوع ارتباط افراد به یک شرایط کاملا سطحی دست پیدا می کنند و برای همیشه در آن باقی می مانند. این دو از حضور یکدیگر لذت می برند و ارتباط بر اساس یک پایه متداول شکل می گیرد، ممکن است با هم روابط صمیمانه نیز برقرار کنند. این امکان وجود دارد که برای مدت زمان طولانی در کنار یکدیگر باقی بمانند، با هم زندگی کنند و در نهایت کارشان به ازدواج هم کشیده شود. تمام این موارد در حالی است که به هیچ وجه به سمت فرو رفتن در عواطف عمیق تر حرکت نمی کنند.

برای بساری از افراد این نوع ارتباط یک رابطه ایده آل است و کلیه نیازهای آنها را برآورده می سازد، اما برای سایرین تنها مقدمه مناسبی برای شروع رابطه است که هر زوجی می تواند به آن دست پیدا کند. اگر شما در این شرایط هستید و از ارتباط خود رضایت خاطر دارید، خوب است. اما اگر در چنین رابطه ای قرار گرفته اید و دوست دارید به چیزهای ارزشمند تری در آن دست پیدا کنید، ما به شما راه حلی پیشنهاد می کنیم.

راه حل ارتباط “نوع ۳ “:

در روابطی که هیچ یک از طرفین مسولیت احساسی ندارد، هیچ گونه هدف و مقصدی نیز دنبال نمی شود. اگر می خواهید رابطه خود را حفظ کنید، باید خیلی از اینها بر روی مسائل عاطفی سرمایه گذاری کنید و طرف مقابل را نیز به این کار دعوت کنید.

البته باید دقت داشته باشید که به سمت ارتباط نوع ۲ سوق پیدا نکنید. به آرامی حرکت کنید و موارد کوچکی را که پنهان کرده بودید با او در میان بگذارید. کمی باز تر باشید و سعی کنید خود را در نظر او قابل اعتماد جلوه دهید. اقدام به ریسک های عاطفی کم خطر کنید و توجه داشته باشید که آیا طرف مقابل شما را همراهی میکند یا خیر.

بدانید که شاید شریکتان دوست نداشته باشد شما را در اعماق آبها همراهی کند. بعضی از افراد خواهان نزدیکی بیش از اندازه نیستند. اگر طرف شما هم دارای چنین خصوصیتی است، شما این حق را دارید که او را انتخاب کنید و یا به ارتباط خود خاتمه بخشید. باید تصمیم خود را در مورد رابطه ای که می خواهید با شریک زندگی تان داشته باشید بگیرید.

نوع ۴ : هر دو به اندازه کافی احساسات خود را برای ایجاد صمیمیت و عشق بروز می دهند.

به طور قطع این نوع رابطه یک ارتباط سالم به شمار می رود. یکی از جنبه های ارتباط سالم این است که هر دو نفر بتوانند از نظر عاطفی در گیر روابط شوند و به حریم یکدیگر راه پیدا کنند. البته ممکن است در برخی از دوره های زمانی خاص یکی از طرفین بار احساسی بیشتری را به دوش بکشد، اما به طور کلی در حالت تعادل به سر می برند. همواره حضور یکدیگر را حس می کنند و هیچ گاه بیش از اندازه به خارج از دایره احساسات منحرف نمی شوند.

مانند هر چیز دیگری، زمانیکه نوبت به مبحث ارتباطات می رسد به نظر می رسد که تعادل راه حل تمام مشکلات است. برای برقراری تعادل تلاش کنید و فضایی را به وجود آورید که در آن بتوانید خود واقعی تان را بروز دهید.

برچسب ها : احساساحساساتحساسعاطفهعاطفیمشکلات احساسیمشکلات عاطفی

۳۰ اردیبهشت, ۱۳۸۷

۵ خرداد, ۱۳۸۷

۸ فروردین, ۱۳۹۰

بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بردگی عاطفی چیست

دنبال کردن

تغذیه و تناسب اندام

کاهش وزن با افزایش متابولیسم بدن

۱۱ دی, ۱۳۸۸

ازدواج و خانواده

چگونه بر رقیب عشقی پیروز شوید و به عشقتان برسید

۱۹ تیر, ۱۳۸۷

ورزش و تحرک

پشت میز کارتان ورزش کنید

۶ خرداد, ۱۳۸۷

مد و مسائل زندگی

همجنس گرایی: صحیح یا غلط؟

۲۶ خرداد, ۱۳۸۷

مد و مسائل زندگی

لذت های ممنوعه، دشمن سلامتی

۱۰ خرداد, ۱۳۸۸

چطور کسی که عاشقش بودید را فراموش کنید

بررسی خودارضایی از نقطه نظر علمی

تنفر از والدین: چرا برخی فرزندان از والدین خود متنفر میشوند؟

وقتی مردی شما را بخواهد

عشق یکطرفه: کسی را دوست دارید که دوستتان ندارد؟

بیشتر

مد و مسائل زندگی

کاربردی‌ترین لباس‌هایی که در هر فصلی از سال به آن نیاز دارید

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ ترفند طلایی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مواد لازم برای داشتن یک استایل خاص و متفاوت مردانه در فصل زمستان

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مهم ترین اصول قبل از گرفتن جشن تولد برای دختر بچه‌ها

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ گام ساده برای خودشناسی و موفقیت در زندگی فردی

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

ازدواج و خانواده

۱۸ دلیل برای این‌که به همسرتان وفادار باشید

۱۴ بهمن, ۱۳۹۷

ازدواج و خانواده

رابطه جنسی ضربدری : آثار زیان‌بار و مخرب آن

۸ بهمن, ۱۳۹۷

ازدواج و خانواده

بایدها و نبایدها بعد از ناراحت کردن همسر

۱ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

چطور زندگی تکراری را برای خودمان لذت‌بخش‌تر کنیم

۱ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

۹ روش برای خواندن درس‌های تحلیلی و دشوار

۲۶ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

۸ روش ساده برای اینکه کتاب خواندن جزئی از عادات روزمره‌تان شود

۲۶ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مهم‌ترین وسایلی که قبل از سفر به شهر ساحلی باید به همراه داشته باشید

۲۶ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

انواع محیط کاری و لباس‌هایی که مناسب آن‌هاست

۲۶ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

چطور در مهمانی لباس خود را با فرزندتان ست کنید

۲۶ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

۹ نکته شگفت انگیز برای پذیرایی از مهمان‌ها

۲۶ دی, ۱۳۹۷

تغذیه و تناسب اندام

۹ نکته برای داشتن رژیم غذایی سالم و تناسب اندام

۲۶ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

۹ روش برای این‌که زندگی کسِ دیگری را زندگی نکنید

۱۵ دی, ۱۳۹۷

سلامتی و بهداشت

۱۰ روش برای از بین بردن اضطراب قبل از رویدادها

۱۰ دی, ۱۳۹۷

سلامتی و بهداشت

تأثیر احساسات بر سلامت جسمانی

۷ دی, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

ویژگی‌های شخصیتی: ارثی یا اکتسابی؟

۲۹ آذر, ۱۳۹۷

ازدواج و خانواده

رابطه جنسی ضربدری : آثار زیان‌بار و مخرب آن

۸ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

چطور زندگی تکراری را برای خودمان لذت‌بخش‌تر کنیم

۱ بهمن, ۱۳۹۷

ازدواج و خانواده

بایدها و نبایدها بعد از ناراحت کردن همسر

۱ بهمن, ۱۳۹۷

ازدواج و خانواده

۱۸ دلیل برای این‌که به همسرتان وفادار باشید

۱۴ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ گام ساده برای خودشناسی و موفقیت در زندگی فردی

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مهم ترین اصول قبل از گرفتن جشن تولد برای دختر بچه‌ها

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

مواد لازم برای داشتن یک استایل خاص و متفاوت مردانه در فصل زمستان

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

روشهای موفقیت

۱۰ ترفند طلایی که به رشد کسب و کار شما کمک خواهد کرد

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

مد و مسائل زندگی

کاربردی‌ترین لباس‌هایی که در هر فصلی از سال به آن نیاز دارید

۲۷ بهمن, ۱۳۹۷

کلیه حقوق سایت برای مردمان محفوظ است . استفاده غیر تجاری مطلب همراه با ذکر منبع و لینک مجاز می باشد.




خانه

موبایل

بردگی عاطفی چیست

 

سوء استفاده هر رفتاری است كه به قصد ایجاد كنترل و انقیاد یك انسان دیگر انجام می گیرد و می تواند استفاده از ترس، توهین و تجاوز كلامی یا جسمی را شامل شود. سوء استفاده عاطفی نوعی سوء استفاده است كه ماهیتا عاطفی و هیجان است نه جسمی. سوء استفاده عاطفی هر چیزی را شامل می شود.

 

سوء استفاده كلامی و اعمال ظریف تری چون سرزنش و ترش رویی همه مثال هایی از سوء استفاده عاطفی هستند. سوء استفاده عاطفی مثل شست و شوی مغزی است كه در آن به طور منظم اعتماد به نفس، ارزش شخصی، اعتماد به دریافت های شخصی و خود پنداره افراد تخریب می شود. سوء استفاده عاطفی چه به وسیله زخم زبان و تحقیر مداوم انجام گیرد و چه به وسیله تشر زدن یا تحت عنوان راهنمایی، آموزش و پند، نتیجه همیشه یك سان است.

 

در واقع سوء استفاده شونده، هویت و ارزش شخصی خود را از دست می دهد. سوء استفاده عاطفی به هسته درونی شخص آسیب وارد می كند، زخم هایی ایجاد می كند كه عمیق تر و مزمن تر از جراحت های بدنی است.

 

انواع سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده عاطفی اشكال مختلفی دارد. سه الگوی عام رفتار سوء استفاده گرایانه عبارتند از: پرخاشگری، انكار و ناچیز شماری.

 

پرخاشگری

– بد زبانی، متهم سازی، سرزنش، تهدید و دستور دادن، شكل های پرخاشگرانه سوء استفاده می باشند. رفتارهای پرخاشگرانه معمولا مستقیم و آشكار هستند. مقام بلامنازعی كه سوء استفاده كننده از طریق بی اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست آورد تعادل و خود مختاری حاكم بر روابط سالم بزرگسالی را از بین می برد. این الگوی ارتباطی والد – كودك (كه شایعترین شكل سوء استفاده كلامی است) زمانی به آشكارترین وجه، خود را نشان می دهد كه سوء استفاده كننده وضع و حالت پرخاشگرانه به خود می‌گیرد.

 

– سوء استفاده پرخاشگرانه گاه می تواند شكل غیر مستقیم به خود بگیرد و حتی با رفتار “یاری كردن” خلط شود. انتقاد، نصیحت، ارائه راه حل ها، موشكافی، استنطاق و پرسش از یك شخص دیگر می تواند تلاش های صادقانه برای كمك تلقی شود ولی در برخی موارد این رفتارها تلاشی در جهت تحقیر و كنترل یا خوار سازی است نه كمك. سوء استفاده كننده وقتی می گوید ” من این را بهتر از همه می دانم ” در لحن او قضاوت پنهانی است كه برای آن موقعیت ناسب است و در روابط هم سطح، نابرابری ایجاد می كند.

 

انكار

– سوء استفاده كننده به منظور تحریف یا تكذیب دریافت های سوء استفاده شونده از جهان بی اعتبار سازی را به كار می بندد. بی اعتبار سازی وقتی رخ می دهد كه سوءاستفاده كننده از قبول واقعیت امتناع می ورزد و آن را نمی پذیرد. برای مثال اگر سوء استفاده شونده اظهار دارد كه سوء استفاده كننده به او توهین كرده است سوء استفاده كننده مصرانه می گوید “من هرگز این كا را نكردم”، “من نمی دانم تو درباره چه صحبت می‌كنی” و

 

– مضایقه كردن یك شكل دیگر انكار كردن است و شامل امتناع از شنیدن، امتناع از رابطه برقرار كردن و قهر كردن می شود. این شیوه انكار، گاه ” اصلاح از طریق سكوت ” خوانده می شود.

 

– مقابله كردن زمانی اتفاق می افتد كه سوء استفاده كننده شخص تحت سوء استفاده را بخشی از خود تلقی می كند و هر نظر یا احساسی را كه بین آنها تفاوت ایجاد می كند انكار می كند.

 

ناچیز شماری

– ناچیز شمردن شكل افراطی انكار است. در این شیوه سوء استفاده كننده حادثه ای را كه اتفاق افتاده انكار نمی كند ولی تجربه یا واكنش عاطفی سوء استفاده شونده را در قبال آن حادثه زیر سؤال می برد. عباراتی چون ” تو بیش از حد حساس هستی “، ” تو خیلی اغراق می كنی ” یا ” تو از كاه كوه می سازی ” همگی بیان‌كننده این نكته هستند كه عواطف و دریافت های سوء استفاده شونده معیوبند و نباید به آنها اعتماد كرد.

 

– ناچیز شماری زمانی رخ می دهد كه سوء استفاده كننده می گوید آنچه شما انجام داده اید یا گفته اید، ربوط و بی اهمیت است. این فن شكل ظریف ناچیز شماری است.

 

انكار كردن و ناچیز شماری، آسیب زننده هستند. این دو روش علاوه بر پایین آوردن عزت نفس، ایجاد تعارض و عتبر ساختن واقعیت، احساسات و تجارب، در واقع می توانند دریافت ها و تجربه عاطفی شما را زیر سوال ببرند و بی اعتبار سازند.

درك روابط سوء استفاده گرانه

هیچ كس نمی خواهد در یك رابطه سوء استفاده گرانه قرار گیرد ولی افرادی كه از سوی والدین یا اشخاص مهم دیگر مورد سوء استفاده كلامی قرار می گیرند اغلب خودشان در مقام یك بزرگسال در موقعیت های مشابه، سوء استفاده گرانه عمل می كنند.

 

اگر والدین بر تجارب و هیجانات شما بگذارند و درباره رفتارهای شما داوری كنند شما یاد نمی گیرید معیارهای خاص خودتان را شكل دهید، خاص خودتان را بپرورانید و بر احساسات و دریافت های خود متكی باشید.

 

در نتیجه وقتی یك سوء استفاده كننده عاطفی در برابر شما شكل و حالت یك كنترل كننده را می گیرد همان احساسات پیشین و حتی آرامش بخش به شما دست می دهد هر چند چنین احساساتی مخرب هستند.بردگی عاطفی چیست

 

افراد مورد سوء استفاده قرار گرفته اغلب گرفتار احساساتی چون ناتوانی، آزار، ترس و خشم هستند.

 

نكته طنز آمیز این است كه سوء استفاده كننده ها هم گرفتار همین احساسات هستند. خود سوء استفاده كننده احتمالا در یك محیط عاطفی سوء استفاده گرانه بار آمده و در چنین محیطی است كه آنها سوء استفاده گری را به عنوان شیوه مقابله با احساسات ناتوانی، آزار، ترس و خشم خود انتخاب می كنند.

 

در نتیجه سوء استفاده كننده ها به سوی اشخاصی جذب می شوند كه خودشان را ناتوان و درمانده می یابند، كسانی كه یاد نگرفته اند برای احساسات، دریافت ها یا های خود ارزش قائل شوند، چنین واكنش هایی به سوء استفاده كننده ها اجازه می دهد تا احساس امنیت و كنترل بیشتری كنند و از مقابله با احساسات و دریافت های خود اجتناب كنند.

 

نخستین گام به سوی تغییر، شناسایی الگوی روابط شما مخصوصا با اعضای خانواده و سایر اشخاص مهم است. فقدان صراحت و وضوح در نوع رابطه ای كه شما با اشخاص مهم برقرار می كنید می تواند به شیوه های مختلف خود را نشان دهد.

 

برای مثال، ممكن است در برخی موارد به عنوان یك سوء استفاده كننده عمل كنید و در برخی موارد دیگر به عنوان یك سوء استفاده شونده. شناخت خود و درك گذشته خود می تواند از ایجاد مجدد روابط سوء استفاده گرانه در زندگی شما پیشگیری كند.

 

آیا شما از خود سوء استفاده می كنید؟

معمولا به اشخاصی كه مطابق انتظار ما رفتار می كنند اجازه ورود به زندگی خود را می دهیم. اگر در خود احساس حقارت و اهانت كنیم دوستان یا اشخاصی را در زندگی انتخاب می كنیم كه این احساسات را در ما برانگیزند.

 

اگر برخورد منفی دیگران را تحمل می كنیم یا با دیگران برخورد منفی می كنیم، ممكن است با خود نیز به شیوه یكسان برخورد كنیم. برای این كه بدانید آیا یك سوء استفاده كننده هستید یا سوء استفاده شونده به نحوه رفتار و برخورد با خود توجه كنید. چه چیزهایی به خود می گوئید؟ آیا افكاری چون من یك احمقم یا هرگز نشده كاری را درست انجام دهم در ذهن شما مسلط هستند؟ عشق ورزیدن به خود و دل نگرانی درباره خود، عزت نفس را افزایش می دهد و امكان روابط سالم را فراهم می سازد.

 

حقوق پایه در یك رابطه

اگر شما روابط عاطفی سوء استفاده گرانه داشته اید، ایده روشنی درباره رابطه سالم ندارید. نكات زیر حقوق پایه ای است كه می باید همیشه در روابط دو سویه و متقابل مد نظر باشند.

 

حق دارید انتظار نیت و رفتار خوب از دیگران داشته باشید.

حق دارید مورد حمایت عاطفی قرار بگیرید.

حق دارید دیگران به شما گوش فرا دهند و احترام آمیز پاسخ گویند.

حق دارید نظر خاصی داشته باشید حتی اگر دوست شما نظر متفاوتی داشته باشد.

حق دارید به احساسات و تجربه شما به عنوان امری واقعی نگاه شود.

حق دارید بابت هر شوخی و رفتار بی ادبانه ای، عذر خواهی صادقانه ای دریافت كنید.

حق دارید بابت سؤالاتی كه می توانید بپرسید پاسخ های روشن و مطلع كننده دریافت كنید.

حق دارید به دور از تهمت و سرزنش زندگی كنید.

حق دارید به دور از انتقاد و داوری زندگی كنید.

حق دارید در مورد كار و علایق شما با احترام صحبت شود.

حق دارید تشویق شوید.

حق دارید به دور از تهدید عاطفی یا فیزیكی زندگی كنید.

حق دارید به دور از خشم و نفرت زندگی كنید.

حق دارید با و عنوانی كه ارزش شما را كاهش می دهد، خوانده نشوید.

حق دارید به جای دستور گرفتن، احترام آمیز از شما درخواست شود.

منبع:سلامت نیوز

 


مطالب برای زندگی بهتر

باز نشر مطالب بیتوته تنها با ذکر و آدرس سایت مجاز می باشد .

در فرایند رشد مسئولیت عاطفی اغلب افراد سه مرحله را تجربه می کنند: ۱- بردگی یا وابستگی عاطفی، ۲- نفرت از دیگران و ۳- آزادی عاطفی

هدف ما در این مقاله این است که با توضیح و بررسی هر مرحله از وابستگی عاطفی گذشته و به آزادی و استقلال عاطفی که جایگاه مطلوب است برسیم.

 

 

افراد در این مرحله خود را مسئول احساسات بد و خوب دیگران دانسته و فکر می کنند وظیفه دارند به گونه ای عمل کنند که آن ها ناراحت نشده و همواره خوشحال و راضی باشند.بردگی عاطفی چیست

در این مرحله ما فکر می کنیم باید بار ناراحتی و احساسات بد دیگران را به دوش گرفته و برای شاد نگه داشتنشان نهایت تلاش خود را بکنیم.

آنچه مسلم و قابل پیش بینی است اینکه وابستگی عاطفی در روابط صمیمی بسیار زیان بخش است. چراکه موجب می شود ما خود را مسئول احساسات طرف مقابل بدانیم. این طرز فکر باعث می شود تا حال خوب ما وابسته به احساس و قضاوت فرد مقابل باشد و از طرفی فرد مقابل نیز در بروز احساسات مختلف خود احساس رضایت و آزادی لازم را نداشته باشد.

این مسئله باعث می شود که افراد در طولانی مدت نسبت به رابطه دلسرد شده و ارتباط صمیمی شان کمرنگ شود. دلیل سرد شدن روابط در این حالت این است که دو طرف رابطه احساس شادی و رضایت کافی را که هدف یک رابطه صمیمی است از آن دریافت نمی کنند.

در مرحله وابستگی عاطفی، افراد از توجه به نیازها و احساسات خودشان و یا حتی از اینکه نیازها و احساساتی دارند احساس ترس و گناه می کنند.

 

در این مرحله فرد برای احساسات و نیازهای دیگران اهمیتی قائل نبوده و هیچ توجهی به آن ها ندارد. به این دلیل که ما در این مرحله به تاثیر مخرب وابستگی عاطفی و قبول مسئولیت احساسات دیگران پی برده و سعی می کنیم خود را از آن رها کنیم. این آگاهی باعث می شود تا متوجه شویم که چه فرصت هایی را به خاطر وابستگی عاطفی از دست داده ایم. این مسئله باعث عصبانیت و نفرتمان از دیگران می شود.

 

 

مسئله بسیار بسیار مهم در این مرحله این است که عبور از آن برای کسانی که زمانی دچار وابستگی عاطفی بوده اند اجتناب ناپذیر است، بنابراین ما باید رفتارهای بد و زننده افرادی را که از مرحله وابستگی عاطفی وارد این مرحله شده اند به خوبی درک کنیم و حتی از اینکه آن ها مرحله وابستگی عاطفی را پشت سر گذاشته و وارد مرحله نفرت از دیگران شده اند خوشحال باشیم.

به عنوان مثال دکتر مارشال روزنبرگ در کتاب ارتباط بدون خشونت اشاره می کند که دخترش مارلا که در کودکی دچار وابستگی عاطفی بود با رسیدن به مرحله نفرت از دیگران در جواب مدیرش که در مورد لباس پوشیدنش به او تذکر داده بود،‌ پرخاش کرده و به او گفته بود “گم شو!

مارشال روزنبرگ در ادامه می گوید که به خاطر این رفتار دخترش آن روز را جشن گرفتند. چراکه او از مرحله وابستگی عاطفی فارغ التحصیل شده و وارد مرحله نفرت از دیگران شده بود. او یاد گرفته بود علی رغم ناخشنودی دیگران بتواند نیازهایش را که در مرحله قبل از بیانشان احساس ترس و گناه می کرد بیان کرده و خطر ناخشنودی دیگران را بپذیرد.

البته حضور در این مرحله موقتی بوده و صرفا پلی است برای رسیدن به مرحله بعد که حالت مطلوب است.

 

 

 

 

در این مرحله ما مسئولیت کامل اعمال و احساساتمان را می پذیریم و در عین حال خود را مسئول احساسات دیگران نمی دانیم. چراکه می دانیم هیچ کسی نمی تواند تحقق نیازهای دیگران را بر عهده بگیرد.

در این مرحله ما از روی محبت به نیازها و خواسته های دیگران پاسخ می دهیم نه از روی ترس، گناه و یا شرم. این مسئله باعث می شود که اعمال و رفتارهای ما برای خودمان و فرد مقابل رضایت بخش باشد.

بنابراین اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم: ازادی عاطفی بیان واضح نیازهای خود با توجه به نیازهای دیگران است.

 

 

 

چرا می خواهید این فرصت را از دست بدهید؟

اگر تا به حال در دوره رایگان “چگونه ارتباطات موثرتری را تجربه کنیم؟ شرکت نکرده اید، پیشنهاد می کنیم در عرض ۵ ثانیه فرم زیر را پر کرده و بلافاصله اولین درس این دوره ی رایگان را به همراه یک کتاب الکترونیکی دریافت کنید:

با سلام و احترام
تشکر می کنم از شما بابت نگارش این مقاله جالب
خیلی از اوقات ما حال بد خود را براحتی به دیگران نسبت می دهیم حال آنکه خود در اکثر مواقع مسؤل حال بد خود هستیم

سلام خدمت شما آقای فاضلی عزیز
ممنون از دقت نظر و حسن توجهتون
موفق و پایدار باشید

9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *